وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Friday, December 30, 2005

پرسپولیس اول بشی ، آخر بشی دوستت داریم


امروزعصر پرسپولیس که در گیرو دار تعویض کادرفنی است یک باخت غیر قابل تصور-چهار به دو- به فجر سپاسی شیراز داد آن هم در استادیوم آزادی! الیته شیوه باختن هم مثل هفته قبل بود که پرسپولیس بیش از سه برابر حریف حمله کرد و در ضد حمله ها جا می ماند – مدافعین واقعا ضعیف بودند – . در نهایت خوردن سه گل پی در پی در نیمه اول که دومی انها به افساید بودن مشکوک بود، باعث شد که در ادامه بازی پرسپولیس از پس دفاع محکم چیده شده حریف بیش از دو بار برنیاید و البته یک گل دیگر هم در نیمه دوم دریافت کرد. من هم مثل همه پرسپولیسی های دیگر کاملا ناراحت هستم ولی فکر می کنم که این باخت باید نشانه پایان یک دوران – فوتبال سنتی – و آغاز یک شیوه – ایجاد سامانه مدرن در تیم محبوب ما –باشد. امشب شبکه خبر مصاحبه علی پروین را نشان می داد که از اعلام می کرد که از فوتبال حرفه ای کناره گیری کرده و دیگر به استادیوم آزادی نخواهد آمد. ضمن احترام به او یاد آور می شوم که دنیا به آخر نیامده و با آوردن یک کادر فنی مجرب و جدید نسبت به احیای پرسپولیس باید اقدام کرد. فکر هم می کنم که این کار از آقای انصاری فرد مدیرعامل جدید پرسپولیس برمی آید. در احیای پرسپولیس نیز همه قدیمی ها و پیشکسوتان پرسپولیس باید کمک کنند. من یقین دارم که این شکست مقدمه پیروزی خواهد بود و پرسپولیس زلزله را مجدد سرفراز و سربلند خواهیم دید. اندکی صبر، سحر نزدیک است

Wednesday, December 28, 2005

سخنرانی من در سازمان نقشه برداری کشور به مناسبت سالروز زلزله بم

من دیروز در سازمان نقشه برداری کشور یک سخنرانی به مناسبت سالروز زلزله بم انجام دادم که خبرگزاری ایسنا خلاصه ای از آن را در صفحه علمی سایت خود گزارش داده است که همان را به عنوان گزارش صحبت خود در اینجا می آورم.

رييس پژوهشكده زلزله شناسي در سالگرد زلزله بم: بم، محل تلاقي گسل‌هاي مستعد زلزله‌هاي زياد است بازسازي بم در راستاي ارگ جديد و غرب شهر توصيه مي‌شود
سرويس: علمي
1384/10/07 12-28-2005 13:51:47 8410-03429: کد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: علمي
نشست علمي «لرزه خيزي منطقه كرمان با نگرش ويژه به زمين‌لرزه‌هاي بم هشتادو دو و داهوئيه زرند هشتادوسه» به مناسبت دومين سالگرد زلزله بم با سخنراني رييس پژوهشكده زلزله‌شناسي پژوهشگاه بين‌المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله در تالار اجتماعات سازمان نقشه برداري كشور برگزار شد.
به گزارش خبرنگار «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر مهدي زارع - دانشيار و رييس پژوهشكده زلزله‌شناسي پژوهشگاه بين‌المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله - در اين نشست علمي با اشاره به وقوع زمين‌لرزه بم در قسمت جنوب شرقي كرمان و در راستاي گسل بم، افزود: از نظر موقعيت جغرافيايي بم به صورت مكاني منحصر به فرد در ميان كرمان و زاهدان است كه در اثر زمين لرزه بم با بزرگي شش و نيم اين قطعه تكان خورده است.
وي با اشاره به مشاهده روند گسيختگي سطحي در جنوب شهر بم گفت: شهر بم با قرارگيري روي افتگاه گسل شاهد خسارات زيادي بود. در عكس‌هاي هوايي تغيير مكان آبراهه‌ها در كنار اين افتگاه گسل حتي قبل از زلزله بم قابل رويت بوده است.
بررسي‌هاي زمين شناسي نشان مي‌دهد كه زون شمالي - جنوبي سامانه گسلي غرب ناحيه لوت شامل گسل‌هاي اسفنديار، نايبند، گلبافت، سروستان، بم و سبزواران مرز غربي اين سيستم ساختاري (لوت) را مشخص مي كند. در زلزله پنجم دي ماه 82 قسمتي از گسل بم جنبا شد كه به مرگ بيش از 33 هزار نفر از هموطنان منجر شد.
دكتر زارع تصريح كرد: كانون زمين لرزه در نزديكي شهر بوده و بعد از آن، بيش از هزار پس لرزه در شبكه موقت پژوهشگاه بين المللي زلزله با كيفيت بالا ثبت شد و بررسي موقعيت پس‌لرزه‌ها و گسيختگي‌هاي سطحي جديد نشان داد كه گسل بم مسبب زلزله بوده است كه به صورت گسيختگي هايي در راستاي گسل قديمي بم و همچنين گسيختگي جديدي در جنوب بم در سطح زمين بروز يافت.
وي اظهار داشت: زلزله‌اي با بزرگي شش و نيم با عمق حدود 8 كيلومتر، مي‌تواند بين 10 تا 15 كيلومتر گسيختگي در ژرفا ايجاد كند كه در چنين حالتي در زمان برخورد با يك گسيختگي نبايد انتظار گسيختگي با تغيير مکا ن زياد در سطح زمين داشت زيرا تنها ترك‌هاي سطحي در چنين زمين لرزه‌هايي رخ مي‌دهد.
دكتر زارع با اشاره به بررسي‌هاي صورت گرفته در اين زلزله گفت: تلاقي ساختاري در محل برخورد روند زمين‌ساختي پشت رود - در راستاي رودخانه پشته رود- با گسل بم در شمال بم ايجاد شده است.
به گزارش ايسنا، وي با اشاره به اينكه شيب اين گسل به سمت غرب ادامه دارد اظهار داشت: هرچه از غرب به شرق حركت مي‌كرديم ميزان خرابي‌ها شدت بيشتري داشت .
رييس پژوهشكده زلزله شناسي خاطر نشان كرد: ‌در شتاب نگاشت ثبت شده در بم مشخص شد كه دوام جنبشي كه توانسته توانسته چنين فاجعه‌اي را ايجاد كند تنها 12 ثانيه بوده و كه اين موضوع نشانگر نامقاوم بودن ساخت و سازها در بم بوده است .
وي در ادامه با اشاره به زلزله داهوئيه زرند اظهار كرد: زلزله رخ داده در چهارم اسفند ماه 1383 با بزرگاي شش و نيم حاصل جنبا شدن گسل داهوئيه بوده است. بيشترين تلفات آن در روستاي هوتكن و بيشترين خرابي‌ها در داهوئيه بوده است.
دكتر زارع افزود: اين زمين لرزه كه به دليل قرار گرفتن روستا هوتكن در شيب و وجود بلوك‌هاي سنگي، بريدگي‌هاي سطحي و خرابي زيادي را به بار آورده در داهوئيه در محل تلاقي دو گسل داهوئيه و كوه‌بنان رخ داده است.
وي خاطر نشان كرد: دوام اين زمين لرزه 7 ثانيه بوده و بيش از 600 نفر كشته داشته است با اين حال ساخت و سازهاي مقاومتر ايجاد شده در برخي از روستاها دچار كوچكترين خسارتي نشده بودند.
به گزارش ايسنا، رييس پژوهشكده زلزله‌شناسي پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي در ادامه اظهار داشت: سه گسل در روند شمالي - جنوبي، شمال‌غربي - جنوب‌شرقي و شرقي - غربي درناحيه يرمان با يكديگر تلاقي هاي مختلفي ايجاد مي كنند كه به اين ترتيب پتانسيل بالاي خطر پذيري اين استان قابل درك است .
دكتر زارع در پايان توصيه كرد كه ادامه ساخت‌و‌سازهاي مسكوني در بم در فواصل دورتر از گسل در ناحيه ارگ جديد بم و در ناحيه
غرب بم انجام شود.

Tuesday, December 27, 2005

اولین سالروزسونامی در جنوب آسیا



امروز ششم دیماه اولین سالروز زمینلرزه باندا آچه در ساحل اندونزی بابزرگای 8.9 و با طول گسلش بیش از هزار کیلومتر و سپس رخداد سونامی -دریالرزه- در سواحل جنوب آسیا - اندونزی، تایلند، هند، سریلانکا، بنگلاش و حتی در کنیا و سومالی در جنوب آفریقا- است. البته به تاریخ سال میلادی زلزله باندا آچه در بیست وششم دسامبررخ داده است که به دلیل کبیسه بودن سال، انطباق آن با تاریخ هجری شمسی ما به ششم دیماه هشتاد و سه افتاد . آمار های رسمی حکایت از کشته شدن بیش از سیصد هزار نفر در این رخداد داشت و به عنوان یک فاجعه جهانی که چندین کشور در آن آسیب دیدند شناخته شد . این رویداد اثری درسواحل کشورما نداشت و به دلیل اینکه بیشتر سواحل ما در دریای آزاد واقع نیست در معرض خطر فوری چنین پدیده ای نیست ولی پس از این رویداد، در تمام کشورها که بخشی از آنها در مناطق ساحلی واقع است پژوهشهائی در مورد خطر پذیری چنین پدیده ای آغاز شده است. اجمالا برای وقوع سونامی لازم است تا یک تغییر مکان بزرگ - گسلش با تغییر مکان و یا لغزش بزرگ با تغییر مکان حجم زیادی از مواد کف دریا- در بستر دریاها یا اقیانوسها رخ دهد که در اثر آن امواجی در سطح آب به همه جهت ها گسیل می شود. موجی که به سمت ساحل رهسپار می شود، گاهی با ارتفاع ده تا شصت متر به بخش ساحلی حمله ور شده ، ضربه میزند و همچون سیل در منطقه ساحلی گسترده می شود. چنین حالتی به ویژه درژاپن و آمریکا مسبوق به سابقه بوده ولی متاسفانه در جنوب اسیا شناخته شده نبود و وقوع آن با تلفات زیاد همراه شد. امکان پیش بینی سونامی و اعلام و پیش آگاهی در مورد آن با سیستم های هشدار سریع وجود دارد. چنین کاری در سواحل ژاپن و ایالان متحده بعد از جنگ جهانی دوم انجام شده است و هم اکنون سازمان ملل متحد در حال کمک به کشورهای جنوب آسیا برای حرکت در چنین سمتی است.

Monday, December 26, 2005

پنجم دیماه-دومین سالروزفاجعه زلزله بم




امروز پنجم دیماه دومین سالروز زمینلرزه پنجم دیماه هشتادو دو بم است. این زلزله در ساعت پنج و بیست و هشت دقیقه بامداد با دوام حدود دوازده ثانیه با بزرگای شش و نیم و عمق حدود هشت کیلومتر با فعال شدن بخشی از گسل بم که ازشهر بم عبور می کرد موجب ویرانی بخش وسیعی از شهر بم شده و حدود سی و سه هزار کشته و بیش از سی هزار مجروح به جای گذاشت. این زلزله به دلیل واقع بودن کانون آن در محل شهر بم به یک فاجعه با ابعاد ملی تبدیل شد و مردم و امدادگران را از سراسر کشور به بم کشاند .یک روز بعد از کریسمس گروههای امداد خارجی خود را در همین روز و روزهای بعد از آن به بم رساندند. البته مصیبت بم التیام ناپذیر است و بازماندگان همچنان گرفتار مشکلات عدیده ای هستند که از زلزله ناشی شد. زلزله بم چنان بود که توجه جهانی را به آسیب پذیری مناطق با بافت نامقاوم در پهنه های نزدیک به گسل بر انگیخت. شخصا در روز بیستم مهر هفتادو هشت در یک سمینار به مناسبت روز بلایای طبیعی در استانداری کرمان هشدار داده بودم که یکی از خطرناک ترین نواحی در استان کرمان بم است و اگر زلزله ای در آن رخ دهد فاجعه ای مثل فاجعه طبس در آنجا رخ خواهد داد. وقتی چهار سال و دو ماه بعد چنین اتفاقی افتاد بسیار افسوس خوردم که چقدر ما در مقابل چنین حوادثی علارغم علم و پیش آگاهی کلی نسبت به آن بی دفاع هستیم. سالروز این فاجعه را خدمت همه هم میهنان و به ویژه همه همشهریان بمی تسلیت عرض می نمایم. نوشتم همشهریان بمی، دلیلش آن است که خود را از زمانی که زلزله بم رخ داد به دلیل حضور مستمر در بم و صمیمیت مردم عزیزبم، یکی از شهروندان بم احساس می کنم. در تصاویر فوق گسل بم را که در زلزله بم فعال شد در حدفاصل بم و بروات و ساخت و ساز شهرک مسکونی که پس از زلزله متاسفانه در حریم این گسل رخ داد - با عکسهائی که از هواپیما گرفته ام- به همراه تصویر ماهواره ای ناسا از بم - یک روز پس ازرخدادزلزله- را با مشخص کردن محل گسل بم نشان داده ام. همچنین گزارشی از این زلزله را می توانید به قلم اینجانب در لینک مجله علمی اینترنتی اوفیوس هلند ببینید.

Sunday, December 25, 2005

سال نو میلادی- تصویر دریافتی


این دوست ما دکترمحمد آریامنش لطف کرده و از هندوستان این عکس را به مناسبت سال نو میلادی برای وبلاگ من فرستاده اند که من نیز ضمن تشکر از ایشان آن را روی صفحه خویش قرار می دهم. اگر جائی هستید که دارد برف می بارد این عکس نمادی از محیط شماست. اگر هم مثل ما در تهران هستید که فقط در راس قله توچال برف باریده و الان هم هوا ابری است. امسال هنوز برف ندیده ام، شاید در طول زمستان ببینیم.

Saturday, December 24, 2005

شب میلاد حضرت عیسی مسیح- علیه سلام- مبارک باد


امشب در جهان مسیحی شب میلاد حضرت عیسی مسیح - علیه سلام-جشن گرفته می شود. من هم به نوبه خود این مناسبت خجسته را خدمت همه موحدان عالم به ویژه همه هموطنان مسیحی تبریک میگویم. از خاطرات من در این روز - آن هنگام که هفت سال قبل در فرانسه در حال اتمام دوره دکتری بودم - آن است که می دیدم عید نوئل را در اروپای امروز بیشتر عید بچه ها تلقی می کنند و بدین ترتیب غیر مومنین نیز - که امروزه رسما در حدود هشتاد درصد از مردم فرانسه را شامل می شود!- در جشنهای آن شریک می شوند. تمام برنامه های رادیو و تلویزیون نیز بر بچه ها متمرکز می شود و البته یک اتفاق دیگر نیز جالب است و آن اینکه هر کس در هرجا که کار می کند سعی می کند این روز بیست و پنج دسامبر را نزد خانواده خود برگردد. از این نظر روزهای خوبی برای خارجی ها که تنها در چنین کشورهائی زندگی می کنند نیست چرا که در این روز اوج تنهائی را احساس خواهند کرد! به هر حال میلاد مسیح - پیامبر رحمت و مهربانی - را خدمت همه مجددا تهنیت عرض می نمایم.

Friday, December 23, 2005

آیا هنوز مرغ همسایه غاز است؟

این ضرب المثل ایرانی را که حتما شنیده اید که می گویند مرغ همسایه غاز است. دیروز با یکی از دوستان صحبت می کردم که از موضوعی شاید تکراری شکایت داشت. می گفت در هر پروژه عمرانی اگر ما ایرانی ها طرحی به عنوان مهندس مشاور ارائه می کنیم و کارفرمای ما یک مشاور خارجی برای کنترل کار ما داشته باشد گاهی می بینیم که حرف خارجی ها به عنوان حجت می گیرند حتی حق الزحمه ای بیش از ما به او می دهند، و تمام زحمات ما در مقابل مشاور چشم آبی - و اخیرا چشم بادامی!- ممکن است نادیده گرفته شود. البته سالها قبل، در اولیل دهه هفتاد، که در مهندسی مشاور مهاب قدس کارمیکردم مهندسان باسابقه شرکت می گفتند که قبل از انقلاب مهندسان ایرانی در بیشتر موارد فقط در حد دستیار مشاوران خارجی می توانستند وارد کارهائی مثل سدسازی شوند. همزمان چنین مسائلی را در موردشرکت نفت هم شنیده بودم. ولی همان مهندسان باسابقه - که هم اکنون نیز از ورزیده ترین نیروهای فنی کشور هستند و مشغول به خدمت به میهن -می گفتند که بعد از انقلاب خیلی از این مرزها شکست و به اصطلاح ایرانی ها در بسیاری از امور فنی توانستند خود در مصدر کارها قرار گیرند. به هر حال چند سال قبل وقتی که ژاپنی ها برای مطالعه زلزله در منطقه تهران در یک طرح به یاری شهرداری تهران آمدند معمولا پوشش رسانه ای نتایج کارهای این گروه چنان بود که انگار مساله خطر زلزله در تهران توسط این گروه کشف شده است. از همه جالب تر برخورد یک لوازم تحریر فروش در محله ما بود که باوجوداین که شغل و تخصص من را می دانست از من پرسید" آیا راست است که ژاپنی ها مطالعه لرزه خیزی تهران را انجام داده اند و گفته اند که جائی بسیار لرزه خیز است؟" این در حالی است که مثلا در مورد تهران حداقل از حدود سی سال قبل بررسی های فراوانی در این مورد انجام شده است و دانشمندانی مانند دکتر بربریان، دکتر قرشی و دکتر مهاجر اشجعی مطالعات دست اول و جالبی در حدود بیست سال قبل به انجام رساندند. ظاهرا هنوز غاز بودن مرغ همسایه در وطن ما ادامه دارد. شاید یک دلیل مهمش عدم اعتماد به نفس و یا دلایل دیگر شخصیتی یا اجتماعی باشد ولی هر چه که هست وجودو استمرار چنین فضائی متخصصان ایرانی را بسیار عذاب می دهد

زمستان با باران آمد

بالاخره زمستان در تهران با باران آغاز شد. الان درست ظهر روز جمعه دوم دیماه هشتادو چهار در تهران است و بارش باران از دقایقی قبل در تهران- حداقل در نا رمک ما- آغاز شد. این باران را ما در فصل پائیز جزیکی دو روز در تهران ندیدیم. امیدوارم زمستان اینطور نباشد و به حد کافی ببارد. هم برای منابع آب لازم است و هم برای شستوشوی این هوای آلوده مه ما هر روز در آن نفس می کشیم.

Thursday, December 22, 2005

شب یلدا رفت و صبح پیروز شد

دیشب شب یلدا بود و شبکه های مختلف رادیوو تلویزیون ما به مساله شب یلدا به طور مفصل پرداختند. از جمله شبکه های یک و سه و چهار و پنج تلویزیون و شبکه های تهران و فرهنگ رادیو که من در ساعات مختلف عصر و شب یا به هر کدام در ماشین چند دقیقه گوش دادم و یا در منزل به طور گذرا از هر کدام چند دقیقه از تلویزیون دیدم. به هر حال جلوه بیرونی شب یلداهم شولوغی خیابانها و ترافیک سنگین بود که باعث شد من خودم چهل دقیقه دیرتر سر کلاسم برسم! و البته فال حافظ و خوردن انار و ... در منزل جزو مراسم این بلند ترین شب سال و دریافت و ارسال اس.ام.اس. به مناسب این سنت ایرانی نیز از مراسم آن بود. خلاصه آغاز چله زمستان و طولانی ترین شب سال با حال وهوائی نزدیک به طرز تفکر نیاکان ما برگزار شد . البته در ایران امروز به ویژه در شهرهای بزرگ شایدخبری ازآن فرهنگ کشاورزی نباشد ولی مردم رسوم خودرا مطابق همان زمان که کار اصلی مردم کشاورزی بود انجام می دهند و ... چه خوب! اینها ازمشخصات فرهنگی مردم ایران است و ما هم اگر چنین رسومی نداشته باشیم اصلا چیزی به اسم هویت ایرانی راباید از کجا سراغ گرفت؟ به هر حال این شب یلدا هم رفت و صبح پیروز شد. به نوبه خود آمدن صبح را شادباش می گویم، بر عکس بعضی دوستان که با اس.ام.اس. شب را تبریک می گفتند! آن هم طولانی ترین شب سال را! به قول حافط
صبح است ساقیا قدهی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن

Monday, December 19, 2005

آیا ایرانی ها با هوش ترین مردم کره زمین هستند؟

ما ایرانی ها بسیار به هوش و توان ملت خود مفتخریم و قشر جوان که امروزه مهمترین و پر جمعیت ترین قشر جمعیت ایران هستند نیز مهمترین سرمایه انسانی ما محسوب می شوند. خودم هم همین احساس را دارم و معتقدم با این توان عظیم موجود در کشورو همچنین توان ایرانیان در هرجای جهان که هستند می توانیم ایران را به جایگاه درخور و شایسته خود در جهان امروز برسانیم که البته امروزه بسیار با آن جایگاه رفیع فاصله داریم. ولی بعضی وقتها ما دچار افراط می شویم و خود را باهوشترین ملت روی کره زمین می پنداریم که به باور من این فکر درستی نیست. من در دوران آموزش سربازی که به عنوان هیئت علمی به همراه جمعی از اعضای هیئت علمی از سراسر کشور در تابستان سال هفتاد و چهار گذراندم دوستی داشتم به نام دکتر شریعتی که عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان دررشته زیست شناسی بود - و التبه نسبتی هم با روانشاد دکترعلی شریعتی، متفکر بزرگ ایران نداشت- او که امیدوارم هرجا هست به سلامت باشد حرف جالبی می زد و آن اینکه در همه ملت ها به طور متوسط درصدی از مردم از هوش و توان بالاتری برخوردارند و اگر فکر کنیم که فقط ملت ایران دارای چنین خصیصه مثبتی است دچار نژادپرستی و شووینیسم شده ایم. حالا من چرا اینها را امروز نوشتم: همانطور که ممکن است بدانید در هفته گذشته رادیو وتلویزیون از یک نابغه فارسی - دختری با سن حدود 17 سال- یاد کردند که موفق شده معمائی را حل کند کار انیشتین در حل آن ناتمام مانده و این کشف او به تائید یک رئیس پژوهشکده در آمریکا نیز رسیده است و کل ماجرا نیز در یک نشریه در آمریکا حکایت شده است. در پاسخ، یک استاد فیزیک با حدود 40 سال سابقه اشاره کرده بودند که با اصل این موضوع ناآشنا است. به هر حال من تخصصی در این موضوع ندارم ولی به طور خیلی ساده فکر می کنم که اولا نبوغ هم اگر در بوته آموزش پرورده نشود الزاما به نتایج منطقی و معنی دار ممکن است نرسد. دوم آنکه بالاخره رسانه ها قبل از آنکه خبری علمی را منتشر کنند ای کاش قبلا با اهل آن موضوع حداقل مشورتی کنند، چرا که نشریه در غرب زیاد است و صرف آنکه یک نشریه در غرب چیزی نوشت نمی توان به عنوان مدرک مبنی بر صحت موضوع گرفت. دست آخر هم آنکه با یادآوری حرف دوستم دکتر شریعتی -استاد دانشگاه اصفهان- به یادتان می آورم که از آمریکا تا ایران و از شرق تا غرب عالم این همه محقق در حال کار شبانه روزی هستند و اگر در مسیر این تحقیقات علمی- که بر مبنای روش علمی انجام می شود- به لزوم حل یا روش حل موضوعی اشاره ای نمی کنند لابد باید درصحت اصل خبر های این چنینی که در فوق آمد، قدری تعمق کرد.

آئین نامه 2800 و مقایسه دائمی آن با کارهای موردی

وقتی در مورد تحلیل خطر زلزله سمیناری دارم معمولااز سوالاتی که می شود این است که آنچه شما می گوئید تا چه حد با آئین نامه 2800 سازگار یا ناسازگار است. حتی این سوال دیروز در کلاس هم از من شد. حقیقت آن است که آئین نامه 2800 که خود پس از آئین نامه519 تهیه شده است آئین نامه استانداردزلزله ایران است که در مورد ساختمانهای متعارف ارائه شده و بر همین اساس طیف صاف شده و سطوح خطر زمینلرزه برای نواحی مختلف ایران هم در آن آمده است. البته در همین آئین نامه آمده است که برای سازه های خاص باید مطالعات ویژه انجام شود و ساخت و ساز بر روی گسلها مجاز نیست. حال اگر برای سطوح خطر مختلف که در مطالعات ویژه برای سازه های خاص - مثل سد ها، نیروگاهها، کارخانه ها، شهرک ها و ...- به مقدارهایی متفاوت از سطوح خطر ارائه شده در آئین نامه برسیم معنی آن نه غلط بودن آئین نامه و نه اشتباه بودن مقدارهائی است که محاسبه کرده ایم. هر کدام را باید در جای خود بررسی و ارزیابی کرد.آئین نامه نیز راه مطالعه ویژه را نبسته است. ضمنا ارائه آن در جای خود خدمتی بوده که در مملکتی لرزه خیز مثل کشور ما با اجرای آن از بسیاری اشتباهات بزرگ در ساخت و ساز جلوگیری شده است ولی اگر همچنان گاف های بزرگ - در اجرا- رخ می دهد مشکل آئین نامه نیست.

Saturday, December 17, 2005

بالاخره باران آمد

از دیشب 25/9/84 خوشبختانه در تهران باران آمد و ما از آن آلودگی شدید هوا کمی آسوده شدیم. خلاصه خدا به داد رسید و فعلا شانس تنفس را داریم. ولی این فرصت موقتی است. مجددا که هوای بارانی تمام شود ما می مانیم و این همه ماشین در تهران و هوای دودآلود. به فکر ساماندهی ترافیک تهران باید بود. چراکه گفته می شودکه بیش از هشتاد درصد از آلودگی هوای تهران به خودرو ها مربوط است. به هر حال سایت آب و هوا نشان می دهد که در ده روز آینده از باران چندانی خبری نیست.

Friday, December 16, 2005

روزنامه اطلاعات وتوجه به زلزله های مهم سده بیستم ایران



روزنامه اطلاعات در روزهای پنج شنبه ویژه نامه ای منتشر می کند که به مناسبت هشتادمین سالگرد انتشارش به مطالب مهمی که در این هشتاد سال اخیر در این روزنامه منتشر شده می پردازد.از دید من یکی از مهمترین و جالبترین قسمتها مطالبی است که در موردرخداد زلزله های مهم سده بیستم ایران در این روزنامه آمده است. دیروز بیست و چهار آذر ماه در این ویژه نامه مطلبی در مورد رخداد زلزله لار، در چهارم اردیبهشت سال سی و نه خورشیدی - با بزرگای شش -در این ویژه نامه آمده بود . بیشترین خسارتها در این زلزله در روستای گراش در نزدیکی لار فارس رخداده است.مطلب هنوز روی سایت روزنامه اطلاعات موجوداست . عکس امدادگری که بچه ای به بغل دارد و گزارش مختصری از آنچه در زلزله در روستای گراش - در بیست و چهار کیلومتری لار- برای امداد ازسوی جمعیت شیروخورشید سرخ انجام شده و اینکه نیروی هوائی به دستور نخست وزیر وقت دوفروندهواپیما به منطقه برای امداد رسانی ارسان کرده است ، در گزارش مربوطه آمده است. فقط نفهمیدم که چرا ساعت زلزله را هشت و بیست و پنج دقیقه بعد از ظهرذکر کرده است در حالی که بر اساس کاتالوگ زمینلرزه های ایران زلزله در ساعت دوازده و چهارده دقیقه به وقت گرینویچ - پانزده و چهل و چهار دقیقه به وقت ایران - رخ داده است. کار جالبی است که برای یاد آوری لرزه خیزی ایران و مرور خرابی های زلزله های گذشته بسیار مفیداست. اینکه چطور امداد رسانی انجام شده و چگونه با مساله برخورد شده نیز با مرور همین گزارشها قابل بررسی است..

Thursday, December 15, 2005

لزوم نگاه جامع از دیدگاه مهندسی خطرهای طبیعی در کلان شهرها

نگاه جامع و چند جانبه نگر در زمینه خطر های طبیعی لازمه جوامح امروز - به ویژه درکلان شهرها در کشورهای در حال توسعه- است. این نکته ای است که ضعف بسیاردرآن هم از نقطه نظر متخصص و مهندس آموزش دیده و هم از دیدگاه مدیریتی- در ایران داریم . چگونه می توانیم نکته های ویژه و تخصصی در زمینه بلایای طبیعی و محیط زیست را در عرصه زندگی روزمره به اجرا دراوریم؟ چگونه می توان کاری کرد که این همه نکته و نظر در مورد بلایای طبیعی، حریم گسل، ساخت و ساز نامقاوم، بافتهای فرسوده ، عدم رعایت سلامت وحریم رودخانه ها در مناطق شهری و ساخت و ساز در حریم آن، رعایت نکردن سلامت محیط زیست و دفع نامناسب زباله های شهری و خلاصه "نگاهی نگران وحساس به همه خطرهای طبیعی و زیست محیطی" عمومیت یابد وصدای متخصاصان به گوش انها برسد که باید برسدو بعد نظارت کرد که رعایت و اجرائی هم بشود؟ اگر بخواهم سریع جواب بدهم باید بگویم که
اولا باید رسانه مناسب و مخاطبین مناسب را انتخاب کرد. مثلا وقتی تمام طرحهای کاربری شهری را شهرسازان و بعضا جغرافی دانان شهری تهیه و سپس اجرا می کنند - و چه بسیار زمین های خطرناک ازدید ما که آنها به عنوان کاربری مناسب برای ساخت مسکن تشخیص می دهند.!- اگر ما تمام تلاش آموزشی خودرا بر زمین شناسان و مهندسان عمران و سازه متمرکز کنیم چگونه می توان به حصول نتیجه امید بست. وضعیت مثل الان می شود که مدام ما میگوئیم روی گسلهای شمال تهران و شمال تبریز و ... نسازید و مدام میبینیم که برج و آپارتمان مثل قارچ از زمین سبز می شود! بعد ما باید غصه بخوریم! پس شاید مخاطبمان را نادرست انتخاب کرده ایم.
دوم آنکه اگر مخاطب را هم درست انتخاب کنیم حتما مهندسانی با آموزش و درک مناسب از مهندسی خطرهای طبیعی لازم هستند تا با این طرز فکربه گسترش این نوع نگرش در کشوربپردارند و البته بر اجرای آن هم نظارت کنند
سوم آنکه امروزه در دنیا تاکید بر دید چند جانبه نگراست. اگر جنبه های مختلف مسائل بلایای طبیعی، زیست محیطی و توسعه شهری وحتی مسائل اجتماعی و زیستی را با هم نبینیم وابزارهائی مثل جی .آی.اس. یا سامانه اطلاعات جغرافیائی به درستی استفاده نکنیم، هرگز موفق به غلبه بر مسائل پیچیده دنیای امروز به ویژه در شهرهای بزرگ و باز هم به ویژه در کشورهای در حال توسعه مثل کشور خودمان، نخواهیم شد

رودخانه ها و دره های شمال تهران را دریابیم



اگر اخیرا به تفرجگاههای شمال تهران سری زده باشید می بینید که دره دربند و درکه به طور کامل با رستورانهای کنار رودخانه پوشانده شده است. عکسهای فوق را از یکی از همین رستورانها در دره درکه گرفته ام . اگر به کیفیت بد عکسها ایراد نگیرید - چون اینها را هم با دوربین موبایل گرفته ام!- می بینیم که کل مساحت حاشیه و تراسهای کناری رودخانه درکه توسط همین رستورانها اشغال شده و از سوی دیگر در وسط رودخانه نیز زباله های فراوان جاری است. این بدان معنی است که اولا چنین ساخت و سازی منطقه حاشیه رودخانه و پائین دست آن را به شدت در معرض خطر سیل قرار میدهد و از سوی دیگر منطفه از آلودگی شدید زیست محیطی رنج میبرد و سد البته اگر به انتهای جنوبی تهران در جنوب کهریزک سری بزنید با صحنه وحشتناکی از "روانه -زباله"! به جای رودخانه مواجه می شوید که در ادامه رودخانه کن جاری است. ممکن است بگوئید که محیط زیست و سلامت زمین به ما مربوط نیست، ولی فراموش نکنیم که امروزه نمی توانیم سلامت خودمان را از سلامت آب زیرزمینی و خاک و هوا - البته نوع دودآلود آن!- جدا بدانیم. دیروز از رادیو تهران می شنیدم که آقای دکتر قالیباف شهردار جدید تهران در سر دارند که پس از یک مدت زمانی چند ماهه که به مطالعه وضع تهران پرداختند به کمک یک تیم کارشناسی به ساماندهی وضع تهران بپردازند. البته خبر خوشحال کننده ای بود که فکر می کنم اجرای آن از ایشان برآید. حال که می خواهند چنین کنند، امیدوارم که به وضع رودخانه های تهران، خطر خیزی آنها و محیط اطرافشان و احتمال بالای خطر سیل در اثرساخت و ساز بی حساب درون و در حاشیه آنها، دهانه تنگ رودخانه ها و پلهای ساخته شده بر روی آنها و همچنین آلودگی زیست محیطی که در اثر جریان یافتن زباله در این رودخانه ها در تمام پهنه شهر گسترده می شود، و اولویت دادن به پهنه بندی حریم رودخانه ها و سالم سازی محیط آنها توجه ویژه شود.

Tuesday, December 13, 2005

زلزله امروز در مرز افغانستان و پاکستان

بامداد امروز- ساعت 1:43 دقیقه - به وقت تهران زلزله ای به بزرگای 6.7 در منطقه مرزی افغانستان و پاکستان رخ داد که اطلاعات بیشتر درمورد خسارتهای این زلزله و مشخصات آن می توان به سایت
مراجعه نمود.

Sunday, December 11, 2005

ما داریم در هوای تهران خفه می شویم!- لطفا اکسیژن


ما در تهران ازروز شنبه 12/9/84 در تهران در وضعیت اضطرار از نظر آلودگی هوا قرار داریم. از وسط شهر و حتی از شمال آن نمی توان قله توچال را دید و اگر به وسط خیابان برویم چشمها می زود و اگر مثل من مشکل میگرن هم داشته باشید سر درد هم به آن اضافه می شود. دیروز ازرادیو تهران شنیدم که بعضی از آلاینده ها در هفته گذشته در حدود ده برابر حد مجاز رسیده بوده است. البته حدود هفتصد مورد حمله تنفسی و پانصد مورد حمله قلبی و بیش ازصد مورد مرگ به همین دلیل از سوی اورژانس تهران گزارش شد. البته "بیش از صد مورد" از نظر ریاضی نامحدود به نظر می رسد! و می تواند به چند صد و تا چند هزار و بیشتر هم اتلاق شود! این است وضعی که ظاهرا به دلایل زیرایجاد شده است: راه نیافتادن مترو تهران، حذف نشدن خودرو های فرسوده ازسیستم حمل و نقل، ارزان بودن بنزین - که در ایران از آب معدنی هم ارزان تر است!- ،استفاده زیاد مردم از خودرو شخصی به دلیل نبودن وسیله نقلیه عمومی و البته وضعیت بد سیستم سوخت خودروهای نو ساخته داخل. ما داریم خفه می شویم. لطفا کمی اکسیژن! داریم به حال خودمان افسوس و به حال آنها الان در مناطق خوش آب و هوا هستند قبطه می خوریم

Saturday, December 10, 2005

ایران در گروه چهار جام جهانی2006 فوتبال



دیشب - در واقع در ساعت اولیه بامداد به وقت ایران -مراسم قرعه کشی جام جهانی 2006برگزارشد و ایران در گروه چهار با مکزیک آنگولا و پرتقال همگروه گردید. پرتقال که برزیل اروپا است و مکزیک هم که تیم قوی آمریکای مرکزی است و آنگولا هم تیم ناشناخته و حذف کننده نیجریه از افریقاست. بنابراین بر خلاف اظهار نظرهای اولیه روزنامه های امروز صبح -ورزشی- تهران من فکر نمی کنم که گروه ما خیلی آسان باشد. البته مثلا از گروهی که آرژانتین و هلند در آن هستند راحتتر است. جالب است که اگر صعود کنیم به تیم اول یا دوم همان گروه که از حالا گروه مرگ نام گرفته! برخورد می کنیم. بالاخره جام جهانی است. دیگر حریفانمان نه قطر و ازبکستان و نه حتی ژاپن و کره و عربستان نیستند. آنجا با کسی شوخی نمی کنند. یادش بخیر جام جهانی 98 که خودم دو بازی ایران با یوگسلاوی و آمریکا را از نزدیک دیدم. استاندارد و کلاس کار جام جهانی چیز دیگری است که البته فوتبال ایران استحقاق آن را دارد.

Thursday, December 08, 2005

به یاد اسماعیل عمرانی وحسن قریب که عکسهای زلزله داهوئیه را مخابره کردند



امروز در روزنامه ایران و سایت خبرگزاری ایسنا خواندم که اسماعیل عمرانی و حسن قریب دو خبرنگاروعکاس خبرگزاری ایسنا که در حادثه سقوط هواپیمای سی- یکصد و سی در 15/9/84 به شهادت رسیدند، عکس های زلزله 4/12/83 داهوئیه زرند را تهیه کرده و به جهان مخابره کرده بودند. اسماعیل عمرانی که زاده جیرفت بود اولین عکسهای این فاجعه را به دنیا مخابره کرد و حسن قریب نیز که زاده نکا بود به خاطر عکسهایش از این واقعه امسال برنده جایزه جشنواره مطبوعات شد. من در یاد داشتهای قبلی خود نیز به کیفیت بالای کار بچه های ایسنا پرداخته ام و الان مایلم که اشاره کنم که به کارشان به دلیل امانت داری وحضور درهمه صحنه ها به ویژه پوشش خوب اخبار و گزارشهای خبری و علمی زلزله ها اعتماد ویژه ای دارم. هر جا که ما برای مطالعه زلزله ها رفته ایم بچه های ایسنا و ایرنا را دیده ایم که قبل از ما در منطقه مستقر شده و مشغول تهیه خبر و گزارش و عکس از پهنه رومرکز مهلرزه ای زمینلرزه ها بوده اند. موارد زلزله های سالهای اخیر- زلزله چنگوره سال هشتادو یک، زلزله بم در سال هشتادو دو و زلزله داهوئیه زرند کرمان- به خوبی گواهی بر صدق این مدعاست. امروز پیکرهای این عزیزان به همران بیش از یکصد شهید دیگر این واقعه تشییع شد، و آنها اکنون در جوار رحمت الهی ماوا گرفته اند. امشب اولین شب جمعه پس از شهادتشان است. به عنوان عضوی از جامعه تخصصی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ایران به روح پرفتوح همه آنها الی الخصوص به روان پاک دست گلهای پرپر شده خبرگزاری ایسنا ، اسماعیل عمرانی و حسن قریب دورود می فرستم و خدمت خانواده هایشان و همه همکاران ارجمندشان تسلیت عرض می نمایم.من سه شنبه شب که این خبر را شنیدم و تصاویر واقعه را از تلویزیون دنبال کردم از شدت ناراحتی تا صیح نتوانستم بخوابم.انگار که اعضای خانواه خود را از دست داده باشم. شاید دلیلش آن باشد که ما به دلیل نوع کارمان مدام با خبرنگاران، روزنامه نگاران و اصحاب قلم عجینیم. و شاید دلیل دیگر آن باشد که شخصا به مطالعه نشریات و روزنامه ها علاقه خاصی دارم. امیدوارم تا با تاسیس فرودگاه نظامی در بیرون شهر تهران و خرید هواپیمای جدید و بالابردن استانداردهای حمل و نقل در ایران دیگر شاهد این فجایع نباشیم.

Tuesday, December 06, 2005

فاجعه سقوط هواپیما در جنوب تهران

امروز 15/9/84 در جنوب تهران یک فروند هواپیمای سی -یکصد وسی سقوط کرد و یکصد و شانزده نفرکه بیشتر خبرنگار و روزنامه نگار بودند و مردم ساکن یک برج در جنوب غربی تهران در نزدیکی فرودگاه مهرآباد جان باختند. بدینوسیله به خانواده های مصیبت دیده تسلیت عرض می نمایم و برای جان باختگان آرزوی مغفرت و آمرزش روح دارم دارم. امسال سانحه هوائی نداشتیم که متاسفانه هنوز پائیز تمام نشده باز تبدیل شدیم به خبر اول دنیا در مورد سانحه هواپیما. واقعا مایه شرمساری و اندوه است

سمینار در تبریز

دیروز من وآقای دکتر عشقی در تبریز سمیناری را به دعوت دانشگاه سهند، سازمان نظام مهندسی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی در مورد زلزله بالاکوت پاکستان برگزار کردیم. من در سمینار خودم در مورد لرزه خیزی و خطر زلزله و گسلش به ویژه در شمال تبریز و ساخت و ساز گسترده آپارتمان و برج و شهرک های مسکونی در حاشیه بزرگراه پاسداران - بزرگراه جدید که در محدوده گسل شمال تبریز احداث شده است- توضیح دادم و گفتم که اگر از آخرین زلزله مهم تبریز 225 سال گذشته است و نباید پتاسیل لرزه زائی این گسل را فراموش کنیم. زلزله سال هزار و هفتصد و هشتاد میلادی آخرین زلزله بزرگ با بزرگای تخمینی بیش از هفت و در اثر جنبا شدن گسل شمال تبریز بوده است. این موضوع نشان می دهد که چنین زلزله ای می تواند در اثر جنبائی گسل شمال تبریز تکرار شود. از سوی دیگر ساخت و ساز در محدوده گسل به دلیل احتمال گسیختگی مستقیم گسل، جنبشهای خیلی شدید در حوزه نزدیک گسل و همچنین به قول دکتر عشقی غیر قابل پیش بینی بودن رفتار سازه در اثر جابجائی در زیر ساختمان باید ممنوع در نظر گرفته شود. یکی از حاظران در سمینار استفاده از روشهای مهندسی را راه حل ساخت و ساز بر رو یا در نزدیکی گسل دانست. در حالی که ساخت شهرک و ساختمان معمولی روی گسل اصلا با استاندارد سازه های خاص مثل سد و نیروگاه صورت نمی گیرد و منطقه روی گسل فعال لرزه زا را-برای گسل شمال تبریز با حریم حداقل دو کیلومتر به سمت جنوب غرب یا فرو دیواره و 3 کیلومتر به سمت شمال شرق یا فرادیواره- باید به فضای سبز اختصاص داد.
البته در پایان سمینار من احساس کردم که مخاطبین ما باید بیشتر شهرسازان و برنامه ریزان شهری باشند چرا که آنها هستندکه کاربری اراضی اطراف شهرها را مشخص میکنند و تمامی مناطق روی گسل شمال تهران و گسل شمال تبریز را منطقه قابل ساخت و ساز تشخیص داده اند! پس شهرسازان عزیز ، متخصصان جغرافیای شهری و برنامه ریزان شهری عزیز آماده باشید که از این پس با شما بیشتر سخن خواهیم گفت.

Sunday, December 04, 2005

من و رادیو تهران

دیشب من مهمان برنامه توان مثبت رادیو تهران بودم. برنامه ای که سردبیر آن خانم معصومه اسماعیل نژاد از دو هفته پیش در شنبه شبها آن را راه اندازی کرده و مهمان قسمت اولش آقای دکتر اکرمی - وزیر سابق آموزش پرورش- ومهمان قسمت دوم آقای بهمن بهمن بیگی مبتکر آموزش عشایری درایران بوده اند. برایم همیشه محیط رادیوتهران خیلی جالب بوده است. انگار به تاریخ سفر کرده ای! رادیو تهران که در میدان ارک واقع است و ظاهرا می خواهد همانجا بماند و به بقیه قسمتهای صداو سیما در جام جم در شمال تهران نخواهد پیوست، خود را وارث رادیو ایران- همان قدیمی ترین رادیوی ایران احداث شده در 1318 -در تهران می داند. درآغاز برنامه که بر فعالیتهای من متمرکز شده بود، نیمه دوم مسابقه فوتبال امید ایران و امید کویت در قطرنیز در جریان بود و من از طریق تلویزیونی که در استودیو بود لابه لای مصاحبه خودم آخرین گلهای زده ایران را هم می گفتم!- یکبار گفتم که ایران دو هیچ جلوست و دفعه بعدا نیز نتیجه چهار هیچ به نفع ایران را به اطلاع شنوندگان رادیو تهران رساندم!. در طول برنامه هم توضیح دادم که چطور درس خوانده ام، چطور کنکور دادم و نقش مرحوم پدرم چه بوده و گفتم که در هدایت من و دادن حق انتخاب و آزادی برای دنبال کردن آنچه دوست داشته ام، علوم زمین، نقش اصلی را داشته است . گفتم که چطور در ماههای پایانی دوره دکتری بیماری پدرم مهمترین نگرانی و ناراحتی من بود و خلاصه دو ماه پس از اخذ مدرک دکتری پدر را از دست دادم.امروز سالروز تولدش است که به روحش درود می فرستم. بعد هم خاطرات زلزله بم را گفتم و اینکه به نظرم چطور باید فکر کرد تا سوال در ذهن آدم شکل بگیرد - چون سوال برنامه سوال کردن و پرسش گری بود. یک مهمان تلفنی برنامه نیز آقای دکتر یعقوبی اولین فارغ التحصیل ژنتیک ایران بود که البته معلولیت جسمی - ضایعه نخائی- هم دارد و حضورش در برنامه به دلیل روز جهانی معلولان مناسبت جالبی داشت. کرمانی هم بود و خلاصه من هم کلی با او گپ زدم و او هم در مورد پیش بینی زلزله از من سوال کرد. آخرش هم آهنگی از محمد نوری - شبهای تهران- را درخواست کرد که من باهاش شوخی کردم و گفتم شبهای پرستاره کرمان را ول کردی چسبیدی به شبهای تهران؟!. در نهایت هم از برنامه های کنونی تحقیقاتی و کاری و کتابهایم و مقاله هام و دانشجویانم و ... گفتم . خانم بهروان مجری برنامه هم- مجری سابق و معروف برنامه صبح جمعه با شما - به من در پایان گفت که شماظاهرا چهل و هشت ساعت در روز کار می کنی. من گفتم نه ولی معمولا جز "کار" کار دیگری نمی کنم!به هر حال برنامه به نظرم جالبی در آمد. البته حیف که در ایران مردم رادیو کمتر گوش می دهند و معمولا همه تلویزیون تماشا می کنند! البته در مورد خودم بر عکس است. یعنی من رادیو گوش کن حرفه ای هستم!.آخر برنامه هم خانم بهروان از من خواست در مورد زلزله در تهران حرفی بزنم. من هم گفتم که آخر شبی - چون ساعت یازده شب بود- نمی خواهم خاطر مردم را آزرده کنم و ما بیشتر ترجیهمان آن است که این نوع صحبتها را با مسئولان انجام دهیم. بنابراین سخن خودم را با فرازی از سخن حضرت رسول اکرم -ص- خاتمه دادم که مزمون آن مدارا با مردم بود. به هر حال تجربه جالبی بود و برنامه خوبی که امیدوارم ادامه یابد و سردبیر مبتکر آن - خانم اسماعیل نژاد-نیز موفق باشد.البته یک سری نقد هم نسبت به برنامه داشتم که بلافاصله به سردبیر آن منتقل کردم که ایشان هم مشکلاتش برای چنین برنامه ای را برایم توضیح داد. خلاصه این بود گزارشی از آنچه دیشب در رادیو تهران دیدم و شنیدم و گفتم

Friday, December 02, 2005

ساخت و ساز در شیب تند در منطقه باغ شاطر و دربند در شمال تهران




عکسهای فوق بازدید ما را درروز پنج شنبه هفته گذشته 4/9/84از منطقه شمال تهران به همراه انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف نشان می دهد. در این عکسها مشخص است که یک ساختمان اسکلت فلزی در یک شیب تند در منطقه باغشاطر و مشرف به دره دربند در حال احداث است. این بنا در کنار یک کوچه تنگ واقع است که حتی بدون بلای طبیعی هم خودش نماد بلاست!!! یعنی رفت و آمد معمول هم در آن مشکل است! حال فکر کنید که اگر زلزله بیاید چه شود! البته در فصل سرما فقط بارش یک برف ساده باعث عدم امکان تردد می شود. قدیمها به این کوچه ها در تهران می گفتند "کوچه آشتی کنون"! از همه اینها گذشته حیف از آن چشم انداز زیبای دره دربند نیست که اینطور باید آن را تخریب کنیم؟ حالا ما گفتیم تا بعدا نگوئید نگفته بودیم! در یک عکس دیگر خود من در حال توضیح دادن به این گروه - به هدایت دوست و همکارم آقای دکتر عشقی- در منطقه کن هستم. عکسها را هم آقای مهندس فاضلی از اعضای همین انجمن تهیه کرده و برایم ارسال کرده اند که بدینوسیله از ایشان سپاسگزاری میکنم.

سرما در منطقه سرحد و کشمیر پاکستان زلزله زدگان را تهدید می کند



عکس فوق در صفحه اول شماره امروز روزنامه لوموند فرانسه چاپ شده است- اصل عکس را عکاس رویترز گرفته و بارش برف را بر سر بی خانه مان های به جا مانده از زلزله بالاکوت پاکستان در تاریخ 16/7/84 نشان می دهد.لوموند از قول سازمان ملل در خواست کمک های بشردوستانه کرده است. معلوم نیست که اگر سازمان ملل متحد نبود چه کسی میخواست به فکر این مردم مظلوم باشد؟! می بینیم که حتی اگر زلزله در آغاز پائیز هم بیاید، تا پایان پائیزراهی نیست که برف می آید و مردم هنوز سرپناهی ندارند و باید در این ناحیه کوهستانی زیر برف در هوائی سرد و طاقت فرسا روزگار بگذرانند. این مردم مظلوم را فراموش نکنیم