وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Friday, February 06, 2009

توسعه و پیشرفت علمی و اثر در زندگی مردم

پس از هر اعلان خبر پیشرفت علمی و فنی این سوال ها به صورت تقریبا کلیشه ای مطرح می شود که :

۱-
پرتاب ماهواره و تلاش برای توسعه فناوری نانو در کشور و مثلا کوشش در راه توسعه علم نجوم چه تاثیری در
زندگی روزمره - به زبان ساده نان و آب روزمره - دارد؟

۲-
نمی توان در این راهها تلاش نکرد و تلاش را در جهتهایی سوق داد که مستقیما به کاربرد در زندگی مردم کمک کند؟

۳-
اگر تعداد انتشارات و اعتبار علمی کشور بیشتر شود آیا امکان بهره مند شدن مردم هم از این نوع پیشرفتها هست و یا فقط این افتخارات به درد معروفیت دانشمندان و کسب تشخص علمی توسط گروهی خاص می خورد؟
و ...

به هر حال از این سوالات کم نیستند. ولی در چنین مواقعی جوابهایی که من می دهم از این دست هستند:

الف: توسعه علم و دستیابی به مرزهای دانش - حتی اگر به طور همه جانبه و در همه شاخه های علوم صورت نگیرد ویا امکان پذیر نباشد - برای کسب اعتماد به نفس در سطح ملی بسیار مهم است. خود باوری ملی اصل مهمی است .

ب: دستیبابی به پیشرفتها و پیروزی های علمی اگرچه نقشی به صورت مستقیم در زندگی روزمره مردم نداشته باشند ولی محیط جامعه را در دراز مدت تحت تاثیر قرار میدهند. همین موجب می شود که علم باوری در جامعه گسترش یابد و جامعه و مسولان آن بیاموزند و امیدوار باشند که برای هر مساله و مشکل خود بلافاصله به سوی راه حل های آماده و فرهم شده از سوی دیگران نروند و تلاش کنند تا با حمایت از دانشمندان سوالات جامعه به صورت مساله تعریف شود. این مسایل را به دست دانشمندان مربوطه باید بسپارند و از آن ها توقع حل مسایل را داشته باشند.

ج: بسیاری از مسایل جامعه اگر چه نقش و ظهور عینی در مساپل روزمره ندارند ولی تلاش در راه حل آنها تلاشی راهبردی است که در کلان به نفع ملت و کشور است. اگر در این راهها تلاش نشود همواره باید در پیمودن راه به سوی آینده دچار تردید های جدی باشیم .

د: ملتها و کشور ها در دنیا به صورت اعلام شده و اعلام نشده - چه ما دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم - به صورت متن و حاشیه تعریف شده اند. ورود به بعضی از عرصه ها برای کشورهای در متن مباح و مجاز است ولی کشور های حاشیه حتی در این زمینه ها فکر هم اگر بکنند به انحای مختلف مورد تردید و سوال و گاه تهدید قرار می گیرند. چنان فضایی می سازند که کشورهایی که در حاشیه هستند حتی فکر و خیال ایده های مهم به ذهنشان نیاید. حال که چنین است خودمان هم باید به حاشیه نشینی دل خوش کنیم؟ و آن را بپذیریم و تسلیم باشیم؟ یا می توانیم به دیدی واقع بینانه به آینده چشم بدوزیم و سرنوشت خود را با به درآمدن از حاشیه خود رقم زنیم؟

ه: هر گاه اراده توسعه همه جانبه و علمی فراهم شد و جرات لازم نیز وجود داشت لازم است تا مجریان و مدیران هم به تدریج به پرداختن به این نوع مسایل - علاوه بر مسایل روزمره - عادت کنند. بالاخره ۱۰۰ سال دیگر هم نسلهای بعدی می خواهند در این کشور زندگی کنند یا نه؟ اگر آری پس راهش زمینه چینی - هر چند سخت و صعب- برای چنین آینده ای است.

و: در این مسیر البته اگر در هر بخشی حول و عجله بی مورد در اعلان های عجیب و غریب -و توخالی! -صورت گیرد که به سرعت قابل تشخیص از کارهای بنیادی و اصیل است صدمه بزرگی به کارهای اصیل خواهد خورد.

ز: با زمینه چینی درست و همه جانبه می توان سعادت و توسعه کشور را به نحوی در درازمدت تامین نمود که واقع بینانه امکان رفاه بیشتر برای مردم نیز به تدریج فراهم شود.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home