تلاش براي نسبت دادن تمام پيشرفتهاي جديد علمي به دانشمندان قديم ايراني از نمودهاي شبه علم است
ريشههاي شبه علم در ايران/ دكتر زارع: تلاش براي نسبت دادن تمام پيشرفتهاي جديد علمي به دانشمندان قديم ايراني از نمودهاي شبه علم است
سرويس: علمي 1388/04/13 07-04-2009 14:31:14 8804-06251: كد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: علمي
معاون پژوهشي و فنآوري پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله اظهار كرد: از مشخصات پرورش ايدههاي شبه علم در ايران تلاش برخي در جهت بيان تمام جنبههاي نوين علم و فنآوري در گذشتههاي دور و نزديك تاريخي ما و تلاش دانشمنداني است كه در محدوده ايران ميزيسته اند.
به گزارش خبرنگار «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر مهدي زارع كه با موضوع «ريشههاي شبه علم در ايران» در محل مركز تحقيقات سياست علمي كشور سخن ميگفت، خاطرنشان كرد: ريشه اين مساله شايد نوعي حس حقارت و عقب ماندگي تاريخي در ذهن برخي باشد كه به شكل اغراق آميز با تحريف تاريخ و يا تفسيرهاي خاص از بعضي از فعاليتهاي علمي دانشمندان گذشته و نماياندن كار آنها به عنوان همانندهاي علم مدرن و امروزي نمود مييابد.
در تبيين تفاوتهاي علم و شبه علم گفت: وقتي به مساله شبه علم مي پردازيم، متوجه مي شويم كه شبه علم ادعايي است كه به ظاهر و با طبيعت و شواهد علمي مطرح ميشود و آن چنان كه بايد حمايت نميشود. مبتني بر شواهد روايي (حكايتها) است و بر روي موارد ناسازگاريها (و مفروضات) علمي مانور ميدهد و براي توصيف مسايل غير قابل توضيح به صورت راز يا اسطوره تلاش ميكند.
وي تصريح كرد: در شبه علم، بر اساس تشابه صرف بحث ميكنند و يا به دانشمندان شناخته شده، بسيار استناد ميكنند و نيز از بحثهايي آماري استفاده ميشود، آمار فيلتر ميشود و يا رويكردي انتخابي و دلخواه با آمار دارد.
معاون پژوهشي و فنآوري پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله در ادامه توضيح داد: در شبه علم، تجديد نظر نميشود، حتي اگر ثابت شود، غلط است و مطالبش مستقيما به روزنامهها ميرود، بي آن كه قبلا در ژورنالهاي علمي با داوري منتشر شود.
زارع، اضافه كرد: در شبه علم ادعا ميشود كه در معرض حذف و ارعاب قرار گرفته است و معمولا ادعاي افراد مقداري مظلوم نمايي در آن است و ادعا ميكند كه الگوي نمونه (پارادايم) جديدي را كشف كرده و يا براي هر مرضي يك درمان دارد.
وي با اشاره به «نقش شاهد» براي بررسي اين مساله، اظهار داشت: علم به صورت مستقل قابل كنترل است، هيچ تناقضي پذيرفته شده نيست و هر اصلي بايد مورد نقد واقع شود و در معرض سوال يا ابطال قرار گيرد، در حالي كه شبه علم، بر مبناي حكايت است و به صورت مستقل قابل كنترل نيست و مشاهدات يا دادههايي كه با باورهاي از پيش بنا شده همخوان نباشند، ناديده گرفته شده يا پنهان ميشوند.
معاون پژوهشي و فنآوري پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله خاطر نشان كرد: در علم، مدلهايي كه بر اساس ايدههاي قديمي بنا شدهاند، هر جايي كه لازم باشد، بر اساس شواهد جديد اصلاح ميشوند و اين چيزي است كه در شبه علم، نسبتا صلب است و بر اساس سلسله مراتب نخبگي تعريف ميشود و تجربه در شبه علم كمتر دخيل است، زيرا كه عقيده بدوا بنا شده است و كمي نيز تحقيقي انجام ميشود، به اين علت كه اعتقاد حاصل شده را توجيه كند.
زارع در ادامه سخنانش به مساله مقام و سلسله مراتب نخبگي اشاره كرد و افزود: در علم كارشناس نخبه ويژه نداريم و ايدهها و مفهومهاي علمي بر مبناي شايستگي خودشان، شواهد و دانش موجود پايدار ميمانند؛ در مقابل در شبه علم بر اساس سلسله مراتب، كسوت و مقام نخبگان مطرح است.
به گزارش ايسنا، معاون پژوهشي و فنآوري پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله در خصوص راهكار مقابله با شبه علم گفت: در ابتدا فرض را بر صحت گذاشته و پيش فرض قابل امتحان را بر اساس ادعاي شبه علمي ايجاد كرده و در موضوع شبه علم با تعيين متغير مستقل و وابسته به آزمون ميپردازيم. در اين راستا چند متغير كنترلي مستدل را تشخيص داده و يك آزمايش مستدل براي آزمودن پيش فرض شبه علمي طراحي ميكنيم كه اين آزمايش ميتواند شامل يك آزمون و يك گروه كنترلي باشد كه در بسياري از موارد در دنيا به اين مساله كمك ميكند.
وي در بخش ديگري از سخنان خود در اشاره به ريشههاي شبه علم به بيان مثالي از «عدم آگاهي مردم در خصوص محيط زيست» پرداخت و ادامه داد: طبق بررسيهاي انجام شده بيشتر آمريكاييها يعني 75 درصد فكر ميكنند كه توليد برق از موارد غير آلوده كننده محيط زيست صورت ميگيرد و تنها 25 درصد ميدانند كه 70 درصد انرژي برق از سوختهاي فسيلي آلوده كننده حاصل ميشود و در واقع يك سوم مردم در آمريكا فرض ميكنند كه سوخت مصرفي 104 نيروگاه هستهاي آمريكا در جايي عميق در غرب در تاسيسات زيرزميني ذخيره ميشود.
زارع در ادامه به عدم آگاهي جوانان در آمريكا از موقعيتهاي جغرافيايي اشاره و اظهار كرد: 11 درصد از جوانان نميتوانند موقعيت آمريكا را بر روي نقشه مشخص كنند. 29 درصد نميتوانند موقعيت اقيانوس آرام، 58 درصد ژاپن و 68 درصد نميتوانند موقعيت انگليس را بر روي نقشه نشان دهند.
وي با بيان تاريخچهاي از وضعيت باورهاي شبه علمي در آمريكا در زمينه پيشه طالع بيني در آمريكا به وجود 10 هزار طالعبين رسمي و يكهزار طالع بين حرفهيي تمام وقت، انتشار 20 مجله طالع بيني و چاپ 10 كتاب جديد طالع بيني در هفته، انتشار پيشبينيهاي طالع بيني در بيش از يكهزار روزنامه و مراجعه سالانه پنج ميليون نفر با صرف حدود 200 ميليون دلار براي مشاورههاي طالع بيني اشاره كرد.
معاون پژوهشي و فنآوري پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله، درباره ديگر تفاوتهاي بين علم و شبه علم، اضافه كرد: روش علمي، قابل آزمون و ابطال است. هيچ حقيقت مطلقي در علم نداريم، هيچ تعصبي در علم وجود ندارد، علم فقط به تحقيق در مورد جهان طبيعت ميپردازد و كاري با منظور ــ نيت و مقصود ــ ندارد، اينها بخشي ديگر از ويژگيهاي علم است.
زارع در ادامه در خصوص ويژگيهاي شبه علم، خاطر نشان كرد: از ويژگيهاي شبه علم اين است كه باوري نه قابل سنجش و نه قابل ابطال است و اگر باشد ابطال شده، البته اين ادعا با زبان و لحن علمي بيان ميشود، ادعاها اغلب مبهم و تا حدي بيمعني هستند و حقايق بر اظهارات مسوولان يا دانشمندان مشهور بنا شده است.
معاون پژوهشي و فنآوري پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله خاطر نشان كرد: شبه علم، نمايش مشاهدات يا نظريات غلط است، معمولا ظاهر منطقي دارد، اشكالات واضحي نسبت به درك علمي دارد و در مقابل علم مجموعهاي از مشاهدات و نظريات است كه قابل تصديق و تكذيب است و روشهايي كه مفيد بودنشان براي كسب، تكذيب، تصديق مشاهدات هر نظريه اثبات شده باشد.
وي با بيان موضوع بهداشت روانشناسي و شبه علم در ايران، اظهار داشت: در ايران و تمام كشورهاي جهان دانستههاي بهداشتي در قالب محصولات فرهنگي به فروش ميرسد و اين مساله فقط براي متخصصان نسل جديد روانشناسي كه مساله حرفهاي است مهم ميباشد و اين كه محصولات اين روانشناسان كارايي داشته باشد به وضوح مشخص نشده است.
معاون پژوهشي و فنآوري پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله درباره وضعيت آموزش عمومي در ايران، تصريح كرد: كيفيت پايين آموزش و پرورش در ايران و عدم انطباق آن با استانداردهاي جهاني، قديمي بودن بيشتر محتوي كتابهاي درسي، تمركز آموزش كيفي در مدارس پولي (غير انتفاعي)، عدم نظارت كيفي بر مدارس و تمركز بر پرورش سريع دانشآموزان كه مفاهيمي سرسري را خوب حفظ ميكنند و حجم بالاي تكاليفي كه علاقهاي بر نميانگيزد و بيشتر دانشآموزان را از علم و پژوهش دور ميكند، بخشي از وضعيت آموزش عمومي در ايران است.
وي در ادامه به وضعيت كيفيت آموزشي عمومي در ايالات متحده آمريكا اشاره كرد و افزود: جوانان به طور متوسط در ايالات متحده سالانه 900 ساعت را در مدرسه و يكهزار و 500 ساعت را در جلوي تلويزيون ميگذارنند و تا سن 65 سالگي يك آمريكايي به طور متوسط 9 سال را جلوي تلويزيون گذرانده است.
زارع با اشاره به پديده «گرم شدن زمين» گفت: در 928 مقاله چاپ شده در مجلات علمي داراي داوري در مورد اين موضوع، هيچ ترديدي در مورد اصل مساله مطرح نشده است اما از 636 مقاله منتشر شده در روزنامههاي معتبر بين سالهاي 1993 تا 2003، 53 درصد شك و ترديد در مورد اصل موضوع مطرح شده است.
وي درباره راه حلهاي مقابله با شبه علم گفت: افزايش سرمايهگذاري در آموزش عملي، مرور انتقادي برنامههاي آموزش مدارس توسط گروههاي تخصصي مستقل، عدم استفاده از برنامههاي آموزشي سفارشي، ايجاد برنامههاي مشاركت در پژوهشهاي علمي براي دانشآموزان، بالا بردن استاندارد روزنامهنگاري و حمايت از رسانههاي جايگزين (اينترنت و ... ) بخشي از راهكارهايي هستندكه مد نظر قرار ميگيرد.
زارع در بخش ديگري از سخنانش با بيان مثالي در زمينه پيشبيني زلزله به برنامههايي براي ايجاد يك شبكه علمي اشاره كرد و ادامه داد: بر اساس دانستههاي ما از پديده زمين لرزه، برنامهريزي شده براي پيشبيني زلزله يك كوشش ملي ــ بينالمللي به صورت يك شبكه علمي انجام شود. بعضي از انواع زمين لرزه ها در شرايط ويژهاي قابل پيشبيني است، پيشبيني به صورت يك تلاش تجربي و احتمالي انجام ميشود، كما اين كه پيشبيني زلزله همچنان يك چالش علمي در سطح بينالمللي است.
وي با طرح اين پرسش كه چرا پيشبيني زلزله بايد در قالب يك شبكه علمي انجام شود، اظهار كرد: لزوم و اهميت پيشبيني زلزله به عنوان يكي از روشهاي كاهش ريسك زلزله در ايران، وجود شواهد پيشنشانگري در بعضي از زلزلهها، اهميت حياتي پيشبيني زلزلههاي بزرگ ــ با بزرگاي 6 يا بيشتر - در كاهش تلفات، وجود دانشمندان متعددي كه ميتوانند در اين زمينه كمك يا فعاليت كنند، بي اثر بودن فعاليتهاي انفرادي بدون تلاش شبكهيي و افزايش كمكهاي جذب شده در قالب شبكه از جمله عواملي است كه ما را به ايجاد اين شبكه سوق داده است.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home