وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Monday, December 19, 2005

آیا ایرانی ها با هوش ترین مردم کره زمین هستند؟

ما ایرانی ها بسیار به هوش و توان ملت خود مفتخریم و قشر جوان که امروزه مهمترین و پر جمعیت ترین قشر جمعیت ایران هستند نیز مهمترین سرمایه انسانی ما محسوب می شوند. خودم هم همین احساس را دارم و معتقدم با این توان عظیم موجود در کشورو همچنین توان ایرانیان در هرجای جهان که هستند می توانیم ایران را به جایگاه درخور و شایسته خود در جهان امروز برسانیم که البته امروزه بسیار با آن جایگاه رفیع فاصله داریم. ولی بعضی وقتها ما دچار افراط می شویم و خود را باهوشترین ملت روی کره زمین می پنداریم که به باور من این فکر درستی نیست. من در دوران آموزش سربازی که به عنوان هیئت علمی به همراه جمعی از اعضای هیئت علمی از سراسر کشور در تابستان سال هفتاد و چهار گذراندم دوستی داشتم به نام دکتر شریعتی که عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان دررشته زیست شناسی بود - و التبه نسبتی هم با روانشاد دکترعلی شریعتی، متفکر بزرگ ایران نداشت- او که امیدوارم هرجا هست به سلامت باشد حرف جالبی می زد و آن اینکه در همه ملت ها به طور متوسط درصدی از مردم از هوش و توان بالاتری برخوردارند و اگر فکر کنیم که فقط ملت ایران دارای چنین خصیصه مثبتی است دچار نژادپرستی و شووینیسم شده ایم. حالا من چرا اینها را امروز نوشتم: همانطور که ممکن است بدانید در هفته گذشته رادیو وتلویزیون از یک نابغه فارسی - دختری با سن حدود 17 سال- یاد کردند که موفق شده معمائی را حل کند کار انیشتین در حل آن ناتمام مانده و این کشف او به تائید یک رئیس پژوهشکده در آمریکا نیز رسیده است و کل ماجرا نیز در یک نشریه در آمریکا حکایت شده است. در پاسخ، یک استاد فیزیک با حدود 40 سال سابقه اشاره کرده بودند که با اصل این موضوع ناآشنا است. به هر حال من تخصصی در این موضوع ندارم ولی به طور خیلی ساده فکر می کنم که اولا نبوغ هم اگر در بوته آموزش پرورده نشود الزاما به نتایج منطقی و معنی دار ممکن است نرسد. دوم آنکه بالاخره رسانه ها قبل از آنکه خبری علمی را منتشر کنند ای کاش قبلا با اهل آن موضوع حداقل مشورتی کنند، چرا که نشریه در غرب زیاد است و صرف آنکه یک نشریه در غرب چیزی نوشت نمی توان به عنوان مدرک مبنی بر صحت موضوع گرفت. دست آخر هم آنکه با یادآوری حرف دوستم دکتر شریعتی -استاد دانشگاه اصفهان- به یادتان می آورم که از آمریکا تا ایران و از شرق تا غرب عالم این همه محقق در حال کار شبانه روزی هستند و اگر در مسیر این تحقیقات علمی- که بر مبنای روش علمی انجام می شود- به لزوم حل یا روش حل موضوعی اشاره ای نمی کنند لابد باید درصحت اصل خبر های این چنینی که در فوق آمد، قدری تعمق کرد.

6 Comments:

Anonymous Anonymous said...

خ خ خ خرس
از طرف ببری خان

7:56 PM  
Anonymous Anonymous said...

خبرنگار «بازتاب» گزارش داد: در حالي كه نخبگان و پژوهشگران واقعي جامعه از بي‌توجهي مسئولان و بايكوت در رسانه ملي گلايه شديد دارند، مسئولان صداوسيما پس از دو سال اصرار بر بزرگنمايي موفقيت‌هاي جعلي رسوايي ژنو، به تبليغ گسترده براي ادعاهاي بي‌اساس حل معماي انيشتين پرداختند.

در يکي از آخرين اکتشافات واحد خبر صداوسيما، به پوشش ادعاي يک «پژوهشگر جوان و خلاق اهل سروستان استان فارس» پرداخت که توانسته بود، «معماي‎ مدل‌هاي اتمي آلبرت انشتين‎ را پس از نيم قرن حل كند». متأسفانه، به نظر مي‌رسد جريان مسمومي در صداوسيما در حال شکل‌گيري است که مي‌خواهد، در فضايي که نياز به قهرمان‌پروري حس مي‌شود، اخبار جعلي چون کشف فرمول شکافت اتم و کسب جوايز متعدد در مسابقات علمي ساخت دستگاه‌هاي فوق‌پيشرفته مثل دستگاه تصفيه آب، کامپيوتر، اتومبيل و غيره و ذلک را در فاصله‌هاي زماني مشخص مخابره کند.
اكتشاف دختر نابغه! (1)
اكتشاف دختر نابغه! (۲)

اکتشاف خارق‌العاده اخير حتي باعث شده است كه گردانندگان خبرگزاري‌ها و روزنامه‌هاي آمريکايي که بايد اصولاً زبان مادري آنها انگليسي باشد از شدت ذوق‌زدگي و يا غافلگيري، زبان مادري خود را فراموش کرده و در مقاله مورد استناد اين نابغه، ده‌ها و شايد صدها غلط املايي و گرامري به جا گذاشته‌اند! لينک‌هاي زير که به وسيله خود اين فرد به آنها استناد شده، كه دو تصوير از يك سايت حاوي تصاوير قابل استفاده در وبلاگ‌هاست، گوياي اين مطلب است:

در اين حال، يك پژوهشگر به خبرنگار «بازتاب» گفت: بررسي‌هاي انجام شده توسط اينجانب و تعدادي از همکاران علاقه‌مند، که در ابتدا با نيت مثبت اطلاع از اين کشفيات، انجام شده بود، متاسفانه به نتيجه نااميدکننده‌اي منتهي شد که نشان مي‌دهد حتي صورت اين مسئله نيز وجود خارجي ندارد و حتي خود اين پژوهشگر نيز نمي‌تواند تعريف روشني از صورت مسئله بدهد، حال چه برسد به راه حل آن!

همچنين دكتر ارفعي، عضو هيأت علمي دانشكده فيزيك دانشگاه شريف، درباره خبر منتشره از صداوسيما گفت: مطالب آمده در اين خبر، به حدي غلط است كه نيازي به استدلال آوردن در مقابل آن نيست. در مقابل حرف منطقي، مي‌توان منطقش را رد كرد ولي عليه آنچه به هيچ وجه واقعيت ندارد، نمي‌توان استدلال كرد.

عضو هيأت علمي پژوهشگاه دانش‌هاي بنيادي، با اشاره به اين كه اساسا راه تحول علم اين گونه نيست، روزنامه خارجي را كه انتشار گزارش بدان منسوب شده نيز تقلبي خواند.
وي درباره عملكرد صداوسيما تأكيد كرد: نمونه‌هاي غلط مشابه اين اتفاق در ايران و همه جاي دنيا كم نبوده، ولي اشكال كار در اين است كه يك رسانه فراگير و ملي، عامل انتشار اين خبر نادرست بوده است. در حالي كه نبايد خبر علمي دقيق را بدون هماهنگي با مراجع علمي به صورت سراسري پخش كرد.

در اين حال، نابغه ساخته‌شده توسط صداوسيما نيز درباره كشف بزرگ خود با بيان اين كه دانش‌آموخته مديريت بازرگاني است، درباره دكتر «رزيتا جيسون» كه در خبر منتشره از او به عنوان رئيس يكي از پژوهشكده‎‌هاي تحقيقاتي آمريكا، كه دو بار در سنين جواني، آلبرت‎ انشتين را ديده است و سال‌ها با همكارانش درباره‎ مدال‌هاي اتمي انشتين كار كرده و از مدعي اين كشف علمي به عنوان ستاره دنباله‌دار ذهن انشتين در ايران ياد كرده است، گفت: «من اطلاعات زيادي در مورد ايشان ندارم، فقط چيزهايي كه برايم فرستادند يا در روزنامه نظر خود را گفت. من همين قدر مي‌دانم و در حال حاضر ارتباطي با ايشان ندارم».

وي در مورد مطالبي كه درباره وي به نقل از خانم جيسون در روزنامه مورد اشاره آمده، به خبرگزاري دانشجويان ايران گفت: «همه مطالب، نوشته‌هاي روزنامه است و من مسئوليتي در قبال آن ندارم، چيزي بوده كه خودشان نوشته‌اند و مسئوليت آن هم بر گردن خودشان است و اينها حرف من نيست».

8:01 PM  
Anonymous Anonymous said...

نمونه ديگر از شاهكارهاي دروازه‌باني خبر، به انتشار پرآب‌وتاب كشف پاسخ معماي انشتين به وسيله يك نابغه ايراني مربوط مي‌شود كه انعكاس گسترده‌اي در رسانه‌ها و حتي صداوسيما داشت.

با اين حال، ديري نپاييد كه مشخص شد، اين بار هم دروازه‌بانان خبر، خواب بوده‌اند، چه آن‌كه اساسا معمايي به نام «معماي انشتين» وجود نداشته است كه نابغه ايراني پس از ده‌ها سال آن را حل كند و شگفتي‌ساز و افتخارآفرين باشد.

البته آنچه گفته شد، تنها مشتي بود از خروارها گافي كه مدام از رهگذر ناكارآمدي دروازه‌باني خبر در رسانه‌هاي ايراني به بار مي‌آيد و از اعتبار اين رسانه مي‌كاهد.

اگر رسانه‌هاي وطني، هنوز نتوانسته‌اند ركن چهارم دمكراسي باشند، اگر هنوز هم اعتماد كاملي به آنها وجود ندارد و اگر هنوز ناپختگي در بسياري از رسانه‌هاي ما حرف اول را مي‌زند، در كنار ده‌ها علت و عامل ديگر، بايد ضعف دروازه‌باني خبر را نيز لحاظ و تأكيد كنيم كه اگر اين ضعف، پوشش داده نشود، تحميل هزينه‌هاي گزاف ـ حتي در سطوح ملي و بين‌المللي ـ به اعتبار رسانه‌اي و حتي به منافع ملي، دور از انتظار نخواهد بود.

8:49 PM  
Anonymous Anonymous said...

نگوییم ایرانی ها باهوش ترین مردم کره زمین هستند.
بگوییم ایرانی ها از تنبل ترین مردم زمین هستند و این تنبلی نمی گذارد که استعداد های خودشان را شکوفا کنند. آنهایی هم که استعدادهایشان را شکوفا می کنند به این نتیجه می رسند که باید بروند.
موضوع فیلم سینمایی کما در این باره جالب است.

6:54 PM  
Anonymous Anonymous said...

دکتر جون

تا وقتی پیراهن یقه آخوندی و ته ریش و جای مهر نماز روی پیشانی ملاک انتخاب روسا و استادان دانشگاه باشه همینی که هست میشه. اونایی که سرشون به تنشون می ارزه یا منزوی میشن یا میرن اونایی که مظهر تعهد و تحجر هستن میان

9:14 PM  
Anonymous Anonymous said...

. چه چیز هوش را تعیین می کند؟ نوع حکومتها؟ مدل زندگی؟ تاریخ؟ انصافا اگر در قرون وسطی این تست های هوش را می گرفت به چه نتیجه ای می رسید؟
اصلا خود هوش چیست؟ آیا یک هنرمند و شاعر بزرگ نظیر فرشچیان و حافظ یا گوته یا هومر کم هوش تر از ابن سینا و نیوتون هستند؟ آیا یک نابغه مدیریت مثل هنری فورد چون استعداد لازم برای ادمه تحصیل را نداشت کودن است؟
اشتباه بسیار بزرگی که دارد اتفاق می افتد عدم تمایز میان هوش، استعداد، محرک های بیرونی و نحوه انتزاع است.
من می گویم ملت های شرق آسیا برخلاف تصور رایج کودنترین ملتها هستند، چرا؟ چون هنوز بعد از هزاران سال خط آن ها هنوز از مرحله اندیشه نگاری به مرحله الفبا نرسیده اند. آیا این این تفکر درست است؟ ظاهرا بنا به نظر این محققین نژاد پرست مردم شرق آسیا بالاترین هوش دنیا را دارند. اگر چنین است چطور ملتی مانند ژاپنی ها که تا فبل از جنگ جهانی دوم امپراطور خود را چون خدایان می پرستیدند آن زمان کودن بوده و ناگهان بعد از بمب اتمی که به سرشان آمد باهوش شده اند؟ یا ملت کره شمالی که دیکتاتورشان را آنطور ستایش می کنند؟
من خیال می کنم همه این حرفها احمقانه است. تفاخر های مسخره آریایی بودن و ثروتمند بودن و حکومت فلان و بهمان همه بهانه ای است برای توجیه حماقت هایهای خودمان. اشتباه نکنید. حماقت همان کودنی نیست. بیشتر افراد باهوش احمقانه ترین کارها می کنند. احمق بودن یعنی باور کردن نژاد پرستی توجیه خودمان. حماقت یعنی نشستن در اینترنت و اتلاف وقت با این چرندیات.

نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

1:24 PM  

Post a Comment

<< Home