وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Monday, April 15, 2013

کشورهای جنوب خلیج فارس مراقب باشند چون: گر حکم شود که مست گیرند /در شهر هر آنچه هست گیرند!


 هست گیرند! 

خبر آمد که کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس در پی زلزله ای  با بزرگای 6.3 در تاریخ  20 فروردین 92 در شهر شنبه در استان بوشهر، جلسه ای  در شهر ریاض برگزار کرده اند و در مورد فعالیت نیروگاه هسته ای بوشهر و نا امنی آن در اثر قرارگیری در پهنه ای لرزه خیز و خطر ناک ابراز نگرانی کرده و از آژانس بین المللی انرژی اتمی خواسته اند که در این مورد دقت کند و به ایران هشدار لازم را بدهد. در این میان رسانه دولت بریتانیا (بی بی سی) هم بر آتش و تندی قضیه افزود و با تهیه گزارشی از زبان کارشناسی ابراز کرد که این نیروگاه بر روی گسل بنا شده و با توجه به زمینلرزه ای که رخ داده نگرانی وجود دارد که اگر سناریو بدترین حالت رخ دهد – زمینلرزه ای بزرگ تر از آنچه رخ داده، بیاید – در آن صورت خطر انفجار و آلودگی منطقه خلیج فارس را تهدید می کند و کشور های حاشیه جنوبی این دریا متظرر میشوند. ضمنا بیان شد که چه بسا در ابتدا-در حین تعیین محل- و بعدا ، در مطالعات و طراحی،  این ملاحظات ایمنی نادیده گرفته شده و یا کمتر به آن پرداخته شده است (و به این ترتیب به موضوع نگرانی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس رنگ  و جلوه بیشتری داده شد). 
در این مورد ذکر چند مورد ضروری است:
1- اینکه نیروگاه هسته ای بوشهر یک نیروگاه شناخته شده بین المللی است، بر همگان روشن است. ملاحظات ایمنی در مورد آن مورد توجه آژانس بین المللی انرژی اتمی است و در مورد آن بررسی های مختلف ایمنی انجام شده و می شود و همچنان این کنترل و نظارت برپایه استانداردها و پروتکلهای بین المللی انجام می شود. رعایت استاندارد بین المللی برای ساخت نیروگاههای اتمی به میل یا نارضایتی یک کشور یا کشورهای همسایه آن وابسته نیست و کم و زیاد نمی شود. بنابراین ملاحظات ایمنی بین المللی وقتی وجود دارد، دادن بعد تبلیغاتی و خبر برای "الزام" چنین کاری (که در چنین اخباری به ظاهر، این مهم  نادیده گرفته شده) کاری حداقل  بیهوده و دست بالاتر شیطنت آمیز و مغرضانه است. 
2- در مورد مقایسه مورد نیروگاه هسته ای بوشهر و ایمنی لرزه ای با مورد انفجار در نیروگاه هسته ای فوکوشیمای ژاپن (در اثر زلزله و سونامی 11 مارس 2011در سواحل ژاپن)، قیاس مع الفارق صورت گرفته است و به نظر می رسد تشبیه بی وجهی انجام می شود. نیروگاه هسته ای فوکوشیما در کنار اقیانوس آرام و در مجاورت نوار فعالی از دید زمین شناختی قرارداشته و دارد که به آن زمین شناسان "حلقه آتش" می گویند. بیشترین زلزله ها و آتشفشانهای فعال جهان در این نوار دور اقیانوسی رخ می دهند و پتانسیل و توان لرزه زایی در سواحل ژاپن قابل مقایسه با توان لرزه زایی گسل ها در حاشیه خلیج فارس نیست.  زمینلرزه ای که برای آن ناحیه براورد شده و ایمنی نیروگاه هسته ای فوکوشیما بر آن مبنا طراحی شده بود،  زمینلرزه ای  با بزرگای حداکثر 8 و سونامی با حداکثر ارتفاع امواج حمله ور آب در حدود 9 متربود. البته در رخداد 11 مارس 2011 زلزله ای با بزرگای 9 رخ داد و ارتفاع امواج سونامی به بیش از 12 متر رسید وبه همین دلیل امواج آب و زباله های حمله ور به سوی ساحل، وارد خنک کننده های نیروگاه هسته ای فوکوشیما شدند و در پی آن انفجاردر هر چهار رآکتور و فاجعه هسته ای رخ داد. حال مقایسه شود با آنچه در ناحیه خلیج فارس در انتظار است که البته در اندازه های رخداد 11 مارس 2011 ، و شرایط نوار ساحلی اقیانوس آرام نیست. البته نکارنده بر این باور است که باید بررسی های دقیق و مجددی بر روی توان لرزه زایی و پتانسیل سونامی در کل سواحل خلیج فارس با روش های مدرن و ابزار های جدید در قابل پژوهشهای منطقه ای انجام شد.
3- اینکه در هنگام انتخاب محل نیورگاه هسته ای بوشهر  چه ملاحظات ایمنی (به غیر از در کنار آب دریا بودن و نزدیک بودن به منبع قرضه برای ساخت) در نظر گرفته شده، اکنون به خوبی مشخص نیست ولی مشخص است که پس از انتخاب محل، مطالعات گوناگون و مفصلی در این ساختگاه انجام شده است. اینکه ملاحظات فنی و ایمنی باید در مورد نیروگاه هسته ای بوشهر همواره رعایت شود قطعی است و نیازمند توصیه یا یادآوری کسی نیست. 
4- در مورد اثر زمینلرزه 20 فروردین 1392 در شنبه، در شهرستان دشتی در استان بوشهر، با بزرگای 6.3 باید یادآور شد که بر اساس  گزارش مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، در ایستگاه شتابنگاری ریز، شتاب حداکثر 70 گال (سانتی متر بر مجذور ثانیه) در فاصله ای حدود 70 کیلومتری کانون زمینلرزه، گزارش شده است. نیروگاه هسته ای بوشهر در حدود 80 کیلومتری کانون زمینلرزه قرار داشته و قطعا شتاب ثبت و احساس شده در آن از این میزان هم کمتر بوده است . این شتاب در حدود احساس شدن زمینلرزه توسط بیشتر ساکنان محل، و معمولا بدون خرابی و خسارت است. ضمنا زمینلرزه طراحی برای نیروگاه هسته ای بوشهر  (مانند تمام نیروگاههای هسته ای دیگر) با لحاظ کردن سناریوی  بزرگترین رخداد ممکن صورت گرفته است. البته ملاحظات فنی و علمی دقیق در این محل بایداز دید زمینلرزه رخداده در نظرگرفته شود،  و این کار بر پایه بازدید ها و بررسی ها فنی و تخصصی و پروتوکلها و استاندارد های موجود الزامی است.   
5-  اینکه ایمنی سواحل خلیج فارس باید درنظر گرفته شود، اتفاقا نکته ای که با دقت از سوی کشور ما باید در نظر گرفته شود و چه بسا در این مورد تاکنون کوتاهی نیز صورت گرفته باشد. لازم به یادآوری است که در حاشیه جنوبی خلیج فارس تاسیسات مدرن و جدیدی احداث شده است (در نزدیکی سواحل دبی، ابوظبی، دوحه، منامه، کویت، بندر احمدی و...) که شامل تاسیسات نفتی، جزایر مصنوعی و نیروگاههای مختلف است. در این زمینه یادآوری می شود که کشور امارات متحده عربی طی قراردای با کشور فرانسه برای احداث اولین نیروگاه هسته ای در امارات ، کار مطالعه و احداث این نیروگاه را به سرعت به پیش می برد. به  باور نگارنده، اتفاقا این کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس هستند که به دلیل احداث این همه تاسیسات مختلف در سواحل جنوبی این شاخاب مهم و بین المللی، منطقه ای بالقوه با ریسک بالای از نظر ایمنی ایجاد کرده اند که در صورت هر نوع حادثه برای این تاسیسات، همه کشورهای ساحلی از جمله کشور ما متضرر خواهند شد و اتفاقا اثرهای زیست محیطی این خطرات بالقوه برای ایران که بیشترین ساحل را در خلیج فارس را دارد بسیار بیش از بقیه خواهد بود. از نظر جمعیت نیز ساکنان ایرانی در شهر های ساحلی (بنادر) استان های هرمزگان، بوشهر و خوزستان، برپایه برآورد های سال 1390 مرکز آمار ایران به حدود 3 میلیون نفر می رسند (حدود 1.5 میلیون نفر در استان هرمزگان، حدود 700 هزار نفر در استان بوشهر و حدود 800 هزار نفر در استان خوزستان)، و این در حالی است که در حدود 12 میلیون نفر در نواحی ساحلی کشورهای کویت، قطر، بحرین و امارات متحده عربی برپایه برآورد های سال 2012 زندگی می کنند. بنابراین مردم ساکن در بنادر کل سواحل خلیج فارس در حدود 15 میلیون نفر هستند که یک پنجم آن در سواحل شمالی آن در ایران ساکنند، و البته در این میان در اثر هر نوع خطری که به نظر نگارنده ریسک آن در سواحل جنوبی آن بسیار بالاتر از سواحل شمالی آن است، کل این 15 میلیون جمعیت در معرض آسیب های احتمالی خواهند بود.
6- به باور نگارنده، نگاه واقع بینانه و بر پایه روش علمی و با در نظر گرفتن آمار و داده های واقعی می تواند پایه برآورد دقیق از وضع موجود باشد. آنچه که در شرایط کنونی و در پی زلزله 20 فروردین 1392 رخ داده است، بیشتر با نگاهی با انگیزه های خاص و غیر واقع بینانه صورت گرفته است که با حمایت و پوشش رسانه ای بین المللی  به نشر و ترویج آن (به صورت نگرانی کشورهای جنوبی خلیج فارس از نا امنی در تاسیسات ایرانی در شمال خلیج فارس) نمایانده شده است. بررسی ها و داده های نگارنده نشان می دهد که اتفاقا این ما ایرانی ها هستیم که از توسعه های صرفا اقتصادی و مدرن سازی ناپایدار در سواحل جنوبی خلیج فارس هم برای ایمنی خود و محیط زیست کل خلیج فارس و هم برای ایمنی مردمان ساکن در کل سواحل این شاخاب مهم بین المللی نکران هستیم و باید نگران هم باشیم. نعل وارونه زدن در این مورد، نمی تواند واقعیت و داده های علمی را پهنان کند. 
7- در پایان باور دارم که بهترین روش در مقابله با هر نوع آسیب احتمالی در اثر ریسک تاسیساتی که در سواحل خلیج فارس نصب شده است (که بیشتر در کشور های ساحلی جنوبی آن این اتفاق رخ داده است) همکاری و همفکری علمی و فنی از سوی تمام کشور های منطقه و به ویژه با مشارکت علمی و فنی کشور ماست. این به نفع همه ساکنان سواحل خلیج فارس است. 
8- ضمنا هیاهو و جنجال تبلیغاتی و رسانه ای ممکن است دست آخر به نفع جنجال کنندگان تمام نشود. 
 

0 Comments:

Post a Comment

<< Home