وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Monday, February 28, 2005

اسکار 2004: آنها که جایزه نبردند

اسکار2004: آنها که جایزه نبردند!
امسال فیلم "هوانورد" کاندیدای 11 جایزه اسکار (سینمای آمریکا) بود ولی آخرین اخبار کسب شده نشان می دهد که فیلم "یچه میلیون دلاری" برنده بهترین فیلم شده و کلینت ایست وود به خاطر کارگردانی همین فیلم بهترین کارگردان شده است. بیچاره مارتین اسکور سیزی که در 62 سالگی نزدیک بود به خاطر فیلم "هوانورد" 2004 – که ما هنوز ندیده ایم ولی بلاخره خواهیم دید! – به موفقیتی مشابه فیلمهای زیر دست یابد: مثل تایتانیک 1997– کاندیده 14 جایزه و برنده 11 جایزه، بن هور 1959- کاندید 12 جایزه و برنده 11 جایزه اسکار و اربا حلقه ها 2003 – کاندید 11 جایزه و برنده همه 11 جایزه . اتفاقا از نظر کاندیدا شدن فیلم هوانورد از همه بیشتر به همین فیلم ارباب حلقه ها نزدیک بود ولی خلاصه بیش از 5 جایزه نبرد. ضمن عرض تسلیت به آقای اسکور سیزی می توانید برای مشاهده همه نتایج اسکار امسال به این صفحه مراجعه کنید:
http://movies.yahoo.com/movies/feature/osc_05winners.html
راستی راجه به سینمای آمریکا چه فکر می کنید. من فکر میکنم سینمای آمریکا دارای سینماگران بزرگ و فناوری (تکنولوژی) بالایی است. من فیلمهای زیادی از این سینما را دوست داشته ام و البته وقتی سینمای آمریکا فیلمهای فراوان تولید میکند انتظار باید داشت که فیلم بی ارزش نیز فراوان در آن تولید شود که خوب می شود. خوب هرکس فیلمهای اسکاری امسال را سراق دارد به ما هم بگوید و بدهد تا ببینیم مخصوصا این دوتا فیلم بچه میلیون دلاری و هوانورد را.

Saturday, February 26, 2005

انسانهای بزرگ و ملی در تاریخ ایران چرا بزرگند؟

مردان (و زنان) بزرگ چگونه بزرگ شده اند؟
داشتم فکر می کردم که مردان (و زنان) بزرگ [یک وقت خانم ها یقه من را نگیرند که چرا فقط به مردان بزرگ فکر می کنم!] چرا بزرگ شده اند؟. چرا شخصیت های بزرگ ملی در تاریخ ایران بزرگ شده و همیشه عزیز داشته می شوند و به عنوان شخصیت تاریخی وسازنده و مولد شناخته میشود؟ من دوست دارم در این هفته روی این موضوع هم بحث کنم. به نظرم اولین مساله این است که این افراد انسانهای اتکای به نفس بالائی داشته اند. نکته دوم استقلال رای و استقلال مالی آنها بوده است. این طور افراد نه تنها به کسی احساس وابستگی نمی کرده اند بلکه دیگران را نیز حمایت و هدایت می کرده اند. مساله دیگر این است که اینها در زندگی خود اهداف و ایده های بزرگ ملی داشته اند و در هر شرایطی آنچه را وظیفه و تکلیف خود می دانسته اند (علی رغم اینکه شکست آنها در مقطعی از زمان قطعی بوده) انجام می داده اند. و نکته آخری که فعلا به نظرم می رسد اینکه این افراد انسانهای سالم و خوشنامی بوده اند. این بحث را ادامه می دهم -اگر مثل هفته پیش زلزله نیاید!!… و اگر شما که می خوانید کامنت بدهید… چون اگر کامنت ندهید احساس میکنم که مطلب را دوست ندارید

استقلال باید برود گردو بازی

آنهائی که من را می شناسند می دانند که یک پرسپولیسی مادر زاد هستم! پس به نقطه نظراتم پس از باخت ناعادلانه دیروز پرسپولیس به استقلال توجه فرمائید: پرسپولیس به خودش باخت. اصلا بازی برده را باخت. این برد دقیقه 93 بیشتر به مرده خوری شبیه است و استقلال علاوه بر اینکه باید برود گردو بازی (یا تیله یازی! هر کدام که استقلالی های عزیر ترجیح می دهند!!) باید برود جلو بوق بزند!!!.. این هم اولین مطلب فوتبالی وب لاگ من!!... در این وب لاگ از این حرفها هم می خواهم بزنم. لطفا پرسپولیسی های عزیر اینجا را خانه خودشان بدانند. استقلالی ها هم اگر کامنت بدهند جواب دندان شکن لازم در همینجا به آنها داده خواهد شد!!...

بازدید از منطقه زلزله زده داهوئیه

گزارش شناسائی منطقه زلزله زده داهوئیه 4/12/83
ما (من و دکتر عشقی) روز پنج شنبه به منطقه زلزله زده رفتیم و دیشب (جمعه آخر شب 7/12/83) نیز برگشتیم. این زلزله بیشترین خسارت را در روستاهای حتکن (بالاخره املای درست آن را فهمیدم!) و داهوئیه ایجاد کرده است. براورد های اولیه از حدود بیش از 300 کشته در حتکن و حدود 170 کشته در داهوئیه حکایت می کند. زلزله بیشترین مشکل را در روستاهای یاد شده و سایر روستاهای منطقه ایجاد کرده البته در شهر زرند هم خسارتهائی ایجاد کرده و 8 نفر تلفات هم داده (اگر اشتباه نکنم). به هر حال مشکل همان است که در یادداشت قبلی نوشتم بعلاوه اینکه در حتکن به دلیل ساخت و ساز در شیب تقریبا تمام خانه های روستایی این روستا از بین رفته اند. گسل زمیلرزه ای را نیز در جائی که جاده را در حدود 10 کیلومتری شمال اسلام آباد (ریحان شهر) قطع میکند در جهت شرقی-غربی و به طول حدود 2 کیلومتر دیدیم. گسل زمینلرزه ای یکی ازشاخه های گسل کوهبنان است. گزارش های مفصلتر را از سایت پژوهشگاه ما در آدرس زیر میتوانید دنبال کنید:
www.iiees.ac.ir

Thursday, February 24, 2005

درسهای تکراری زلزله زرند کرمان

باز همان بلای قدیمی : آسیب پذیری بالا و ویرانی بناهای روستائی در حوضه نزدیک گسل زمینلرزه ای
اولین گزارشها از منطقه حوتکن و داهوئیه (حومه زرند کرمان) حاکی است که این در روستاهای که نزدیکترین روستاها به پهنه رومرکزی زلزله 4/12/83 بوده اند بیشترین آسیب باز به ساختمانهای خشتی-گلی و سنگی با سقفهای بسیار سنگین وارد شده است و در صورتی که ساختمان نوسازی وجود داشته که کمترین استحکامی داشته عملا یا خراب نشده و یا موجب تلفات جانی نشده. این همان درست تکراری همه زلزله ها ست:
نزدیک مرزهای کوه دشت ساخت و ساز نکنیم و به این ترتیب از زونهای گسلهای کواترنز دور شویم.
روستاها و شهرهای ما نیاز سریع به نوسازی دارند. بناهای خشتی و گلی و سنگی که به شیوه سنتی ساخته می شوند عملا قتلگاه مردم میهن ما در هنگام زمینلزره هاست.
حالا شما چه توصیه ای برای مردم دارید؟!!...
من امروز اگر بلیط هواپیما پیدا شود خودم به همراه دکتر عشقی از پژوهشگاه زلزله عازم منطقه زلزله زده هستیم. انشالله میگوئیم که چه دیده ایم...

Wednesday, February 23, 2005

توصیه شما به مردم چیست؟

توصیه شما به مردم چیست؟
این سوالی است که خبرنگاران محترم معمولا انتهای مصاحبه های شان از آدم می پرسند. مخصوصا که دیروز که زلزله آمده بود و من چندین مصاحبه داشتم. در آنجا جوابم به این دوستان خبرنگار این بود که اولا من زلزله شناسم و توصیه به مردم (از نظر ایمنی و ...) کار من نیست و از طرف دیگه مردم بیچاره که عملا هیچ سر پناهی ندارند را چگونه می توان با توصیه های کلیشه ای دلگرم کرد (نظیر حرفهائی که بعضی ها می زنند ولی از نظر علمی پایه ای نمی تواند داشته باشد... مثل اینکه در روزهای آینده زلزله مهمی رخ نخواهد داد و ... خلاصه مثلا شروع می کنند به توصیه های ایمنی و همزمان حرفهای دلگرم کننده). خلاصه از زیر چنین توصیه هائی در رفته ام. چون اولا بی پایه است و در ثانی در تخصص ما نیست و دست آخر نیز نمی دانم چرا در ایران همه می خواهند به مردم پیام بدهند!.... اگه به مردم کمک نمی توانیم بکنیم، حداقل نمک به زخمشان نباید پاشید... اینطور نیست؟...

Tuesday, February 22, 2005

گزارش زلزله زرند کرمان

زلزله هودکند – داهوئیه -زرند کرمان-4/12/83 Ms6.5
در مورد این زلزله در وب سایت پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله یک گزارش قرار داده ام که آدرس آن چنین است:
http://www.iiees.ac.ir/bank/Zarand/zarand_report.html
در صورت علاقه به اطلاعات در این مورد به این صفحه مراجعه فرمائید.

زلزله در زرند کرمان

زلزله در جنوب شرق زرند کرمان
امروز صبح (ساعت 5:55:00 بامداد) زلزله ای با بزرگای محلی ML6.5 در جنوب شرق زرند رخ داد. امیدوارم که تلفات جانی یا نداشته باشد و یا در حداقل ممکن باشد. به هر حال بر اساس آنچه که ما از آن منطقه می دانیم، گسل کوهبنان در این زلزله فعال است و این همان گسلس است که در سال 1356 موجب زلزله گیسک (باب تنگل) در همین ناحیه زرند کرمان شد. اولین گزارشها که از شبکه خبر تلویزیون شنیدم حکایت از تخریب در روستاهای اطراف زرند می کرد. مجددا آرزوی نبود تلفات جانی و یا حداقل بودن آن. به هر حال با توجه به اینکه کانون این زلزله از شهر زرند بیش از 10 کیلومتر فاصله دارد احتمال تکرار فاجعه بم وجود نخواهد داشت. و قاعدتا خسارتها باید در حد خسارتهای به مناطق روستائی محدود باشد.... در این مورد بیشتر خواهم نوشت...

دانشگاه: کارخانه تولید متفکران مولد

دانشگاه : مرکز تولید متفکر و انسانهای مولد با انگیزه ملی
به نظرم این بهترین عنوانی است که می توان برای دانشگاه ارائه کرد. در این تعریف که بسیار با آنچه در ایران در طی حدود 120 سال گذشته (از تاسیس دارافنون به همت امیرکبیر) رخداده متفاوت می نماید، به دانشگاه به عنوان محلی نگاه می کنم که با تربیت انسانهائی می پردازد که با نیروی "عقل"، فکرکردن با روش علمی را وجهه همت خود میکنند (در واقع در دانشگاه یاد می گیرند که چگونه فکر کنند و چگونه –با روش علمی- فکر خود را سامان دهند) و با انگیزه ملی با لحاظ کردن شرایط مملکت خود و با اعمال اولویتهای ملی به "تولید" می پردازند. این تولید یعنی "تولید ملی" وهم درمورد کالا و هم در مورد خدمات مصداق دارد. این بحث رادر این وب لاگ ادامه خواهم داد .... و به اهمیت بنیانی توسعه "علوم انسانی" در راه تحقق هدف یاد شده در فوق خواهم پرداخت ... این موضوع به نوعی جواب خودم به نکته ای است که دیروز نوشتم (چه کار کنیم که دانشجویان به تحقیق دل بدهند ...) و اشکالات ریشه ای که به نظرم وجود دارد را تلاش میکنم در این جهت ریشه یابی کنم... همانطور که قبلا هم نوشتم از نظرهای شما بسیاراستقبال میکنم.

Monday, February 21, 2005

دانشجویان و تحقیق

دانشجویان چرا دل به تحقیق نمی دهند
این رفیق ما- آقای نیک آهنگ کوثر – الان باز می نویسد که ما می خواهیم از دانشجویان محترم نسق بکشیم! – خدا نکند! – ولی من نمی دانم چه کار کنیک که دانشجویانمان چنان دل به کار تحقیقاتی بدهند که اگر مهمترین اتفاق عالم کنار گوششان رخ دهد نیز دنبال آن کار را ول نکنند؟ اگر شما روشی بلدید بگوئید تا ما بدانیم.

عاشورا = آزادگی و انسانیت

فرهنگ عاشورا یعنی آزادگی و انسانیت
این موضوع که ر صفحه آخرروزنامه شرق امروز 3/12/83 تحت عنوان "عزاداری همگان" نوشته بود، خیلی من را تحت تا ثیر قرار داد. چرا که این مطلب نشان می داد که حتی مسیحیان و زرتشتیان ایران عملا در عزاداری حسینی شرکت می کنند و این یعنی یکی از راههای رسیدن به خدا (فیلم مارمولک یادتان هست؟!). این برای من – با احترام به تمام نظراتی که دوستان در مورد عزاداری عاشورا به صورت کامنت نوشتند – معنی واقعی و معنوی عزاداری امام حسین (ع) در ایران است. این را به صورت دستهای برخاسته مردم به سوی آسمان (که در روز -2/12/83- عاشورا ازعزاداران حسنی در خیابان در دشت نارمک از عزاداران محله خودمان گرفته ام) می بینم و به این دلیل برای آن بسیار اهمیت قائلم. حال فرض کنیم که افراد با انگیزه های مختلف – حتی انگیزه ای خلاف هدف امام حسین (ع) – و یا با اعمالی ظاهرا خلاف دین نیز در این امر مشارکت کنند. مگر ما می توانیم تمام مردم را به صورت ایده آل بخواهیم ببینیم و به دلیل اینکه ایده آلهای ما را تامین نمی کنند آنها را متهم به عدم خلوص کنیم؟
خوشحال می شوم که دوستان دیگری در این بحث شرکت کنند.

Sunday, February 20, 2005

ترم دوم...

این ترم دوم هم داستانی دارد...
(هنوز شروع نشده بچه ها (ببخشید همان دانشجویان محترم
می خواهند به دلیل نبودن بلیط برای تعطیلات زمستانی
بروند زودتر شهرستان! و از بعد از تعطیلات هم هنوز نیامده می گویند ترم در حال تمام شدن است!؛ خلاصه تکلیف معلم بیچاره که ما باشیم معلوم نیست!!!... و لطفا اینکه تشریف داشته باشید، سر کلاس بهتون بد نخواهد گذشت!!... و در خدمتیم ..
از الان دارم اتمام حجت میکنم که دانشجویان برای تعطیلات نوروزی عذر نیاورند...

Ashura, 2/12/1383, Tehran, Narmak,  Posted by Hello

نظر سنجی در مورد عاشورا و اهمیت رفتار مذهبی مردم در این روز

با سلام مجدد
می خواهم نظرتان را برایم در مورد عاشورا و نقد رفتار مذهبی مردم در این روز بدانم. فکر می کنید که این رفتارمعنوی چه اهمیتی در زندگی اجتماعی کنونی دارد؟ و مردم ایران -حداقل آن بخش از مردم صمیمانه در ایم مراسم شرکت می کنند - به چه دلیلی این گونه ابراز احساسات می کنند؟ این فوروم بحث آزاد را در این وب لاگ دوست دارم باز کنم.

عاشورای حسینی

سلام
این اولین روزی است که من وب لاگ خودم را افتتاح می کنم.در این صفحه می خواهم بر خلاف وب سایتم که در آن مطالب تخصصی مربوط به کارهایم را ارائه میکنم می خواهم یادداشتها و خاطراتم و نقطه نظراتم را به طورآزاد و غیر رسمی بیان کنم. آدرس وب سایتم را که ممکن است بدانید: (http://www.mehdizare.com
و امروز روزعاشوراست. امروزهزاران تن ازعزاداران حسینی در خیابانهای تهران به بزرگداشت یاد امام حسین و یارانش پرداختند. من نیز مثل هر سا ل در این مراسم در محله ما (نارمک) شرکت داشتم. و احساس خوبی از شرکت در این مراسم دارم. تلطیف احساس معنوی و تامین نیازهای روحی و خلاصه یک گرامیداشت پرشور با یاد مظلوم استوره ای تاریح - حضرت ابی عبدالله حسین - ع - و اینکه مردم آنطور که دلشان می خواهد احساسات خود را بیان می دارند. من این مراسم را عمیقا دوست دارم و خوشحالم که اولین یادداشت وب لاگم را در این مورد می نویسم.