وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Friday, June 21, 2013

صعود ملتی را دیدم / یادداشت در روزنامه شرق- 30-3-92

هفته چهارم خرداد 92، با پیروزی های پی در پی برای ملت ایران همراه بود: ابتدای هفته با حضور بیش از 72% پای صندوق های رای گیری انتخابات ریاست جمهوری و سپس رای هوشمندانه و آگاهانه به منتخب اکثریت مردم (جناب دکتر حسن روحانی).من همه مردم و رای دهندگان را پیروز این حرکت ملی می دانم و این انتخابات را سرآغاز حرکتی بزرگ اجتماعی در راه توسعه در کشورمان می بینم. پیام های تبریک از داخل و خارج به دکتر روحانی به عنوان منتخب ملت ادامه داشت تا به 28 خرداد روز حساس پایان دور انتخابی برای جام جهانی فوتبال 2014 برزیل در قاره آسیا رسیدیم. صعود تیم  ملی فوتبال ما به صورت قطعی فقط با برد کره جنوبی رقیب دیرینه- آن هم در خاک کره (در شهر اولسان) امکان پذیر بود! آیا می شود؟ از صبح همه در اضطراب و پیگیر خبرها از کره بودند.
در طی هفته ای که گذشته، جنگ روانی را ابتدا سرمربی کره آغاز می کند. چوی با رفتاری غیر اخلاقی آرزوی برد ایران را با علاقه خودش برای صعود ازبکستان همراه می کند و عبارت های بد دیگری در مورد ایران و ایرانی همراه میکند! من همیشه دید به نسبت مثبتی در مورد مردم جمهوری کره داشته ام. مردمی که بیشتر از همه مردم آسیا (به طور متوسط بیش از 8 ساعت در روز) کار میکنند و  کشور کوچک  خود را،  در منتها الیه شبه جزیره کره، و در منطقه ای حساس از نظر ژئوپلیتیکی، به یکی از مطرح ترین کشور ها در عرصه جهانی تبدیل کرده اند.  پشتکار، کارآفرینی، خلاقیت، و هنر شرق دور را به فناوری های پیشرفته و حرکت در لبه مرز تولید فناوری های متوسط تا بالا های تک- (از کامپیوتر و تلفن همراه گرفته تا اتومبیل و ...) آمیخته اند. در فوتبال هم در تقریبا سه دهه اخیر پای ثابت جام های جهانی فوتبال بوده اند و این بار نیز برای نهمین بار به جام جهانی راه یافتند. اعم از اینکه کشور دیگری که از آسیا در جامهای جهانی فوتبال همراهشان باشد، ایران باشد، یا عربستان سعودی، یا گاه عراق، یا امارات و در این دو دهه اخیر ژاپن (به صورت  انتخاب شده دائمی به همراه کره!). ولی رفتار چوی کانگ هی (Choi Kang-hee)   سرمربی فوتبال جمهوری کره، در یک هفته منتهی به بازی 28 خرداد (18 ژوئن 2013) در اولسان نشان داد که او علاوه بر مشکل در فوتبال، در اخلاق حرفه ای نیز دچار مشکل است. بعد از باخت در مقابل ایران با گل دقیقه 60 غلامرضا قوچان نژاد، روزنامه جونگ آنگ ایلبو (JoongAng Ilbo) کره در نسخه آنلاین خود یادداشتی نوشت با این عنوان که "فونبال هجومی قول داده شده از سوی چوی، رویایی بیش نبود!". ولی "چوی" قبل از این بازی بر پایه خبر رویترز (18 ژوئن )، آرزو کرده بود با برد در مقابل ایران باعث صعود ازبکستان به همراه کره شود، آن هم به ادعای این مربی  "به خاطر بد رفتاری با او و تیمش در بازی 16 اکتبر 2012 در مقابل ایران در بازی رفت، در استادیوم آزادی" . حتی اگر جملات دیگری که از او نقل قول شد (تنفر از ایران) به دلیل ترجمه بد در رسانه ها آمده باشد، و اساسا او این عبارتهای زشت اضافه را به کار نبرده باشد، به هر حال اینکه علاوه بر آرزوی صعود تیم خود، آرزوی سقوط تیم دیگری  (ایران)را بکند!، از اخلاق حرفه ای، و روح ورزش به دور است، و عملا نشان می دهد که این مربی هرگز استحقاق مطرح شدن به عنوان یک مربی بین المللی را ندارد. و البته با باختی که دیروز در مقابل تیم ایران در کشور خودش کسب کرد، نشان داده شد که در زمینه فنون فوتبال حرفه ای نیز همچنان بای پای درس استادانی همچون کالروس کی روش ( Carlos Queiroz ) بنشیند!.

به هر حال آنچه دیروز در لحظات بازی رخ داد را من ابتدا در جلسه ای که در ساختمان انجمن های علمی کشور در خیابان کریمخان داشتم از طریق به روز رسانی مداوم و مشاهده یادداشت های جدید دوستان روی صفحه فیس بوک خودم  بر روی تبلت خوددنبال می کردم!. و بعد از جلسه هم که در خیابان کریمخان آمدم، صدای گزارشگر رادیو ورزش را علاوه بر رادیو کوچک جیبی، از رادیو تاکسی ها، مغازه ها و روزنامه فروشی های خیابان کریمخان زند می شنیدم!. هنوز به مترو میدان هفت تیر نرسیده بودم که یکی از دوستان زنگ زد و در یک گوش با او در مورد پروژه های مشترک  خودمان گفتگو می کردم، و در گوشی دیگر می شنیدم که قطر گل اول را به ازبکستان زد! و من در حالی که دارم به نکات فنی برای جلسه دو هفته بعد پاسخ می دهم، همزمان دارم فکر می کنم، که اگر نتیجه بازی ما با کره همین مساوی بدون گل که تا حالا هست بماند و قطر هم 1-0 ازبکستان را ببرد، چقدر خوب می شود!. از پله های مترو میدان هفت تیر که پائین می روم، دیگر صدای رادیو-mp3 که در گوش دارم و با موج اف=ام کار می کند، ابتدا با پارازیت می شنوم و سپس کاملا قطع می شود. حدود 40 دقیقه بعد از آن را در مسیر به سوی منزل در مترو هستم و از بازی خبر ندارم، ولی با به روز رسانی سایت های خبری از روی گوشی موبایل، متوجه می شود که تا حدود دقیقه 50 هر دو بازی (ایران-کره، و قطر-ازبکستان) نتیجه عوض نشده است. به مقصد می رسم.  از پله های مترو که بالا می آیم، می شنوم که ما 1-0 جلو هستیم!، ولی ازبکستان هم 1-1 با قطر  مساوی شده. به منزل که می رسم حدود 15 دقیقه پایانی بازی است. و بالاخره در حالی که ازبکستان در دقایق پایاتی تقریبا هر 5 دقیقه یک گل میزند!، تیم ما 4 دقیقه وقت اضافه را هم مقاومت می کند، و ما با برد به جام جهانی 2014 صعود میکنیم. با فرزندانم به میدان هفت حوض (نبوت) نارمک، می رویم. از حدود 7:15 بعد از ظهر به تدریج مردم (به ویژه جوانان) امواج انسانی را در سواره روی میدان شکل می دهند!  عملا حرکت ماشین ها در اطراف میدان به طور کامل متوقف می شود و اینجا بود که من صعود ملتی را دیدم. شادی، وحدت و همبستگی  مردم، سرمایه بزرگ اجتماعی است که ما در این مقطع زمانی خاص به ویژه به آن نیاز داریم. اکنون ما بر پایه این پیروزی ها باید با تلاش و نیرویی مضاعت به ساختن و پیشرفت کشورمان  بپردازیم. انشاالله.         

0 Comments:

Post a Comment

<< Home