وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Friday, December 03, 2010

چگونه قطر براي ميزباني جام جهاني 2022 پذيرفته شد؟

دیشب دوم دسامبر ۲۰۱۰ ، ۱۱ آذر ۸۹ ، پس از دو روز رقابت هیئت های نمایندگی از کشور های مختلف در مقر فیفا در زوریخ سوئیس، روسیه به میزبانی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ و قطر به میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ انتخاب شد. اگر انتخاب روسیه به میزبانی جام جهانی ۲۰۱۸ خیلی دور از دهن نبود و البته روسیه در این رقابت رقبای مهمی نظیر انگلیس، و اسپانیا-پرتقال و ... را پشت سر گذاشتند، ولی قبول میزبانی قطر برای جام جهانی ۲۰۲۲ به نظرم خیلی عجیب بود.

در اینکه قطر کشور بسیار کوچک و البته ثروتمندی در حاشیه جنوبی خلیج فارس -با منابع گسترده نفت و به ویژه گاز- است که با پول ظاهرا هر کاری بخواهد می کند، تقریبا کسی شک ندارد، قطر کشوری است که با ۱۱۴۳۷ کیلومتر مربع که در ۱۸ دسامبر سال ۱۹۷۱- ۱۳۵۰ هجری شمسی - از مستعمرات انگلیس به استقلال رسید. این کشور از بدو استقلال تحت حکومت آل خلیفه اداره می شود. بر اساس آنچه در سایت ویکیپدیا آمده جمعیت آن در سال ۲۰۱۰ - امسال - ۱۶۹۵۵۶۳ نفر یعنی زیر دو میلیون نفر است. منابع آب تقریبا ندارد و تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۰۹ حدود ۸۳ میلیارد دلار و میانگین تولید ناخالص داخلی به اعضای هر نفر حدود ۶۹ هزار دلار است. در مالکیت میدان گازی پارس در خلیج فارس با کشور ما مشترک است و البته بسیار زودتر از ما دست به بهره برداری از این میدان گازی زده است.

قطر در سال ۲۰۰۶ - ۱۳۸۵ هجری شمسی - میزبان پانزدهمین دوره بازیهای آسیایی بود. از موارد دیگری که این شبه جزیره جنوب خلیج فارس را در دو دهه اخیر در دنیا معروف کرده است، یکی شبکه تلوزیونی الجزیره است و دیگری شرکت هواپیمای قطر -قطر ایرویز- که هر دو سعی کرده اند تا جنبه های هر چه بیشتر مثبتی برای کشور قطر باشند.

آنچه در تعیین میزبان جام جهانی در سالهای اخیر به عنوان معیار مطرح شده است، داشتن جمعیت مشتاق و فعال در امر فوتبال، ترجیحا حضور قبلی کشور کاندید میزبانی در جام های جهانی قبلی فوتبال، امکان رشد بعدی فوتبال در آن کشور، داشتن یا امکان احداث زیر ساخت مناسب برای میزبانی (از ورزشگاه گرفته تا امکان تردد، گردشگری و ...) آب و هوای مناسب در زمان برگزاری جام جهانی (معمولا خرداد ماه و تیرماه) و برقراری آرامش کافی در آن کشور، برگزاری نوبتی جام جهانی در قاره های مختلف و... بوده است . توجه کنید که از این ملاکهای مشهور، کشور قطر غیر از امکانات وسیع مالی و بنابراین شانس خوب برای توسعه زیر ساخت مناسب، ایجاد تصویری جهانی آرام و رو به رشد، عملا هیچ کدام از ملاکهای دیگر را ندارد! یعنی نه جمعیت انبوه فعال در ورزش فوتبال دارد، نه آب و هوای مناسب در هنگام جام جهانی -دمای قطر در خرداد و تیر به حدود ۴۵ تا ۵۰ درجه سانتی گراد می رسد-، نه زیر ساخت مناسب، نه سابقه حضور در جام جهانی و نه هیچ گونه افتخار قبلی قاره ای در زمینه قوتبال. اینکه قطر در سالهای اخیر توسعه خوبی یافته و به لطف وجود منابع وسیع مالی و برنامه ریزی و اجرای مناسب و منظم، در زمینه رسانه ای و ایجاد شرکت هواپیمایی مشهور در منطقه بسیار موفق عمل کرده است، شکی نیست. در این نیز تردید نیست که کشور های جنوب خلیج فارس در مسیر توسعه با داشتن طرح جامع -مستر پلن- برای توسعه خود گامهای خوبی برداشته اند. به خاطر داشته باشیم که این کشور ها به ویژه امارات متحده عربی و قطر روابط گسترده ای با ایالات متحده و انگلیس داشته و البته از این نظر رقیب یکدیگر هم محسوب می شوند.

ولی واقعا در مقرر فیفا چه می گذرد که از میان ایالات متحده ، با سابقه میزبانی جام جهانی، استرالیا، کره جنوبی -که این یکی هم سابقه میزبانی و البته سابقه ای درخشان حداقل در آسیا در زمینه فوتبال دارد-، ژاپن و قطر، این کشور کوچک قطر است که به عنوان میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ انتخاب می شود؟ اگر سابقه فوتبالی را در نظر بگیریم، یا جمعیت، یا توسعه یافتگی، یا جمعیت مناسب و قابلیت رشد آینده فوتبال در آن کشور ها و اب و هوای مناسب، هر یک از کشور های دیگر رقیب قطر، مزیتهای متعددی نسبت به قطر داشته اند. در خبر های دیشب آمده بود که تیم قطری که برای میزبانی تلاش می کرد، حدود دویست و پنجاه میلیون دلار در این راه هزینه کرده است. ضمنا در رقابت برای کسب میزبانی قول داده است که بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار برای توسعه زیر ساخت مناسب برای برگزاری جام جهانی هزینه کند. ضمنا خبر های دیگری در روزنامه های اروپایی مطرح بود مبنی بر اینکه اعضای تصمیم گیر در فیفا ممکن است تحت تاثیر حمایتهای گوناگون و تطمیع هیئت های میزبانهای مختلف قرار گفته و غیر شفاف عمل کرده باشند.

به هرحال اینکه یک شبه جزیره کوچک در جنوب خلیج فارس، به طور نقطه ای بسیار توسعه یافته و علاوه بر منابع مالی، برنامه ریزی، طرح جامع و پیشرفت خوبی هم به ویژه در دو دهه گذشته داشته، و البته در تعاملات بین المللی نیز در جهت ایجاد یک چهره طرفدار ایالات متحده از خود عمل کرده است، همگی می فهمیم، ولی نمی فهمیم که چطور این کشور می تواند در گرمای حدود ۵۰ درجه ظهر های خرداد ماه ۱۴۰۱ هجری شمسی میزبانی جام جهانی را به عهده بگیرد؟ خودشان گفته اند که در محیط ۱۲ استادیومی که خواهند ساخت، دمای هوا را در حدود ۲۵ درجه سانتی گراد حفظ خواهند کرد، که البته استفاده جالبی از علم و فناوری - با هزینه بسیار زیاد- خواهد بود. به نظر همه چیز در فیفا حالت تجاری -بیزینس- به خود گرفته است، چرا که پس از انجام جام جهانی ۲۰۲۲، چه ملتی می خواهد در این ورزشگاهها - ظاهرا ۱۲ ورزشگاه سوپر مدرن- به توسعه فوتبال در منطقه کمک کند؟ البته متوجه می شوم که بالاخره لیگ های مختلفی و مسابقات متفاوتی ملی و بین المللی خواهند داشت. از نظر خود قطری ها یک نقطه هدف -بنچ مارک- خوب و مهم برای ۱۲ سال دیگر ایجاد شده و می توانند و باید برای توسعه همه جانبه و مدرن کردن همه چیز و البته رشد اقتصادی هرچه بیشتر و ... تلاش همه جانبه کنند. ولی این توسعه نقطه ای چه حسنی برای ملتهای متطقه خواهد داشت؟ البته عده زیادی -و لابد تعداد بسیار زیادی از هموطنان من- برای تماشای بازیهای ۲۰۱۲، به قطر خواهند رفت و لازم نیست تا راه دوری بروند. ولی همچنان این سوال در ذهنها باقی می ماند که اعضای هیئت رئیسه فیفا توسعه را چطور می بینند و به توسعه فوتبال در جهان و میان ملتها چگونه فکر می کنند؟ اصلا به این می اندیشند که به غیر از داشتن زیر ساخت، و حامیان مالی مناسب و امکان عالی برای بیزینس بین المللی-که اکنون و در ۱۲ سال آینده در جایی مانند قطر به خوبی اماده و فراهم است-، آیا امکان رشد و توسعه فوتبال، و اساسا توسعه اقتصادی و همه جانبه از طریق دادن میزبانی حداقل به کشور هایی که در زمینه فوتبال سابقه داشته و زمینه خوبی دارند، نمی توان عادلانه تر رفتار کرد؟!

البته از نظر فوتبال ملی ما، برای ۱۲ سال آینده تکلیف میزبانی معلوم شده است، خوب است فوتبال ما هم برای ۱۲ سال آینده و حضور در جامهای جهانی ۲۰۱۴ برزیل، ۲۰۱۸ روسیه و ۲۰۲۲ قطر برنامه ریزی مناسب کند. الان اگر روی نسلی از نخبگان نوجوان در سنین حدود ۱۰ تا ۱۵ سال برنامه ریزی علمی و مدرن کنیم، در سال ۲۰۲۲، نسلی قابل اعتماد از نظر کسب نتیجه از تخبگان ورزشکار در سنین حدود ۲۲ تا ۲۷ سال خواهیم داشت که تیم ملی ما را شکل خواهند داد. استفاده از علم و فناوری در دنیای امروز و بهر گیری از تجربه های علمی/ورزشی کشور های دیگر به همین کار می آید.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home