تولید ملی – لزوم شکل گیری سرمایه داری ملی
ادامه بحث تولید ملی را امروز می خواهم دنبال کنم. البته اگر دوستان فوتبال دوست ناراحت نشوند! به هر حال وسط فوتبال! یک کم بحث نظری هم لازم است.
تولید ملی بر اساس اراده ، آرادانه و با میل واحدهای مستقل سرمایه داری متوسط ملی (یا خرده بوژوا ها) بر پایه منفعتی که نصیب این طبقه تولید کننده سرمایه دار می شود شکل می گیرد. دستورات اخلاقی و اجبار در هدایت اقتصاد و افزایش ثروت معمولا بی اثر یا کم اثر است. هدایت سرمایه گذاری به بخش تولید مهمترین کمک را به تولید ملی می کند.
از مهمتریم موانع شکل گیری سرمایه داری ملی در ایران مسائل فرهنگی و روحیات کاری ایرانیان است. معمولا سرمایه داری بر اساس تجارت در تاریخ ایران تعریف شده و پایدار، و سرمایه داری بر اساس تولید همیشه شکننده و ناپایدار بوده است (در این مورد برای مشاهده مثالهای بارزی از هدایت سرمایه در ایران رجوع کنید به تاریخ اقتصاد سیاسی ایران نوشته محمد علی همایون کاتوزیان). به این ترتیب که فرهنگ تجارت معمولا در ایران قوی تر بوده است. شاید موقعیت استراتژیک کشور ما و قرار گیری در راه ابریشم و بر سر راه آسیا به اورپا به این مساله کمک فراوان نموده باشد
مانع مهمتر که در تاریخ اخیر ایران باعث توسعه نسبی مملکت نیز شده است کشف نفت و ایجاد اقتصاد نفتی و گسترش دولت بر اساس این اقتصاد است. از این دیدگاه منابع تولید ملی همواره در دستان دولت است و امکان شکل گیری اقتصاد ملی بر اساس سرمایه داری طبقه متوسط موجود نبوده یا بشیار دشوار بوده است. بنابراین رشد نهاد های مدنی که مدافع سرمایه داری و منافع طبقه سرمایه دار مولد باید باشد امکان پذیر نشده است.
شاید یک مانع دیگر در راه شکل گیری تولید ملی را بتوان به رشد ارتباطات و امکان کسب اطلاعات و سرمایه به طرق سریعتر (و یا حتی مهاجرت) مربوط نمود. به این ترتیب که پایداری سرمایه (انسانی و مالی) در شرایط دشوار در داخل بر اساس مقایسه دائمی با خارج و امکان خروج این سرمایه بسیار دشوار بوده است. به نظرم مهمترین راه دفاع از تولید ملی و ایجاد طبقه متوسط مولد در ایران فراهم کردن امکان زندگی سعادتمند برای گروههای بزرگتری از اقشار تحصیل کرده و متخصص ایرانی است که امروزه هزاران نفر از آنها با تلاش فراوان چرخهای اقتصادی و تولیدی مملکت را در سختترین شرایط می گردانند. از این راه می توان به گسترش جامعه مدنی برای دفاع از منافع این طبقه امیدوار بود.
تولید ملی بر اساس اراده ، آرادانه و با میل واحدهای مستقل سرمایه داری متوسط ملی (یا خرده بوژوا ها) بر پایه منفعتی که نصیب این طبقه تولید کننده سرمایه دار می شود شکل می گیرد. دستورات اخلاقی و اجبار در هدایت اقتصاد و افزایش ثروت معمولا بی اثر یا کم اثر است. هدایت سرمایه گذاری به بخش تولید مهمترین کمک را به تولید ملی می کند.
از مهمتریم موانع شکل گیری سرمایه داری ملی در ایران مسائل فرهنگی و روحیات کاری ایرانیان است. معمولا سرمایه داری بر اساس تجارت در تاریخ ایران تعریف شده و پایدار، و سرمایه داری بر اساس تولید همیشه شکننده و ناپایدار بوده است (در این مورد برای مشاهده مثالهای بارزی از هدایت سرمایه در ایران رجوع کنید به تاریخ اقتصاد سیاسی ایران نوشته محمد علی همایون کاتوزیان). به این ترتیب که فرهنگ تجارت معمولا در ایران قوی تر بوده است. شاید موقعیت استراتژیک کشور ما و قرار گیری در راه ابریشم و بر سر راه آسیا به اورپا به این مساله کمک فراوان نموده باشد
مانع مهمتر که در تاریخ اخیر ایران باعث توسعه نسبی مملکت نیز شده است کشف نفت و ایجاد اقتصاد نفتی و گسترش دولت بر اساس این اقتصاد است. از این دیدگاه منابع تولید ملی همواره در دستان دولت است و امکان شکل گیری اقتصاد ملی بر اساس سرمایه داری طبقه متوسط موجود نبوده یا بشیار دشوار بوده است. بنابراین رشد نهاد های مدنی که مدافع سرمایه داری و منافع طبقه سرمایه دار مولد باید باشد امکان پذیر نشده است.
شاید یک مانع دیگر در راه شکل گیری تولید ملی را بتوان به رشد ارتباطات و امکان کسب اطلاعات و سرمایه به طرق سریعتر (و یا حتی مهاجرت) مربوط نمود. به این ترتیب که پایداری سرمایه (انسانی و مالی) در شرایط دشوار در داخل بر اساس مقایسه دائمی با خارج و امکان خروج این سرمایه بسیار دشوار بوده است. به نظرم مهمترین راه دفاع از تولید ملی و ایجاد طبقه متوسط مولد در ایران فراهم کردن امکان زندگی سعادتمند برای گروههای بزرگتری از اقشار تحصیل کرده و متخصص ایرانی است که امروزه هزاران نفر از آنها با تلاش فراوان چرخهای اقتصادی و تولیدی مملکت را در سختترین شرایط می گردانند. از این راه می توان به گسترش جامعه مدنی برای دفاع از منافع این طبقه امیدوار بود.
1 Comments:
با سلام
دکتر زارع عزیز پرداختن به مباحث اجتماعی در ایران وقتی قابل توجه و نقد بیشتر است که ابتدا پیش فرض هایی که به غلط در ذهن ما خانه کرده زدوده شوند .
من فکر می کنم ایرانی جماعت با همه خوبیها و تاریخ درخشان و... در خیلی موارد ضعفهای بنیادی دارد مثلا در ایران کلاً کار کردن و کسب درآمد حاصل از تلاش در عمل جندان ارزش نیست و غالباً همه دنبال این هستیم که با کار نکردن ولی زرنگ بودن پیشرفت کنیم ، در مورد کسب کار آزاد هم در چرخه تولید، موفق ترین افراد کارچاق کنها (دلالها) هستند بنابراین در تولید ، شغلهای کاذب بیشترین رل را دارند و.... بااین وصف بهتر است واقعیتهای جامعه را بپذیریم و بدون تعصب به معضلات بنیادی فرهنگی و اجتماعی توجه نماییم و فراموش نکنیم که نسلهای فردای این مرز و بوم در محیطی رشد می یابند که امروز ما در شکل دهی آن نقش داریم.
Post a Comment
<< Home