روزی که برای ادامه تحصیل به فرانسه رفتم
ده سال قبل در چنین روزی من برای تحصیل دوره دکتری به فرانسه، دانشگاه ژوزف فوریه، گرونبل-1 رفتم. یادش به خیر، هیجان عجیبی داشتم و احساس موفقیت، خستگی، امید، کمی ترس و ... در من به هم آمیخته بود. تجربه بسیار خوبی بود که در زندگی از سر گذراندم. البته در این مدت که در فرانسه بودم و البته به ایران هم رفت و آمد می کردم- چون موضوع تز من در مورد جنبش شدید زمین در ایران بود- اتفاقات مهمی افتاد که یکی بیماری پدرم بود که سر انجامی تلخ یافت و همچنین بیماری و جراحی خودم در فرانسه – عمل تیروئید- بود که به خیر گذشت. به هر حال هر چه بود شروع یک مرحله جدید تحصیلی بود که قبل از آن تجربه ای در آن نداشتم: تحصیل در خارج از کشور. اوایل، به ویژه دو ماه اول به سختی، به دلیل شرایط جدید زندگی، دلتنگی برای خانواده و تنها شدن برای اولین بار،گذشت. من شانس این را داشتم که استاد راهنمای بسیار خوب – و به معنی واقعی انسان به نام دکتر پیر-ایو بار
- داشته باشم. روز های اولی که رفتم هوا در شهر گرونبل بارانی و ابری بود. من در خوابگاه برلیوز- نام یک موسیقی دان مشهور فرانسه – مستقر شدم . دانشکده ای که من در آن دکتری گرفتم نامش لابراتوار فیزیک زمین و تکتونوفیزیک بود. خلاصه مرحله ای مهم از زندگی من بود. احساس می کردم که برای انجام تحقیق روی موضوع تز کار مهمی باید بکنم و از زمانی که تز فوق لیسانس را در ایران انجام می دام مدام ذهنم مشغول به این بود که کاری کنم که حتما نیاز مملکت باشد و انجام نشده باشد و ضمنا پس از انجام دکتری هم یک مسیر پژوهشی مشخص هم برای خودم و هم برای دانشجویان بعدی ایجاد کند. این رویائی بود که از حدود دوازده سال قبل داشتم و امروز فکر می کنم که در حد توانم محقق شده است. در دنباله مسیر باید ببینیم که دانشجویان را تا چه حد می توانم در این مسیر که به نظر از مهمترین موضوعات مورد نیاز در امر پژوهشهای زلزله در ایران است علاقه مند کنم.
1 Comments:
ممنون
کارشناسانی مثل شما در عمل این مسیر پژوهشی را در وزارت راه ادامه داده اید. این یعنی مسیر صحیح ارتباط آکادمی و دانشگاه با صنعت که درا ین مورد به درستی طی شد.
Post a Comment
<< Home