وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Monday, November 21, 2005

سمینار زلزله تهران در دانشگاه تهران

دیروز در ساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران اولین سمینار بررسی پیامدهای زلزله تهران برگزار شد. این سمیناررا عمدتا جوانان فارغ التحصیل از دانشگاه تهران برگزار میکنند و امروز هم ادامه دارد . پس از سخنرانی دکتر قرشی استاد پژوهشکده علوم زمین در لرزه زمینساخت، من در مورد خطر زمینلرزه درتهران سخنرانی کردم. امروز هم از من خواسته اند که در حدود ساعت پنج بعد از ظهر یک صحبت دیگر در مورد زمینلرزه بالاکوت پاکستان داشته باشم. در مدتی که من حضور داشتم - یعنی در زمان برگزاری جلسه موضوع ژئوفیزیک و زمین شناسی، نظم و ترتیب خوبی در سمینار برقرار بود. در این مدت من از بخشی از نمایشگاه نیز بازدید کردم که در آن از سازمانهای مختلف و بعضی شرکتهای سازنده قطعات مختلف- که مدعی هستند در ایمنی ساختمانها قابل کاربردند- شرکت داشتند. به هر حال فکر و ایده خوبی است که امیدوارم درفاصله های زمانی نه چندان طولانی تکرار شود. لازم هم نیست تا همواره ازیکسری از افراد برای صحبت دعوت شود. الان دانشجویان ما - به ویژه دانشجویان دکتری- کارهای خوب و جدی پژوهشی در زمینه خطرزلزله انجام می دهند که فکر می کنم اگر در دفعات بعد بیشتر از آنها دعوت شود بسیار موفق از آب در بیاید. ضمنا کمک می کند تا این موضوع مهم همچنان در بحث های روز باقی بماند.
من متاسفم که بگویم که ما همواره با مشکل فراموشی مواجهیم. اگر نبودیم، چرا وضع ما از نظر ایمنی باید طوری باشد که در سخترین مناطق کوهپایه ای - از نظر رفت و آمد- در ازگل و دارآباد و شمال سعادت آباد و شمال امامزاده قاسم و شمال کن - همگی در شمال تهران- باید می دیدیم که هر روز مجتمعهای آپارتمانی مثل قارچ از زمین برمی خیزند؟ مرز ارتفاعی 1800 متر پیشکش! - مدتهاست که دیگر ساخت و سازها بالاتر از آن انجام شده است!- به منابع طبیعی و رفت وآمد عادی و روزانه مردم نیز فکر نمی کنیم! وقتی زلزله بیاید که دیگر تکلیف معلوم است. نمی دانم که ایا مردمی که در چنین ساختمانهائی ساکن می شوند نیزاز چنین حقایقی باخبرند؟ یا آنها که در حاشیه جاده اوشان و فشم و میگون و در شمال لوسان و در ارتفاعات شمشک در شیبهای بسیار تند ویلا احداث می کنند می دانند که برای نسلهای بعدی چه مشکلاتی را برجای می گذارند؟ تجربه زلزله بالاکوت پاکستان کافی نیست؟

14 Comments:

Anonymous Anonymous said...

جناب آقای دکتر زارع عزیز
با سلام، مردم عادی (قشر متوسط به بالای جامعه) که در این مناطق زندگی می کنند چه راهی دارند؟ در این آشفته بازار به که پناه ببرند؟ اصولاً بنظر می رسد که جامعه علمی ما دچار کلی گویی شده است و راهکار نمی تواند ارائه دهد.شاید تنها راهکار در کشورهایی مثل ما این باشد که هرازچندگاهی عده زیادی از مردم در اثر زمین لرزه جان خود را از دست بدهند تا مدت کوتاهی به این مقوله پرداخت و بعد باز روز از نو و روزی از نو.شاید اشکال به متخصصان باز می گردد که این مقوله را بیشتر به مردم عادی منعکس می کنند ولی باید بر سر این مباحث پاپیچ حکام شوند تا تغییر و تحولی را شاهد باشیم....
ارادتمند
م.ت

8:36 AM  
Anonymous Anonymous said...

با سلام
دوست عزیزی که جامعه علمی را به کلی گویی و عدم ارائه راهکار متهم کرده می بایست در نظر داشته باشند که آنچه ما اغلب در نظام اداری و مدیریت کشور می بینیم اینست که جامعه دانشگاهی حرف جدی دارد و راهکار نیز کم ارائه نمی شود ولی مدیران گوش شنوا و یا قدرت درک ندارند. شاهد ما نیز این همه خلاقیت در حتی دانشجویان لیسانس. ممکن است درصد بالا نباشد ولی تعداد بالاست. متاسفانه همین ها را هم کسی درک نمی کند و نتیجه آن پرواز به سوی غرب و جلای وطن.
از طرف دیگر مگر هزینه ساخت خانه با استهکام قابل قبول چقدر بیشتر از ساختمان غیر اصولی است؟
اگر دولت یا شهرداری و یا ... به فکر نیست ما خودمان باید به فکر باشیم.

8:03 PM  
Anonymous Anonymous said...

دکتر جان داره کم کم فارسی نوشتنت بهتر میشه اینم مدیون کامنت های من هستی. اما یه اشتباه داشتی نوشته بودی سخترین در صورتی که سخت ترین درسته. آباریکلا چه پسری

امان از دست این دانشگاه ها که همینجوری دکتر میدن بیرون

4:30 AM  
Blogger Mehdi ZARE said...

ممنون از شما در برکلی-کالیفرنیا- که ما را به درست نوشتن فارسی راهنمائی می کنی. ضمنا گرفتاری شایددر این باشد که من در ایران دکتری نگرفته ام! به هر حال اینکه من را "پسر" و "دکتر همینجوری" خطاب می کنید نشان می دهد که الان در آمریکا ایرانی ها با نوع دیگری ازفارسی نویسی و رعایت احترام و حفظ حرمت و ادب در نگارش آشنا شده اند وآن را به کار می برند که متاسفانه در ایران ما با این نحوه گفتن و نوشتن به دلیل عدم آشنائی با آن فضای مدرن و نداشتن همنشینانی از آن دست که لابد شما دارید، بیگانه ایم. به هر حال ممنون از ابراز هویت در حین نوشتن.
با احترام
مهدی زارع

6:46 AM  
Anonymous Anonymous said...

با سلام
ديروز در سمينار زلزله تهران در دانشگاه تهران، وقتي آقاي مهندس براتي 2 فيلم كوتاه در مورد 2 حادثه در تهران را به نمايش گذاشتند و از كمبود امكانات سازمان آتش نشاني صحبت كردند واقعا تحت تاثير قرار گرفتم،پرسنل زحمت كش آتش نشاني با همان امكانات كم چقدر تلاش مي كردند و واقعا از جانشان مايع مي گذارند.جا دارد كه از طريق وبلاگ شما به اين عزيزان خسته نباشيد بگوئيم و اززحمات بي دريغشان قدرداني نمائيم
با احترام
ج.ف

7:39 AM  
Anonymous Anonymous said...

سلام به شما
در پاسخ به کامنت وارد شده به اظهار نظر قبلی خود باید عرض کنم، یکی از اشکالات ما ایرانی ها این است که فکر می کنیم بقیه مردم دنیا
استعداد و ... ما ایرانی ها را ندارند و...
حداقل مقایسه کیفی و کمی مقالات منتشر شده تخصصی دانشمندان ایرانی با دیگران کمک می کند تا بدانیم ما کجای این معادله هستیم.
در بحث دیگر هم بالاخره ما باید قبول کنیم که با تمام کاستی هایی که هست حکام را باید همواره برخواسته از اراده عمومی مردم دانست چون در غیر اینصورت چرا وضعیت تغییر نمیکند؟
شاید اینجوری داریم خودمان را بی گناه نشان میدهیم که مثلاً در وضع حاضر ما حرفمان را زدیم ولی کسی گوش نداردو... بنظر من تلاش پژوهشگران ایرانی در این مقوله قابل تقدیر است ولی اینکه مردم عادی را بلاتکلیف بمانند اصلاً درست نیست و هنر در این است که دانش در خدمت آسایش و سلامت جامعه باشد. من نیز باید خودرا مسئول بدانم و...
ارادتمند
م.ت

9:03 AM  
Anonymous Anonymous said...

دوست عزیزی که با نام ج.ف می نویسی "از جان مایه گذاشتن" صحیح است پسر جان. آنچه تو نوشتی مانند آن است که بگوییم "از جان جامد گذاشتن" هم وجود دارد.

یا شاید هم "گاز" گذاشتن! خداوند خیرت دهاد

4:04 AM  
Blogger Mehdi ZARE said...

خانمهاو آقایان مواظب باشند که درست بنویسند وگرنه که این آقا سید از برکلی ازآنها غلط املائی می گیرد. ممنونم که این بار لحن انتقاد خود را فقط به طنر آمیخته اند . ضمنا به ایشان توصیه می کنم که اگر کسی با اول نام و نام خانوادگی خودش را معرفی کرد، در تشخیص جنسیت ایشان عجله به خرج ندهند!- همان "پسرجان" که ایشان به کاربردش خیلی علاقه دارند

6:36 AM  
Anonymous Anonymous said...

با سلام
آقاي دكتر زارع خوبه كه اين آقاي محترم فقط غلط املائي مي گيرند و نمي
گويند 10 بار از روي آن بنويسيد
و خطاب به ايشان بگويم كه اينجانب با وقت محدودم نمي توانم هر كامنتي را كه مي دهم برگردم و آن را تصحيح نمايم فقط خيلي سريع نظرم را مي نويسم و با سرعت نوشتن احتمال غلط املائي نيز هست كه مشكلي براي مجموعه دوستاني كه در وبلاگ استاد گرامي امان اين كامنتها را مي خوانند پيش نمي آورد پس خيلي حساسيت روي اين موضوع نداشته باشيد ولي اگر خيلي علاقمند به تصحيح كردن كامنتها مي باشيد ما دلتان را نمي شكنيم
با احترام
ج.ف

7:56 AM  
Anonymous Anonymous said...

راستي يادم رفت در انتهاي كامنتم به دوست عزيزي كه از اينجانب غلط املائي گرفته بود بگويم كه: در كامنت ايشان نوشته شده خداوند خيرت دهاد. كه لازم است به ايشان بگويم حداقل خودتان درست بنويسيد . دهد درسته نه دهاد
!!!
با احترام
ج.ف

8:15 AM  
Anonymous Anonymous said...

جف جان

فعل "دهاد" وجه دعایی مصدر "دادن" است ای پسر

خداوند به شما مسلمین کمی سواد "دهاد" .... آمین

3:55 AM  
Blogger Mehdi ZARE said...

آقای مجید خان
دفعه بعد اگر با لحن تحقیرآمیز کامنت بنویسی و به دیگران با کلمه بی سواد بتازی کامنتت را پاک میکنم. ای استاد زبان فارسی در دانشگاه برکلی کمی با لحن آرام تر بنویس
با تشکر

8:13 AM  
Anonymous Anonymous said...

دوست عزيز ،ممنون از دعاي خيرتان ،اگر دعا هم در
حقم نمي كرديد باز هم معلوم بود كه چقدر آدم با شخصيتي هستيد
در ضمن فكر نمي كنيد كه بهتر باشد جنسيت ديگري غير از پسر راهم ياد بگيريد؟!!قبلا هم جناب آقاي دكتر زارع اين تذكر را به شما داده بود... ،البته شما خيلي با استعداد هستيد تلاش كنيد حتما ياد خواهيد گرفت !!برايتان دعا مي كنم كه بتوانيد ياد بگيريد آقا مجيد
!!!
با احترام
ج.ف

7:27 PM  
Anonymous Anonymous said...

با سلام
خانم مژگان، از اينكه اينجانب را براي درد دلتان انتخاب كرديد ممنونم. با تمام وجود اميدوارم دوستي كه فرموديد شهامت نوشتن نام خودش را نداشته، اين شهامت را پيدا كند. موفق و پيروز باشيد
با احترام
ج.ف

8:17 AM  

Post a Comment

<< Home