وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Monday, March 19, 2012

نوروز ۱۳۹۱ مبارک باد - پاینده ایران

Sunday, March 18, 2012

نرم نرمک میرسد اینک بهار

پيشاپيش با تقديم شعر زيباي بهاراز زنده ياد فريدون مشيري، حلول سال نو و نوروز ١٣٩١ را شادباش ميگويم.
با احترام- مهدي زارع

بوي باران، بوي سبزه،
بوي خاك
شاخه‌هاي شسته، باران خورده، پاك ..
آسمان آبي و ابر سپيد
برگهاي سبز بيد
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهاي شاد
خلوت گرم كبوترهاي مست
نرم نرمك مي رسد اينك بهار

خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ‌ها و دشتها
خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها
خوش به حال غنچه‌هاي نيمه‌باز
خوش به حال دختر ميخك كه مي خندد به ناز
خوش به حال جام لبريز از شراب
خوش به حال آفتاب

اي دل من
گرچه در اين روزگار
جامه رنگين نمي‌ پوشي به كام
باده رنگين نمي ‌بيني به جام
نقل و سبزه در ميان سفره نيست
جامت از آن مي كه مي ‌بايد تهي است

اي دريغ از تو اگر چون گل نرقصي با نسيم
اي دريغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
اي دريغ از ما اگر كامي نگيريم از بهار
گر نكوبي شيشه غم را به سنگ
هفت رنگش مي‌شود هفتاد رنگ

Wednesday, March 14, 2012

مرور سال 90 از دیدگاه علم و فناوری

1- سال 1390 با پیامد های زمینلرزه 20 اسفند 1389 توهوکو – سندای ژاپن و پیامد های خبری آن در سطح دنیا آغاز شد. این زمینلرزه در ساعت ۱۴:۴۶ روز جمعه ۱۱ مارس ۲۰۱۱- ۲۰ اسفند ۸۹- به وقت محلی با بزرگای.۹ در ۱۲۵ کیلومتری شرق ساحل هونشو ژاپن را به لرزه درآورد. و بر اساس آمار رسمی با بیش از 14755 کشته ، 5279 مجروح و 10706 ناپدید و تخریب یا آسیب به 125 هزار ساختمان و 4.4 میلیون ساختمان که با قطع برق و 1.5 میلیون ساختمان که با قطع آب مواجه شدند، مهمترین رویداد های مخرب لرزه ای تا کنون در ابتدای سده بیست و یکم در دنیای پیشرفته صنعتی بود. وقوع انفجار و تخریب نیروگاه هسته ای فکوشیمای شماره 1 (فوکوشیما دائیچی) –که در نهایت در سطح خرابی 7 از 7 و مشابه فاجعه نیروگاه هسته ای چرنوبیل در 26 آوریل 1986 -و آلودگی رادیو اکتیو در محدوده نیروگاه و آسیب های وارده به محیط زیست و همچنین مشکلات ایجاد شده ، از مسائل مهم وابسته به این زلزله بود. در اثر وقوع سونامی در روز های اول 9500 نفر در شهر ساحلی مینامی سانریکو گم شدند و اجساد حدود بیست درصد از نا پدید شدگان در ماه بعد از رخداد یافته شده و بیشتر نیز همچنان در شمار ناپدید شدگان باقی ماندند. ژاپن کشوری است که 55 رآکتور هسته ای دارد. اولین نیروگاه هسته ای ژاپن به کمک شرکت های انگلیسی در سال 1973 آغاز به کار کرد و سپس با کمک فناوری ایالات متحده این نیروگاهها در ژاپن توسعه یافت. هر چهار رآکتور نیورگاه فوکوشیمای شماره یک دچار انفجار شد، البته راکتور شماره 3 در این نیروگاه آسیب بیشتری دید و آلودگی گسترده تر و عمیقتری –به دلیل ذوب شدن میله های سوخت داخل رآکتور و آلودگی محیط به پلوتونیوم به دلیل این سانحه- به جای گذاشت. شرکت نگهداری و بهربرداری از نیروگاه فوکوشیما ، شرکت برق توکیو
TEPCO بود که در گزاشهای بعد از سانحه متهم به سو مدیریت و عدم اطلاع رسانی به موقع شد.
علاوه بر این در گزارشها آمده بود که مقرر شده بود که نیروگاه هسته ای فوکوشیما دائیچی در تاریخ اول فوریه 2011 به حالت خاموش-ایمن از رده خارج شود که ظاهرا به دلیل مسائل اقتصادی و ترس از ضررهای مالی حاصله شرکت تپکو از این کار اجتناب کرده بود. به هر حال در هنگام زمینلرزه و به طور خودکار نیروگاه فوکوشیما دائیچی و یازده نیروگاه دیگر ژاپن به حالت خاموش-ایمن درآمدند که به دلیل از کار افتادن سامانه های خنک کننده رآکتور های این نیروگاه، یکی پس از دیگری دچار انفجار شده و مساله ای مهم و خبر ساز ایجاد کردند. به دلیل الودگی های ایجاد شده، دولت ژاپن جمعیت 140 هزار نفری ساکن در محدوده 20 کیلومتری اطراف نیروگاه را تخلیه نمود و به مردم برای تردد در شعاع 30 کیلومتری آن هشدار داد. براورد های وزارت انرژی ایالات متحده در اوایل اردیبهشت ماه 90 نشان داد که محدوده تحت تاثیر آلودگی در این زلزله می تواند تا گستره 80 شعاع کیلومتری اطراف نیروگاه فوکوشیمای دائیچی در نظر گرفته شود.
2- تبعات داخلی و جهانی انفجار در نیروگاه هسته ای فوکوشیما: در پیانفجار در نیروگاه هسته ای فوکوشیما دائیچی ،موج جدیدی بر علیه توسعه نیروگاههای هسته ای در ژاپن و سایر نواحی لرزه خیز جهان برخواست. این سوال مهم مطرح شد که چرا کشوری 127 میلیونی که در معرض رخداد زمینلرزه ای با بزرگای 9.0 می تواند باشد، باید 55 رآکتور هسته ای داشته باشد؟ از سوی دیگر در عرصه بین المللی نیز ، دو هفته بعد از زلزله توهوکو، سندای ژاپن و وقوع فاجعه هسته ای فوکوشیما، حزب طرفدار محیط زیست آلمان که از برنامه های اصیلش مخالفت با 17 رآکتور هسته ای این کشور (و به ویژه تمرکز تبلیغاتی بر مساله انفجار های نیروگاه هسته ای فوکوشیما در ژاپن ) و طرفداری از برنامه های زیست محیطی است، در ایالت بادن که در طی 58 سال گذشته به طور سنتی در اختیار حزب محافظه کار دمکرات مسیحی
–CDU-
بود، به پیروزی رسید. خانم مرکل صدر اعظم آلمان پس از این شکست در انتخابات محلی ، اعلام کرد که دولت آلمان برنامه ای راهبردی را دنبال می کند تا ظرف 11 سال – تا سال 2022- آلمان منابع انرژی های پاک و تجدید پذیر و سازگار با محیط زیست را به طور کامل جایگزین انرژی هسته ای در این کشور کند و استفاده از انرژی هسته ای برای تولید انرژی –در نیروگاههای هسته ای- را متوقف خواهد کرد. یاد آور می شود که آلمان با استقرار 21164 توربین بادی و تولید 26 گیگا وات برق از این طریق در صدر کشورهای جهان در استفاده از انرژی باد به عنوان یک منبع تجدید پذیر انرژی قرار دارد و بیش از 90 هزار آلمانی در صنعت انرژی بادی این کشور کار می کنند. در طی سال 2010 کشور های آلمان و اسپانیا در اتحادیه اروپا در صدر کشور های اروپایی قرار داشتند که ظرفیت استفاده از انرژی باد خود را افزایش دادند. در اطراف ایران نیز نيروگاه هسته‌يي كراچي پاكستان (در حدود 600 كيلومتري خاك ايران) و نيروگاه هسته‌يي متسامور ارمنستان(در حدود 50 كيلومتري خاك ايران) و در نزديكي كانون زلزله 1988 اسپيتك در صورت وقوع زلزله‌هاي مهيب مي تواند خطرات و آسيب هاي جبران ناپذيري براي ايران داشته باشد و خصوصا از آنجا كه نيروگاه هسته‌يي متسامور سابقا از رده خارج و دوباره به دليل كمبود انرژي راه اندازي شده است. چه بسا لازم باشد برای تعطیلی این نیروگاه و بردن آن ابتدا به وضع ایمن-خاموش و سپس توقف کامل فعالیت آن
(decommisioning)
، برای تامین انرژی جایگزین در منطقه و برای این کشور باید برنامه ای کلان، راهبردی و دراز مدت با همکاری همه کشور های منطقه تدارک دید.
3- بحث انرژی های تجدید پذیر در ایران: از نظر تامين منابع مالي از طريق استخراج و فروش نفت و از نظر تامين انرژي از همين طريق - بر مبناي نفت - و از طريق سد سازي در ايران موانع براي توسعه پايدار جدي به نظر مي رسد. علاوه بر پيشرفتهاي خوبي كه در چندين دهه اخير در توسعه منابع انرژي ايران حاصل شده، با فروش منابع زير زميني به صورت منابع خام (که با تحریمهای نیمه دوم سال محدودیت هایی نیز برای فروش نفت در این سال تشدید شد که در آینده نیزوجود خواهد داشت) و با تحديد منابع آبي منابع آبي داخلي - مثل درياچه اروميه- عملا سلامتي انسان و محيط زيست هر دو در معرض خطر جدي قرار گرفته است. همزمان با احداث نيروگاهها و مصرف انرژي به صورت غير بهينه، با افزودن گار سي.او.۲ و افزون شدن ريز گرد ها در هواي ايران و احتمال پخش شدن نمك هاي رسوب شده در بخش خشك شده درياچه اروميه در هواي ايران (که در ماههای تابستان 90 خبر خشک شدن آن خبر مهم رسانه های ایران بود)، و از بين بردن باغها و فضاهاي شهري به بهانه احداث ساختمانهاي جديد و انبوه سازي، و در نهايت با توسعه كند حمل و نقل عمومي، و همزمان ايجاد بي رويه جاده در منابع طبيعي و پاركهاي حياط وحش ايران كه به تنوع زيستي ايران را در چند دهه اخير به شدت خسارت زده و افزايش آلاينده ها در هواي ايران - به ويژه در شهر هاي بزرگ و كلانشهر ها-، روندي مخرب براي محيط زيست ايران ايجاد كرده است. اين شرايط براي آينده ايران و در افق ده ساله بعدي مساله اي چالش برانگيز از ديد اكولوژيك خواهد بود. به ويژه اگر با برنامه ريزي حساب شده روي اصلاح اين مسير سرمايه گذاري جدي نكنيم، براي آينده فرزندانمان بايد به طور جدي نگران بود. در سالهاي اخير احداث نيروگاه بادي منجيل و رشد استفاده از انرژي خورشيدي كه به ويژه در شهر تهران توسعه مناسبي در فضاي پارك هاي شهرنشان مي دهد، اينها نشانه هايي است كه به همراه احداث و توسعه قطارهاي شهري - مترو - براي شهر هاي بزرگ ايران مي تواند چشم انداز مثبت براي توسعه پايدار را براي ايران ايجاد كند. اتكاي همچنان جدي و ادامه دار اقتصاد ايران به نفت و توسعه بي رويه منابع انرژي هيدروكربوري چالش هايي است كه مي تواند در مقابل اين روند مانع ايجاد كند.
4-
سال 1390 با درگذشت استیو جابز
Steve Jobs
پنجاه و شش ساله ، بنیانگزار و مدیرعامل سابق شرکت اپل (در روز 14 مهر 90) در تاریخ فناوری های نوین به ویژه فناوری اطلاعات به یاد خواهد ماند. معرفی نسل جدید تلفن همراه (تمام لمسی، هوشمند و ...)و لوح رایانه ها ( تبلت ها) و بسیاری نوآوری های دیگر همگی از نوآوری های عرضه شده از سوی استیو جایز و شرکتش به دنیای امروز بود. شتاب برای نوآوری در جوامع کنونی، پژوهش در زمینه های ارتباط بین عرصه های علم، فناوری، جامعه و طبیعت را ضروری کرده است، چرا که جوامع امروزی مصداق هایی از جامعه فناورانه
–Technological Societies
– را در تمام ابعاد نشان می دهند.
5- از اولين گوشي موبايل توسط دكتر مارتين كوپر در سال 1973 از شركت موتورولا در ايالات متحده با وزن 2 كيلوگرم رو نمايي شد تا گوشی های هوشمند امروزی راهی طولانی در زمانی نسبتا کوتاه – در حدود 4 دهه اتفاق ل 1983 طی شده است، به نحوي كه آمار مشتركين در اين دوره از 12.4 ميليون به 4.6 ميليارد در سال 2011 در دنيا افزايش يافت. بديهي است كه بعضي مشتركين در دنيا همزمان از چند اشتراك محتلف استفاده مي كنند، و بنابراين الزاما اين آمار به معني 4.6 ميليارد دارنده و كاربر تلفن همراه در جهان نيست. تلفن همراه در سالهاي اخير در شرايط اضطراري مختلفي به داد مردمان رسيده است. از هواپيمايي كه در اوايل دهه هشتاد شمسي در بيابانهاي نزديك اصفهان فرود اضطراري كرد و خلبان با استفاده از موبايل يكي از مسافران از واقعه خبر داد تا امداگران برسند، تا وقايع مختلف سيل كه در بالا دست رودخانه ها كشاورزان و دامداران كه گوشي موبايل به همراه داشته اند، پيشاپيش، مردمان ساكن در روستاهاي پائين دست را خبر كرده اند تا مسير سيلاب را ترك كنند و تا به دام افتادگان زیر آوارهای زمینلرزه اول آبانماه 1390 وان ترکیه – بزرگای 7.2- که با استفاده از موبايل از موقعيت خود خبر دادند و به راهنمایی نیروهای امدادی پرداختند. همگي از نقش نجات بخش گوشي موبايل در زندگي امروز ما خبر مي دهد. البته در سالهاي اخير با افزوده شدن فناوري هاي جديد به گوشي هاي تلفن هوشمند، نظير سامانه هاي تعيين موقعيت و همچنين ارائه هاي همزمان عكسها و تصوير هاي سه بعدي ماهواره اي از هر نفطه از جهان، به ويژه از موقعيتي كه دارنده گوشي همراه در آن ساكن است، و همچنين استفاده از اينترنت و كنترل اي ميل به صورت لحظه به لحظه امكان هاي جديد و بي نظيري در اختيار بشر قرار گرفته است و به طور مستقيم و غير مستقيم امكانات بيشتري در توسعه در زندگي انسان فراهم شده است. علاوه بر فناوري جي.پي.اس.، حسگر هاي لرزه اي و شتابنگاري در حال افزوده شدن به گوشي هاي تلفن همراه هوشمند براي توسعه سامانه هاي هشدار پيش هنگام زلزله و سونامي است.
6- موضوعاتي از قبل اخلاق علمي، اخلاق پژوهشي و اخلاق حرفه اي، همچنين بحثهاي نسبتاً جديدي نظير بزرگ طرحها (مگا پروژه ها)، لزوم و نحوه توسعه شركتهاي دانش بنيان (كه قانون آن خوشبختانه در مجلس مصوب شده است ولي هنوز آيين نامه اجرايي آن ابلاغ نشده است) با توجه به لزوم توسعه اقتصاد دانش بنيان و مساله اشتغال فارغ التحصيلان و مقابله با مهاجرت غير طبيعي نخبگان و بحثهاي مربوط به ترويج و همگاني كردن علم (براي آشنا كردن عموم مردم با اهميت علم و توسعه تفكر علمي در كشور و علم محور كردن تصميمات در سطح جامعه) از مواردي است كه در طي سال گذشته ، براي پژوهشگران حرفه اي و متخصص، معمولا به عنوان دغدغه و موضوع اصلي و محوري مطرح بود و همچنان در سال 91 نیز انتظار می رود از دغدغه های جامعه پژوهشگران کشور باشد.

نگاهی به آینده محتمل علم و تحولات زلزله شناسی و مهندسی زلزله در سال 1391

بر اساس آنچه در سالهای اخیر به ویژه در سال 1390/2011 رخ داده است انتظار می رود در سال 1391/2012 تحولات جدید علمی /فناورانه در حیطه علم زلزله شناسی و مهندسی زلزله رخ دهد.
- در زمینه توسعه شبکه های زلزله شناسی کشور های منطقه پیرامون ایران به نظر می رسد کشور های پیرامون ما هم در توسعه شبکه های لرزه نگاری و هم در ایجاد سامانه های هشدار پیش هنگام با سرعت بیشتری عمل کنند. کشورهایی چون ترکیه، عربستان و پاکستان در سال 1390 رشد خوبی در این زمینه پیدا کردند. در ایران نیز این توسعه شبکه های زلزله شناسی پیگیری خواهد شد ولی با نگاه به اشکالات در تخصیص بودجه و کندی های اداری و اجرایی، روند کند سال 90 احتمالا در سال 91 نیز ادامه خواهد داشت. وجود این شبکه های لرزه نگاری و توسعه آنها به همراه توسعه و تخصصی شدن شبکه های شتابنگاری پایه ثبت داده های لرزه نگاری و فراهم آورنده داده های پایه برای محققان زلزله شناس است. زلزله شناسان ایران با توجه به لرزه خیزی فلات ایران اهمیت بسیاری برای در دسترس بودن و ثبت داده های واقعی قائلند و انتظار می رود در سال 91 با اجرای پروژه های جدید توسعه دستگاههای لرزه نگاری/شتابنگاری روند توسعه شبکه ها در ایران دگرگون شود.

- از نظر روند لرزه خیزی، البته تغییر روند سالانه مطرح نیست و تا زمانی که ژئودینامیسم حاکم در یک فاز کوهزایی ادامه دارد، روند لرزه خیزی عمومی به صورت طبیعی به روندی کم و بیش یکنواخت در یک فلات یا منطقه لرزه خیز ادامه می یابد. البته از نظر ثبت داده های زمینلرزه ها، با گذشت زمان زلزله های بیشتری ثبت می شود. بنابراین اخبار رخداد زمینلرزه ها در ایران در سال 1391 به مراتب بیشتر به گوش خواهد رسید. این موضوع در رابطه با توسعه فناوری ثبت داده های زلزله شناختی قابل درک است. البته در بهار 1391 به پانزدهمین سالروز از زمینلرزه 20 اردیبهشت 1376 اردکول قاین در شرق ایران خواهیم رسید. زلزله اردکول قاین با بزرگای 7.1 پانزده سال قبل در فلاتی رخ داد که داده های لرزه خیزی از رخداد زلزله ای با بزرگای بیش از 7.0 در حدود هر ده سال یکباردر این فلات خبر می دهد. با توجه به پتانسیل رخداد زمینلرزه با بزرگای 7.0 یا بیشتر اولا آمادگی دائمی برای رخداد زلزله های اصلی (با بزرگای بیش از 7.0) همواره لازم است. دوم آنکه در توسعه شبکه های لرزه نگاری و هشدار پیش هنگام باید تسریع کنیم چرا که هم اکنون کشور های همسایه ترکیه، عربستان سعودی و پاکستان از نظر تعداد ایستگاههای لرزه نگاری باند پهن از ما پیشی گرفته اند. سوم آنکه برای مراکز جمعیتی بزرگ (شهرهای مهم) ما که در نزدیکی یا بر روی پهنه های گسیختگی گسله فعال قراردارند، حتما باید تدبیر خاص داشته باشیم تا در سال 91 و سالهای بعد از آن نظیر مورد زلزله 1382 بم غافلگیر نشویم.

- در دنیای علم و فناوری زلزله شناسی و مهندسی زلزله، درس آموزی از رخداد زلزله های مهم در سالهای اخیر –مانند زلزله 2010 هاییتی و زلزله 2011 ژاپن، به عنوان رویدادهای مخرب با خطرهای چندگانه ، و توسعه خسارتها به بخشهای مختلف و زیرساختهای جامعه به عنوان یک الزام جدید مطرح است. اهمیت توجه به این موضوعات چندگانه و پیچیده، با درس آموزی از رخداد های اخیر در ابتدای دهه دوم سده بیست و یکم، اهمیت فوق العاده ای یافته و این روند در سال 1391 / 2012 با جدیت بیشتردنبال خواهد شد. در سال پیش رو بازنگری در باورها و پیش فرض های قبلی در مورد میزان توان لرزه زایی در مناطق مختلف لرزه خیز (به ویژه با رخداد زمینلرزه 20 اسفند 1389 توهوکو، سندای، ژاپن) با جدیت دنبال می شود و در ایران نیز این موضوع از هم اکنون آغاز شده و در سال91 دنبال خواهد شد. همچنین در نیمه سال 1391، پانزدهمین کنفرانس جهانی مهندسی زلزله در لیسبون، پرتقال برگزار می شود که به عنوان یک رویداد مهم جهانی که هر چهار سال یکبار برگزار می شود محل تبادل نظر و ارائه دستاوردهای محققان جهان، از جمله ایران، در زمینه های گوناگون مهندسی زلزله خواهد یود.

- در سال 91 پرداختن به جنبه های اجتماعی/روانی رمینلرزه ها و به طور کلی لحاظ کردن جنبه های مختلف علوم انسانی برای بالا بردن میزان آمادگی اجتماعی در مناطق لرزه خیز، در ایران با جدیت بیشتر دنبال خواهد شد. انتظار این است که در سال پیش رو از نظر مدیریت بحران و ریسک، توجه به روش شناسی علمی در این زمینه در ایران با جدیت بیشتری دنبال شود.

کپی یا تقلب در تولید علم

در سالهای اخیر با رشد روزافزون تعداد دانشگاهها و دانشجویان و انگیزه فراوان برای توسعه و رشد علمی و صنعتی در جهان، آسیبی به نام کپی کاری و تقلب که البته همواره وجود داشته، امروزه می توان مصداقهای آن را بیشتر دید. در یادداشت حاضر اجمالاً و در ابتدا به مسأله کپی و تقلب و ریشه های آن می پردازیم و سپس نگاهی به وضع موجود و راهکارهای احتمالی برای اصلاح وضع نگاهی می اندازیم.

الف: ریشه های مسأله کپی و تقلب در تولید علم
1-
هنگامی که رشد تولیدات علمی شتابان شود و از سوی دیگر دسترسی به منابع علمی راحت، سریع و گسترده باشد، و عملاً به غیر از قیود اخلاقی و انسانی، هیچ مانع دیگری حل نشود (و هر نوع شکایت و فرآیند قضائی در این موضوع فرآیندی طولانی و پیچیده به نظر برسد)، پر واضح است که عده ای برای طی مسیر صدساله در یک شب (!) دست به هر کاری بزنند. البته سرعت رشد در بعضی جنبه های جامعه علمی ایران چنان زیاد است که انتظار منطقی برای رشد علمی نیز وجود دارد ولی واقعیت آن است که بسیاری از آمار (نظیر رشد تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی، افزایش تعداد اعضای هیأت علمی در کشور) الزاماً به معنی رشد کیفی و فراهم شدن زیرساخت لازم برای چنین توسعه ای به میزان کافی نیست. برای رشد واقعی و منطقی لازم است تا ابزار و امکانات کافی، کتابخانه و منابع تحقیق و آزمایشگاه های متعدد و مجهز، و بودجه کافی و فضای آرام و قابل استفاده برای محقق نیز فراهم شود. وقتی تناسب در رشد حفظ نشود و صرفاً توقع و معیار برای سنجش موفقیت سخت تر شود، در آن صورت زمینه سازی برای آسیب تقلب نیز فراهم شده است.
2-
در جهان کنونی به ویژه از سالهای میانه دهه 70 شمسی به بعد، استفاده از اینترنت هرچه بیشتر در کشور توسعه یافته است. فناوری ارتباطات و اطلاعات از نظر سرعت رشد در میان فناوری های گوناگون در دو دهه اخیر سریعترین بوده است. این رشد ابزار، الزاماً رشد دانش و توانمندی علمی را برای همه کاربران به همراه نداشته و ندارد، و چه بسا بعضاً وسیله اتلاف وقتی، مشغول بودن به سرگرمی و رواج و توسعه شبه علم و شایعه نیز برای گروهی از کاربران آن بوده باشد. به هر حال باید منصفانه اعتراف کرد که یکی از مهمترین ابزارهای رشد واقعی علم و فناوری در سالهای اخیر اینترنت بوده، ولی از سوی دیگر وسیله ای برای بخشی از بی اخلاقی علمی نیز همین اینترنت بوده، به نحوی که اصطلاح انگلیسی "کپی
Copy"
و
"پیست
Paste"
برای بیان کپی برداری و تهیه نسخه های دم دستی و جعلی از گزارش، مقالات و مطالب شبه علمی اخیراً در زبان فارسی هم معمول شده است!
3- زمینه های روانی برای تقلب را باید در ایجاد فضای مسابقه همگانی و تلاش برای اول شدن "همگانی" (!) و یکسان شدن استاندارد برای این نوع اول شدن، و تعریف موفقیت با بیان اغراق آمیز و اکثراً غیر واقعی مشخصات افرادی که دانشمندان موفق نامیده می شوند، جستجو کرد. متأسفانه آنچه که به عنوان انسان های موفق بعضاً با نشر اطلاعات غلط یا ناقص و مخلوط به مطالب غیر واقع از سوی علاقه مندان دانشمندان تبلیغ می شود، عملاً نمادهایی غیر واقعی و غیرقابل تکرار را پیش روی نسل جوان قرار می دهد و چه بسا که موجب تقلبهای شبه علمی برای رسیدن یا تقرب به این قله های "دروغین" علمی شود.
4-
بعضی مقایسه های جهانی و مشابه سازی های بی مورد میان کشور ما و بعضی کشورها انجام می شود که در زمینه هایی از علم بعضاً سابقه بیش از 200 سال کار تخصصی – دانشگاهی با کیفیت مدرن دارند. چنین مقایسه هایی معمولاً با بیان الزام برای خودباوری ملی، اهمیت رجوع به توانایی های خود، مستعمره نبودن، خودکفایی و روی پای خود ایستادن اتفاق می افتد، که همگی در جای خود ارزشهای قابل ستایش برای تمام ملل و برای ما هستند، ولی هنگامی که این کار با ارجاع به مقایسه های غلط انجام شود، زمینه های کپی کاری برای اثبات درستی فکری غلط را نیز فراهم آورده ایم.
تعداد مدالهای آلمان شرقی سابق در مسابقات المپیک را به یاد می آوریم که همواره با وجود کم جمعیت بودن این کشور نسبتاً کوچک کمونیستی، همواره در رده های بالای مدال آوران (بیشتر رشته های رکورد دار و پر مدال نظیر شنا و وزنه برداری) قرار داشتند و همواره از این طریق تلاش برای جلوه کردن به عنوان کشوری درجه یک و پیشرفته را داشتند، ولی سرنوشت این نوع پیشرفتهایی که عمدتاً با دوپینگ و تزریق داروهای غیرمجاز به بدن ورزشکاران به قیمت بیمار کردن این قهرمانان بینوا و کوتاه کردن عمر آنها انجام می شد، نیز به همگان معلوم شد: اثری از آن کشور دیگر در جغرافیای سیاسی جهان وجود ندارد و ضمناً زمینه های تقلب بار آن اول شدن های جعلی نیز بعضاً بر ملا شده است.
5-
هنگامی که مبنا برای سنجش رشد علمی صرفاً تعداد مقاله و کتاب منتشر شده از سوی ناشران خاصی باشد (یا معیار عمده برای سنجش علمی چنین باشد)، عملاً امکان تقلب برای رسیدن به چنین معیاری (که به یکسان برای همگان اعمال شده است) به وجود خواهد آمد. در این زمینه رشد تعداد مقالات ارسال شده از ایران در مجلاتی نظیر
Natural Science
در سالهای اخیر، به دلیل نمایه شدن این مجله در پایگاه
ISI،
می تواند مورد توجه قرار گیرد. با بررسی نگارنده در شماره 2، جلد چهارم، فوریه 2012، این مجله که در وب سایت نشریه به آدرس
http://www.scip.org/journal/ns/
انجام شد، مشخص شد که از 9 مقاله منتشره در این آخرین شماره قابل دسترس در اینترنت این مجله، 3 مقاله از ایران، 2 مقاله از چین و از کشورهای هند، مصر، ساحل عاج و اندونزی هرکدام یک مقاله (همگی کشورهای در حال توسعه) و در زمینه هایی کاملاً نامرتبط به هم منتشر شده است.
این مجله که توسط ناشری غیر معتبر و شناخته نشده منتشر می شود و در پایگاه
ISI
هم نمایه شده و موضوعات تخصصی متنوعی از فیزیک و ریاضی تا علوم زمین، زیست محیطی،
داروسازی و ... (!) را شامل می شود، از سال 2009 تاکنون منتشر می شود و متأسفانه یکی از مجلات غیرمعتبرمشهور است که تعداد زیادی از مقالات آن از ایران برای انتشار به آن ارسال شده است. خوشبختانه بسیاری از دانشگاهها و پژوهشگاههای معتبر کشور چنین مجلاتی را به رسمیت نمی شناسند و در صورت چاپ مقاله از سوی اعضای هیأت علمی یا دانشجویان، هیچ نوع امتیازی برای مؤلف در نظر گرفته نمی شود، ولی چاپ 3/1 مقالات آخرین شماره این مجله (که در هنگام نگارش مطلب حاضر قابل دسترس بر روی اینترنت است) از ایران نشان می دهد که همچنان مؤسسات ظاهراً تخصصی آموزش عالی در کشور وجود دارد که حتی با چاپ مقاله در چنین مجلاتی (که بر مبنای پرسش نگارنده با سرعت در حدود 2 تا 3 هفته تا حداکثر یک ماه، تقریباً بدون داوری مقاله را با دریافت مبلغی نسبتاً قابل توجه – حدود 200 دلار- سریعاً منتتشر می کنند) به اعضای هیأت علمی، کارشناسان، متخصصان و دانشجویان خود، امتیاز داده و آمار انتشار چنین مقالاتی را نیز به عنوان پیشرفتهای شگفت انگیز خود نیز اعلام می کنند! نگارنده در دوره های مختلف جشنواره جوان خوارزمی به عنوان داور به پرونده متخصصان و مخترعان و نخبگان جوان (و واقعاً با استعداد) برخورد کرده است که دلیل حقانیت و اثبات نخبگی و برجستگی خود را چاپ مقاله در چنین مجلاتی (به دلیل الزاماتی که در مقررات مربوطه آمده است) نمایانده اند.
بدیهی است وقتی داوری و نقد تخصصی علمی برای چنین مجلاتی عملاً وجود نداشته باشد، از کپی ایده پژوهشی تا کپی متن به راحتی در آنها امکان پذیر می شود.

ب: بررسی وضع موجود در کشور
6-
در کشور ما در سالهای اخیر خبر از چاپ مقالات کپی شده بعضاً به رسانه ها هم کشیده شده است. البته نگارنده امکان بررسی انگیزه رسانه ای کردن تمام موارد ذکر شده (و البته موارد بسیار رسانه ای نشده و بر ملا نشده در داخل و خارج از کشور) را نداشته است. چه بسا انگیزه های غیر علمی و جوسازی های سیاسی و ... در این نوع جنجالها بی اثر نبوده باشد. ولی صرفاً به دلیل ذکر مواردی از مقالاتی که کپی شده (در حد تکست یا کپی از متن و نتایج به صورت کامل و صرفاً درحد تغییر چند کلمه) و منتشر شده اند، توجه عمومی به این مسأله برانگیخته شده است. بدیهی است با ایجاد این فضای هیجان زده، نمی توان تلاشهای با کیفیت و مقالات و کتابهای معتبر منتشر شده از دانشمندان و متخصصان ایرانی در سطح جهانی را یکسره نفی کرد. در همین سالهای اخیر، مقالات اعضای هیأت علمی که در پژوهشگاههای ایران مشغول به
کارند بعضاً (به صورت تلاش گروهی) در مجله معتبر (از جمله
Nature
) نیز منتشر شده است و همچنین کتاب به زبان انگلیسی نیز توسط محققان و استادان ایرانی مشغول به کار در ایران نوشته شده که توسط معتبرترین ناشران بین المللی منتشر شده است.
واقعیت آن است که از سال 1382 تا 1390 در طی حدود 8 سال، آمار مقالات منتشر شده از ایران که در پایگاه
ISI
نمایه شده اند، از حدوداً 2 هزار مقاله به حدود 20000 مقاله (ده برابر
)
رسیده است. بدون شک تعداد اعضای هیأت علمی، و تعداد دانشجویان فوق لیسانس و دکتری نیز در این سالها رشد قابل توجه داشته است. ولی اینکه از نظر کیفی و زیرساختی مدرن امکان انجام پژوهش به لحاظ کیفی نیز 10 برابر شده است یا نه، بررسی جدی لازم دارد. رشد شتابان تعداد دانشجویان دوره های دکتری و اعضای هیأت علمی اگر بدون نظارت دقیق و سختگیریهای منطقی از نظر داوری فرآیند و نتایج کارهای علمی در کشور همراه نشود، عملاً امکان و زمینه کپی کاری را نیز فراهم می کند.
7-
کپی، فقط در مقاله و کتاب اتفاق نمی افتد. متأسفانه پایان نامه های (به ویژه پایان نامه های کارشناسی ارشد) بعضاً دچار آفت کپی (به شیوه های مختلف) شده اند، از سوی ایده ها و نتایج و بعضاً متن پایان نامه ها کپی می شوند و از سوی دیگر متن پایان نامه هایی که به زبان انگلیسی یا زبانهای دیگر منتشر شده و در اینترنت در دسترس هستند، ترجمه شده و یا عیناً و یا بخشی در پایان نامه ها دیگر تکرار می شوند. نگارنده متن حاضر به آمار تعداد پایان نامه هایی که به صورت کپی (بخشی یا تماماً) در ایران تهیه شده اند، دسترسی نداشت، ولی شخصاً گونه های مختلف این کپی های (بیشتر غلط و ناشیانه) را ملاحظه کرده است.
8-
کپی در فناوری و محصولات و تجهیزات بحث مفصل و جداگانه ای می طلبد که در این یادداشت
امکان پرداختن به آن فراهم نیست. چرا که تولید محصولات مشابه با نمونه خارجی در صورت رعایت اصول فنی و ضوابط اخلاقی، جنبه های مختلف و مثبتی دارد، ولی تولید محصولی به عنوان نوآوری و اعلام آن به عنوان اختراع (که از ایده تا طراحی اجزای آن، بخشی یا تماما، کپی شده باشد) می تواند به عنوان کپی مورد توجه قرار گیرد که امکان آن در این مجال نیست.

9-
در بررسی وضع موجود باید توجه کرد که آیا داور به تعداد کافی و در دسترس برای قضاوت بی طرفانه، علمی و دقیق وجود دارد یا خیر. در صورتی که تعداد نشریات و مقالات منتشر آنقدر زیاد شود که امکان و زمان داوری دقیق و بی طرفانه محصولات علمی (مقاله، پایان نامه، کتاب و ...) موجود نباشد، امکان خطا هم بالا می رود، و چه بسا زمینه تأیید ناخواسته تقلب را در تولیدهای علمی فراهم آورد.

10- در رشد علمی به وضع رشد فرهنگی و آموزشهای لازم و مداوم علوم انسانی همزمان با آموزش
و توسعه علم و فناوری به طور متناسب توجه نشده است. این وضع موجب شده ، تا بعضی متخصصان که بیشتر در رشته های علمی و مهندسی تکنسین های خبره هستند، آموزش کافی به لحاظ ارتقاء زمینه های روانی، فرهنگی و اخلاقی ندیده اند. نخبگان خلاق و نوآور در سده بیست و یکم از میان متخصصان علم و فناوری که به جنبه های علوم انسانی نیز توجه کرده اند و در زمینه ای از شاخه های علوم انسانی متمرکز شده و تسلط نسبی یافته باشند، برخواهند خواست. همچنین رشد شتابان علمی و فناورانه اگر با آموزش مبانی اخلاق آمیخته نشود، چه بسا متخصصان متأسفانه بی اخلاق پرورش یابند.
11- لازم است تا دقت شود که با تعداد زیاد مقاله نمایه شده که منتشرشده اند و اعلام و
تبلیغ دایمی آن به کدام دستاورد برای کشور و مردمان آن می خواهیم برسیم؟ آیا تولید تعداد مقالات علمی، بدون فراهم آوردن زمینه رشد منطقی و حساب شده در چرخه علم، فناوری و بدون پایه گذاری اقتصاد، جامعه و فرهنگ دانش بنیان می تواند، زمینه های توسعه را در کشور فراهم کند؟

ج: راهکارهای احتمالی برای بهبود اوضاع
12-
به لحاظ فنی، به نظر می رسد که استفاده از ابزارهای کنترل کپی، نظیر آنچه در سایت dejavue استفاده می شود (به معنی "قبلاً دیده شده" و در واقع به معنای جستجو آنچه از مطالب قبل منتشر شده کپی شده است) می تواند، امکانی برای کنترل و آگاهی نسبتاً دقیق از وضع موجود باشد. در تحقیقی که در چین در سال 2008 با چنین ابزاری انجام شد، نشان داده اند که 31% از مقالات منتشره در یک مجله علوم دانشگاه یجیانگ چین در طی دو سال پیاپی کپی بوده اند. توجه شود که چین در سال 2011 برای قرار گیری درصد ارائه کنندگان اختراع به جهان و برای سال 2020 برای سبقت گرفتن از آمریکا و مطرح شدن به عنوان "ابرقدرت علمی" در جهان هدف گذاری کرده است.
13-
تقویت و باز تعریف قانون مالکیت معنوی و کپی رایت، و استاندارد سازی حق مؤلفین در کشور و اعمال دقیق قانون از ابزارهایی است که به ممانعت از کپی کمک فراوانی می کند. جدی نبودن اجرای چنین قوانینی به متقلبان جرأت و امنیت بیشتر برای تخلفشان می دهد.
14-
توجه به جنبه های روانشناختی آموزش و پرورش دانش آموزان و دانشجویان و تعریف درست موفقیت و دوری گزینی از تبلیغ های غیرواقع و اجتناب از نمادسازی از دانشمندان خیالی با هدف رشد علمی جامعه، می تواند از زمینه های بروز تقلب و کپی کاری جلوگیری کند. دانشجویان و دانش آموزان باید بیاموزند که رشد در زندگی و کار علمی را به اندازه ببینند و همچنین فضای مسابقه ای و رقابتی برای کسب موفقیت در علم به فضای مشارکت و همکاری بر پایه تشویق تبدیل شود. زندگی تلاش درمسیری است برای رفتن (در جاده و هدفی درست)، و موفقیت، تلاش برای درست طی کردن این مسیر است، نه مسابقه دایمی برای فتح قلل فرضی.
15- دست آخر اینکه ما پیروان دینی هستیم که پیامبرش (ص) رسالت خود را برای تبیین وتکمیل مکارم اخلاق بیان فرمود. توجه و تعلیم اخلاق و آموزش مراحل آن، و پرداختن به شیوه های نوین تعلیم و تربیت با نگاه به مبانی فرهنگی، به دانشجویان و دانش آموزان (و نه پرداختن به اخلاق به عنوان یک درس حاشیه ای عمومی که باید از آن صرفاً نمره گرفت تا واحدهای اجباری عمومی تکمیل شود!) بسیار حائز اهمیت است. جامعه علمی که پایبند به اخلاق باشد، به سمت تقلب نخواهد رفت (و یا موارد کپی و تقلب در آن کمتر رخ خواهد داد).

Friday, March 09, 2012

ژاپن، یکسال بعد: زلزله توهوکو-سندای با بزرگای ۹ در تاریخ ۱۱-مارس-۲۰۱۱، چه درسهایی باید در تهران از این زلزله می اموختیم؟

يكسال پس از وقوع بزرگترين زلزله تاريخ ژاپن كه از بزرگترين زلزله هاي ثبت شده در تاريخ بشر نيز بود، درسهاي بسياري از اين رخداد و سونامي بعد از آن وجود دارد كه در سطح جهان حايز اهميت براي مرور و يادگيري است كه مي توان از خسارتبار ترين زلزله تاريخ بشر (بانك جهاني خسارت آن را 235 ميليارد دلار براورد كرد) در يكي از پيشرفته ترين كشور هاي صنعتي جهان در يكسال گذشته آموخت. در نوشته حاضر ابتدا به مشخصات اين رويداد مي پردازيم و سپس به برخي از مهمترين درسها و تبعات اين زلزله اشاره مي شود.



1-

معرفي : زمينلرزه توهوكو، سنداي ژاپن در در ساعت 14:46 روز جمعه ۱۱ مارس ۲۰۱۱- ۲۰ اسفند ۸۹- به وقت محلي با بزرگاي 9.0 در ۱۲۵ كيلومتري شرق ساحل هونشو ژاپن و ۳۸۰ كيلومتري توكيو بخش هاي وسيعي از ژاپن و قسمتهايي از شرق چين و روسيه را به لرزه درآورد. كانون زلزله در ژرفاي 25 كيلومتري، و گسلش زمينلرزه اي در محدوده اي به مساحت حدود 400 كيلومتر در حدود 200 كيلومتر رخ داد. زمان گسيختگي گسلش 173 ثانيه (نزديك به سه دقيقه) طول كشيد و زلزله در پهنه فرورانش ورقه اقيانوسي آرام به زير ورقه ژاپن به وقوع پيوست.



2-

تلفات و خسارتها: اين زلزله بر اساس آمار رسمي با 15850 كشته ، 6011 مجروح و 3287 ناپديد و تخريب يا آسيب به 125 هزار ساختمان و 4.4 ميليون ساختمان كه با قطع برق و 1.5 ميليون ساختمان كه با قطع آب مواجه شدند، مهمترين رويداد هاي مخرب لرزه اي تا كنون در ابتداي سده بيست و يكم در دنياي پيشرفته صنعتي است. وقوع انفجار و تخريب نيروگاه هسته اي فكوشيماي شماره 1 (فوكوشيما دائيچي) –كه در نهايت در سطح خرابي 7 از 7 و مشابه فاجعه نيروگاه هسته اي چرنوبيل در 26 آوريل 1986 -و آلودگي راديو اكتيو در محدوده نيروگاه و آسيب هاي وارده به محيط زيست و همچنين مشكلات ايجاد شده ، مهمترين مساله وابسته به اين زلزله بود. وقوع سونامي خسارتهاي زيادي به شهرستانهاي ايواته و بخش واكاباياشي وارد كرد، به نحوي كه در روزهاي اول 9500 نفر در شهر ساحلي مينامي سانريكو گم شدند و اجساد حدود بيست درصد از نا پديد شدگان در ماه بعد از رخداد يافته شده و بعضي نيز همچنان در شمار ناپديد شدگان باقي ماندند.



3-

زلزله شناسي و تاريخچه لزه خيزي ژاپن : اين زلزله از نظر رده بندي هاي علمي زلزله شناسي از رده زلزله هاي بزرگ (با بزرگاي

بيش از 8)است . بخش مهمي از تلفات و خسارتهاي اين زلزله به وقوع سونامي پس از رويداد اصلي مربوط بود. زلزله توهوكو، سنداي -۲۰۱۱- بزرگترين زمينلرزه ثبت شده در تاريخ ژاپن از نظر اندازه بزرگاي زمينلرزه است. ژاپن سرزميني است كه با رخداد زمينلرزه هاي مهم و مخرب شناخته مي شود. از تاريخ زمينلرزه هاي ژاپن مي توان از اين رويداد هاي مهم ياد كرد: زلزله اول سپتامبر ۱۹۲۳ كانتو ژاپن با بزرگاي 7.9، كه با خسارت و آتش سوزي وسيع در شهر توكيو همراه بود و موجب ۱۰۵ هزار نفر كشته شد و زمينلرزه ۱۷ ژانويه ۱۹۹۵ كوبه- هانشين - با بزرگاي 6.9 كه با 6434 نفر تلفات همراه بود. ضمنا هم از نظر اندازه و هم رخداد سونامي پس از وقوع زلزله، زمينلرزه ۱۱ مارس ۲۰۱۱ با زمينلرزه ۲۶ دسامبر ۲۰۰۴ - پنجم ديماه ۱۳۸۳- سوماترا در شرق اندوزي قابل مقايسه است. در آن زلزله متاسفانه بيش از ۳۰۰ هزار نفر در اندونزي و كشور هاي حوزه اقيانوس هند كشته شدند.



4- مديريت سانحه : ژاپن كشوري با 128 ميليون جمعيت (براورد ابتداي 2012) است. دولت ژاپن پس از وقوع اين زلزله در پهنه زلزله

زده اعلام وضع فوق العاده كرد و سامانه هاي حمل و نقل - مترو، كشتي راني، و قطارهاي سريع السير شينكانسن - فعاليت خود را در سندايي و توكيو در ساعات اوليه پس از رخداد متوقف كردند. در سندايي سامانه هاي ارتباطي موبايل و همچنين فعاليت ۴ نيروگاه هسته اي متوقف شد. شش مورد آتش سوزي در ساعت هاي اوليه از پهنه رومركز مهلرزه اي گزارش شد كه يكي مربوط پالايشگاهي در نزديكي توكيو بود. امواج سونامي حاصل از رخداد زلزله تقريبا به تمام كشور هاي حاشيه اقيانوس آرام -از فيليپين تا اندونزي، نيوزيلند، كاليفرنيا و هاوايي در آمريكا و … -رسيد. آژير هشدار سونامي از ژاپن تا مناطق ساحلي تمامي كشور هاي اقياوس آرام به مردم هشدار داد تا ساحل را ترك كنند. از آنجا كه سرعت امواج حاصل از سونامي حدود ۹۵۰ كيلومتر در ساعت است، بنابراين مي توان براورد نمود كه امواج حاصل از سونامي حدود ۸ دقيقه طول كشيده تا به نزديكترين نقطه ساحل سندايي - در غرب كانون زلزله - برسد، بنابراين سامانه هاي هشدار تا حد زيادي توانسته اند جان بسياري از مردم را نجات دهند. با اين حال حداقل در سه شهر سنداي، ايواته و مينامي سانريكو سيل حاصل از سونامي مردم را به همراه وسايل، خودروها، و هرچه كه در مسير سيل بود با خود برد. در مديريت بحران در رويداد 11 مارس 2011، يكي از عوامل مهم ياري دهنده به مديران بحران در ژاپن رفتار مناسب مردم و پيروي آنها از فرامين مديران بحران و رفتار اخلاقي و همبستگي اجتماعي و روحيه ديگر دوستي و در يك كلام سرمايه اجتماعي

(Social Capital)

در اين كشور بود. هجوم نياوردن براي كمك، فداكاري در جاهايي كه امداد به ديگران اولويت داشت و در نظر گرفتن نفع جمعي از فاكتور هاي مهم براي كمك به مديران بحران در ژاپن براي كنترل پيامدهاي ناشي از زلزله و سونامي 11 مارس 2011 بود.



5-

رآكتور هاي هسته اي و فاجعه فوكوشيما: ژاپن كشوري است كه 55 رآكتور هسته اي دارد. اولين نيروگاه هسته اي ژاپن به كمك شركت هاي انگليسي در سال 1973 آغاز به كار كرد و سپس با كمك فناوري ايالات متحده اين نيروگاهها در ژاپن توسعه يافت. هر چهار رآكتور نيورگاه فوكوشيماي شماره يك دچار انفجار شد، البته راكتور شماره 3 در اين نيروگاه آسيب بيشتري ديد و آلودگي گسترده تر و عميقتري –به دليل ذوب شدن ميله هاي سوخت داخل رآكتور و آلودگي محيط به پلوتونيوم به دليل اين سانحه- به جاي گذاشت. شركت نگهداري و بهربرداري از نيروگاه فوكوشيما ، شركت برق توكيو

TEPCO

بود كه در گزاشهاي بعد از سانحه متهم به سو مديريت و عد اطلاع رساني به موقع شد. علاوه بر اين در گزارشها آمده بود كه مقرر بود كه نيروگاه هسته اي فوكوشيما دائيچي در تاريخ اول فوريه 2011 به حالت خاموش-ايمن از رده خارج شود كه ظاهرا به دليل مسائل اقتصادي و ترس از ضررهاي مالي حاصله شركت تپكو از اين كار اجتناب كرده بود. به هر حال در هنگام زمينلرزه و به طور خودكار، نيروگاه فوكوشيما دائيچي و يازده نيروگاه ديگر ژاپن به حالت خاموش-ايمن درآمدند كه به دليل از كار افتادن سامانه هاي خنك كننده رآكتور هاي اين نيروگاه (به علت ورود امواج آب و فضولات ناشي از سونامي با ارتفاع حدود 12 متر به خنك كننده هاي رآكتورها ، كه براورد شده بود ارتفاع آب ناشي از سونامي احتمالي هيچگاه به بيش از 9 متر نرسد!)، يكي پس از ديگري دچار انفجار شده و مساله اي مهم و خبر ساز ايجاد كردند كه در ماههاي پس از زلزله در حد خود رخداد زلزله خبرساز بود. به دليل الودگي هاي ايجاد شده، دولت ژاپن جمعيت 140 هزار نفري ساكن در محدوده 20 كيلومتري اطراف نيروگاه را تخليه نمود و به مردم براي تردد در شعاع 30 كيلومتري آن و به كشاورزان در شعاع 60 كيلومتري آن هشدار آلودگي داد. براورد هاي وزارت انرژي ايالات متحده در اوايل ارديبهشت ماه 90 نشان داد كه محدوده تحت تاثير آلودگي در اين زلزله بايد تا گستره 80 شعاع كيلومتري اطراف نيروگاه فوكوشيماي دائيچي در نظر گرفته شود.



6-

تبعات داخلي و جهاني انفجار در نيروگاه هسته اي فوكوشيما: در پي اين زلزله موج جديدي بر عليه توسعه نيروگاههاي هسته اي در ژاپن و ساير نواحي لرزه خيز جهان برخواست. اين سوال مهم مطرح شد كه چرا كشوري 128 ميليوني كه در معرض رخداد زمينلرزه اي با بزرگاي 9.0 مي تواند باشد، بايد 55 رآكتور هسته اي داشته باشد؟ در تاريخ 6 مه 2011 – 16 ارديبهشت 1390 – نخست وزير ژاپن آقاي نائوتو كان اعلام كرد كه از آنجا كه انتظار نمي رود كه نيروگاه هسته هامائوكا

Hamaoka

واقع در جنوب غرب

توكيو در يك زمينلرزه با بزرگاي 8 يا بيشتر – كه احتمال رخداد آن در اين منطقه در 30 سال آينده بيش از 87% براورد شده بود- به خوبي پايداري نمايد، لذا شركت برق چيبو

CETPCO

در حال بررسي است تا اين نيروگاه را نيز از رده خارج نموده و به حال ايمن-خاموش درآورد. ضمن اينكه در ژانويه 2012 دانشمندان در دانشگاه توكيو اعلام كردند كه برپايه براورد هاي احتمالي جديد، بعد از رخداد زلزله 11 مارس 2011، احتمال رخداد زلزله اصلي (با بزرگاي بيش از 7) را در منطقه نزديك توكيو، در بازه زماني 5 ساله مي دهند كه بسيار كوتاهتر از براورد قبلي (30 سال) است. از سوي ديگر در عرصه بين المللي نيز ، دو هفته بعد از زلزله توهوكو، سنداي ژاپن و وقوع فاجعه هسته اي فوكوشيما، حزب طرفدار محيط زيست آلمان كه از برنامه هاي اصيلش مخالفت با 17 رآكتور هسته اي اين كشور (و به ويژه تمركز تبليغاتي بر مساله انفجار هاي نيروگاه هسته اي فوكوشيما در ژاپن ) و طرفداري از برنامه هاي زيست محيطي است، در ايالت بادن كه در طي 58 سال گذشته به طور سنتي در اختيار حزب محافظه كار دمكرات مسيحي

–CDU

بود، به پيروزي رسيد. خانم مركل صدر اعظم آلمان پس از اين شكست در انتخابات محلي ، اعلام كرد كه دولت آلمان برنامه اي راهبردي را دنبال مي كند تا ظرف 11 سال – تا سال 2022- آلمان منابع انرژي هاي پاك و تجديد پذير و سازگار با محيط زيست را به طور كامل جايگزين انرژي هسته اي در اين كشور كند و استفاده از انرژي هسته اي براي توليد انرژي –در نيروگاههاي هسته اي- را متوقف خواهد كرد. ياد آور مي شود كه آلمان با استقرار 21164 توربين بادي و توليد 26 گيگا وات برق از اين طريق در صدر كشورهاي جهان در استفاده از انرژي باد به عنوان يك منبع تجديد پذير انرژي قرار دارد و بيش از 90 هزار آلماني در صنعت انرژي بادي اين كشور كار مي كنند. در طي سال 2010 كشور هاي آلمان و اسپانيا در اتحاديه اروپا در صدر كشور هاي اروپايي قرار داشتند كه ظرفيت استفاده از انرژي باد خود را افزايش دادند. البته در اين مورد سوالاتي هم در مورد اين تصميم دولت خانم مركل در اروپا مطرح است، به اين ترتيب كه مي خواهند با تجهيزات و نيروگاههاي هسته اي موجود خود چه كنند؟ و آيا دولت آلمان تا سال 2022 مي خواهد تمام تجهيزات نيروگاهي خود را به كشورهاي ديگر (بيشتر كشور هاي در حال توسعه و دنياي سوم) صادر كند؟ (كه در اين صورت فقط جابه جا كردن صورت مساله در دنيا و صرفا دوركردن آن از آلمان خواهد بود و نه حل آن) و آيا قرار است از كشور هاي با فناوري هسته اي نظير فرانسه نيز برق هسته اي وارد كنند يا نه؟ (كه اگر پاسخ مثبت باشد، درآن صورت همچنان بخشي از نيازهاي خود را از برق هسته اي توليد شده در كشورهاي ديگر تامين خواهند كرد).



7-

يكسال بعد از زلزله مارس 2011 : چه چيزي تغيير كرده است؟





نقش زنان: در كشور امپراطوري و بيشتر مرد سالار زاپن، زلزله 2011 موجب شد تا زنان به ويژه در مناطق دور افتاده نقش هاي كليدي و مهتري در اداره امور خانواده به عهده بگيرند. زنان روستايي درمنطقه سردسير توهوكو شامل استانهاي اكيتا، آوموري، فوكوشيما، ايواته، مياگه و ياماگاتا (كه همگي تحت تاثير زلزله و سونامي 2011 و انفجار وآلودگي حاصل از نيروگاه هسته اي فوكوشيما قرار گرفتند) معمولا در كارهاي سختي مانند كشاورزي و ماهيگيري فعال بودند كه اين دو بخش اقتصادي تحت تاثير زلزله و به ويژه آلودگي هاي ناشي از انفجار نيروگاه فوكوشيما آسيب بسيار ديدند و به ناچار زنان در بخش هاي ديگر براي كمك به اقتصاد خانواده مشغول شدند. بخشي از اين زنان در اعتراضات به مساله نيروگاه فوكوشيما در تحصن هاي برگزار شده در توكيو در ماههاي اكتبر-نوامبر 2011 (مهر و آبان 90) نيز مشاركت كردند.





افزايش بي اعتمادي، آسيب مهم انفجار در نيروگاه هسته اي فوكوشيما: از انجا كه انفجار در رآكتور هاي نيروگاه هسته اي فوكوشيما در اثر زلزله و سونامي 11 مارس 2011 مهمترين تخريب و انفجار در اثر زلزله در جهان است، به نظر مي رسد كه تبعات رواني اين حادثه از مسايل فني و زيست محيطي ناشي از ان كم اثر تر نبوده است. افزايش آمار خودكشي در منطقه پيرامون نيروگاه گزارش شد و اينكه حتي در بيرون زون 60 كيلومتري (شعاع پهنه حفاظتي اعلام شده از سوي دولت زاپن در پيرامون نيروگاه هسته اي فوكوشيما) نيز بعضي از كشاورزان همچنان نگران آلودگي زمينها و محصولات خود – حتي در فاصله 100 كيلومتري از نيروگاه- هستند.





صادرات تجهيزات هسته اي به كشورهاي در حال توسعه، پس از انفجار نيروگاه هسته اي فوكوشيما: در ماه گذشته ميلادي (فوريه 2012) كميسيون روابط خارجي مجلس نمايندگان ژاپن، صادرات تجهيزات نيروگاهي هسته اي را به ويتنام و اردن مصوب كرد. توافقات ديگري با هند، بنگلادش و تركيه براي ساخت و نگهداري نيروگاههاي هسته اي در اين كشورها توسط شركت هاي ژاپني انجام شده است. فعالان محيط زيست در ماههاي اخير به خطرهاي اين نوع معاملات و هزينه هاي بالا و دراز مدت آنها براي سلامتي انسانها در ژاپن بسيار پرداخته اند. آلودگي محدوده نيروگاه هسته اي فوكوشيما باعث شد تا بيش از 150 هزار نفر از ساكنان محدوده پيرامون نيروگاه مجبور به مهاجرت شوند و ده ها هزار هكتار از زمينهاي اطراف نيروگاه آلوده اعلام شوند. مهم آن است كه علي رغم ارزاني نسبي استفاده از فناوري هسته اي براي توليد انرژي – كه مورد توجه كشور هاي فقير و در حال توسعه هم قرار گرفته است – در صورت آلودگي منطقه به مواد راديو اكتيو، مدت زماني حدود 350 سال بايد منطقه را غير قابل دسترس در نظر گرفت و از سوي ديگر اختلالات ژنتيكي در انسانهاي آلوده شده به اين مواد مي تواند تا چند نسل ادامه يابد. متاسفانه در كشورهاي در حال توسعه كمتر به چنين تبعات درازمدتي به عنوان پارامتر حساس براي تصميم گيري توجه مي كنند. از سوي ديگر كشور كره جنوبي در ماههاي گذشته با امارات متحده عربي براي تاسيس يك نيروگاه هسته اي قراردادي امضا كرد و در حال حاضر در حال رقابت با ژاپن براي امضاي قرارداد با فنلاند به همين منظور است.





مشكلات اقتصادي و بيكاري براي آوارگان زلزله و سونامي و محدوده نيروگاه فوكوشيما: 9 ماه بعد از زلزله مارس 2011، خانوارهاي آواره شده اززلزله و سونامي و محدوده نيروگاه هسته اي فوكوشيما در شهر هاي ديگر مستقر شده ولي از نظر اقتصادي همچنان متكي به كمك هاي دولتي هستند. ده هاي هزار نفر از ساكنان مناطق ساحلي شمال شرق ژاپن كه در كارخانه هاي ساخت اتوموبيل و قطعات الكترونيكي – بيشتر براي صادرات – كار مي كرده اند، با تعطيلي كارخانه هاي خود مجبور به مهاجرت شدند. بانك جهاني خسارت زلزله و سونامي 11 مارس 2011 را 235 ميليارد دلار براورد كرد كه به اين ترتيب ، اين رخداد خسارت بار ترين رخداد سانحه طبيعي در تاريخ بشر بوده است.





خسارت اقتصادي در اروپا به عنوان پيامد زلزله و سونامي و انفجار در نيروگاه فوكوشيما: در پي تصميم دولت آلمان براي كنارگذاشتن استفاده از برق هسته اي در طي 11 سال آينده، كه در پي انفجار در نيروگاه هسته اي فوكوشيما در اردي بهشت ماه 90 از سوي خانم مركل صدر اعظم آلمان اعلام شد، شركت توليد برق و توليد كننده تجهيزات نيروگاهي

E.ON

آلمان نسبت به پيامدهاي هزينه اي چنين تصميمي هشدار داد. شركت مذبور به همراه شركهاي توليد برق

RWE، Vatenfall و EnBW

برنامه خود براي كاهش حدود 20 هزار شغل در جهت مقابله با وضعيت سخت اقتصادي پيش رو اعلام كردند. شركت

E.ON

كاهش در حدود 3 ميليارد يورو در ارزش اين شركت را پيش بيني كرد و اعلام كرد كه براي مقابله با چنين مشكلي 11 هزار نفر از پرسنل خود را در ماههاي آينده در سطح جهان اخراج خواهد كرد. سه شركت ديگر نيز اعلام كردند كه به دلايل مشابه با حدود 10 هزار نفر از كاركنان خود در سال 2012 قطع همكاري خواهند كرد.





برنامه هاي جديد آموزش امدادگران براي شرايط مشابه در ژاپن: در ماههاي بعد از زلزله مارس 2011 ، سازمانهاي امدادي ژاپن برنامه هاي آموزشي جديدي براي پرورش امدادگران متخصص و كارآزموده براي مواجهه با شرايط مشابه تدوبن و اجرا كردند. مثلا سازمان غير دولتي "قايق صلح" برنامه جديدي براي پرورش رهبران تيمهاي داوطلب امداد اجراكرد. دراين برنامه با هدف تربيت 4000 نفر رهبر تيم امدادي ژاپني و بين المللي برنامه اي آموزشي 8 روزه از روز 5 نوامبر 2011 آغاز شد. اين برنامه با هدف پرورش رهبران مراكز داوطلبان امدادگر در هنگام سوانح طبيعي و انساني و ايفاي نقش ارتباطي بين اين مراكز و دولت هاي محلي و مركزي و همچنين مديريت تيم هاي داوطلب امداد در هنگام سوانح اجرا شد. اين برنامه هاي آموزشي 8 روزه با اجراي يك تمرين دو روزه مديريت يك تيم امدادي واطلب از سوي افراد تحت اموزش خاتمه مي يابد.





افزايش واردات چوب به منطقه توهوكو براي بازسازي منازل: در ژاپن كه كشوري عمدتا پوشيده از جنگل است (دو سوم آن با جنگل پوشيده شده است) همچنان منازل مسكوني زيادي با چوب ساخته مي شود. تا بيست سال قبل بزرگترين وارد كنند چوب در دنيا بود ولي از سالهاي پاياني دهه 90 ميلادي با كاهش رونق در ساخت خانه هاي چوبي، به تدريج واردات چوب خود را كاهش داد. در سال 2011 ژاپن پنجمين وارد كننده چوب در دنيا بود ولي همچنان 70% چوب مورد نياز خود را از خارج از كشور- به ويژه از مالزي و اندونزي- وارد مي كرد. آمار وزارت كشاورزي،جنگل و ماهيگيري ژاپن نشان مي دهد كه واردات چوب به ويژه در منطقه هاي آسيب ديده از زلزله و سونامي، در ماه آوريل 2011 تا 420 هزار متر مكعب (با رشد حدود 70% نسبت ماه فوريه 2011) رسيده است. اخيرا صادر كنندگان چوب از استراليا، آمريكا و چين با كاهش قيمتهاي چوب صادراتي خود به رقابت به توليد كنندگان ژاپني و ساير صادر كنندگان به بازار ژاپن رفته اند.



8-

جمع بندي: ژاپن كشور سانحه خيز است و زمينلرزه، سونامي و پيامدهاي ناشي از آنها در زلزله 2011 به عنوان خسارت بار ترين رخداد – از نظر اقتصادي – در تاريخ بشر محك خوبي از ميزان آمادگي اين كشور بود. پيشرفته بودن ژاپن از نظر علم و فناوري و رشد اجتماعي و اهميت به آموزش در اين كشور از نكته هاي مهم براي كنترل پيامدهاي منفي فاجعه 11 مارس 2011 بود. گرچه در همين كشور نيز مشخص شد كه اولا توجه صرف به نفع اقتصادي، مي تواند به فاجعه اي همچون انفجارهاي پي در پي در نيروگاه هسته اي فوكوشيما بيانجامد و حتي بعد از رخداد نيز اين كشور در صدد صدور اين تجهيزات خطرناك به كشور هاي درحال توسعه باشد. صرف نظر از بعد غير اخلاقي چنين تصيميم هايي، عدم دور انديشي در كشورهاي درحال توسعه و نياز فوري كنوني به انرژي نيز شايد وسيله اي براي توجيه اين رفتارها باشد، گرچه با راه حلهاي درازمدت كه مي تواند در ابتدا پر هزينه تر بنمايند، هم ژاپن و هم تمامي كشورهاي ديگر جهان مي توانند به تدريج نياز به فناوري هاي پرخطر هسته اي را با توسعه فناوري هاي مرتبط با انرژي هاي پاك جايگزين كنند. زلزله 11 مارس 2011 همچنين زنگ هشدار مهمي براي شهر توكيو و منطقه پيرامون آن – به عنوان يكي از مهمترين كلانشهرهاي در معرض خطر زلزله در جهان در كنار شهرهاي تهران، استانبول، جاكارتا و لس آنجلس – بود. زلزله شناسان براورد زمان احتمالي براي رخداد زمينلرزه مهم بعدي را در محدوده توكيو، بعد از رخداد زلزله 11 مارس 2011 از 30 سال به 5 سال كاهش دادند. اين مساله و اينكه چنين زمينلرزه اي با بزرگاي 9.0 در شمال شرق ژاپن اساسا از سوي زلزله شناسان غير قابل انتظار بود، هشدار مهمي براي زلزله شناسان در سراسر جهان (به ويژه در تهران) است تا در روشهاي قبلي و براورد هاي معمول با استفاده از داده هاي موجود براي تخمين بزرگترين زمينلرزه محتمل تجديد نظر كنند. زلزله 11 مارس 2011 در ژاپن با همه پيشرفتگي اين كشور در زمينه هاي مختلف علم و فناوري، مشكلات بزرگ و دامنه داري ايجاد كرد، طبيعي است كه ما در تهران درسهاي مهم اين زلزله را بايد با دقت و وسواس بيشتري مرور كنيم و در ديدگاههاي قبلي خود با توجه به موارد مختلفي كه در زلزله مارس 2011 ژاپن رخ داد با انجام مطالعات دقيق تجديد نظر كنيم. زلزله 11 مارس 2011 توهوكو-سنداي ژاپن هشدار مهمي براي ما بود، بايد آن را جدي بگيريم.