وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Tuesday, March 19, 2013

با یاد گلی که مهدوی کیا به آمریکا زد و من 5 دقیقه بعد از گل او در استادیوم ژرلان لیون می گریستم!




این روزها در پایان سال 1391 و در طلیعه نوروز 1392، خبر خداحافظی مهدی مهدوی کیا، یکی از فوتبالیستهای اسطوره ای تاریخ فوتبال ایران، و کاپیتان سابق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس ایران در صدر اخبار ورزشی/فوتبالی جای گرفته است، او ورزشکاری است که در حضورهای تا کنون سه گانه ایران در کل دوره های جامهای جهانی فوتبال گل مهمی در مقابل آمریکا در 30 خرداد 1377 به ثمر رساند. این در حالی است که مهدی مهدویکیا در آخرین برنامه 90 در سال 91 به دعوت عادل فردوسی پور در تلویزین حاضر شد و با مرور خاطرات خود، احساساتی شد و با اشک ریختن از فوتبال در برابر دوربین های تلویزیون خداحافظی کرد. نگارنده موفق به دیدن مستقیم برنامه مذبور نشد ولی در ساعت های بعد بر روی اینترنت موفق شد تا ویدئوی برنامه را به همراه واکنش ها به آن، دنبال کند. از نظر نگارنده که یک پرسپولیسی حرفه ای ( از نوع طرفدارش!) هم هست، مهدی مهدوی کیا  نه تنها از اسطوره های مثال زدنی در باشگاه پرسپولیس بلکه از فوتبالیستهای به یاد ماندنی در تاریخ فوتبال ایران است.
به صرافت افتادم تا چند نکته را در مورد مهدی مهدوی کیا به همراه خاطره گلی از او بنویسم.
مهدوی کیا در سنین خیلی کم به تیم ملی راه یافت. او متولد 2 مرداد 1356  در تهران در یک خانواده پر جمعیت با اصالت اراکی و اکنون سی و شش ساله است. در سال 1997م (1375) برنده بهترین بازیکن جوان فوتبال آسیا، و در سال 2003م (1382) برنده جایزه بهترین فوتبال سال آسیا از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا شده است. در سال 1373 برای تیم ملی جوانان ایران در 17 سالگی و در سالهای 1373 و 1374 برای تیم ملی امید ایران در 17 و 18 سالگی بازی کرده است. از سال 1375 (در 19 سالگی) به تیم ملی فوتبال ایران پیوست و تا سال 1388 (در سی و دو سالگی)، به طور پیوسته عضو تیم ملی فوتبال ایران بوده است. مهدوی کیا در سالهای 1385 تا 1388 کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران نیز بوده است. او ابتدا پرورش یافته مکتب فوتبال باشگاه بانک ملی است (سالهای 1370 تا 1374)، ولی عملا فوتبال حرفه ای خود را از سال 1375 با پرسپولیس آغاز کرده است و در همین تیم هم به پایان رساند (1391). مهدوی کیا پس از جام جهانی 1998 فرانسه به تیم هامبورگ آلمان پیوست و در هشت فصل پی در پی در این تیم در  208 بازی حضور یافت  و 26 گل نیز به ثمر رساند ولی اوج هنرنمایی و معروفیت او، به ضربه های کاشته اش برمیگردد که به همین دلیل روزنامه نگاران ورزشی به او لقب "موشک" را دادند! .ضمنا هنر مهم دیگر او پاسهای گل فراوانی بوده که داده و همواره در روند بازی تیمهایی که در آن بازی کرده نقش کمک و همکاری موثر با سایر هم تیمی هایش در روند بازیهای تیمش داشته است.  این فوتبالیست حرفه ای همواره به  متانت و سکوت و دوری از حاشیه هایی که در فوتبال متاسفانه معمول است می شناسند. ضمنا در سخت ترین لحظات او گلهایی زده که نقش کلیدی در پیروزی های تیم هایش داشته است. به دو تا از آنها اشاره می کنم.
در تاریخ 22 شهریور 1376، در شهر دالیان چین در بازیهای انتخابی جام جهانی 1998، ایران در زمین چین در شهر دالیان به میدان رفته بود. ایران پس از دو برد آسان در مقابل مالدیو در خرداد ماه، در اولین بازی سختش را در چین در زمین حریف برگزار میکرد. ایران در نیمه اول یک گل دریافت کرد و در ایتدای نیمه دوم 2-0 عقب افتاد! البته کریم باقری یکی از گلها را جبران کرد، ولی ایران همچنان 2-1 عقب بود. دلهره از آن رو بود که بازی در زمین حریف برگزار می شد و اتفاقا همین تیم ملی چین، از عوامل باخت و عدم صعود ایران در بازیهای انتخابی جام جهانی 1990 ایتالیا بود (و این نگرانی که نکند تاریخ در حال تکرار شدن است!). در همین احوال بودیم که ستاره آن روز بیست ساله تیم ملی ایران، با شماره 2، که دفاع راست تیم ملی ما بود، با یک شوت سرکش از فاصله 32 متری دروازه چین را گشود و بازی را 2-2 مساوی کرد. این گل به عنوان گل ماه آسیا نیز در سال 1997 شناخته شد و آغاز نمایش افتخار آمیز این ستاره تیم ملی ایران بود. اگر این گل در آن هنگام زده نمی شد، به باور نگارنده، امکان تسلط تیم ملی ایران بر بازی و سپس زدن دو گل دیگری و برد 4-2 در زمین حریف فراهم نمی شد.  
ولی صحنه مهم دیگر گل زنی مهدوی کیا که نگارنده شخصا در آن بازی به همراه سایر دوستان دانشجوی دکتری ایرانی که در شهر گرونوبل فرانسه مشغول تحصیل بودیم، حضور داشت، در شب هنگام 30 خرداد 1377 در جام جهانی 1998 فرانسه در استادیوم ژرلان شهر لیون فرانسه بود. بازی تاریخی در مقابل آمریکا در هنگامی آغاز شد که همه نگاهها در آن روز به این بازی دوخته شده بود. جای من در استادیوم در پشت دروازه تیم ملی ایران در نیمه اول (که عابدزاده سنگر بانش بود) و متمایل به نقطه کرنر سمت راست بود. در همان ابتدای بازی با ضربه ای که مهاجم تیم ملی امریکا به تیرک افقی دروازه ایران کوبید و ما صدای آن را نیز شنیدیم (!)، برق از کله ما پرید و نگران شدیم که نکند که بازی با همین فشار آمریکا ادامه یابد و باخت پر گلی در پیش باشد. این نگرانی وقتی بیشتر شد که این ضربه دیگر آمریکاییها نیز به تیرک عمودی ما اصابت کرد!  ولی خوشبختانه حمید استیلی در دقیقه 40 روی پاس ارسالی زرینچه از سمت راست، برخواسته و با ضربه سر قوس دار گل اول ما را به ثمر رساند و نیمه اول مسابقه با همین تک گل به پایان رسید.  با شروع نیمه دوم فشار تیم ملی آمریکا برای به تساوی کشیدن بازی ادامه داشت، ولی در دقیقه 84 با پاسی که علی دائی از نیمه زمین خودی برای مهدوی کیا ارسال کرد، و فرار مهدوی کیا،   گل دوم ایران به زیبایی هرچه تمام تر به ثبت رسید. من که هم به هیجان آمده بودم و هم احساس اینکه با نتیجه 2-0 تقریبا برد قطعی به نظر می رسید، به گریه افتادم، و تا حدود 5 دقیق بعد یک سره تماشای بازی را رها کرده و میگریستم!، والبته  گریه ام وقتی متوقف شد که در دقیقه 89 آمریکا بالاخره یک گل به ما زد!. و ما دقایق و لحظات بعد را به امید به پایان رسیدن سریع آن دقایق گذراندیم، تا اینکه ایران بالاخره برنده این بازی تاریخی شد. هیچ یادم نمی رود که لحظه فرار مهدوی کیا در دقیقه 84 ما  که در نیمه دوم در پشت دروازه آمریکا به سمن نقطه کرنر سمت راست دروازه آمریکا قرارداشتیم، با نزدیک شدن مهدوی کیا به سمت دروازه آمریکا همگی برخواستیم و مهدوی کیا گل خود را دست در زیر پای ما به ثمر رساند!. یادش به خیر باد.            
شاید مقایسه توان و نتایج ورزشی تیم های ملی ایران و فرانسه کار بی ثمر و بی معنی باشد، ولی همه علاقمندان قوتبال، زین الدین زیدان، بازیکن اسطوره ای فوتبال فرانسه را می شناسند. زیدان در سال 1998 به همراه تیم ملی فرانسه قهرمان جهان شد و زنده یکی از سه گل در بازی نهایی با برزیل در 21 تیرماه 1377- (و از پایه های برد 3-0 فرانسه در این بازی)بود. او همچنین در بازیهای جام ملتهای اروپا در سال 2000 مجددا با تیم ملی کشور قهرمان اروپا شد (پس از قهرمانی فرانسه در سال 1984 در جام ملتهای اروپا با ستارگانی چون میشل پلاتینی، ژان تیگانا و ...). ولی در همان بازیهای جام جهانی 1998، فرانسه وقتی پس از زمین خوردن بازکن عربستانی، از روی پای او به عمد عبور کرد (به اصطلاح پای بازکن عربستان را پانچ کرد!)، از سوی کمیته داوری جام جهانی  محروم شد و تا قبل از بازی فینال امکان کمک به تیم ملی فرانسه را از دست داد. همچنین وقتی فرانسه در فینال جام جهانی 2006 در روز 18 تیر 1385  مقابل ایتالیا قرار گرفت، زیدان در ابتدای بازی و در دقیقه 7 گل برتری را از روی نقطه پنالتی زد و ماتراتزی، مدافع ایتالیایی در دقیقه 19 بازی را مساوی کرد. ولی تقابل و درگیری این دو بازکن در نیمه اول وقت اضافه (دقیقه 110) که با توهین ماترانزی به زیدان و ناشکیبایی زیدان و کوبیدن با ضربه سر به سینه ماترانزی همراه شد، به اخراج زیدان انجامید و عملا فرانسه را از دستیابی به دومین جام جهانی خود محروم کرد (فرانسه بازی را در ضربات پنالتی واگذار کرد). از این ماجرا تفسیرهای متعددی بعدا منتشر شد و بسیاری از روانشناسان ورزشی به ظرفیت فردی و قابلیتهای شخصیتی قهرمانان ورزشی در لحظات سخت اهمیت زیادی دادند. آنچه مطرح شد بیشتر به این سمت  وسو متمایل بود که اگر زیدان ظریفت و تحمل بالاتری از نظر بردباری شخصی نشان می داد، تیم کشور جام جهانی را از دست نداده بود. حال برگردیم به مهدی مهدوی کیا. در هیچ زمانی در حضور های ورزشی مهدی مهدوی کیا به یادنداریم که مانند زیدان با از کوره در رفتن، تیم خود را به خطر انداخته باشد یا موقعیت مهمی را از تیم خود گرفته باشد.
مهدی مهدوی کیا، همچنان با همان متانت در کنار فوتبال خواهد بود. او اسطوره فوتبال ملی و باشگاه پرسپولیس است. برایش آرزوی بهترین ها را دارم و امیدوارم در تمام موقعیتهای پیش رو همچون گذشته با صلابت و تمانینه مشکلات را از پیش پای خود بردارد. گرفتاری و پیچ و خم زندگی برای همه رخ می دهد و برای ستارگان با ریسک بالاتر اتفاق می افتد، ولی مهدی مهدوی کیا به باور نگارنده کسی است که خود را برفراز مشکلات از این پیچ و خم ها عبور می دهد. هنگامی که باران می بارد، همه پرندگان به دنبال سرپناه برای اجتناب از خیس شدن می گردند، و این تنها عقاب است که با پرواز برفراز ابرها از روی اصل مساله احتمال خیس شدن-عبور میکند! واین تفاوت مهدی مهدوی کیا، با بسیاری دیگر است. برای او و همه فوتبال دوستان و به ویژه همه پرسپولیسی ها آرزوی سالی خوش دارم، و نوروز را نیز شادباش می گویم.
نوروز پیروز، پاینده ایران.  

0 Comments:

Post a Comment

<< Home