هر چند سال یکبار ؟
گرفتاری ما معلمان دانشگاه که کار اصلیمان پژوهش است آن است که کسی (دانشجوی خوبی) را پیدا کنیم که علاقه داشته باشد تا روی پروژه پژوهشی ما کارکند. البته هستند که کار کنند ولی همانطور که بارها نوشته ام، کاری که ما راضی شویم انجام نمی شود!. حال هرچند سال یکبار هم اگر کسی پیدا شود که کار قوی پژوهشی کند - به عنوان دانشجوی دکتری- همه ایده ها ما را که نمی تواند جلو ببرد. (خلاصه با یک گل بهار نمی شود). به هر حال دو روز پیش یکی از دانشجویان پیشنهاد جالبی داد که اگر دانشجوی دکتری خوبی پیدا نکردیم، چندین نفر دانشجوی فوق لیسانس را-که روی کیفیت کار آنها نیز برایمان مهم نباشد- جایگزین کنیم!!!. به او گفتم اتفاقا این راه حلی است که اگر به بسیاری از بخشهای دیگر بخورد، به کار ما که می خواهیم پژوهش بنیادی کنیم نمی خورد. البته اگر می گویم این راه حل را در بخشهای دیگر به کار میبرند، بی راه نگفته ام. مثلا یک مهندس مجرب - با کاری کلیدی- از کار درشرکتی ناراضی است ، می گویند که"کاری نداره، او را برمیداریم و پنج نفر تازه کار به جایش استخدام می کنیم" !!! اینطور نیست؟ این روش جواب هم داده؟ برای هر منظوری این روش مفید باشد، به درد کیفیت کار و کسب نتیجه خوب نمی خورد
12 Comments:
اول-در ایران خنده دارترین چیز همین عنوان دانشجوی دکتری هست، خیلی ها این رو قبول دارن که خواندن دوره دکتری در ایران صرفا گرفتن لقب دکتر هستش
دوم- دانشجوهای دکتری در ایران از نظر علمی خیلی فرقی با فوقها ندارند
سوم-فکر میکنم که در بعضی موارد هم بعضی هادر پروژه ها بخاطر باکلاس شدن از دانشجو دکتری در مقابل فوق استفاده می کنند
بالاخره یک نفر یک کامنت درست حسابی داد به جای تکرار مکررات
بیایید با "واقعیت" زندگی کنیم
متاسفم که بعضی ها که خبر از خیلی چیزها ندارند، ویا خبر دارند ولی عمدا خودرا به نادانی می زنند،اظهار نظر غیر مستند می کنند. نمیدانند که با همین سیتم فعلی آموزش عالی در ایران و در اثر افزایش دوره های دکتری، چقدر تحقیقات- با تمام مشکلاتش- گسترش یافته است. میزان انتشار مقالات در ژورنالهای معتبر بین المللی-آی.اس.آی.- در ده سال اخیر چند برابر شده و میزان تحقیقات کاربردی و به در بخور برای مملکت ما به میزان زیادی در ایران شروع شده است. انجمن های علمی به سرعت در حال افزایش و گسترش هستند وهر چه که میگذرد ارتباط بین المللی خوبی در بسیاری ازعرصه ها برقرار شده است. حیف که بعضی از سر عشق بهزندگی راحت تر در غرب و یا عدم امکان زندگی و تحصیل در داخل ملکت و یا تشخیص شخصی خود برای زندگی و ادامه تحصیل در خارج -که حقشان هم هست- می خواهند تمام زحمات و کارهای با ارزش در مورد توسعه علمی ایران و گسترش دوره های دکتری را نادیده بگیرند. عافیت اندیشی ممکن است خوب باشد، ولی تحقیر و توهین دیگران بدون نام و با نام اصلا صحیح نیست. حرف کلی و مفت هم البته بسیاری دارندکه طبق یک عادت بد بدون هیچ مستندی می زنند. اگر در خارج از مملکت تحصیل خوبی می کنید، بهترین آرزو ها رابرایتان دارم ولی حق ندارید که تلاشهای سایر هموطنانتان را در داخل برای توسعه علمی تحقیرکنیدو با کلمات بی ربط توهین کنید. از اینکه با این لحن نوشتم از کلیه خوانندگان وبلاگ پوزش میطلبم ولی فکرکنم باید بعضی مسائل را گفت تا بعضی فکر نکنند که اگر ما حرف نمی زنیم، حرفی برای زدن نداریم.
mehdi jan inghadr narahat nasho. man khodam ta dorane lisans iran boodam. tafavote faheshe systeme amoozeshi iran ba inja gheire ghabele enkare. paper tooye journal publish kardan dalile in nist ke ye keshvare raveshe tahghighe monsebi dare. bachehaye ma khob baladan masale hal konan. paye amal ke miad be ghole dostemon farghi beyne lisans, foghe lisans va doctora nist. tahghi doroste ke azash beshe to zendegiye roozmare estefade kard na inke ye moght kaghaz siad kard. injoori khob mishe paper publish kard ama faydash chiye? hadaf az tahghigh tolide paper hast?
این نظر شخصی من است- اول آنکه البته که مقالات آی-اس-آی معیار بسیار مناسبی برای ارزیابی پیشرفت علمی در هر کشوری هست. این برای تمام کشورهای توسعه یافته معیاری پذیرفته شده است.دوم من خودم کسانی را در ایران می شناسم که در ایران دکترا گرفته اند و همانند همکیشان خود که در خارج از کشور تحصیل کرده اند بار علمی مورد قبول ودر برخی موارد بیشتری دارند. سوم اینکه بنظر من پیشرفت هم باید کمی باشد هم کیفی تا رقابت بوجود آید و به شخصه ارزش زیادی برای توسعه کمی ودر این مورد خاص تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارم و در صورت لزوم بخوبی می توانم از این نظر دفاع کنم. در آخر هم به فرض غیر ممکن – از نظر من- همه اینها هم که درست نباشد
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
که گر مراد نیابم به قدر وصع بکوشم
از تمام کسانیکه خالصانه در راه اعتلای ایرانزمین می کوشند سپاسگزارم چه داخل ایران باشند چه خارج.
سلام،
جناب آقای دکتر زارع استاد عزیز و ارجمند
خسته نباشید:
من نمیدانم چگونه برخی افراد به خود اجازه می دهند همین طوری دیگران را زیر سئوال ببرند ، قطعا" این گونه افراد نباید حتی تحصیلات پایه ای آکادمیک را داشته باشد و گرنه حد اقل ادبیات تجزیه و تحلیل آموزشی را باید می داشت.
من هم در ایران تحصیل کردم و هم در خارج از کشور و از طرفی همکلاسان زیادی هم از اغلب کشورهاداشته ام و به جرات می گویم آنچه در دوران لیسانس و فوق لیسانس نزد اساتید ایرانی ام در داخل کشور فرا گرفتم،هم دوره ای های من در خارج از کشور در مقطع دکتری آن موضوعات را فرا می گیرند،
ما باید به اساتید ایرانی خود افتخار کنیم .
البته دانشگاههای زیادی هم در خارج از کشور وجود دارند که مدرک می فروشند!!!! و در آن صورت برخی دانشجویان که صرفا" برای اخذ مدرک به خارج می روند ازشرایط راحتی برخوردار خواهند بود!!!!و طبیعتا" با آزادی های کاذبی که دارند نباید هم از وضعیت داخل راضی باشند!!!! ولی من تاکنون ندیدم که در ایران مدرک فروخته شود جز آنکه بر اساس توان علمی افراد امتیاز ات علمی داده می شود .
سیلابسهای درسی ما در ایران بسیار عالی است. من خودم افتخار داشته ام پایان نامه دوره فوق لیسانس را با شما بگذرانم و همه مطالبی که نزد شما فرا گرفته ام در مقطع دکتری برایم بسیار مفید بود و حتی در برخی زمینه ها برای دانشجویان هم دوره ام از کشورهای دیگر تازگی داشت. و حتی از طرف گروه به من پیشنهاد شد که کلاس دانشجویان فوق لیسانس را اداره کنم .
طبیعی است که کشورهای مختلف امکانات و سیستمهای آموزشی متفاوتی دارند ولی به نظر من بی انصافی است که سطح معلومات فارغ التحصیلان داخل را زیر سئوال ببرند ، البته من نمیدانم که این آقا یا خانم محترمی که به این راحتی همه چیز را زیر سئوال می برند در کجا تحصیل می کنند ولی قطعا" جایی روی همین کره خاکی است و به ایشان توصیه میکنم قدری افتادگی بیاموزندو با تامل بیشتر بنویسند و بیندیشند که آواز دهل شنیدن از دور خوش است و همچنین به ایشان توصیه میکنم از همه فارغ اتحصیلان داخل ایران و همچنین اساتید خوبمان در ایران عذر خواهی کنند.
با احترام و ادب
شاگرد شما آریامنش
دوست عزیز آقای آریامنش
متاسفانه وقتی آدمهای کم جنبه به جایی می رسند خیلی زود فراموش می کنند که که بوده اند و کی هستند. من هم با شما موافق هستم و به خیال اینکه در خارج چه خبر است به خارج آمدم تا تحصیلاتم را در مقطع PhD ادامه دهم ، میدانی عیب کار کجاست ، قضیه همان است که شاعر گرانقدر گفت سالها دل طلب جام جم ما میکرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد...... افسوس که سد کنکور در کشور ما اجازه نمی دهد تا افراد بنا به سلایقشان ادامه تحصیل دهند و گرنه در خارج خبری نیست. سالهاست به استرالیا آمده ام تنها چیزی که می توانم بگویم با ایران تفاوت دارد تدریس دروس به زبان انگلیسی است و این تنها امتیازی است که جبرا" باید فرا گرفت وگرنه آنچه را که من در دانشگاه اهواز در مقطع لیسانس خواندم اصلا" قابل مقایسه با آنچه در اینجا می بینم نیست. دانشجویان ایرانی واقعا" با سواد هستند. و استادهای ایرانی حد اقل در رشته من ( تکتونیک) خیلی با سواد تر از اینجا بودند هستند .
اینجا به افراد کیلویی درجه پرفسوری اعطا می شود . حالا چرا هنوز در ایران در دانشگاههای بسار قدیمی دانشجوی دکتری نمی پذیرند ، نمی دانم دلیلش چیست . ای کاش در این خصوص چاره اساسی بیندیشند تا این همه پول به بهانه تحصیل به خارج از کشور سرازیر نشود . خیلی هم نگران حرفهای مفت افرادی که از روی بخار معده حرف می زنند ، نباش ، اینها اگر این حرفها را نزنند چیزی ندارند که بگویند .
زنده باد ایران و درود بر اساتید ایرانی.
کیوان دانشجوی دکتری تکتونیک - استرالیا
آقای مجید
امیدوارم در دیار کفار به شما خوش بگذرد ، البته فکر نکنم واسه شما سرزمین کفار باشد.
امثال شما اگه عرضه می داشتند می موندند و به کشورشان خدمت می کردند
همیشه فرصت طلبهایی مثل جنابعالی کشور ما را به هوای خود فروختند
تو و امثال تو رفتید ، مرد اونهایی هستند که ماندند و دارند کار می کنند.
همین اساتید هستند که نظام آموزشی کشور را حفظ کردند
مطمئن باش نوشته های امثال جنابعالی خریدار نداره
و با این حرفها ماهیت خودت و امثال خودن را بیشتر به دانشجویان ایرانی ثابت کردی
حرف علمی داری بزن
با کلی گویی کار درست نمیشه
ما مخلص همه اساتید ایرانی که از جان و دل به کشور خدمت می کنند هستیم
اصلا" هم حرفت حسابی نبود....
شرم دارم بگم شما دانشجوی دکتری هستی
علی- تهران
سلام به دوست با عرضه که مشغول خدمت است (یاد خدمت سربازی افتادم عجب خدمتی کردیم!) و مانند مرد دارد خدمت می کند (بابا عجب مردی!) دوست عزیز ما هم خدمت کردبم و دوباره بر می گردبم خدمت می کنیم. حیف که بدون چشیدن طعم "زیره کرمان" درباره آن داری قضاوت می کنی . متاسفانه برای چشیدن این طعم آدم ها را انتخاب می کنند و هر کسی را راه نمی دهند. بنابر این به تو حق می دهم که عصبانی باشی.
خسته نباشی از خدمت- یا حق
حالا که بحث به خون و خون ریزی کشیده شده من هم یک نکته دیگر اضافه کنم. همانقدر که تلاش پژوهشگران دانشجویان و اساتید در داخل ایران قابل ارج نهادن است تحصیل در خارج کشور هم نکات مثبت بسیار دارد که صرف نظراز کیفیت علمی و آموزشی من به یکی از آنها اشاره می کنم. وقتی یک دانشجو با اشتیاق برای تحصیل به یک کشور دیگر می رود – چه از ایران و چه از هر جای دیگر- یکی از تفاوتهایش با دانشجویان بومی عدم درگیری با مشکلات روزمره زندگی و مسایل ریز و درشت فرهنگی خانوادگی و اچتماعی وکاری... است که هر کس وقتی در کشور خود در حال تحصیل است ممکن است با آن روبرو شود – که بگمان من همه ما این را قبول داریم که اینگونه مسایل در ایران زیاد است- بنابر این فارغ از تفاوت کیفیت علمی آموزشی کسانی که با انگیزه قوی برای تحصیل به خارج از کشور می روند از این امتیاز مثبت برخوردار هستند که با فراغ بال و تمرکز بیشتر به کار علمی خود بپردازند.
نابرده رنج، گنج میسر نمی شود. به خاطر دارم که یکی از اساتید تعریف می کرد که یکی از افرادی که برای دکتری به یک کشور اروپایی اعزام شده بود بعد از مدتی با عجز و ناله از ایشان درخواست کمک علمی کرده بود. بعد از این که درسش را تمام کرده بود به نزد استاد گرانقدر ما آمده و گفت همه به من می گویند دکتر تو مرا به اسم صدا کن، چون من پایان نامه فوق لیسانس را ترجمه کردم برای دکتری و مدرک گرفتم.
نمونه انسانهایی که فقط مدرک گرفته اند چه در داخل و چه در خارج ولی نمی توانند یک کار تحقیقاتی کوچک را انجام دهند کم نیست. در مقابل انسانهای دانشمند نیز فراوانند. در تحصیل علم اصل مطلب گوهر وجودی انسان و پشتکار و تلاش هدفمند است. تنها تقاوت در دانشگاههای دنیا اینست که ظاهرا در دانشگاهای آمریکا کمتر می شود بدون داشتن دانش لازم مدرک گرفت ولی تحصیل کرده های اروپا لزوما باسواد نیستند.
مهمترین مسئله اینست که دانشجوی ایرانی که در ایران طعم تلخ مشکلات و کمبود امکانات را چشیده چنانچه عزم استوار داشته باشد در محیط دانشگاه های خارج که امکانات بهتری دارند سریعا رشد کرده و شاخص می شود. وگرنه نابرده رنج گنج میسر نمی شود. همه دوستان این را تصدیق می کنند که انسانهایی که چه در داخل و یا خارچ تحصیل کرده اند و اهل فضل و دانش هستند، زحمات زیادی در این باب متحمل شده اند. تنها تفاوت اینست که در داخل زحمات بیشتری می بایست تحمل شود و همچنین برای برخی مطالعات آزمایشگاهی و یا ارسال نمونه و یا فرصت مطالعاتی چندماهه هزینه های مادی نیز افزوده می شود. برای کلیه دانشجویان داخل و خارج کشور آرزوی موفقیت در کلیه جنبه ها به ویژه کسب دانش دارم.
سلام،
دوستان عزیز ،
شکی نسیت که برخی از دانشگاههای خارج از کشور ممکن است از اعتبار خوبی برخوردار باشند ولی این بدان معنی نیست که دانشجویانی که در داخل ایران درس می خوانند بیسواد و به قول اولین کامنت مسخره باشند ، اصلا بحث از همین جا شروع شد ، این به آن معنی نیست که زحمات اساتید و دانشجویان داخل زیر سئوال ببرند، این یک واقعیت است که کسانی که در ایران از سد کنکور می گذرند با سوادتر از بسیاری از کسانی هستند که بدون کنکور وارد دانشگاههای خارج می شوند. من به دوستان خوبمان پیشنهاد می کنم که حداقل به مجلات علمی و معتبر دنی سری بزنند و ببینند که چقدر در طی سالهای اخیر ما رشد داشته ایم ، طبیعی است که هنوز راه درازی در پیش داریم ولی اگر همت اساتید وطن پرست ما نبود پیمودن چنین راهی امکان پذیر نبود و اتفاقاگ سختیهای خارج از کسور اغلب سختی درس نیست سختی مسائل جانبی است که گاه" هیچ ارتباطی با درس ندارد جز اینکه وقت آدم را تلف می کند ، مسائلی از قبیل تمدید ویزا، رفت و آمد گیر های بیهوده پلیس برای اخذ رشوه ، گیرهای بیهوده دانشگاه به منظور اخاذی و امثالهم.
یادم نمی رود که هر وقت رادیو بی بی سی یک خبر از وضعیت ایران پخش میکرد هر وقت روز یا شب که بود حتی صاحب خانه من سریع می امد و در میزد که میخوام پاسپورتت رو چک کنم !!!! اینها رنجی است که وقت وقت گیر و اعصاب خرد کن است. . هر وقت از استاد پیش پا افتاده ترین سئوال را میکنی استاد میگه برو از اینترنت سرچ کن ، یک روز به یکی از اساتید گفتم شما قبلا" که اینترنت نبود چه کار می کردید ... اینجوری که شد استاد راهنمای ما ، اینترنت آخرش هم گفت که آخه ایرانیهای دیگه که آمدند اینجا واسه استاداشون ماشین خریدند و کلی خرج کردند ، و با کمال پر روئی به من گفت تو واسه من چه کار کردی ؟ و تازه فهمیدم دردش چیه؟ آقا ، کجا در ایران از این مسائل داریم.
امیدوارم به دوستان عزیز و همکاران آینده بر نخورد ولی واقعا" در خارج خبری نیست ، ما فقط شنیدیم که خارج ، ولی وقتی آدم میاد خارج می بینه که هزار رحمت به ایران خودمون...افسوس که بعضی از کج سلیقه ای ها متاسفانه برخی از دوستان را رنجانده است و خوب گلایه هایی دارند . و لی واقعیت خارج در یک کلمه خلاصه نمی شود باید کتابها نوشت ، من خودم به عنوان کسی که در خارج در حال تحصیل هستم به همه دوستان که قصد آمدن به خارج را دارند توصیه می کنم که گول اسم خارج را نخورید. البته حساب دانشجویان بورس فرق دارد اونها ماشاءالله وضع بهتری دارند چون هم پولش را دارند هم خیلی راحت می توانند از پس خواسته های اساتید بر آیند. در خارج هم تعداد بسیار کمی از دانشگاهها هستند که علاقمند هستند ما ایرانی ها واقعا" چیزی یاد بگیریم . من به همه دوستان احترام می گذارم ولی بگذارید واقعیت ها گفته بشود ، اگر امکان دارد در داخل درس بخوانید بهتر از آمدن به خارج از کشور است . دست اساتید ایرانی که در کشور مانده اند و به کشورشان احترام می گذارند را می بوسم .
من توفیق نداشتم آقای دکتر زارع را ببینم ولی از طریق اینترنت با نام ایشان و سایت ایشان آشنا شدم ولی استادی با این همه مقاله و فعالیت علمی حد اقل در دانشکده خودم ندیدم و به ایشان افتخار می کنم .
موفق باشید .
ناصر
Post a Comment
<< Home