وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Friday, June 08, 2012

ازپيش بيني نتايج يورو 2012 توسط حيوانات تا تصوير مارك هاي تجاري در قمر



اين روزها با مظاهر جديدي از شبه علم و پرورش خرافات در جامعه به ويژه با تاثير خاص و ويژه رسانه ها و اينترنت مواجه هستيم. هنوز از شوخي – يا بازارگرمي اينترنتي -با امكان ديدن سايه يك مارك تجاري  بر ماه دو روزي نگذشته بود كه خبر رسيدكه در آستانه مسابقات فوتبال يورو 2012 بازار پيش بيني نتايج مسابقات با استفاده از حيوانات (از جوندگان گرفته تا ماهي ها) گرم است. در اين ميان سايت هاي اينترنتي خبري، تفريحي، شبكه هاي اجتماعي  و يا وب لاگها ابتدا در در خارج از كشور و داخل (و در مواقعي برعكس، ابتدا در داخل و سپس سايتهاي خارجي) خبر هايي منتشر كرده اند، و رسانه هاي ديگر نيز به وي‍ه راديو تلويزيون ها و بعضا روزنامه ها هم دست به كار شده اند. تعدد رسانه ها نيز در اين روزها عامل گسترش هر چه بيشتر اين 
نوع مطالب در ميان مخاطبان شده است.

آنچه كه در مورد اين خبر ها جالب توجه است تمايلي به عدم توجه به عقل ، علم و داده ها و اطلاعات واقعي و گريز از نگاه واقع بينانه است. مثلا در مورد شايعه افتادن سايه يك مارك تجاري بر روي قمر زمين، موضوع درست موقعي مطرح شد كه كيهان شناسان و دوستداران نجوم و علم در سراسر جهان خودرا براي رصد گذر زهره از مقابل خورشيد به عنوان آخرين گذر در قرن بيست و يكم آماده مي كردند. در كشور ما ايران ضمن اينكه اولين گذر زهره كه توسط يك دانشنمد گزارش شده است، و اين اتفاق مهم  دقيقا 999 سال پيش در سال 1013 ميلادي توسط دانشمند بزرگ ايران ابوعلي سينا رخ داده (و در كتب شفا توسط خود وي توضيح داده شده) در سده نوزدهم، در زمان ناصري نيز اين پديده توسط دانشمنداني چون ميرزا محمود خان قمي (مشاورالملك) و عبدالقفار نجم الدوله، معلم رياضي دارالفنون در كاخ شمس العماره در تهران رصد علمي شده است. سابقه مشاهده  علمي  مستقيم و تلاش براي آزمون پديده هاي طبيعي با نگاه واقع بينانه و نه بر پايه  شايعات، خرافات و بازيهاي خيال پردازانه ذهني، نشان مي دهد كه در ايران اهميت و توجه تاريخي به علم و مشاهده تجربي پديده ها جدي بوده است. در زمان حاضر نيز ده ها و شايد صدها گروه رصد نجومي حرفه اي و البته بيشتر آماتور و همچنين افراد علاقمند به علم در بيشتر شهرستانهاي كشور به اين مساله علمي و پديده طبيعي توجه كرده و براي مشاهده گذر زهره تلاش كردند و از منابع مختلف سعي در مطالعه در مورد آن و كسب خبر در مورد كم و كيف توجه به اين موضوع در ساير كشور هاي جهان نمودند. ولي چگونه است كه توجه به مساله اي به وضوع خرافي – احتمالا شوخي يا به مقاصد ديگر تبليغي، تجاري يا ... – ممكن است وقت بعضي از كاربران اينترنت را به خود مشغول كند؟ اين موضعي است كه البته بيشتر جامعه شناسان و روان شناسان بايد به آن پاسخ بگويند و در اين چند روز بعضا بررسي هم كرده اند.
 آنچه به نگارنده مربوط مي شود آن است كه هموطنان بوعلي سينا با سابقه اي هزار ساله از رصد  ومشاهده علمي  در اين سالهاي اخير بايد ابزار فناوري اطلاعات جديد را به عنوان وسيله اي براي گسترش مرزهاي دانش عمومي خود و توسعه نگاه واقع بينانه  همگان به پديده ها قرار مي دادند. چطور ممكن است كه همچنان كساني در صفحه هاي شبكه هاي اجتماعي يا از طريق ارسال اي ميل به دوستان و آشنايان خود در جهت توسعه خرافات و داده هاي بي پايه اقدام كنند؟ در اين صورت آيا توسعه فناوري هاي جديد (كه فناوري اطلاعات و ارتباطات از مهمترين آنهاست) به توسعه خرافات و شبه علم كمك نكرده است؟ البته در اين مورد نقش اختلالات رواني درصدي از مردم در تمام كشور ها را هم نبايد ناديده گرفت. بالاخره در تمام جوامع انساني درصدي – كم يا زياد- از شهروندان دچار درجات مختلف از اختلال رواني هستند. خيال پردازي، توهم ذهني ،ترس و شك به پديده هاي عادي و طبيعي پيرامون از منابع تمايل به باور خرافات و توهمات خود و ديگران است، و با دسترسي به ابزارهاي فناوري  اطلاعات، تمايل براي ترويج و توسعه اين توهمات از طريق اين ابزارها گسترش هم يافته است. درصدي از اين پديده قابل درك است، ولي وقتي موضوع از حد گذشت و وقتي ببينيم  كه بعضي  از فارغ التحصيلان دوره هاي فوق ليسانس و بعضا دانشجويان  دكتري  كشور هم به اشاعه اين توهمات كمك كنند، حتما مساله را بايد جدي گرفت. دانشجوي علم، در اولين گام بايد به اندازه، عدد، مقدار، درصد و نسبت، آگاه شده و در مورد داده ها و اطلاعات در هر زمينه اي با در نظر گرفتن اندازه ها و نسبت ها به قضاوت بپردازد. چگونه ممكن است كه شهروندان ايراني از اولين سالهاي دبستان در مدارس كشور مباني علم را بياموزند ولي حتي در آخرين سالهاي دوره هاي تحصيلات تكميلي به مشاهده مستقيم، اندازه گيري و نسبت ها اهميت ندهند؟! حتما اين فرايند آموزشي ايرادهاي جدي  داشته است. آيا وقتي بعضي از كاربران اينترنت به اخبار خرافي اينگونه اهميت مي دهند يك معني آن اين نيست كه  در آموزش عمومي علم در سطح كشور بايد بازنگري كرد؟آيا همين خرافه پذيران و ترويج دهندگان خرافه در زندگي شخصي و تصميمان فردي و خانوادگي خود نيز با مشكلات مختلف روبرو نيستند؟ وقتي قوانين پايه علم و اهميت مشاهده و تجربه مستقيم ناديده گرفته شد، در آن صورت اهميت اندازه ها و داده ها و صحت اطلاعات كه بايد از منابع موثق دريافت شود توسط شهروندان ناديده انگاشته نخواهد شد؟ در اين مورد بعضي ممكن است موضوع را از جنس شوخي و تفريح بدانند ولي از ديد نگارنده هيچ نوع شوخي و مزاح با مفاهيم و پديده هاي طبيعي  و علمي كه به توسعه خرافات و شبه علم بيانجامد پذيرفته شده نيست، و اساسا مردود است. حتي بيان ظاهرا خنده دار بعضي كلمه هاايي كه در تخصص و علوم مختلف جايگاه تعريف شده دارند در رسانه هاي مختلف – از راديو و تلويزيون گرفته تا اينترنت – براي نگارنده بيشتر آزاردهنده است تا مفرح. 
در مورد پيش بيني نتايج فوتبال نيز،دو سال پس از جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي و مرگ هشت پاي آلماني كه مدعي بودند به پيش بيني نتايج مسابقات فوتبال دست ميزند، همچنان بنگاههاي شرط بندي و تجاري و ظاهرا بعضي رسانه ها دست بردار نيستند و اين بار به جوندگان و ماهيها و ... روي آورده اند تا كار هشت پاي جام جهاني 2010 پس از مرگش بر روي زمين نماند!. عجيب آن است كه به جاي توجه به كيفيت فني،  نحوه استفاده  تيم هاي مختلف در جام جهاني و همين مسابقات يورو 2012 از علم و فناوري  و اينكه درصد امادگي فني و كيفيت كار تيم مديريتي و ميزان سرمايه گذاري بر روي هريك از اين تيم ها چقدر بوده است، به حاشيه هاي بي پايه و اساسي به عنوان پيش بيني از سوي جانوران پرداخته مي شود! يعني تمام مراحلي كه يك تيم براي آمادگي فني و سرمايه گذاري  دامنه دار و  مديريت صحيح براي موفقيت و قهرماني لازم دارد ناديده انگاشته شود و به دليل جنبه هاي تصادفي  و اتفاقي كه به هر حال بخشي از مسابقه و ورزش فوتبال است، به شرط بندي و پيش بيني توسط حيوانات بايد اهميت داد؟! پس اهميت علم و استفاده از فناوري هاي جديد كه قوي ترين تيم هاي  ورزشي جهان در مراحل آماده سازي خود به كار مي برند، و همچنين ثبات مديريت صحيح،  همگي بايد به فراموشي سپرده شود؟ مثلا اگر تيم يا بازيكني را از قبل به عنوان تيم يا بازيكن قوي  مي شناسيم، نبايد به ميزان و درصد آمادگي آن در قبل و جريان مسابقه توجه داشت؟ اينكه تيمي به لحاظ رواني هم آرامش كافي را دارد و تمامي مسايل آن از نظر كيفيت كار فني، تغذيه و فيزيو تراپي گرفته تا اخلاق حرفه اي در آن زير نظر تيم هاي تخصصي از ماهها قبل و در جريان مسابقات كنترل و تحليل علمي و حرفه اي شود، اهميتي براي توجه ندارد، تا به مسايل بي پايه و شبه علمي توجه كنيم؟
به نظر نگارنده تمامي اين موارد با عقل گريزي، و بي توجهي به علم و ناديده گرفتن داده ها و نسبتها و درصدها و از همه مهمتر فرار از نگاه واقع بينانه ارتباط مستقيم دارد كه از ديدگاههاي مختلف تخصصي قابل بررسي است. ولي هرچه كه هست، مسووليت نوادگان بوعلي سينا را رفع نمي كند: بوعلي سيناي  بزرگ 999 سال قبل به رصد علمي مستقيم گذر سياره زهره از مقابل خورشيد در اين سرزمين پرداخت  بي انصافي است كه نوادگانش به خرافات و شبه علم يك هزاره پس از او بها دهند.       

0 Comments:

Post a Comment

<< Home