وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Tuesday, August 10, 2010

ما اينجا مي مانيم - براي توسعه علمي ايران - بخش2

اين بخش دوم از يك يادداشت دنباله دار است. بخش اول آن را مي توانيد در اينجا بيابيد.

- دنياي علم دنياي كيفيت است. بالاترين كيفيت هاي توليد علم امروزه در بهترين دانشگاههاي آمريكا - بر اساس رده بندي هاي موسسات مختلف - ديد مي شود. به نحوي كه بيست دانشگاه اول در زمينه علم و فناوري و پانزده دانشگاه اول در زمينه علم انساني همگي در امريكا هستند. البته دانشگاهها و موسسات پژوهشي با كيفيت بالا در نقاط ديگر دنيا مثل كانادا، انگليس و فرانسه و... وجود دارند. از آسيا دانشگاههايي از ژاپن- دانشگاههاي توكيو و كيوتو- و اخيرا چين - دانشگاه پكن- و سنگاپور و .. به رده صد دانشگاههاي اول راه يافته اند. معيار مختلفي در اين رده بندي ها وجود دارد، ولي كيفيت توليد علم و ميزان سرمايه گذاري در زمينه پژوهش و ميزان كارآفريني و توسعه فناوري- كه با توليد مقالات، تعداد اختراعات و نوآوري هاي ثبت شده بين المللي، تعداد جايزه نوبل ، و ... سنجيده مي شود- و همچنين حجم قرارداد و اعتبار پروژه هاي ارتباط با صنعت و جامعه، در اين سنجش ها نقش مهمي دارد. اينكه دانشگاهها و پژوهشگاههاي ايران چرا در رده هاي بالا در سالهاي اخير نيستند، تا حدي به عدم توجه به استاندارد هاي جهاني و درست عرضه نكردن كيفيت خود و داشته هاي واقعي يه زبان جهاني مربوط است- يك مورد خيلي ساده : نداشتن يك وي سايت به روز، متنوع، به سهولت قابل دسترسي و... - و البته عدم توجه به نمايه سازي مقالات ، و عدم توجه به توليد علم و معرفي خود به زبان جهاني و در معرض داوري بين المللي قرار دادن، و بخشي از آن هم به وضع و رده واقعي انها به دليل عدم سرمايه گذاري مناسب در زمينه نوآوري و فناوري هاي جديد، مربوط است. ميزان كم سرمايه گذاري در زمينه پژوهش و توسعه فناوري در اين زمينه، حضور كم رنگ بخش خصوصي در پژوهش و توسعه و... از زمينه هايي است كه به جايگاه ما در رده هاي پائين در رده بندي هاي بين المللي مي انجامد. البته به صورت موردي دانشگران، آزمايشگاهها و مراكز بسيار با كيفيت بالا در دانشگاهها، پژوهشگاهها و موسسات پژوهشي ما وجود دارند كه با كيفيت بالاي بين المللي كار مي كنند. به نحوي كه اگر نحوه كار و كيفيت توليدات آنها بررسي شود، نمي شود خيلي تفكيك كرد كه آنها در كشوري صنعتي يا در حال توسعه در حال كار هستند. از سوي ديگر در سال گذشته پرديس دانشكده هاي فني دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتي شريف موفق شده اند كه خود را به رده هاي زير ۱۵۰ در دره بندي دانشگاههاي مهندسي دنيا برسانند. بقيه گروه ها، پرديس ها، و آزمايشگاههاي پژوهشي هم مي توانند خود را در استاندارد هاي تخصصي مربوط به خود-با رعايت استاندارد هاي جهاني- بالا بياورند. صرف نظر از اينكه كل دانشگاه يا پژوهشگاه يا موسسه مربوطه در چه رده اي دسته بندي مي شود.

- طبيعي است كه توليد علم براي جامعه و علم نافع، تكميل چرخه توليد علم، فناوري و كارآفريني، هم موضوعي مورد توجه در استاندارد هاي جهاني است و هم به توجه ما به جامعه خودمان بر مي گردد. منظورم ان است كه توجه ما به رده بندي جهاني به دور از توجه به محيط پيرامونمان، لزوم و اهميت تمام اين فعاليت ها براي جامعه خودمان و توجه به درد ها و مشكلات جامعه خود نيست. اصلا هم توليد علم بومي مورد توجهم نيست. چون علم جهاني است و بين المللي، نسخه اي رقيق شده يا تخفيف يافته از علم و فناوري به عنوان علم بومي قابل پذيرش نيست. مي توانيم بپذيريم كه خداي ناكرده كسي بيماري سختي داشته باشد، و داروي درد او را در يك نقطه از دنيا وجود داشته باشد، ولي ما توصيه كنيم كه از نسخه اي بومي ولي بدون كيفيت از آن دارو وجود دارد كه بهتر است همان مصرف شود؟! در عوض از هر فراورده، محصول و توليد علمي باكيفيت داخلي با غرور و با صداي بلند دفاع مي كنيم، به آن مي باليم و براي آن حاضريم تبليغ هم بكنيم.

- ما شاخص هاي رده بندي كشور ها به عنوان شاخص سعادت و شاخص توسعه انساني آشنا هستيم. جايگاه كشور خود را نيز در اين شاخص ها مي دانيم. مي توانيم به بعضي تعريف ها و ملاكها در رده بندي هاي ذكر شده انتقاد داشته باشيم يا اصلا به بعضي از آنها باور نداشته باشيم. ولي به هر حال اين شاخص ها هستند و ما نيز با انها آشناييم، و از شناخته شده بودن و قابل پذيرش بودن بسياري از معيار هاي اين استاندارد ها در كشور خودمان هم اطلاع داريم. جالب آن است كه حتي در همين رده بندي ها نيز بعضي از معروف ترين كشور ها نيز در رده اول اين طبقه بندي هانيستند. آمريكا در سال ۲۰۰۹ كشور نهم در رده بندي شاخص سعادت و كشور سيزدهم در رده بندي شاخص توسعه انساني است!.

- ما آرمان داريم. آرمان ما توسعه علمي و سعادت كشورمان است. براي آرمانمان هم واقعبينانه ايستاده ايم. اين موضوع بسيار مهم است. آرمان خواه بودن را اگر از انسان بگيريم، بي هدفي، پوچي، بي انگيزگي آدم را فرا مي گيرد. البته ما آرمان خواه واقع بين هستيم. با تلاش و همزمان ، حوصله و صبر دنبال اين آرمان ها هستيم.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home