وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Monday, February 11, 2013

شصت سال پس از زلزله 23 بهمن 1331 طرود در جنوب شاهرود: از نظر ایمنی در برابر زلزله چقدر تغییر کرده ایم و چقدر آسیب پذیریم؟




امروز سالروز زمینلرزه 23 بهمن 1331 با بزرگای 6.9 است. زمینلرزه ای که در دهستان طرود در کنار کویر مرکزی ایران و در 135 کیلومتری جنوب شاهرود رخ داد. روستای طرود در آن زمستان 1331 حدود 3200 نفر جمعیت داشت و در شمال کویر مرکزی ایران واقع است. زلزله در زمانی رخ داد که ایران به لحاظ سیاسی در سال پایانی دولت مرحوم  دکتر محمد مصدق، وضع کم ثباتی داشت. به نحوی که هفت ماه بعد از این زلزله، کودتای آمریکایی-انگلیسی 28 مرداد 32 با حمایت و اجرای عوامل داخلی آنها بر علیه دولت وقت انجام شد و در نتیجه کودتا، سپهبد زاهدی در راس دولت نظامی بر سر کار آمد. همین مسائل احتمالا بر عدم امکان توجه حکومت مرکزی به روستای زلزله زده ای به نام طرود (علاوه بر آسیب پذیری عمومی مملکت ما در مقابل سوانح طبیعی در ابتدای دهه 30 شمسی) افزوده است. به این ترتیب اولین کوششهای بازسازی در طرود حدود دو سال بعد از رخداد زمینلرزه 1331 طرود به تاخیر افتاد. دولت وقت 90 خانه مسکونی (که به خانه های دولتی مربوتند، در امتداد 9 کوچه در راستای شرقی-غربی ساخته شده اند و هنوز مورد استفاده اند) در کنار ویرانه های طرود ساخته و به بازماندگان تحویل داد.     
گسل طرود در کنار بالاآمدگی (uplift) طرود درست از کنار روستا می گذرد. بر پایه شواهد گردآوری شده توسط مرحوم دکتر ستراگ آبدالیان (استاد دانشگاه تهران) که اولین نقشه هم شدت یک زمینلرزه پس از رخداد آن را از زلزله 1331 طرود، و بر اساس بازدید محلی از منطقه زلزله زده تهیه کرده (و در مقاله ای در سال 1955 م. در مجله La Nature چاپ پاریس منتشر کرد)،  به نظر می رسد گسل مسبب این زمینلرزه همین گسل طرود بوده و پهنه کانونی در نزدیکی همین روستای طرود واقع بوده است. زلزله در ساعت 11:44 صبح و هنگامی رخ داد که بیشتر مردان روستا برای کار کشاورزی در بیرون منازل به سر می بردند. از سوی دیگر ژرفای کم زلزله طرود علاوه بر وقوع زمینلرزه در تنها منطقه مسکونی در این ناحیه کویری  به همراه بافت روستایی و نامقاوم منازل مسکونی موجب تخریب کامل روستا شده، گرچه وقوع زلزله در میانه روز، باعث شد تا اولا بسیاری از مردان بیرون از روستا مشغول کار  باشند و از سوی دیگر اهالی ساکن در روستا بیدار باشند و بنابراین تعداد کشته ها به 800 نفر (حدود حدود یک چهارم جمعیت طرود در آن زمان) محدود ماند (چه بسا اگر این زلزله در نیمه شب رخ داده بود اکثر ساکنان کشته شده بودند). کار زنان بیشتر نخریسی و پارچه بافی بود. هفته گذشته فرصتی برای نگارنده فراهم شد تا از این منطقه بازدیدی داشته باشد. در این منطقه، در 5 شهریور 1389 نیز زلزله ای با بزرگای 5.7 در کوه زر (در حدود 50 کیلومتری شمال غرب طرود)  رخ داد که با 4 نفر کشته همراه بود.
در اثر زلزله 1331 طرود بیشتر خانه ها فرو ریخت و بیشتر کشته ها از  زنها و کودکان بودند.  در اثر زلزله خاک و غبار غلیظی برخواست. مردان زنده مانده از آن رویداد (به ویژه به گزارش آقای احمد عامری که اکنون 79 ساله است و در زمان زلزله 19 ساله بود)می گفتند که  تقریبا تمام خانه ها و بناهای روستا فرو ریخت (غیر از یک خانه مسکونی که هنوز هم بعد از 60 سال سر پاست!).  زلزله  با بیش از 800 کشته و حدود 600 مجروح همراه بود. اولین گروه امدادگر از ژاندارمری و سپس از ارتش و جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران به طرود رفتند. پس از این زلزله علی رغم پیشنهاد حکومت که مردم طرود به نزدیکی ورامین برای اسکان منتقل شوند، بیشتر بازماندگان ترجیح دادند که در همان محل بمانند. برای اسکان مردم در سال 1333 90 خانه روستایی یاد شده، احداث شد و به مردم تحویل شد. بر اساس بررسی هایی که نگارنده انجام داد، جمعیت بازمانده پس از زلزله طرود (آنها که زنده ماندند و طرود را ترک نکردند) به حدود 600 تا 700 نفر بالغ می شد. جمعیت طرود در سال 1385 حدود 3500 نفربوده است و بنابراین بر اساس برآورد های موجود، در سال 85 جمعیت به حدودی برابر با جمعیت در حدود سال 1330 رسیده است. در این مورد علاوه بر زلزله 1331 می توان مسائل اقتصادی و اجتماعی که به مهاجرت از روستاها منجر شده است. رشد طبیعی جمعیت نیز چنانچه در مناطق روستایی مشابه رشد جمعیت در کل کشور می بود، جمعیت روستایی مانند ترود می باید بسیار بیش از آنچه امروز است،  می بود (جمعیت کشور در اولین سرشماری در 1335 حدود 19 میلیون نفر بود و در برآورد 1390 جمعیت کشور بیش از 76 میلیون نفر بوده و این رشدی حدود 4 برابر در فاصله ای حدود 55 ساله را نشان می دهد (1).
پس از زمینلرزه طرود تغییرات متعددی در شغل و نحوه زیست مردم حاصل شد. در شش دهه بعد از زمینلرزه قالی بافی به عنوان یکی از مشاغل اصلی به ویژه بانوان در طرود درآمد. ضمنا طرود به دلیل طبیعت واحه ای در کنار کویر و همچنین وجود درختان نخل (که شباهت به منطقه آباد بین النهرین دارد) به عنوان محل فیلمبرداری بخشهایی از سریال مختارنامه مورد استفاده قرار گرفت.
در روستای کوه زر که زمینلرزه 5 شهریور 1389 رخ داد، (و چهار نفر از ساکنان دو روستا در پهنه کانونی کشته شدند) تفاوتهای مشخصی در بافت فرهنگی با طرود و همه مناطق اطراف کوه زر دیده می شود. اولا نام کوه زر نماینگر وجود یا برآورد وجود ذخایر طلا یا کانسارهای با ارزش دیگر در این کوه  (ما بین روستای کوه زر، معلمان و طرود) است. باعث تعجب نگارنده است که در سال 1391 نفوذ خرافات در این روستا بسیار قوی است و بسیاری از مردم ساکن کوه زر و روستاهای اطراف آن ،  وسایل مختلفی (به صورت نصب بطری یا قطعات پلاستیکی یا فلزی رنگی) بر بالای در یا پنجره بیرونی منازل،  یا پاشیدن رنگ یا گچ بر روی دیوار یا در منازل نصب کرده و یا به ترسیم یک چشم بزرگ با اسپری رنگی یا یا قلموی رنگی بر روی دیوارها،  برای گرفتن چشم زهر و دوری از چشم زخم (!) اقدام می کنند. به غیر از لرزه خیز بودن منطقه بررسی های اولیه نشان داد که این نوع باور ها مربوط به نگرانی و اضطراب دائمی این مردم است. اینکه واقعیت و ریشه های این مساله چیست، و اینکه چه قسمت از این موضوع به لرزه خیز بودن آن و یا سایر سوانح طبیعی مربوط است و چه قسمت به منشا های دیگر احسای ناامنی یا اضطراب این مردم روستا نشین مربوط است و چگونه در دنیای امروز بخشی از روستا نشینان ما این نوع باور های خرافی را همچنان با خود دارند، خود نیاز به بررسی مفصل میدانی و چاره اندیشی و برنامه ریزی و برنامه های جدی اجرایی فرهنگی-اجتماعی دارد.
ولی اکنون فرصتی است که نگاهی مجدد به نحوه آسب پذیری کشور مان شصت سال بعد از زلزله 1331 طرود بیاندازیم. پنجاه و یکسال پس از زلزله طرود، آسیب پذیری بالا و رخداد زمینلرزه با بزرگایی تقریبا مشابه ولی کمتر (6.5) در نزدیکی شهر بم در بامداد 5 دیماه 82، موجب کشته شدن بیش از 33000 نفر (حدود نیمی از ساکنان در شهر بم در آن شب 5 دیماه، و پرتلفات ترین زلزله ایران در 231 سال گذشته، بعد از زلزله 1780 م  تبریز) شد. در سال 1391، در شصتمین سال بعد از زلزله طرود با تمام توسعه ای که در کشور رخ داده است، و با وجود اینکه بیشتر طبقه تحصیل کرده و مدرن جامعه ایرانی در همین حدود 6 دهه رشد کرده و به عرصه آمده است،  در 21 مرداد 91 با رخداد زمینلرز ه های دوگانه ورزقان در استان آذربایجان شرقی در یک پهنه رومرکزی، 307 نفر از هموطنان ما کشته شدند. این در حالی بود که در پهنه کانونی فقط چندین روستای پراکنده  وجود داشت، و نزدیک ترین شهر نسبتا کم جمعیت (ورزقان با فاصله حدود 15 کیلومتری از کانون زلزله) بر اساس سرشماری 1385، حدود 3500 نفر و شهر اهر در حدود 25 کیلومتری کانون زلزله حدود 85 هزار جمعیت (بر پایه همان سرشماری) جمعیت داشته اند (و البته هیچکدام در پهنه با بیشترین شده واقع نبوده اند). روستای باجه باج در فاصله حدود 5 کیلومتری کانون زمینلرزه ورزقان قرار داشت و 44 نفر از تلفات زمینلرزه ورزقان مربوط به این روستا با حدود 460 نفر جمعیت بوده است (زلزله های دوگانه ورزقان در ساعت 16:53 و 17:04 بعد از ظهر ماه رمضان رخ داد و علاوه بر اینکه بیشتر مردم بیدار بودند، اکثر مردان روستایی در خارج از منازل مشغول کار کشاورزی و دامپروری بودند). با این حال حدود 10% جمعیت باجه باج کشته شدند. زلزله ورزقان نشان داد که همچنان و تا اطلاع ثانوی مساله آسیب پذیری در بافت فرسوده و نامقاوم شهری و روستایی ما اولویت اصلی ما از نظر ایمنی در برابر زلزله و سایر سوانح طبیعی است. این شرایط و میزان تلفات انسانی در کشور ما 60 سال پس از زلزله طرود نشان می دهد که همچنان مساله ایمنی جانی مهمترین مشکل ما از نظر ایمنی در برابر زلزله است. و رخداد هر زمینلرزه شدید دیگر (با بزرگای بیش از 6) در ناحیه ای پر جمعیت در کشور ما (به نحوه که کانون زمینلرزه در کنار یا درون پهنه ای شهری یا روستایی ایران قرار گیرد) موجب تلفات انسانی زیاد و غیر قابل جبران خواهد شد. چنین شرایطی با توجه به قرارگیری بسیاری از نواحی شهری و روستایی ما در کنار یا بر روی گسلهای فعال لرزه زا در فلات ایران بسیار محتمل است. ضمن اینکه اکنون حدود 16 سال از آخرین زمینلرزه فلات ایران با بزرگای 7.0  (در 20 اردیبهشت 1376 اردکول قائن در استان خراسان جنوبی) می گذرد، در سرزمینی که میزان رخداد زمینلرزه های با بزرگای 7 به لحاظ آماری و به طور متوسط یک زمینلرزه با بزرگای 7 یا بیشتر در هر دهه است.  
یاد جانباختگان  زمینلرزه 23 بهمن 1391 طرود، این روستای آرام در کنار دشت بزرگ کویر مرکزی ایران، گرامی باد و خداوند به آقای احمد عامری و همه روستاییان عزیز و خونگرم طرود، طول عمر با عزت و ایمن اعطا فرماید.  

1-      گفتگوی سایت تاریخ ایرانی با دکتر حبیب‌الله زنجانی، استاد جمعیت‌شناسی (قابل دسترسی در پیوند).

0 Comments:

Post a Comment

<< Home