وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Tuesday, March 13, 2007

یاداشتی به یاد مرحوم حاج احمد آریامنش

این یادداشت را در مورد مرحوم حاج احمد آریامنش - پدر مرحوم دوست خوبمان آقای محمد آریامنش- که توسط دخترآن مرحوم تهیه شده است امروز دریافت کردم. برای ان مرحوم آرزوی آمرزش روح و برای بازماندگانشان به ویژه آقای محمد اریامنش آرزوی تسلای دل و آرامش دارم.
--------------------------------------------------------
انا لله و انا اليه راجعون
"ا الهم اجعل محياي محيا محمدا و آل محمد و مماتي ممات محمدا و آل محمد..."
(ايام اربعين حسيني و رحلت پيامبر اعظم (ص) و شهادت امام رضا (ع) را به پيشگاه خاندان عصمت و طهارت و کليه ي عاشقان
اهل بيت تسليت عرض مي نمائيم
چه سخت است در دل گريستن و به زبان هيچ نگفتن ، و چه اندوهگين است اشک ديده را در ماتمکده ي دل جاري ساختن و چه ناباورانه است از پدري دلسوز و مهربان جدا شدن...اما چه توان کرد که مرگ معنابخش زندگي است و سفر تقدير مسافر و انسان تسليم محض خواست باري تعالي همانگونه که علي (ع) مي فرمايند:
بگذاريد و بگذريد، ببينيد و دل مبنديد ،چشم بياندازيد و دل مبازيد که دير يا زود بايد گذاشت و گذشت...
چندروزي است که پدرم از ميان ما رفته است ، چندي است که ديگر صدايش را نميشنوم و صورت ماهش را نمي بينم، چندي است براي نوشيدن جرعه هاي کلام و نصايح پدرم عطشناکم وليکن از نعمت پدر محروم و .... و چندي است احساس يتيمي مي کنم ، و احساس بيکسي ، واحساس غربت ، و احساس تنهايي .... . چندي است که آرزو ميکنم يک بار فقط چهره ي نورانيش را در خواب ببينم.
پدرم در سن هفتاد و دو سالگي از ميان ما پر کشيد و نه تنها فرزندانش را بلکه يک شهر را در غم هجران خود به آتش کشيد و گويي اين سالها که گذشت چون لحظه اي بيش نبود ، لحظه اي که يک دنيا خاطره و درس را به يادگار گذاشت ولي کوتاه بود و حس مي کنم که اکنون بيش از همه وقت به ديدار پدر محتاجم وبراي او دلتنگ اما... .
چند سالي است که تمام هم و غم خود را به کار بستيم تا سلامتي پدر بازگردد و سايه ي مهرپدري بر سر ما مستدام باشد. هر چند اين تلاشها جبران حتي قطره اي از درياي زحمات او را نمي کند . تنها چيزي که خرسندمان مي کرد دعاي خير پدر بود که بدرقه ي راهمان مي شد و يک دنيا آرامش را به ما هديه مي کرد. پدرم در طي دوره ي زندگي و عمر باعزتش هميشه موجب افتخار ما بود و زمان رحلتش نيز که مصادف شد با ايام اربعين حسيني از مقام والاي او حکايت مي کرد. در حوالي اذان صبح فرزندان خود را از خواب بيدار نمود تا شهادتين را برايش زمزمه کنند و با آرامش تمام به ديدار معبودش شتافت .آنچه در آن لحظه ي سخت تشييع پدر اندکي تسلاي دلهاي داغديده ي ما مي شد حضور با شکوه مردم شهر بود که براي همه يادآور ايام تشييع شهدا گشته بود.
سخت است ... سخت است... سخت است... غم از دست دادن پدري که تمام مردم شهر صاحب عزاي او بودند و هر يک از خوبيها و مهربانيهاي او حکايت و خاطره اي در دل نهان دارند. پدرم هرکجا که به مردم خدمت مي کرد از اصليترين اهدافش کمک به ملت بود واين هدف بود که او را بر آن مي داشت که تا آنجا که ممکن بود براي ديگران اشتغال ايجاد کند و آنها را ياري بخشد. به ياد دارم سخن او را که مي فرمود:
" تيغ بران گر به دستت داد چرخ روزگار............ هرچه مي خواهي ببر، اما مبر نان کسي"
بسيار سنگين است و طاقت فرسا ، غم هجران پدري که در عشق به دين و وطن زبانزد بود و با آغاز جنگ تحميلي ، عشق او به وطنش ايران عزعيز باعث شد تا فرزندان خود را امر به اعزام به جبهه و ايشان را راهي دفاع از خاک وطن نموده وجانبازي را نيز در اين راه هديه فرمود.
کمر شکن است داغ فراق پدري که همواره همگان را به کسب علم توصيه مي کرد و موفقيت فرزندانش در عرصه هاي مختلف علمي وتحقيقاتي آرزويش بود. پدري که يک دنيا استعداد بود و تلاش . وما.... آن همه ذوق و استعداد و تجربه را به خاک سپرديم. سخت بود و ... سخت هست و... سخت خواهد بود.... غم ان هجران.
آنچه که در اين ايام سخت بر ما مي گذرد وصف ناشدني است و ذکر خوبيهاي اين پدر تمام ناشدني، ليکن آنچه اندکي از اندوه ما مي کاست وبه يقين موجب شادي روح آن مرحوم مي گشت ابراز لطف و همدردي وتسليتي بود که دوستان و آشنايان به هر طريق ،اعم از حضوري و تلفني و پيام کوتاه و نيز ارسال پارچه و تراکت و تاج گل ،مي فرموده و بازماندگان را قرين امتنان نمودند. از خداوند بزرگ بقاي عمر با عزت براي ايشان و خانوده هاي آنها و رحمت و غفران الهي براي رفتگانشان را مسئلت داشته و آرزومند جبران اين الطاف در مراسمات شادي آن بزرگواران هستيم.
شادي روح تمام گذشتگان بالاخص مرحوم مغفور پدر عزيزمان حاج احمد آريامنش صلوات و فاتحه اي نثار مي کنيم
در اينجا از محضر استاد عزيز جناب آقاي دکتر زارع که با قرار دادن صفحه اي ويژه در وب لاگ شخصي خود ، يادي از پدرمان نمودند و از تمامي دوستاني که از اين طريق مطلع شدند و در اين صفحه پيام گذاشتند و يا تلفني ما را مورد مرحمت خود قرار دادند نهايت تشکر را نموده و از خداوند برايشان آرزوي سلامتي نموده و براي رفتگا نشان طلب مغفرت و آمرزش ا الهي مي نمائيم.

.روح پدرم شاد که مي گفت به استاد... . فرزند مرا هيچ مياموز به جز عشق......................... .
خانواده ي آريامنش

0 Comments:

Post a Comment

<< Home