سفر پر ماجرا به مشهد
دیروز ششم بهمن در مشهد دعوت داشتم تا در سمینار کاربرد ژئوتکنیک در سازه های مهندسی در مورد تحلیل خطر زلزله، و آخرین دستاوردهای پهنه بندی خطر در ایران، سخنرانی کنم. عصر روز چهارشنبه ساعت حدود پنج بعد از ظهر تاکسی گرفتم تا به فرودگاه برسم. بعد از دوساعت ازنارمک به فرودگاه رسیدم و ظرف پنج دقیقه خودم را به هواپیما رساندم! سوار هواپیما شدم و هواپیما با حدود بیست دقیقه تاخیر پرواز کرد. پس از یک ساعت و بیست دقیقه، در حدود ساعت هشت و چهل دقیقه شب که به آسمان مشهد رسید، پس از چند دقیقه خلبان اعلام کرد چون دید کافی وجود ندارد، به فرودگاه مهرآباد تهران بر می گردیم!. خلاصه حدود ساعت ده شب مجدداهواپیما در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست و هواپیما که از نوع توپولوف روسی بود با دید هزارو دویست متری که بر فراز فرودگاه مشهد وجود داشت. امکان نشستن نیافت. مسئولین کنترل زمینی هواپیمائی کاسپین گفتند که برای نشتن این هواپیمائی نیاز به حدود 2500متر دید از آسمان است (پس تکنولوژی چکاره است؟). خلاصه بعد از بازگشت به منزل در ساعت حدود دوازده شب و اینکه خوابم هم نبرد!، دوباره ساعت چهار صبح به فرودگاه بازگشتم تا ببینم آیا امکان آن هست تا ساعت شش صبح با اولین هواپیما به مشهد بروم. بد بودن وضع هوا موجب شده بود تا بسیاری از مردم که عازم مشهد و اصفهان وایلام و یا اورمیه بودند با ابطال پرواز خود مواجه شوند. خلاصه ما- من و استاد مکانیک سنگ من در دوره فوق لیسانس در دانشگاه تربیت مدرس، دکتر قزوینیان، که او هم به همین منظور در مشهد دعوت داشت- با همان هواپیما و با همان بلیط منتها در ساعت ده صیح پرواز کنیم. در نهایت نیز مستقیما از فرودگاه مستقیما مارا به سالن سخنرانی در هتل پارس مشهدبردند.استادم در داشگاه تهران ، دکتر درویش زاده مشغول سخنرانی بودند و با رسیدن ما صحبت ایشان تمام شد و نوبت به من رسید که با صدای گرفته و با خستگی ناشی از یک سفر حدود هفده ساعته سخنرانی کنم. میزبانان و برگزارکنندگان ما هم که سازمان مدیریت برنامه ریزی و شرکت کاوش پی بودند بسیار دلهره و اضطراب داشتند که آیا بلاخره ما می رسیم یا نه. بالاخره رسیدیم و برنامه هم همانطور که نوشته بودم برگزار شد. من نیز در حین صحبت سردرد شدیدی داشتم. بلافاصله هم در بعد از ظهر دیروز با یک پرواز آسمان - این بار با یک بوئینگ 727- به تهران برگشتم. جالب بود که مامور کنترل زمینی آسمان به ما می گفت بجنبید!، تا هوا خراب نشده سوار شوید!. چون همان دیروز یک پرواز ساها به دلیل بدی هوا باطل شد!. این بود سفرنامه ما به مشهد که دیشب به پایان رسید.
2 Comments:
salam
khatari ke topolof darad ba khatar pezho dar jadde yeki ast, pas behtar nabod bejaye bargasht be khane be terminal miraftid va safar 17 saa'te 9-10 saa't mishod?
dar zemn dar tool e rah mikhabidid.
این هم بد فکری نیست. فقط من عادت به خوابیدن در پژو ندارم! لازم است یا هواپیمای ایرباس باشد و یا ماشین سمند
Post a Comment
<< Home