وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Tuesday, January 29, 2013

ادامه پس لرزه ورزقان تا سال آینده/ احتمال آسیب در پس لرزه‌ها

معاون پژوهشی پژوهشگاه زلزله:
ادامه پس لرزه ورزقان تا سال آینده/ احتمال آسیب در پس لرزه‌ها
معاون پژوهشی پژوهشگاه مهندسی زلزله با تاکید بر اینکه پس لرزه‌های منطقه ورزقان و اهر ممکن است تا سال آینده ادامه داشته باشد، گفت: پس لرزه‌ها برخی اوقات خساراتی را وارد می کنند که در لرزه اصلی رخ نداده است.
دکتر مهدی زارع، در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به دو زلزله 6.4 و 6.3 روز 21 مرداد در استان آذربایجان شرقی، افزود: 11 روز دیگر این دو زلزله 6 ماهه می‌شوند و پس لرزه‌هایی که از این دو زلزله در حال ثبت است، در زمان منطقی خود در حال رخ دادن هستند.

معاون پژوهشی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله با تاکید بر اینکه این وضعیت برای همه زلزله‌ها رخ می‌دهد، اظهار داشت: یک سال و 4 ماه از زلزله "وان" ترکیه با بزرگای 7.2 می‌گذرد ولی شب گذشته شاهد پس لرزه‌ای دیگری در این شهر بودیم.

وی با بیان اینکه این روند در بم استان کرمان نیز وجود داشت، خاطر نشان کرد: تا 18 ماه پس از زلزله اصلی در بم، پس لرزه‌های زیادی در این منطقه ثبت شد که روند طبیعی داشتند.

زارع با اشاره به وضعیت لرزه خیزی ورزقان و اهر، یادآور شد: این منطقه پتانسیل لرزه‌ای بالایی دارد و با توجه به رخ دادن دو زلزله پشت سر هم ثبت این پس لرزه‌ها حتی تا سال ‌آینده غیر واقعی نخواهد بود و روند طبیعی دارند.

وی در عین حال از احتمال تخریب و خسارت در این پس لرزه‌ها خبر داد و یادآور شد: سازه‌هایی که در زلزله اصلی تخریب نشده باشند ممکن است در زمان  وقوع پس لرزه‌ها فرو ریزند.

معاون پژوهشی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله در این باره توضیح داد: در صورتی که ساختمانی در لرزه اصلی دچار آسیب‌هایی شده باشند و در صورتی که کانون پس لرزه‌ها در نزدیکی آن ساختمان باشد ممکن است آن تاسیسات و یا سازه‌ها خراب شوند.

وی با بیان اینکه این وضعیت در زلزله الجزایر نیز رخ داده است، اضافه کرد: زلزله الجزایر در سال 1383 شمسی رخ داد ولی در لحظه زلزله اصلی خیلی از خانه‌ها خراب نشد ولی در پس لرزه‌ها خیلی از بناها فرو ریختند.

زارع، ضمن هشدار نسبت به فرو ریختن سازه‌ها در پس لرزه‌های زلزله در منطقه ورزقان و اهر، گفت: بزرگای پس لرزه‌ها به اندازه زلزله اصلی نیست ولی برخی اوقات خساراتی را وارد می کنند که در لرزه اصلی رخ نداده است.

Wednesday, January 02, 2013

گفگتوي روزنامه شرق با دكتر مهدي زارع در شماره 12-10-91، در صفحه علم - صفحه 9 : در مورد شبه علم


1- شبه علم چيست و از چه زماني گسترش يافت؟ در فرهنگ روزمره و گفتار و باورهاي عاميانه مردم با طرز فكرها و ادعاها و دعوي هايي مواجه مي شويم كه علمي نيستند، ولي ظاهر علمي دارند و از بيان و كلام ظاهراً علمي براي اثبات ادعاهاي غيرعلمي استفاده مي كنند. به اين نوع ادعاها و طرز فكرها شبه علم مي گويند. شبه علم به تمام مطالبي كه با ظاهر علمي و بر پايه بياني سطحي از علم و يا بر پايه خرافات يا برقراري روابط علت و معلومي بين اتفاقات تصادفي و بي ربط در جهان و يا توهم و خيال و احساس خود بزرگ بيني يا قهرمان پروري بر پايه موهومات بيان مي شود شبه علم اطلاق مي شود. مطالب شبه علمي غير قابل تبيين و غير قابل رد كردن هستند و با روش علمي نيز قابل توضيح نيستند. شبه علم معمولاً بيشترين آسيب را به علم و توسعه و ترويج آن مي زند، چرا كه ظاهر علمي دارد، ولي به ترويج خرافات و موهومات در قالب و ظاهر علم كمك مي كند. بسياري از دانشگران حوزه تاريخ و فلسفه علم مصداق هايي از جمله طالع بيني، ستاره بيني، كف بيني، هوميوپاتي و طب سوزني و انواع پيشگويي ها را از جمله موارد مرتبط با شبه علم مي دانند. تقريبا از زماني كه تاريخ مكتوب بشر وجود داشته، فرهنگ عامه تقريبا تمام جوامع آميخته با باورهاي شبه علمي بوده است. توسعه اين باورها در زمانه مدرن همزمان با گسترش علم، از طريق رسانه هاي مردن تسهيل شده است.

2- شبه علم استدلال هايي شبيه علم دارد، چگونه اين دو را از هم تشخيص دهيم؟ علم عبارت است از مجموعه دانايي و جستجو براي تبيين و فهم جهان طبيعي و فرايندهاي فيزيكي. از دانش علمي مي توان براي پيش بيني استفاده كرد. دانشمندان از فرايندي – به نام روش علمي – استفاده مي كنند تا دانش علمي توليد كنند. علم بر اساس قوانين طبيعي هدايت مي شود و با رجوع به قوانين طبيعي قابل تبيين است. علم در جهان تجربه قابل آزمون و قابل ابطال است. شبه علم قابل تبيين و قابل ابطال نيست. براساس باوري غير قابل آزمون و سنجش شكل مي گيرد و معمولا برپايه تصميمي از پيش بنا و باور شده است. علم آن چيزي است كه به عنوان قانونمندي هاي طبيعت و زندگي از طريق فنون آزمايشي جديد، از طريق روش علمي و به صورت پويا به دست آيد. علم به پيش بيني آينده بر اساس قانونمندي هاي جهانشمول و قابل آزمون مي پردازد. اين قانونمندي ها را مي توان در هر عرصه تخصصي مطرح كرد. اين پيش بيني ها در جهان واقعي قابل پيگيري است. قانون هاي علمي با قوانين رياضي قابل بيان بوده و كوتاه و منسجم است. امكان كشف و ابطال هر گزاره علمي وجود دارد و سازوكاري قابل توضيح براي قانون هاي علمي بر اساس نيروهاي شناخته شده وجود دارد. نوشته ها و گزاره هاي علمي در صورت ابطال با گزاره جديد جايگزين مي شود. بعضي مشخصات مدعيان شبه علم را مي توان به صورت زير خلاصه كرد: -ادعاهايي است با طبيعت و ظاهر علمي كه شواهد علمي قابل تكرار و مستند ندارد. - مبتني بر شواهد روايي (حكايت ها) است. - روي موارد ناسازگاري هاي (مفروض) علمي مانور مي دهد. - براي توصيف مسائل غيرقابل توضيح به صورت راز يا اسطوره تلاش مي كند. - براساس برقراري تشابه صرف بحث مي كند. - از بحث هاي آماري سوءاستفاده مي كند. - آمار را فيلتر مي كند يا رويكردي انتخابي با آمار دارد. - پيش فرض هاي غيرقابل ابطال دارد. - تجديد نظر نمي كند، حتي اگر ثابت شود كه غلط است. - مطالبش مستقيماً به روزنامه ها مي رود به جاي اينكه قبلاً در ژورنال هاي معتبر علمي با داوري منتشر شود. - ادعا مي كند در معرض حذف و آزار قرارگرفته است. - ادعا مي كند الگوي نمونه جديدي را كشف كرده است. - ادعا مي كند براي هر مرضي حتماً يك درمان دارد. به رغم شباهت ظاهري ادعاهاي شبه علم با گزاره هاي علمي، معيارهايي وجود دارد كه با آنها مي توان علم را از شبه علم تشخيص داد. ازجمله مهم ترين معيارها مي توان به موارد زير اشاره كرد؛ - نقش شاهد علم؛ به صورت مستقل، قابل كنترل است و هيچ تناقضي پذيرفته شده نيست. هر اصلي بايد مورد نقد واقع شود و در معرض سوال يا ابطال در هر زمان قرار گيرد. شبه علم؛ بر مبناي حكايت است و به صورت مستقل قابل كنترل نيست. مشاهدات يا داده هايي كه با باورهاي از پيش بنا شده همخوان نباشد، ناديده گرفته شده يا پنهان مي شود. - نوآوري علم؛ مدل هايي را كه براساس ايده هاي قديمي بنا شده است، مي توان هر جا لازم باشد، براساس شواهد جديد اصلاح كرد. شبه علم؛ نسبتاً صلب است و براساس سلسله مراتب نخبگي تعريف مي شود، چرا كه براساس شواهد تجربي بنا نشده است. تجربه در آن كمتر دخيل است، چرا كه عقيده در ابتدا بنا شده است. كمي هم تحقيق و تجربه انجام مي شود كه هدفش بيشتر آن است كه اعتقاد حاصل شده را توجيه كند نه براي بررسي و توسعه يك ايده. - مقام و سلسله مراتب نخبگي علم؛ در علم كارشناس نخبه ويژه وجود ندارد. ايده ها و مفهوم هاي علمي بر مبناي شايستگي خودشان، شواهد و دانش موجود پايدار مي مانند يا سقوط مي كنند. شبه علم؛ اغلب براساس سلسله مراتب و كسوت و مقام نخبگان تعريف مي شود. - پاسخگوي نيازها يا مقاصد ما علم؛ ممكن است باشد، ممكن است نباشد (مفهوم احتمال پايه بيان علمي است). شبه علم؛ حتماً هست، 3

- شبه علم در زمينه هاي بسياري رايج است، اما در زمينه نجوم از همه بيشتر است. چرا در زمينه نجوم شبه علم زيادي داريم؟ شبه علم در تمامي زمينه هاي دانايي حضور دارد. ولي البته نجوم و كيهان شناسي از اولين جنبه هايي بوده است كه بشر در طبيعت به جستجو و مكاشفه در ان پرداخته است. اينكه كواكب به طور مستقيم قابل دسترس نبوده اند هم دليلي بر توجه بيشتر و رازآلود بشر به آن و تلاش براي پيشگويي وقايع زميني از اين پهنه كشف ناشدني – به ويژه براي انسان غير مدرن و تا قبل كشف تلسكوپ و پيش از دستيابي انسان به فضا- بوده است.

4- بسياري شايع شدن خبرهاي غيرواقعي (مثل پايان جهان، سه روز تاريكي،پپسي روي ماه) را به دليل سواد كم مردم و كم كاري رسانه ها مي دانند. براي مقابله چه كارهايي مي توان انجام داد؟ پايين بودن سطح سواد عمومي (يعني آن چيزي كه در هر زمان به عنوان حداقل هاي سطح سواد عمومي تعريف مي شود)، نبود برنامه آموزش علمي همگاني موفق، عدم دقت در برنامه آموزش علمي در مدارس، و ژورناليسم علمي بي دقت و مغلوط همه از عواملي هستند كه به ترويج شبه علم مي انجامد. دعوي هاي شبه علم معمولاً قابل آزمون نيست و براساس گفته هاي پيران قوم در آن حوزه منتقل مي شود. اين نوع گفته ها قبلاً در هيچ نشريه علمي معتبر منتشر نشده است و صرفاً بر مبناي آنچه پيشكسوتان ممكن است گفته باشند (و ممكن هم هست كه تعابيري را بيان كرده باشند كه اطرافيان به آن پروبال شبه علمي داده باشند) به شيوه يي ذكر مي شود كه به صورت غيرقابل اجتناب بايد آن را پذيرفت، اين موضوع هم به نظريه هاي خاص بين المللي بنيان ساز و مهم و هم به موضوعات علمي-تخيلي مربوط است. براي مقابله مي توان حداقل با پذيرش امكان صحت ادعاهاي شبه علمي آغاز كرد. ابتدا بايد پيش فرض قابل امتحاني را بر اساس ادعاي شبه علمي ايجاد كنيم. در موضوع شبه علمي مطروحه يك متغير وابسته و يك متغير مستقل تعيين كنيم. چند متغير كنترلي مستدل تشخيص دهيم. يك آزمايش مستدل براي آزمودن پيش فرض شبه علمي طراحي كنيم. آزمايش مي تواند شامل يك آزمون و يك گروه كنترلي باشد. به اين ترتيب شبه علم را در هر مورد به آزمون بكشيم. 5-عده اي مي گويند چون سطح علمي در ايران ضعيف است، شايعه هاي علمي بسيار زود پخش مي شود. اما برخي ديگر نيز مي گويند در كشورهاي پيشرفته اروپايي و آمريكايي هم همين شايعات وجود دارد. شما كه در كشورهاي ديگري هم بوده ايد، از اين لحاظ وضعيت ايران را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ بعضي آمارها از رشد باور مردم به شبه علم در كشورهاي مختلف دنيا (از ايالات متحده امريكا گرفته تا اروپا، ايران و هند) اشاره دارد. هنوز آمار و مستندات مستقلي موجود نيست تا بر پايه آن بتوانيم درصد باور يا توجه به شبه علم را در آمريكا اروپا و خاورميانه – به طور خاص ايران – با هم مقايسه كنيم. ولي شواهد نشان مي دهد كه حتي در كشور هاي پيشرفته در اتحاديه اروپا و آمريكاي شمالي نيز بساط فال بيني و رمالي و كف بيني همچنان گسترده است. از برخورد مردم با مسايل مختلف زندگي نيز مي توان از ميزان توجه يا باور هاي شبه علمي آنها تخمبني اوليه زد. از اين ديدگاه مردمان در تمامي كشور هاي جهان از پيشرفته تا توسعه نيافته با باورهاي شبه علمي درگيرند. البته توجه شود كه يك مساله مهم در توسعه شبه علم اختلالات رواني نيز هست. در سال ۲۰۰۱ سازمان جهاني بهداشت آماري منتشر كرد كه حكايت از وجود ۴۵۰ ميليون انسال با اختلالات مختلف رواني در آن سال ( حدود يك دهم جمعيت جهان در ابتداي سده بيست و يكم) بود. بررسي ديگري در سال ۲۰۰۵ نشان داد كه در كشور هاي اتحاديه اروپا ۲۷٪ مردم در طي زندگي خود با نوعي از اختلال رواني مواجه بوده اند. از ميان اختلالات رواني، اضطراب ( ترس و نگراني از آينده) شايع ترين اختلال در ميان تمام ملل بوده و هست. دليل – يا بهانه - براي دامن زدن به اين اضطراب هم البته رخداد سوانح مختلف طبيعي و انساني در گذشته در جاهاي مختلف و تاريخ هاي مختلف گذشته زمين بوده است. يكي از واكنش هاي انسان آسيب ديده - به ويژه در كودكي - اين بوده كه دنبال دليل آن در تمام عمر بگردد و البته هميشه زمينه هايي براي دامن زدن به شك و البته اضطراب كه بسيار از وقت ها ژنتيكي هم به نسل هاي بعد به ارث مي رسد وجود داشته و خواهد داشت. حال وقتي سوانح مختلفي در مواقعي از سال ديده شود و در يك باور غير علمي و به دليل محاسبه تقويمي مايا ها روزي را در سال ۲۰۱۲ پايان جهان بدانند ، زمينه اي براي دامن زدن به زمينه اختلالات ذكر شده حداقل براي درصدي از مردم وجود دارد. البته طبيعي هم هست كه گروهي از اين مشكل عمده بشري به دنبال بازار يابي براي خودشان بوده باشند. والبته براي گروهي كه شك و سوَ ذن هم داشته باشند، با ارايه تمام دلايل علمي هم باز بيشتر شك مي كنند كه حتما نكته پنهان و رازآلودي هست كه اينقدر دارند دليل مي آورند و با اين باورها مخالفت مي كنند!

5- برخي معتقدند در اين بين آموزش و پرورش و دانشگاه ها بيش از همه مقصرند چون روش علمي را به دانش آموز و دانشجو ياد نمي دهند. ذهن دانش آموزان سرشار از محفوظات است اما خودشان بلد نيستند نگاه انتقادي به موضوعات داشته باشند.آيا اين انتقاد وارد است؟ براي مقابله با اين مشكل چه مي توان كرد تا زماني كه شناخت و نگاه علمي نزد مردم به عنوان يك محور اصلي به عنوان شناخت پديده هاي زندگي و طبيعت عمده و محور نشود، هميشه با اختلالات شبه علمي و ضد علمي مواجه خواهيم بود. نگاه علمي به پديده ها هم با اهميت يافتن عدد، درصد ، نسبت و احتمال و روش علمي در آموزش عمومي در هر جامعه معني مي يابد. و از اين مسير است كه كار علم كه به بياني كشف حقيقت برپايه واقعيت و به روش علمي است و به بياني ديگر (پيش بيني) است براي مردم باور پذير مي شود. كشف حقيقت هنگامي ممكن است انسانها بتوانند شناخت را با واقعيت تطابق دهند. همچنين لازم است در موضوعات نبودن تضاد را بتوانند تشخيص دهند. تا روزي كه قشر وسيعي از مردم ايده خاصي در مورد عدد ها و مفهوم درصد و نسبت ها نداشته باشند، نمي توان به ادعاهايي ضد علمي نظير پايان جهان هم پاسخ داد. اين مساله همچنان تازماني وجود خواهد داشت كه بيشتر مردم كه حاصل نظام آموزش عمومي در دنيا هستند، تنوانند مفاهيم عدد ها و درصد ها و احتمال را درك كنند، يا امور متضاد را تشخيص ندهند و قادر به انطباق شناخت با واقعيت ها نباشند.