وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Tuesday, August 17, 2010

چالش های علم مدرن و ایران امروز

باور به محصولات مطالعات علمی و عمل به نتایجی که از روشهای علمی بدست می آید از چالش ها مهم در جوامعی مثل جامعه ماست. این مساله از بحث های مهم "ترویج و همگانی کردن علم" و از موضوعات مربوط به مطالعات "علم، فناوری، جامعه و محیط زیست" است. چالش های امروزی که بشر با آن مواجه است، نشان از آن دارد که در بسیاری از موارد به تشخص علم و عالم باور داریم، به دانشگران افتخار می کنیم، تمام منابع خانوادگی را صرف آن تا فرزندان در راه علم پرورش یابند ولی گاهی الزامات، کاربرد ها و محصولات آن باور نداریم. بحثی که دارم مربوط به آن است که چرا به علم و عالم افتخار می کنیم، ولی نتایج کارش را به کار نمی بندیم.

در زیر اجمالا نکات مثبت و منفی که در سالهای اخیر در راه ترویج و همگانی کردن علم و رشد نگرش علم محور در ایران رخ داده است، می آورم. ابتدا نکته های مثبت:

1- کمتر خانواده ایرانی را می توان یافت که امروزه یک دانشجو در آن نباشد یا در سالهای قبل دانشجویی از آن خانواده مشغول به تحصیل دانشگاهی نشده باشد. امروزه با توجه به اشتیاق خانواده های ایرانی به فرستادن فرزندانشان به دانشگاه تحولات مهمی در جامعه رخ داده است. کشوری که با جمعیت حدود 35 میلیونی در سال 57، حدود 170 هزار نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در کلیه مقاطع داشت، در سال 87 با حدودا دو برابر شدن جمعیت کشور، تعداد دانشجویان شاغل به تحصیلش به بیش از 3 میلیون و 600 هزار نفر رسیده است. این موضوع به خوبی نشانگر همگانی شدن آموزش عالی در ایران پس از انقلاب (به ویژه نزد دختران) است. البته همواره می توان بحث های مهمی در مورد کیفیت این آموزش عالی مطرح کرد و اینکه آیا تمامی این بیش از 3 و نیم میلیون دانشجو در کیفیتی قابل قبول و استاندار تحصیل می کنند؟ طبیعی است که با نگاهی سرسری به گزارشها و مشاهده ای مختصر می توان فهمید که از نظر کیفی از این تعداد دانشجو، بسیاری در کیفیت مناسب در حال تحصیل نیستند. ولی مساله مهم ان است که تحول مهمی شکل گرفته و تعداد و درصد بسیار بیشتری از جمعیت ایران از تحصیلات دانشگاهی برخوردار شده اند . این رشد تا حد زیادی مدیون گسترش دانشگاههای آزاد و پیام نوراست.

2- بر اساس رشد دسترسی به رسانه ها – به ویژه رادیو و تلویزیون - در ایران کمک فراوانی به رشد آگاهی در مردم ایران – به ویژه در 40 سال اخیر و علی الخصوص در بیست سال اخیر شده است. این دسترسی چنان است که اکنون تقریبا در اکثر روستاهای ایران نیز امکان دسترسی به ویژه به تلویزیون وجود دارد. این دسترسی، بر نگرش مردم ساکن در دور افتاده ترین نقاط ایران اثر گذاشته است. بدون شک اطلاعات مدرن بیشتری و با گستره نفوذ بالاتر به ویژه در سالهای پس از انقلاب اسلامی 1357 در اختیار همه مردم ایران قرار گرفته است.

3- رشد فناوری اطلاعات و دسترسی به اینترنت که امروزه بر اساس گزارش وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در تاریخ 22-5-89، با ضریب نفوذ 33% هم اکنون در دسترس مردم ایران است، کمک خوبی به دسترسی به اطلاعات علمی – حتی در شهر های کوچک و روستاها - کرده است. امروزه پس از هر خبری و به هر منظوری می توان به رجوع همه مردم، حتی بعضی مردم در روستاها، به اینترنت توجه نمود. ایجاد وب لاگهای متعدد به نام شهرهای کوچک و روستاهای کشور که در آن اکثرا جوانهای ساکن در آنها تلاش دارند تا هم به معرفی قابلیت های محل زندگی خود بپردازند و هم از وقایع آن از طریق این ابزار مدرن خبر رسانی کنند، از نشانه های مثبت است. ابزار مدرن، و آموزش های جدید موجب شده تا کاربران اینترنت با دسترسی به اطلاعات علمی، دید درستر و واقع بینانه تری نسبت به محیط زندگی خود بیابند. داستان سرایی های خیال پردازانه در مقابل این اطلاعات درست و دقیق، رنگ باخته و خواهد باخت.

4- در کشور های در حال توسعه رشد و توسعه بر مبنای علم و فناوری به ویژه در سالهای دهه پنجاه میلادی به بعد با اهممیت ویژه مورد توجه بوده است. رشد موسسات دانشگاهی و علمی در کشور های ایران، هند و کره در پنج دهه گذشته و به ویژه اهمیت به توسعه فناوری در کشور های ایران – با ایجاد سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران در سال 1359- ، و سازمان های توسعه فناوری نوین در اندونزی
–BPPT
در سال 1978- و شورای پژوهشهای علم و فناوری ترکیه
TUBITAK
در اوائل دهه 1980 میلادی، نشان از توجه کشور های در حال توسعه به توسعه علمی و فناوری های مدرن در دهه های اخیر دارد. این موضوع به زمینه سازی و توسعه زیر ساخت توسعه علمی و رفتن به دنبال نوآوری و تلاش به توسعه فناوری های مدرن در این کشور ها کمک فراوان نموده است.

5- رشد علمی به کاهش خرافات در ایران کمک فراوان کرده است. میزان به نسبه کمتر اعتماد و باور مردم به فال گیری و رمالی در سالهای اخیر نشانگر توسعه علم باوری در جامعه ایران است. البته خرافات علمی جنبه های گسترده ای دارد که در یک جامعه ایران از توجه به شبه علم در شکل داستان سرایی خیال انگیز برای موضوعاتی که هیچ مستندی برای ان در دسترس نیست تا توجه فال بینی و طالع بینی در روزنامه ها و مجلات بر اساس روزها و ماههای مختلف سال را شامل می شود. ولی خوشبختانه رشد جامعه ایران از نظر علمی این توجه را به طور نسبی کمتر کرده است.

جنبه های منفی و چالش بر انگیز که همچنان به عنوان سد برای باور علمی نظر مردم و مانع ترویج علم هستند عبارتند از:

1- کیفیت آموزش عالی که رشد بی سابقه ای به ویژه در سالهای پس از انقلاب داشته است، درایران قابل بررسی و نقد جدی است. اگرچه همگانی شدن آموزش عالی، دسترسی همگانی به آموزش را به ویژه از طریق دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور فراهم کرده است، ولی بسیاری از کاستی ها از جمله عدم دسترسی دانشجو به استاد متناسب با رشد حاصله، عدم توجه به کیفیت و کمیت ارائه دروس، عدم دسترسی به آزمایشگاه و کار میدانی لازم برای تجربه اندوزی و کشف مجدد از سوی دانش آموزان و دانش جویان و عدم دسترسی به منابع درسی و علمی لازم برای مطالعه، همگی از مواردی هستند که به ایجاد گروهی از فارغ التحصیلان کمک می کند که نه تنها از نظر کیفی و یافتن اشتغال دچار مشکلند، بلکه از نظر باور علمی نیز نواقص زیادی دارند و چه بسا آموزشی ناقص موجب رشد دیدگاه های شبه علمی نزدآنها شود. در واقع بسیاری از دانش آموختگان به این ترتیب خواهیم داشت که به جای دانش اموختگی در حد و میزان و استاندارد مناسب، دچار توهم دانش آموختگی هستند و خواهند بود. این موضوع از آسیب هایی است که در جهت مقابله با باور علمی در جامعه به عنوان چالش در جامعه امروز ما قابل طرح است. البته مشکل فقط مربوط به دو دانشگاه یاد شده نیست بلکه نام بردن از دانشگاههای یاد شده صرفا به دلیل پوشش بسیار وسیعی است که این دو دانشگاه امروزه در ایران دارند، به نحوی که این دانشگاهها در حدود 70% از دانشجویان امروز مشغول به تحصیل در ایران را در حال حاضر تحت پوشش خود دارند .
2- بعضی مواقع پزشکانی – حتی متخصص – را دیده ایم که خود سیگار می کشند! معلمانی که خود مبانی که آموزش می دهند را رعایت نمی کنند، مهندسانی –یا فارغ اتحصیلان مهندسی- که علارغم آموختن اصول حرفه ای و ایمنی، خود مبانی ایمنی را نه در حین کار و نه در پروژه خود رعایت نمی کنند. اینها همه نشان می دهد که باور به علم به صورت یک اصل حداقل برای بخشی از افرادی حرفه ای ما نیز در نیامده است.
3- گسترش سرگرمی – به وِیژه از طریق تلویزیون – توجه حتی دانش اموزان و دانشجویان را از مطالعه و تفکر به سمت سرگرمی های زود گذر معطوف کرده است. در شبکه های مختلف تلویزیونی سریالهای متعددی پخش می شود که دانش آموزان و دانشجویان ما نام بازیگران آنها را از نام مولفان آخرین کتابهای منتشره و آخرین مقالات چاپ شده در مجلات معتبر بسیار بهتر می دانند! دسترسی به عنوان سرگرمی ها امروزه با رشد کامپیوتر و سرگرمی های کامپیوتری، توجه به بازی را از پائین ترین سنین نهادینه کرده است. این توجه بیشتر به سرگرمی حتی در هنگام استفاده از اینترنت نیز نزد بعضی از کاربران دیده می شود.


حال می رسیم به اینکه دلیل این چالش های تناقض آمیز که مانع باور علمی می شود چیست؟ البته در این مقال کوتاه بررسی این موضوع نمی گنجد. ولی به باور نگارنده عدم توجه به فرایند علمی و روند تولید علم و توجه صرف به محصول حاصل از علم – آن هم به شکل انواع خاصی از فناوری که باتوجه به تولید کننده نفت بودن کشور ما به راحتی قابل خرید و وارد کردن است - ، توجه نکردن به استاندارد ها در آموزش علم، اجازه به رشد خرافات از طریق گسترش روشهای فال بینی و تبلیغ روشهای طالع بینی در روزنامه ها و اینترنت، و عدم توجه یا کم توجهی به "آموزش همگانی علم "و "علم برای همه مردم" به ویژه در رسانه های رادیو و تلویزیون و کم توجهی به علم محوری در آموزشهای مربوط به فرهنگ عمومی جامعه و .. همه از عوامل این آسیب ها است.

علم مدرن با اهمیتی که برای مشاهده و اندازه گیری قائل است، دید جدید و نگرش نوینی برای مردم نسلهای جدید ایجاد کرده که لازم است تا در رشد تفکر علمی و توسعه علم به این نوع نگرش نوین در کشور ما توجه خاص شود و متناسبا در برنامه آموزشی محصلان و دانشجویان به آن توجه شود.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home