وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Wednesday, June 27, 2007

طوفان در جنوب شرق کشور

منطقه آسیب دیده جنوب شرقی ایران در دو روز گذشته دچار طوفان نیز شد. طوفان در ایرانشهر موجب یک کشته شد . این واقعه در پی طوفان گونو در همین منطقه رخ داد که موجب آسیب پذیر تر شدن منطقه شده است. این موضوع را با بارندگی های دیشب و امروز در منطقه شمالی کشور و احتمال وقوع سیل در منطقه البرز در همین فصل باید با دقت بیشتر ویژه بررسی گردد.

مردم بازمانده از طوفان گونو را فراموش نكنيم

امروز دقيقا سه هفته از فاجعه طبيعي طوفان گونو مي گذرد كه در آن مردم مظلوم جنوب شرقي كشور ما دچار تلفات و صدمات جبران ناپذير شدند. امروز يادداشتي در اين مورد در روزنامه شرق آمده كه هم جاي تقدير دارد كه مساله را فراموش نكرده اند و هم اينكه گزارش نسبتا مفصلي سه هفته پس از رخداد و منتقدانه داده اند.
همان موقع نوشتم كه معمولا ما به پديده هاي طبيعي در هنگام رخداد فكر ميكنيم ولي درست پس از رخداد - كه معمولا اول مصيبت و گرفتاري مردم منطقه فاجعه ديده است - موضوع به فراموشي يا سكوت ويا حداكثر بزرگداشتهاي ساليانه - آن هم در صورتي كه مثل زلزله بم تلفات گسترده بدهد - در يكي دو سال اول پس از رخداد آن برگزار مي شود. هفته گذشته هفدهمين سالروز فاجعه زلزله منجيل بود و كمتر اشاره اي به آن رويداد نه در رسانه ها و نه در مجامع تخصصي در سطح كشور نشد و اين در حالي است كه هنوز بسياري مردم منطقه از تبعات آن رويداد رنج مي برند، زواياي رويداد زلزله منجيل ناگفته مانده و درسهائي كه مي توانستيم و مي بايست مي آموختيم، هنوز نياموخته ايم. اين كندي و تنبلي را اگر به رسانه هاي عمومي نتوان خرده گرفت - كه البته بايد گرفت!- ولي نمي توان به نهادهاي تخصصي، انجمنهاي علمي، سازمانهاي غير دولتي و همچنين ستادهاي حوادث غيرمترقبه بخشيد.
مستند كردن طوفان گونو و تبعات آن اولين كاري است كه بايد انجام دهيم و همه نيروهاي تخصصي علاقه مند در اين موضوع را بايد بسيج كرد.

يك زلزله و سه روايت؟


ديروز در روزنامه شرق مطلبي ديدم تحت عنوان يك زلزله و سه روايت و در آن تلاش شده تا بر اساس نقدي كه من بر يك نظر غير كارشناسي در مورد زلزله كهك قم -۲۸/۳/۸۶- وارد كرده بودم، مساله را به عدم شناخت مشخصات زلزله تا ساعتي پس از رخداد و سردرگمي در پي آن نسبت دهد. ضمن اينكه نقد مذبور در مورد كندي اطلاع رساني و نحوه آن را - از طريق كانال هاي رسمي - مي توان وارد دانست، ولي متوجه نشدم كه اين موضوع چه ربطي دارد به اينكه در مورد خود زلزله ما نظري غير كارشناسانه را رد كرده بوديم؟ به راستي براي هم صدائي در اين موضوع بايد هر آنچه از طريق رسانه ها در اختيار مردم قرار مي گيرد را درست دانست؟ به هر حال من متوجه پايه استدلال روزنامه نگار محترم روزنامه شرق نشدم.

Monday, June 25, 2007

تيم ملي ب بيش از تيم اميد، اميد بخش بود

ديشب حدود يك ربع از فينال مسابقات غرب آسيا بين تيم ملي ب و تيم عراق را ديدم. تيم ب كه در واقع منتخب ليگ برتر بود، ۲-۱ برد، قهرمان اين تورنمنت شد كه در اردن برگزار مي شد و در كل هم اميد بخش تر - از تيم ملي اميد و تيم ملي الف!- ظاهر شد. فكر كنم همين تيم ب را به عنوان تيم ملي آينده پرورش دهند - به عنوان جايگزين تيم ملي اصلي كه بيشتر نفرات اصليش در ليگ هاي خارجي بازي مي كنند - سرمايه گزاري خوبي براي آينده فوتبال ملي باشد.

Sunday, June 24, 2007

جهان سخت است و بي بنياد - از اين فرهاد كش فرياد


امشب دلم عجيب از درگذشت يك دوست ، دكتر رهاد علمي گرفته است. افسوس از اين زمانه و دنياي بي وفا كه براي انساني با ارزش و جواني چون دكتر علمي چنين عمر كوتاه و مرگ در جواني را رقم مي زند.

دوست عزيز دكتر فرهاد علمي درگذشت


امروز مطلع شدم كه دوست سالهاي دهه هفتاد من، آقاي دكتر فرهاد علمي استادیار دانشکده فنی مهندسی دانشگاه تربیت مدرس امروز به دليل بيماري درگذشت. دكتر علمي دانشمند جوان و كوشا، اهل مازندران و فارغ التحصيل عمران دانشكده فني دانشگاه تهران در مقطع ليسانس و كارشناسي ارشد عمران در دانشگاه علم و صنعت و دكتري مهندسي عمران از دانشگاه پونز شوسه پاريس بود. پارسال به ميهن بازگشت ولي متاسفانه از پس از بازگشت درگير یک بيماري سخت شد كه ظاهرا همان بيماري موجب درگذشتش شد. بسيار از اين ضايعه شوکه و متاسف شدم و خاطره همكاري در كميته علمي دومين كنفرانس دانشجوئي عمران - سال ۱۳۷۲ در دانشكده فني دانشگاه تهران- را هيچگاه فراموش نميكنم. خداوند به خانواده اش صبر عطا فرمايد.

Saturday, June 23, 2007

فاصله بين دانشگاه و صنعت


هميشه اين بحث مطرح است كه دانشگاه و صنعت در ايران با هم چه نوع رابطه اي دارند - يا مي توانند داشته باشند- و اساسا اولويت هاي صنعت چه اهميتي در دانشگاه و بخش آكادميك كشور دارد؟ اكنون مشكلات وزارت خانه ها به صورت اولويت هاي پژوهشي مطرح مي شود ولي اينكه اين مشكلات - صرف نظر از نحوه طرح آنها و اينكه ايا به صورت شفاف و فني مطرح شده اند يا خير- آيا در پژوهشهاي كاربردي در دانشگاه پاسخ داده مي شوند يا نه، هنوز مورد ترديد است. سالها است كه دفترهاي ارتباط با صنعت براي برقراي ارتباط با بخش اجرائي و صنعتي كشور، عقد قرارداد و معرفي دانشجويان براي كارآموزي در دانشگاههاي ايران احداث شده است ولي در بسياري از موارد مي بينيم كه موضوع به اختصار و به صورت تشريفاتي برگزار مي شود. فاصله اي بين دانشگاه -بخش پژوهش كشور و صنعت وجود دارد كه بايد با نهاد ها و واحدهاي پژوهشي كاربردي پر شود. اين فاصله تا برقراري اين نهادها، سازمانها و موسسات پر نخواهد شد. بخش ديگري از اين فاصله به عدم آموزش كاربري در دانشگاهها به دانشجويان مربوط است. گروه ديگري از اين نهاد ها و موسسات بايد آموزشهاي كاربردي كارشناسان فارغ التحصيل را به عهده داشته باشند. بدون چنين نهادهائي سالانه بخش مهمي از سرمايه ملي ما به هدر مي رود.

اول تير : سالروز زمينلرزه چنگوره


در اولين روز تيرماه سال 81 زمينلرزه اي با بزرگاي 6.3 پهنه چنگوره در شمال آوج -در حدود 200 كيلومتري غرب تهران- رابه لرزه درآورد. زلزله موجب بيش از 300 نفر كشته و بيش از هزار مجروح گرديد. گزارشي از اين زمينلرزه در مجله زلزله شناسي اورفئوس منتشر كردم كه از طريق اينترنت قابل رجوع است. زلزله چنگوره كه عمدتا به تخريب كامل روستاهاي چنگوره و آب دره و خساراتهائي به شهر آوج منجر شد، در راستاي غرب پهنه رو مركز مهلرزه اي زلزله دهم شهريور ۴۱ بوئين زهرا رخ داد. اين زلزله مشخص كرد كه سامانه ساختاري شرقي-غربي ديواندره - بوئين (كه خود شامل چندين گسل شناخته شده و پنهان است) با رسيدن به گسل شمال تهران در انتهاي شرقي خود، به عنوان يك پهنه چشمه با پتانسيل لرزه زائي ويژه براي ايجاد زمينلرزه مخرب در محدوده و نزديكي تهران بايد مورد توجه خاص قرار گيرد. زلزله چنگوره تمام مشكلات مديريت بحران در زلزله هاي ديگر را ايران مي توانستيم ببينيم. استفاده از لودر براي آوار برداري در حدود۷ ساعت پس از رخداد زلزله چنگوره مساله اي است كه هنوز در زلزله هاي مخرب ديگر ايران موجب تلفات بيشتر - به بهانه نجات ساكن يك بنا و محو سريع اثار زمينلرزه -مي شود.

Wednesday, June 20, 2007

سالروز زلزله 31 خرداد 69 منجيل


به هفدهمين سالروز زلزله 31 خرداد 1369 منجيل رسيديم. زلزله اي كه بر اساس آمارهاي رسمي حدود 15000 نفر تلفات داشت وبزرگترين خسارت را به مناطق شهري ايران در سده بيستم وارد و عملا سه شهر بزرگ منجيل، رودبار و لوشان را به شدت تخريب كرد. دامنه خسارت هاي آن تا شعاع حدود 120 كيلومتري كانون زمينلرزه كاملا مشهود بود. زلزله منجيل نقطه عطفي در مطالعات زلزله شناسي و مهندسي زلزله در ايران بود. براي خود من نيز يك نقطه عطف مهم بود چرا كه درست در شبي رخ داد كه من آخرين كلاس درس دوره ليسانس زمين شناسي را در دانشكده علوم دانشگاه تهران گذراندم و بعدا هم در شركت مهاب قدس در جريان مطالعات بازسازي سد سفيد رود - در سالهاي 1369-1370 و- در تز فوق ليسانس خود در سالهاي 1371-1372 بر روي مطالعه لرزه زمينساخت و جنبش شديد زمين در اين زلزله متمركز شدم. در سالهاي 1375 تا 1377 نيز بخشي از تز دكتري خويش را بر روي جنبه هاي مختلف همين زمين لرزه گذراندم. اكنون بخشي از تدريس خود را در درس هاي زلزله شناسي، زلزله شناسي مهندسي و همچنين پهنه بندي خطر زلزله به زلزله منجيل اختصاص مي دهم و هر ساله دانشجويان را براي بازديد از پهنه رومركز مهلرزهاي زلزله منجيل و تدريس درسهائي كه بايد از اين زلزله آموخت به منطقه منجيل و رودبار مي برم. به روان پاك همه جان باختگان اين زلزله دورود مي فرستم و ياد همه آنها را گرامي مي دارم
.

بازديد از پهنه رو مركز مهلرزه اي زلزله كهك - قم


ديروز در ماموريتي از سوي پژوهشگاه در معيت دوست و همكار عزيز آقاي دكتر ساسان عشقي به پهنه رو مركز مهلرزه اي زلزله كهك ۲۸-۳-۸۶ رفتيم. بازديد از منطقه زلزله زده نشان داد كه پهنه آسيب ديده - كه دچار خسارت چنداني نيز نشده بود و خوشبختانه هيچ تلفاتي نيز به همراه نداشت- بيشتر به محدوده شهر كهك و روستاهاي فوردو، كرمجگان و بيد هند مربوط بود. اطلاعات بيشتر از اين بازديد به صورت گزارش منتشر خواهد شد. در شهر قم به چند منزل مسكوني قديمي آسيبهايي در حد فروريختن وسايل از روي تاقچه و شكستن شيشه ها وارد شد و ودر حرم مطهر حصرت معصومه - س- و مسجد جمكران لوسترها به نواسان شديد افتادند و به بعضي از آينه كاريها خسارت وارد شد. به هر حال زلزله ۵.۶ كهك هشداري بود بر جنبا بودن منطقه و علامتي بر اينكه بايد بسيار به اين مساله لرزه خيزي و خطر زلزله در آينده در منطقه قم و كاشان و دليجان توجه ويژه شود.

Tuesday, June 19, 2007

زلزله قم هيچ تاثيري در تخليه انرژي گسل‌هاي تهران ندارد

عصر دوشنبه اظهارات رسانه اي عجيبي از سوي بعضي از مخاطبان مصاحبه هاي راديو و تلويزيون صورت گرفت كه در جهت اطمينان بخشي بر اساس استدلال هاي غلط و غيركارشناسي بود. اگر مردم را با زبان ساده علمي توجيه كنيم و ضمنا مسائل طبيعي را نيز تشريح نمائيم، مردم نيز دجار استرس بيهوده و يا اطمينان بي دليل نخواهند شد. تلاش كردم تا در مصاحبه با ايسنا چنين استدلالهاي غلطي را تكذيب كنم و همزمان اطلاع رساني صحيح علمي به مردم - براي افزايش آگاهي و تلاش در جهت كاهش ريسك انجام دهم. بخشي از آن مطالب را در زير آورده ام.
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: علمي
رييس پژوهشكده‌ زلزله‌شناسي پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله از ثبت بيش از 15 پس لرزه با بزرگي بيش از 5/1 و تعداد زيادي زمين‌لرزه با بزرگي كمتر در پي زمين‌لرزه عصر دوشنبه در منطقه قم توسط شبكه لرزه‌نگاري باند پهن پژوهشگاه خبر داد.
دكتر مهدي زارع با بيان اين مطلب به خبرنگار علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) همچنين با غيركارشناسي خواندن و رد برخي اظهارات درباره تاثير زمين‌لرزه قم در تخليه انرژي گسل‌هاي تهران، تاكيد كرد: اين زلزله هيچ ارتباطي با گسل‌هاي تهران ندارد و لذا هيچ تاثيري بر تخليه يا تحريك گسل‌هاي تهران ندارد.
وي خاطرنشان كرد: با توجه به بزرگي اين زلزله احتمالا پس‌لرزه‌هاي آن در طول ساعات آينده( بامداد سه‌شنبه) نيز ادامه خواهد داشت كه احتمالا برخي از اين پس‌لرزه‌ها توسط ساكنان منطقه احساس خواهد شد.
دكتر زارع در عين حال تصريح كرد كه بزرگترين پس‌لرزه ثبت شده در منطقه، زمين‌لرزه ساعت 18 و 21 دقيقه و 52 ثانيه با بزرگي 6 / 3 در مقياس امواج دروني زمين بوده است.
وي درباره مشخصات زلزله‌ اخير نيز به ايسنا گفت: همانطور كه در گزارش مقدماتي اعلام شد اين زلزله با ساز و كار فشاري با مولفه امتداد لغز و از نظر تكتونيكي روي روندهاي شمال غربي، جنوب شرقي به وقوع پيوست.

Monday, June 18, 2007

زلزله كهك – قم 28/3/86

در ساعت 17:59 امروز 28/3/86 در جنوب غرب شهر قم زلزله شديدي رخ داد كه با وقوع خسارت محدود در اين شهر و اطراف آن همراه بود. اين زلزله با بزرگاي M=5.6 و در ژرفاي حدود 20 كيلومتر منطقه اي وسيع در شمال و مركز ايران را به دليل عمق بيش از 15 كيلومتر آن به لرزه در آورد.‌ مركز زلزله را در 12 كيلومتري منطقه «كهك» قم و روستاهاي اطراف آن توسط همكاران من در شبكه لرزهنگاري باند پهن گزارش شد. زلزله در پهنه‌ي گسترده‌اي از شهرهاي مركزي كشور همچون كاشان،‌ تفرش، كرج و تهران، و گرمسار احساس شده است. زلزله در دهستان فوردو از بخش كهك قم به شدت احساس شد.
اينكه اين زلزله پيش‌زلزله‌ي زلزله‌ي بزرگتري هست يا نه، به هيچ وجه امكان پذير نيست، ولي در طول شب شاهد پس‌لرزه‌هاي متعددي در منطقه‌ي زلزله زده خواهيم بود.
البته
اظهار نظرهاي غير كارشناسي در اين مورد كه اين زلزله را به منطقه تهران ربط مي داد موجب سردگمي بعضي از مردم شد كه خوشبختانه به موقع تكذيب شد
زلزله‌هاي ايران مركزي اكثرا ساز و كار فشاري داشته و از نظر زمين ساختي در راستاي روندهاي شمالغربي، جنوب شرقي به وقوع مي‌پيوندد .
اين زلزله
نيز سازو كاري فشاري با مولفه كوچك امتداد لغز و با راستاي شمال باختر - جنوب خاور رخ داد.

فرونشست زمین را در تهران جدی بگیریم

اول بار در پژوهشهای همکاران در سازمان نقشه برداری کشور مشخص شد که در بخشهای جنوب غربی و غرب تهران، مساله فرونشست زمین وجود دارد و باعث خسارتهایی نیز در تاسیسات شریانهای حیاتی - به ویژه خطوط لوله و خط راه آهن- شده است.
اکنون از معاونت عمرانی استانداری تهران هم چنین هشداری نیز ذکر شده است. بنابر این جدیت موضوع نزد مقامات اجرائی تهران نیز مسلم شده است. البته بیشتر این مساله یک موضوع مربوط به پدیده های سطحی - نظیر برداشتهای بی رویه آب - است و با میزان های فرونشست عنوان شده -حدود ۱۷ سانتی متر در سال - نمی توان ان رابه پدیده های زمین ساختی و مثلا گسلش و زمین لرزه مرتبط دانست. چرا که شواهد دیگری مبنی بر منشا زمینساختی آن در دسترس نیست. حتی اگر حدود ناحیه کلی فرونشسته را بتوان با روندهای بعضی از گسلها منطقه تعیین نمود.
ولی به عنوان یک پدیده ژئوتکنیکی، مساله ای است جدی که تاکنون موجب رخداد مسائلی در استانهای تهران، خراسان رضوی، کرمان، یزد و خوزستان شده است. بنابر این بررسی موردی آن در هر ناحیه موجب علت یابی و جلوگیری از خسارتهای جانی و مالی می شود.

نحوه جستجوي علمي

البته بر اکثر دوستان و دانشجویان مساله جستجوی مطالب علمی موضوعی کاملا معمولا شناخته شده و معمولی است ولی حقیقت آن است که گاهی ای-میل هایی از بعضی از دانشجویان یا کارشناسان دریافت می کنم که در ان یک رفرانس یا مجموعی از انتشارات علمی در مورد یک موضوع تخصصی درخواست شده است. حقیقت آن است که همواره بهترین مکان برای جستجوی مطالب مرجع علمی، کتابخانه های تخصصی دانشگاهی هستند. این در حالی است که امروزه با استفاده از اینترنت - و مثل با مراجعه به صفحه جستجوی سایت گوگل- و با تایپ کردن چند کلمه اصلی - به عنوان کلمه های کلیدی در ان موضوع، می توان مطالی گوناگون - و معمولا آخرین مطالب قابل دسترس در هر موضوع - را به صورت فایل های مقاله، و نقشه، خبر علمی و ... دریافت نمود. بنابر این به تمام دوستانی که تاکنون چنین شیوه ساده ای را برای جستجوی علمی نیازموده اند توصیه می کنم از هم اکنون با استفاده ساده از اینترنت، خودکفا شوند! این شما و این دنیای گسترده اینترنت.

پيامد هاي طوفان گونو: خطر شيوع بيماريها در منطقه آسيب ديده

در پی طوفان گونو در حدود دو هفته قبل، و بر اساس شرایط قابل انتظار در تمام مناطقی که دچار بلایای طبیعی می شوند، معاون وزیر بهداشت بر اساس خبر خبرگزاری فارس از خطر شیوع بیماریهای مختلف - از جمله وبا- در منطقه مصیبت دیده جنوب شرق ایران در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان سخن گفته اند. پیامد های فجایع طبیعی و اثر مخربی که بر شرایط منطقه و توسعه منطقه حتی دردراز مدت می گذارد ، معمولا مورد توجه قرار نمی گیرد. این در حالی است که اثر های مخرب پنهان - از پوشش رسانه ای- ولی درازمدت بلایای طبیعی گاه از زمان رخداد خود بلای طبیعی - مثل سیل و زلزله و طوفان - بیشتر است.
پیامد های منفی بلایای طبیعی و اثر انها بر مسائلی نظیر بهداشت، سلامت، اشتغال و توسعه دراز مدت منطقه از فاکتور های مهمی است که باید مورد بررسی خاص در ایران قرار گیرد.

Saturday, June 16, 2007

از پژوهشهاي علمي در ايران چه انتظاري داريم؟-9

اگر شاخص توسعه انساني در ايران - در مقايسه با آنچه قبلا بوده و فعلا در آن قرار دارد - در اثر پژوهشهاي علمي در ايران بالا نرود، در آن صورت انجام پژوهشهاي علمي به عنوان فعاليتي تزئيني و حداكثر كاري خوب براي فعال ماندن محققان در كشور خواهد بود. اگر حاصل پژوهش هاي علمي فقط نماد انجام فعاليت علمي در داخل كشور باشد ولي بهره وري چنين پژوهشهائي بالا نباشد، در نهايت كشوري توسعه نيافته خواهيم داشت كه شاخص هاي توليدات علمي در حدود كشورهاي در حال توسعه يا نزديك به كشورهاي توسعه يافته خواهد شد. چه فايده اي بر اين نوع پژوهشهايي در سطح ملي مي توان مترتب دانست؟ فقط فخر و افزايش غرور ملي- كه در جاي خود لازم هم هست- به تنهايي هنر نيست.
ما نيازمند برنامه -ها-ي پژوهشي در بخشهاي مختلف هستيم كه در مدت زماني واقع بينانه و هدفمند بتوانيم به آن دست يبابيم. در پايان چنين برنامه هاي كوتاه، ميان و دراز مدتي، البته توسعه يافته نشده ايم ولي در مسير توسعه صحيح قرار گرفته ايم و چيزي به نام توليد دانش ملي خواهيم داشت. ما در پژوهشگاه خودمان در سالهاي اخير چنين برنامه هايي تدوين كرده ايم و هم اينك در حال تلاش براي اجراي انها هستيم. لازم است يادآوري كنم كه چنين بر نامه هايي را بايد در تمامي نهادهاي پژوهشي جستجو كرد و در پي اجراي آنها هم بود. پيشرفت در مسيرهايي كه توسط و با كمك خود پژوهشگران و واقع بينانه تدوين مي شوند، لازمه توسعه است. برنامه توسعه در سطح ملي - كه در ايران و به صورت كلان در سند چشم انداز توسعه ايران آمده است- در صورت اجرا مي تواند اميد به توسعه را در دراز مدت فراهم كند.

Thursday, June 14, 2007

از پژوهشهاي علمي در ايران چه انتظاري داريم؟-8

ماهها قبل در اين صفحه بحثي را آغاز كردم كه امروز احساس كردم مي توان آن را ادامه داد. بحث بر سر آن بود كه در كشور در حال توسعه اي مثل كشور ما- ايران - از پژوهشهاي علمي چه انتظاري داريم؟ اين بحث را در هفت بخش مطرح كردم. و اكنون ادامه بحث:
پژوهشهاي علمي در كشور ما - و در حقيقت پژوهشگران ايراني - همواره با اين سوال موجه بوده اند كه چقدر در مورد كاربرد و هدفمندي نتايج تحقيقات حساس هستند؟ البته بخشي از پاسخ آن است كه پژوهشهاي بنيادي الزاما به نتايج ملموس و سريع نمي انجامد و از سوي ديگر مجموعه اي از پژوهشها لازم است تا يك مقصود كاربردي - محصول قابل كاربرد در زندگي عادي مردم - حاصل شود. ولي آيا اين تمام پاسخ است؟
اگر پژوهشهاي بنيادي و كاربردي كه در مجموعه هاي تخصصي - در دانشگاهها و موسسات مختلف پژوهشي دنبال مي شود به صورت زنجيره اي از مطالعات به هم پيوسته دنبال نشود، در آن صورت چگونه مي توان به برايند معني داري از پژوهشهاي علمي اميدوار بود؟
كارفرماي اكثر كارهاي پژوهشي و مجري و پژوهشگر همگي در ايران دولتي هستند: يا دانشگاهها، يا موسسات پژوهشي وابسته به وزارت علوم و يا موسسات وابسته به وزارتخانه هاي ديگر. در واقع در منظومه اي كه سوال كننده و پاسخ دهنده در يك سو قرار دارند، نميتوان انتظار داشت كه در خارج از بروكراسي معمول و عظيم دولت حركت هاي خاص و خلاقانه از آنها سر بزند. البته استثنا ها را كنار بگزارم. و همچنين يادآوري كنم كه در مورد پژوهشهاي بنيادي هيچ چاره اي جز اين نيست كه اين موضوع همچنان به همين شكل ادامه يابد، چرا كه سرمايه گذار غير دولتي معمولا پيدا نمي شود.
تا سرمايه گذار دولتي پاسخ سوالات خود را نتواند از بخش خصوصي طلب كند و انتظار جواب كاربردي و اطمينان بخش هم داشته باشد، نمي توان انتظار سرمايه گذاري اين قسمت را در پژوهشهاي هدفمند - معطوف به يك هدف و براي حل يك مشكل خاص - داشت.
بخش خصوصي در اكثر موارد - به طور منطقي - به دنبال بازگشت سرمايه و سود خويش است (كه بايد هم باشد). ولي اگر ساز و كاري وجود داشته باشد كه بخش خصوصي كه بازدهي و سود دهي بالا دارد اولا توسعه يابد - با اجراي دقيق و عادلانه اصل ۴۴ قانون اساسي - و در ثاني به سرمايه گذاري در پژوهش هم تشويق شود، در آن صورت مي توان انتظار توسعه بخش پژوهشي كشور را هم داشت.
اين بحث را ادامه خواهم داد.

Wednesday, June 13, 2007

انفجار مجدد در حرم امام دهم و يازدهم شيعيان


امروز در عراق مجددا در يك انفجار تروريستي، حرم امام دهم و يازدهم شيعيان جهان در سامرا پس از انفجار اسفند هشتاد و چهار در همين مكان، اين محل مقدس- براي بخش مهمي از مسلمين جهان - كاملا تخريب شد. اين عمل تروريستي قطعا اوضاع بحراني عراق را بحراني تر خواهد كرد. ضمنا نشانه كوته بيني تروريست ها - از هر نوعش - نيز هست. اينكه با انجام اعمال تحريك آميز موجبات اختلافات بيشتر را فراهم مي كنند و با دامن زدن به اختلافات و جنگ قومي و مذهبي از كثيف ترين شيوه هاي ضد انساني استفاده مي كنند. اميدوارم اين باز نيز شيعيان جهان همشمندانه در دام اهداف شوم اين جنايت نيافتند.

Tuesday, June 12, 2007

درگذشت دكتر مهدي قاليبافيان

امروز مطلع شدم كه استاد دكتر مهدي قاليبافيان، استاد رشته راه و ساختمان (عمران) دانشكده فني دانشگاه تهران دار فاني را وداع گفتند. درگذشت اين استاد گرامي را كه چند نسل ازمهدسان ايران از شاگردان ايشان بوده اند خدمت خانواده، مهدسان فارغ التحصيل دانشكده فني و جامعه دانشگاهي و مهندسي كشور تسليت مي گويم.

مطالعه و پهنه بندي خطر در نواحي ساحلي - پيشنهاد يك مطالعه جامع


بر اساس آنچه كه طوفان گونو ديديم و بررسي تغييرات دما در كره زمين و احتمال بروز چنين پديده هائي در آينده در ايران ، پيشنهاد مي كنم كه در غالب يك يا چند تز دكتري و چندين تز فوق ليسانس - در ديسيپلين هاي مختلف - موضوع خطرهاي ساحلي به صورت جامع در غالب پژوهشهاي آكادميك بررسي شود. شخصا به انجام چنين مطالعاتي علاقه خاص دارم. بررسي اسيب پذيري زيست محيطي و تاسيسات ساحلي ايران و مطالعه خطر پذيري و مديريت بحران و بررسي زير ساختهاي موجود در چنين نواحي را و آنچه كه كم داريم و بايد داشته باشيم در راستاها و تخصص هاي مختلف انشاالله با دانشجويان علاقه مند دنبال خواهيم نمود.

Thursday, June 07, 2007

طوفان گونو و تلفات در ايران: سه كشته و دوازده مجروح


در اثر طوفان گونو شهر نيك شهر در خطر سيل و سد خيرآباد در معرض آسيب جدي قرار گرفت. بر اساس خبر ساعت هشت پنج شنبه شب راديو ايران تلفات طوفان گونو سه نفر كشته و دوازده نفر مجروح در ايران گزارش شده است. سازمان هواشناسي نيز احتمال داد تا ساعات پاياني روز جمعه طوفان با سرعت زياد در استان هرمزگان و منطقه تنگه هرمز ادامه داشته باشد.
تغييرات شديد آب و هوائي و حمله طوفان و گردبادهاي مناطق حاره به سواحل ايران موجبي است براي لحاظ كردن خطرهاي طبيعي و آسيب پذيري منطقه ساحلي - علاوه بر تسونامي - در آينده در پهنه بندي خطر در مناطق ساحلي ايران. براي جا انداختن مساله و قبولاندن اهميت اين نوع نگرش بايد مساله طوفان گونو به صورت يك مطالعه موردي ويژه مورد توجه محققان - از ديدگاههاي گوناگون - قرار گيرد.

حاده چالوس حتي با احداث بزرگراه هم بدون مطالعه و اقدامات ويژه ايمني مشكل خواهد داشت

در اين آخر هفته كه در بلده نور هستيم با گذر از تقاطع جاده چالوس با جاده ديزين به اولين زمين لغزش - سقوط واريزه به دورن جاده - مواجه شديم. فرمانده پليس راه كشور ابراز داشتند كه جاده چالوس همچنان مشكل دارد و ديگر به عنوان محور ارتباطي اصلي كارآئي ندارد و بسيار پرخطراست. ايشان يك راه رفع مشكل را تسريع در ساخت آزادراه تهران - شمال - در محور چالوس - دانسته اند.
به باور من اگر آنطور كه متاسفانه تاكنون در پروژه هاي راه سازي رسم بوده و در مورد راهها و آزادراهها مطالعات ويژه خطرات زمين شناختي و يافتن راه حل علمي و به روز براي ايمن سازي مناطق پرخطر و اصولا عبور دادن مسير ها از نواحي كم خطر تر سنجيده نمي شده، در مورد آزاد راه مذكور هم عمل شود در آينده هم همين مسائل چاده چالوس كنوني در ابعاد بزرگتر در آزاد راه تهران - چالوس مشاهده خواهد شد. بر اساس بازديد هائي كه شخصا و تا اين مرحله از بعضي قسمتهاي مسير هاي آزاد راه در سوي چالوس به سمت مرزن آباد و مسير هاي انتخابي و در حال ساخت در محور كن به شهرستانك (در سوي تهران) داشته ام، مشخص شد كه همچنان روال، روال سابق است و از هم اكنون سيلخيزي و خطر زمين لغزش بعضي از قسمتهاي مسير انتخابي در طول آزاد راه در حال احداث در جنوب چالوس و ناپايداري هاي مشاهده شده و قابل انتظار (احتمال بالاي خطر زمين لغزش و سقوط بهمن) در محور كن به شهرستانك آسيب پذيري بالاي اين محور را نشان مي دهد.
علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد. همان كاري كه پس از زلزله هشتم خرداد هشتاد و سه در محور چالوس بايدمي شد - مطالعه ويژه و همه جانبه و ايمن سازي در منطق خطر خيز بر اساس نتايج آن مطالعه جامع- و انجام نشد، و متاسفانه مساله به دليل ضرورت بازگشائي سريع جاده، با انجام يك بررسي اوليه از سوي سازمان زمين شناسي كشور در مورد ايمني محور، با خوشبيني - در واقع نهايت بي احتياطي- جمع شد، اكنون بايد در اين محور جديد انجام شود. ضمنا بايد انتظار مشكلاتي نظير آنچه نمونه وار در محلهاي مختلف محور چالوس در بهار امسال رخ داده است.،در آزاد راه تهران شمال در آينده باشيم. هشدار كه از هم اكنون مسير آزاد راه تهران شمال را بايد با دقت خاص تحت بررسي قرار داد.

طوفان گونو و آسيب به منطقه تنگه هرمز

آسيب طوفان گونو كه با سرعت بيش از دويست كيلومتر در ساعت به سوي سواحل ايران حمله ور شد، به بندر عباس و جزيره قشم در تنگه هرمز رسيد. خوشبختانه تاكنون گزارشي از تلفات نرسيده است ولي خسارت هاي زيادي از جمله شامل غرق شدن لنج ها و قايق هاي صيادي به سواحل جنوب شرقي ايران وارد شده است.
اين پديده نشان داد كه لازم است تا بر اساس شرايط موجود در جنوب ايران و همچنين مشاهده تغييرات ناگهاني و شديد آب و هوائي در حال حاضر در ايران رخ مي دهد، لازم است تا در كشور ما نيز بلاي طبيعي طوفان و طوفان هاي دريائي به عنوان يك خطر بالقوه در نظر گرفته شود. آسيب پذيري بنادر و تاسيسان سواحلي ايران در مقابل چنين سوانحي نيز بايد ارزيابي شود.

Wednesday, June 06, 2007

طوفان گونو و آسيب به تاسيسات ساحلي جنوب شرق ايران


ديروز و امروز يك بلاي طبيعي كمتر شناخته شده در اين سالها در ايران - طوفان ساحلي - موجب تخريب بخش هايي از مناطق ساحلي و بندرهاي چابهار، كنارك تا جاسك در ساحل درياي عمان ايران و تخريب در تاسيسات بندري و نفتي كشور عمان شد. طوفان گونو تا بندر عباس رسيده و به دليل قابل پيش بيني بودن اين پديده پيشاپيش هشدار لازم از سوي سازمان هواشناسي براي تخليه مناطق ساحلي - كه با حمله موجهاي با ارتفاع چندين متر مواجه شدند- به مردم داده شد. اين پديده كه در ابعاد بزرگتر موجب خسارات جدي به سواحل مختلف در دنيا، مثلا در سال ۲۰۰۵ در جنوب آمريكا - طوفان كاترينا- شده است، نشان داد كه طراحي و ايجاد سامانه هاي هشدار سريع براي بلاياي طبيعي مختلف در ايران يك ضرورت است. ضمنا ديدي همه جانبه نگر در مورد بلاياي طبيعي در ايران يك نياز اساسي است. هنوز اولين قدمها را در راستاي رفع نياز به توان تخصصي و كارآمد - نيروي انساني مجرب- و زير ساخت هاي پژوهشي - فناوري در اين زمينه ها بر نداشته ايم و بايد سريعا اقدام كنيم.
البته يك نكته در اطلاع رساني در اين زمينه را نبايد ناديده گرفت : با دنبال كردن اخبار شبكه هاي راديوئي پيام و جوان در دو روز اخير خبر هاي مجزا و پي در پي از شهرهاي مختلف - حتي بم در استان كرمان - از سوي مسئولان آن شهر و استان پخش مي شد كه از آماده باش در آن شهر در مقابل خطر احتمالي اين طوفان حكايت داشت. اين در حالي است كه ساعتي بعد سازمان هواشناسي در استانهاي ساحلي احتمال تخريب در اثر اين طوفان را منحصر به بخش هاي ساحلي نوب و جنوب شرق ايران مي دانست. اين نوع اطلاع رساني موجب سردرگم شدن مردم و در نهايت بي اعتمادي آنها به هشدارهاي بعدي خواهد شد. ضمنا هدايت هشدار در يك مركز واحد - در اين مورد در سازمان هواشناسي- ضروري مي نمايد.

به مردم بياموزيم با محيط زيست چگونه رفتار كنند

ديروز بعد از ظهر از راديو جوان مصاحبه اي را با يك استاد دانشگاه به نام دكتر يخكشي مي شنيدم كه در روستاي زادگاهش- يخكش در جنوب بهشهر- چگونه توانسته با اجراي طرح هاي جامع و هادي، به مردم روستا آموزش دهد كه كشاورزي به روش صحيح كنند كه هم اقتصاد مردم منطقه رشد يابد و هم با اصلاح و ترميم پوشش سبز منطقه مانع سيل خيزي مسيلها شوند. بسيار برايم جالب بود و احساس كردم كه در كشور ما اگر هدفهاي حداقلي ولي بنيادي را مبنا بگيريم و امكان آموزش براي مردم فراهم شود، رفتار آنها را مي توانيم نسبت به محيط زيست خود اصلاح كنيم. وقتي مردم در مورد حق و تكليف خود نسبت به محيط زندگي آموزش نديده اند، چگونه انتظار داريم كه به تخريب محيط نپردازند؟ مسائلي نظير حفظ محيط زيست، صيانت از حقوق و كرامت انسانها و مشاركت جوئي مردم
در مسائل خويش و سپردن كار و صلاح مردم به دست خويش هم در فرهنگ ما ريشه دارد و هم سفارش دين و آئين ماست.

Tuesday, June 05, 2007

فضاي سبز ،تهران و توسعه ناپايدار

به هر محله تهران که می رویم -از محلات قدیمی مثل شمیران و شهر ری در شمال و جنوب تهران که شهرهای قدیمی در منطقه شهری کنونی تهران هستند تا شهرک های جدید در حال احداث در مناطق مختلف تهران از جمله در منطقه 22 در غرب تهران - کمبود فضای سبز و مشاهده هر چه بیشتر ساختمانهای در حال ساخت و تبدیل خیابانها به پارکینگهای بزرگ اتومبیل ه،ا آزار دهنده جلوه می کند. ظاهر امر آن است که به فکر امروزمان هم نیستیم، چه رسد به فردا!. اصلا انگار نه انگار که مثلا پنجاه سال دیگر نیز باید کسی در این کلان شهر زندگی کند. شهر با کمترین فضای سبز در حال نوسازی - با احداث ساختمانهای جدید- است. البته دلیلش مشخص است: نقدیگی زیادی به سوی بخش مسکن جذب شده و مردم هر چه بیشتر سود اقتصادی را در تخریب بناهای قدیمی و احداث مجتمع های آپارتمانی و فروش انها می دانند. البته هیچ اشکالی در این خواست اهالی پایتخت نیست ولی آیا نباید با یک طرح هادی قوی که از سوی شورای شهر و شهرداری تهران و شخص شهردار - دکتر قالیباف که مدیریت خوبی در پیشبرد طرحهای عمرانی در مدت مدیریتش در شهرداری نشان داده است- برای گسترش فضای سبز نیز فکر و اقدام کرد؟ درصد پوشش فضای سبز در تهران بسیار پایین است و هر کس اولین بار به تهران بیاید نمائی واضح از توسعه ناپایدار شهری در جای جای شهر خواهد دید. یادمان نرود که نسل بعد هم باید در این جنگل ساختمانها (!) و پهنه ناقص توسعه یافته پرخطر - از نظر بلایای طبیعی- زندگی کنند.

Monday, June 04, 2007

يادداشت مهمان - باخت ورزشي: دلائل فرهنگي و جامعه شناختي

يادداشت زير را دوستي از اصفهان - بي نام - فرستاده اند در مورد باخت پرسپوليس به سپاهان. به دليل ديد فرهنگي و جامعه شناسانه و منطقي كه در اين كلام و قلم جاري است، بخشي از آن را به عنوان يادداشت مهمان - با تشكر از ايشان - در اين صفحه مي آورم:
پرسوليس روز جمعه مغلوب غرور و روحيه كم فرهنگ برخي بازيكنانش شد.متاسفانه فوتبال آن هم در درجات بالاي آن آنهم از نوع ايرانيش و مخصوصا در شهر شما تهران بجاي اينكه باعث پيشرفت فكري و فرهنگي بازيكنان شود به نوعي باعث افول شخصيتي آنها مي شود. مثالهاي زيادي در اين ارتباط وجود دارد البته استثنائاتي هم هست كه شخصيت ورزشكاري خود را حفظ مي كنند ولي كم و نادرند.ولي در شهرستانها مثل شهر ما علاوه بر كار ورزشي بر روحيه فرهنگي ورزشكاران نيز كار مي شود. براي مثال شما واحدي نيكبخت رو با نويد كيا كه از دوستان بنده هم هست مقايسه كنيد قطعا بر حرف بنده صحه خواهيد گذاشت. متاسفانه روحيه ضعيف كشي در تهران آن هم جلوي 100 هزار تماشاچي كه يكي از يكي بي ادب ترند به اوج خود رسيده است دريغ از آنكه گهگاه سنگيني بار همين 100 هزار نفر باعث شكست تيم محبوب من و شما در تهران شد. به نظر من مقصر فقط دنيزلي و داور و بازيكنان پرسپوليس كه باختند و بازيكنان سپاهان كه بردند نبود . مقصر همه ما ها هستيم كه هنوز روحيه تحمل شكست در يك بازي و يا ظرفيت برد در يك مسابقه را نداريم. ... آنگاه مي توانيم ايران عزيز را با تن خود بداريم كه به فكر نوشداروي بعد مرگ سهراب نباشيم بلكه همين الان فكري چاره اي و يا انديشه اي بكنيم

Sunday, June 03, 2007

آرامش رواني دانشجويان

امروز در روزنامه همشهري خبري ديدم كه با چنين جمله اي آغاز مي شود: در حال حاضر 54 درصد از دانشجويان دچار اضطراب، 41 درصد دچار افسردگي و 38 درصد دچار اختلالات رواني هستند. دليل اين همه اضطراب را غير از مسائل دوران جواني و نگراني از آينده شغلي و زندگي، بايد لابد در ساختار آموزشي آموزش عالي نيز جستجو كرد. اين همان چيزي كه ضرورت ساماندهي آن را در يادداشت دو روز پيش يادآور شدم.
ادامه خبر در سايت همشهري ...

Saturday, June 02, 2007

وداع پرسپوليس زلزله با جام حذفي


ديروز عصر پرسپوليس زلزله - كه چه اول بشه و چه آخر ، ما دوستش داريم !- در حالي بازي نيمه نهائي را به سپاهان واگذار كرد كه تا چهار دقيقه به پايان بازي از رقيب1-0 پيش بود. در دقيقه هشتاد و شش يك حركت روبه جلو از سوي بازيكن سپاهان و سرنگوني وي در محوطه جريمه، به اعلام پنالتي از سوي داور انجاميد. پنالتي كه خيلي ها معتقد بودند اصلا پنالتي نبود، از جمله آقاي كوثري كارشناس ارزنده فوتبال در برنامه ديشب شبكه دو. به هر حال هر چه كه بود، اين پنالتي و ظاهرا پانزده دقيقه اول وقت اضافي براي به هم ريختن پرسپوليس كافي بود. در حالي كه سامان دفاعي پرسپوليس از بين رفته بود، كريمي بازيكن سپاهان سه گل ديگر هم بزند و 4-1 بازي را ببرد. يكصد هزار تماشاگر كه اكثرا پرسپوليسي بودند با ناراحتي واندوه ورزشگاه را ترك كردند تا مشخص شود كه نبودن تيم محبوب و بزرگ پرسپوليس در مرحله نهائي جام حذفي و به عنوان نماينده ايران در آسيا چه صدمه بزرگي مي تواند به فوتبال و ورزش ايران بزند. اين موضوع البته مسئوليت مديريتي را در مورد پرسپوليس سنگين تر مي كند تا با برقراري ثبات در اين تيم بتوان انتظار داشت كه روند رو به جلو پرسپوليس در فصل بعد نيز انشاالله حفظ شود.

Friday, June 01, 2007

ارزش آموختن شيوه علمي فكر كردن و پرورش پژوهشگر


مهمترين كاري كه استادان مي توانند در زمان دانشجوئي به دانشجويان بيا موزند، علاوه بر آموختن مباني علم و شاخه تخصصي مربوطه و آشنائي با انتشارات تخصصي مربوطه، آموزش شيوه پژوهش وعلمي فكر كردن است. اينكه هر فردي علاقه مند به علم باشد مي تواند به تحقيق بپردازد، الزاما به حاصل قابل اعتنا و قبول علمي در هر موضوع نمي انجامد. بنابراين اصلاح شيوه آموزش از آموزش محوري به پژوهش محوري به شدت مورد نياز آموزش عالي ما است. متاسفانه التهاب كنكور و رقابت ميليمتري بر سر نمره - چه براي شاگردان خوب و چه براي آنها كه فقط نگران گذراندن درس با حداقل نمره ممكن هستند! - هم اكنون به تمام مراحل آموزش عالي ما از سالها اول تحصيل تا مرحله گرفتن مدرك دكتري سرايت كرده و امروزه مي بينيم كه تعداد و درصد دانشجوياني كه علاقه مند واقعي به پژوهش باشند به نسبت گذشته حتي كمتر هم شده است. راحتتر و سريعتر رسيدن به هدف، كه همانا زندگي - به حق - مرفه است، به هر چيز ديگري اولويت يافته و به محض رسيدن به حداقلي از هدف، انچه كه البته مطرح نيست - يا كمتر مطرح است -دنبال كردن پژوهش است. به عنوان يك هدف، پژوهشگر شدن كمترين اولويت را مي يابد. مملكت براي اهداف دراز مدت، حل مشكلات عمده و توسعه، بيش از هر چيز به پژوهشگران با سواد و زحمت كش نياز دارد. آموزش عالي ما بايد با اين نگرش در دراز مدت تغيير بنيادي يابد. پژوهش محور شدن سامانه آموزش عالي ما يك نياز بنيادي است.