پيش دفاع آقاي مهدويفر و اهميت كارهاي كاربردي

دیشب آقای محمد رضا مهدویفر- دانشجوی دکتری زلزله شناسی ورودی 1380 پژوهشگاه - پیش دفاع را از تز خود انجام دادند. موضوع تز ایشان که زیر نظر آقای دکتر جعفری استاد ژئوتکنیک پژوهشگاه تهیه شده است، بر روی طراحی یک سامانه براورد رخداد زمینلغزش در هنگام رخداد زلزله و کنترل سامانه درناحیه البرز و شمال ایران مرکزی بود. به عنوان یک کار کاربردی و مورد نیار کشور انجام چنین پژوهشهائی توسط دانشجویان دکتری ما بسیار حائز اهمیت است. در ایران کارهای پژوهشی نظیر چنین موضوعی تا کنون انجام نشده و تجربه نشان می دهد که کارهای کاربردی / بنیادی نظیر این مورد در کشور در قالب کارهای روزمره تحقیقاتی قابل اجرا نبوده است. انشاالله آقای مهدویفر سریعا با اعمال اصلاحات پیشنهادی برای دفاع نهائی آماده شوند و دومین فارغ التحصیل دکتری پژوهشگاه را نیز به زودی از تز خود دفاع کند. پیشاپیش به ایشان و استاد راهنمای محترمشان تبریک می گویم.

تعلیقی یکماهه برای تعلیق فوتبال ایران

دیشب سایت ایسنا خبری مخابره کرده مبنی بر تعلیق یکماهه برای تعلیق بین المللی فوتبال ایران و این به معنی حضور ایران در باریهای آسیائی دوحه است. امیدوارم این خبر قطعی و درست باشد. متن آن چنین است:
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: ورزشي - فوتبال
يك مقام مسوول در فدراسيون فوتبال كشورمان از توافق با فيفا براي رفع تعليق فوتبال ايران از فعاليت‌هاي بين‌المللي خبر داد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به گفته‌ي يكي از مقامات مسوول در فوتبال كشورمان، رايزني‌ها با فيفا به نتيجه رسيده و فدراسيون جهاني فوتبال اجازه داده است تا تيم ملي اميد ايران در مسابقات دوحه شركت كند.
اين مقام مطلع به خبرنگار ايسنا گفت: از چند روز پيش رايزني‌هاي مستقيم و فشرده‌اي با سپ بلاتر، رييس فيفا انجام شده است كه در نهايت ساعتي پيش رييس فدراسيون جهاني فوتبال موافقت كرد تا تيم اميد ايران در مسابقات آسيايي دوحه شركت كند.
به گفته‌ي اين مقام مطلع همچنين مقرر شده است تا ساير خواسته‌هاي فيفا مبني بر اصلاح اساس‌نامه‌ي فدراسيون فوتبال نيز ظرف يك ماه آينده نهايي شود و كليه‌ي درخواست‌هاي فيفا مورد توجه قرار گيرد.
بر اساس گزارش ايسنا، فدراسيون جهاني فوتبال (فيفا) بر اساس آنچه كه آن را عدم مطابقت اساس‌نامه‌ي فدراسيون فوتبال با مقررات بين‌المللي فوتبال و دخالت‌هاي دولتي در امور فوتبال ايران خوانده بود، روز پنجشنبه فوتبال ايران را از فعاليت‌هاي بين‌المللي محروم و اعلام كرد كه اين حكم تا زمان برآورده شدن خواسته‌هاي فيفا پا بر جا خواهد بود.

درگذشت بابك بيات : موسيقي دان بزرگ ايران

آهنگ ساز بزرگ ايران كه ترانه هاي پاپ به ياد ماندني فراوان در چهار دهه اخير در ايران ساخت و آخرين كار او به عنوان موسيقي فيلم - موسيقي متن سريال ولايت عشق - به گوش بسياري از مردم ما بسیارآشناست، آقاي بابك بيات، شب گذشت دار فاني را وداع گفت و ميهن ما يكي از خلاقان بزرگ هنري خويش را به اين ترتيب از دست داد. خداوندبزرگ او را در جوار رحمت خويش ماوا دهاد.

تعليق فوتبال ايران، در آستانه بازيهاي آسيائي

ديروز تهديد فيفا عملي شد و به دليل مشكلات اساسنامه اي - از نظر فيفا- راي به تعليق بين المللي فوتبال ايران داد. البته اهميت اصل موضوع جاي خود، ولي اينكه تيم ملي اميد در آستانه اعزام به بازيهاي آسيائي با اين موضوع

مواجه مي شود مساله اي است كه قطعا به بازيكنان جوان تيم اميد ما شوك بزرگي وارد مي كند.
تيم ملي اميد ما در سالهاي 1998 و 2002 -دو دوره قبلي- قهرمان فوتبال بازيهاي آسيائي شده است. پس با اين

حساب تيم ما مدافع دو بار عنوان قهرماني در چنين بازيهائي است. يادآوري ميكنم كه آخرين قهرماني با همان تيم اميدي اتفاق افتاد كه بعدا شاكله اصلي تيم ملي فوتبال ما را درست كرد كه به جام جهاني 2006 آلمان صعود كرد. اين قهرماني ما در بازيهاي آسيائي با تيم اميدي رخ داد كه به نوعي هدايت آن شروعي موفقيت آميز براي برانكو ايوانكوويچ - سر مربي سابق تيم ملي ما- بود. آنچه رخ داده بايد با تدبير و به سرعت حل شود تا در گام اول بازيهاي آسيائي از دست نرود و در دراز مدت نيز فوتبال ما در عرصه بين المللي آسيب نبيند.

پرسپوليس دوباره خوب نتيجه نمي گيرد

اين روزها پرسپوليس دوباره خوب نتيجه نمي گيرد. البته بعضي ها به شوخي سرما خوردگي دنيزلي را دليل نتيجه گيري بد مي دانند! و خودش هم نتيجه مساوي در مقابل فجر در تهران را به دليل عدم دقت در ضربه آخر و اشتباهات فردي بازيكنان ربط مي دهد. به هر حال پرسپوليس زلزله مجددا به روز خوب بر مي گردد و استاد مصطفي هم خوب است تا سرسختي نكند و اگر بازيكن بهتر مي خواهد حتما در نيم فصل اقدام كند. اين مقطع پرسپوليس، مقطع خوبي است و مديريت خوب انصاري فرد بايد با تنايج خوب نتيجه بدهد. ظاهرا پس از برد استقلال، پرسپوليسي ها انگيزه خود را از دست داده اند! در حالي كه هنوز ليگ برتر ادامه دارد.

لزوم تشکیل یک کمیته تخصصی راهبردی برای اولویت بندی انجام کارهای مطالعاتی در تهران

اين روزها ازجنبه هاي مختلف مي شنويم كه در شهر تهران قرار است تا فعاليت هاي مختلف پژوهشي از ديدگاههاي گوناگون انجام شود. در يك دوره چنان مجوز ساخت و ساز مي دهند كه تمام ارتفاعات و تپه هاي شمال تهران از سوهانك تا كن -بر روي گسل شمال تهران- از آپارتمان و مجتمع هاي چندين طبقه پوشيده شود و روز ديگرصحبت از دغدغه شهرداري براي ممانعت از همين ساخت و ساز در رقوم بالاي ۱۸۰۰ متر و دعواهاي حقوقي مرتبط با آن است. يك روز با زلزله مصنوعي مي خواهيم تكليف هندسه و موقعيت گسلهاي زير شهر را تعيين كنيم و براي تمام گسلهاي فرعي تهران مدل خطر پذيري محاسبه كنيم! و روز ديگر مسئولان رفع نگراني مي كنند كه مردم نگران نباشند كه زلزله مصنوعي در تهران نخواهد آمد. و اين در حالي استكه مي خوانيم كه فقط ۳٪ از ساختمانهاي بيمارستانهاي تهران در مقابل زلزله مقاومند (آسيب پذيري بالا را قبول داريم ولي يكي بايد سوال كند كه اين درصد به دليل كدام مطالعه و تهيه كدام گزارش ارائه مي شود! البته در اطلاع رساني ما همچنان بر اساس منابع نامشخص صحبت مي شود و ما عادت داريم تا درصد هاي ريز را براي اندازه گيري هاي گوناگون كيفي و كمي خود بيان كنيم!). بالاخره چگونه بايد از اين روزمرگي بيرون بيائيم؟
همانطور كه قبلا نيز در اين مورد نوشته ام، به باور من شهر تهران و مسائل آن داراي چنان گستردگي و پيچيدگي است كه هدايت مسائل آن نيار به يك كميته تخصصي براي اولويت بندي نيازهاي مطالعاتي و عملياتي در زمينه بلاياي طبيعي - و البته در ساير موارد- دارد. اين كميته مي تواند نيازهاي راهبردي مطالعات را بررسي تخصصي و اولويت بندي كرده و به مديران اجرائي بگويد كه در چه زماني، چه كارهائي در اولويت است و چه كارهائي را نبايد كرد و چه موضوعاتي را بايد در اولويتهاي بعدي قرار داد. تا زماني كه به صورت راهبردي به مسائل تهران نگاه نكنيم و نتوان مسائل كاري مختلف را رده بندي كنيم، اين روزمرگي ادامه خواهد داشت و مسائل تهران روز به روز و بر اساس اتفاق و تصادف و البته سليقه اي مطرح خواهد شد.

ایسنا: مطالعه بالا آمدگی کوههای البرز و فرونشست دریای مازندران

تعيين تغيير ارتفاعي البرزطي دوسال‌آتي‌ مديركل نقشه‌برداري زميني سازمان نقشه‌برداري خبرداد: مشاهده يك برآمدگي احتمالي دركوهستان البرز وفرونشست درسواحل خزر
سرويس: علمي 1385/08/29 11-20-2006 13:14:53 8507-17836: کد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: علمي
مديركل نقشه برداري زميني سازمان نقشه برداري كشور از مشاهده يك برآمدگي احتمالي در بخش مركزي و كوهستاني البرز و يك فرونشست در سواحل خزر خبر داد.
دكتر يحيي جمور، مدير كل نقشه برداري زميني سازمان نقشه برداري كشور در گفت‌وگو با خبرنگار «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار كرد: طبق توافقات صورت گرفته همه ساله دو گروه فرانسوي از دانشگاه‌هاي «استراسبورگ» و «مون پوليه» تحت نظارت سازمان ملي تحقيقات فرانسه (CNRS) به منظور اندازه‌گيري ثقل مطلق به ايران سفر كرده و با گروه‌هاي پژوهشي سازمان نقشه برداري همكاري مي‌كنند.
وي افزود: در سفر اخير اين دانشمندان اندازه‌گيري ثقل روي تعدادي از نقاط كه به صورت يك پروفيل از تهران تا آستارا رشته كوه البرز را قطع كرده بود، صورت گرفت.
دكتر جمور خاطرنشان كرد: هدف از انجام اين اندازه گيري بررسي تغييرات ارتفاعي (ژئوديناميكي) پوسته زمين و ايجاد و تكميل خط كاليبراسيون براي دستگاه‌هاي ثقل سنجي نسبي داخل كشور بوده و با ثقل مطلق اندازه‌گيري شده امكان تنظيم سريع‌تر دستگاه‌هاي ثقل سنجي نسبي فراهم شده است.
مدير كل نقشه برداري زميني سازمان نقشه‌برداري كشور در گفت‌و‌گو با ايسنا اضافه كرد: دستگاه‌هاي ثقل‌سنجي نسبي هميشه داراي خطاي سيستماتيك هستند و اين خطا بايد در زمان‌هاي مختلف محاسبه و مقدار آن تصحيح شود.
وي با اشاره به همكاري‌هاي گذشته دانشمندان فرانسوي با پژوهشگران ايراني گفت: در سال‌هاي قبل دو هدف تكميل شبكه مبناي ثقل كشور كه نقاط آن عمدتا در فرودگاه‌هاي كشور مستقر بوده‌اند و نيز بررسي تغييرات ارتفاعي پوسته زمين در ناحيه تهران و اطراف آن مدنظر بوده است.
وي ادامه داد: بررسي تغييرات ارتفاعي پوسته زمين به طور جدي از سال گذشته آغاز شده كه ظرف يك سال برآورد دقيقي از آنها نمي‌توان داد و بايد با ساير اطلاعات مثل اطلاعات ترازيابي دقيق و اطلاعات ايستگاه‌هاي دائم GPS تلفيق شود و انتظار مي‌رود در دو سال آينده تخمين دقيقي از تغييرات ارتفاعي البرز داشته باشيم.
دكتر جمور در خصوص تكميل شبكه ثقل كشور اذعان كرد: در كشور دستگاه ثقل سنج مطلق وجود ندارد اما براي تكميل شبكه ثقل كشور داده‌هاي حاصل موجود است و با اتصال به آنها شبكه نسبي ثقل، صاحب ثقل دقيق و مطلق مي‌شود.
وي در پايان خاطر نشان كرد: در حال حاضر در نتايج مقدماتي، وجود حركت بالا آمدگي در بخش كوهستاني و مركزي البرز و يك فرو نشست در سواحل درياي خزر مشاهده شده كه مقدار آن بسيار كوچك است و نياز به گذشت زمان و اندازه‌گيري‌هاي بعدي براي تاييد آن دارد.

بلده -البرز مركزي: تصاويري از بارش اولين برف سال 85 - عكسهاي عباس عماد

اين عكسهاي بلده زيباي ماست كه آقاي عباس عماد آن را در سايت خودش از اولين برف بلده قرار داده است. ما هم به آن محيط زيبا نرفته از مناظرش مستفيذ شديم

در تهران همچنان می بارد

از دیروز هوا در ایران به سردی گرائید و از دیروز بعد از ظهر در تهران می بارد. از عصر هم روی کوههای شمیران با برف پوشیده شد و کرج و بسیاری از مناطق البرز مرکزی نظیر شهر بلده بارش برف چهره ای زمستانی به این مناطق داد. امروز دوشنبه ۲۹/۸/۸۵ همچنان در تهران می بارد. ظاهرا هوا بابارش باران تلطیف میشود، البته ازیکی از کارشناسان امر شنیدم که تاثیر مهمی در آلودگی هوا نخواهد داشت. به هر حال به همین تلطیف هم دلخوشیم.

ایسنا: ارائه مدل كاهندگي جنبش شديد زمين در كشور

امروز خبرگزاری ایسنا در صفحه علمی -پژوهشی گزارشی از دفاع دکتر سینائیان گذاشته که به نظرم به دلیل توضیحات که در مورد کار دکتر سینائیان دارد برای خوانندگان وبلاگ من جالب باشد

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: پايان نامه
نخستين دانش‌آموخته دوره دكتري ژئوفيزيك در ايران با ارائه رساله‌اش با عنوان «جنبش شديد زمين در ايران (1994-2003) از كاتالوگ تا رابطه هاي كاهندگي» فارغ‌التحصيل شد.
دكتر مهدي زارع، رييس پژوهشكده زلزله شناسي پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله و استاد راهنماي اين رساله در گفت‌وگو با خبرنگار «پايان‌نامه» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با بيان اين مطلب افزود: دكتر فريدون سينائيان دانشجوي ورودي 1380 ژئوفيزيك - زلزله شناسي پژوهشگاه، اولين فارغ التحصيل دكتري رشته ژئوفيزيك است كه در ايران تحصيل كرده و به مرحله دفاع رسيده است.
دوره دكتري زلزله شناسي در ژئوفيزيك از سال 1380 با برگزاري آزمون آغاز شد و پس از آن هر ساله آزمون دوره دكتري در پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله، موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات انجام مي‌شود.
وي افزود: براي مطالعه خطر زمين لرزه در ايران نياز به مطالعه داده‌هاي شتاب‌نگاري داريم كه در اين رساله، داده‌هاي شبكه شتاب نگاري كشور مطالعه و مدل كاهندگي جنبش شديد زمين محاسبه شده است؛ البته اين مدل براي نخستين بار در تزي كه هفت سال پيش ارائه كردم براي داده‌هايي كه تا سال 73 ثبت شده بود محاسبه شد كه دكتر سينائيان داده‌هاي تا سال 73 و داده‌هاي تا سال 84 را دريافت و به بانك اطلاعاتي خود وارد كرد كه در حقيقت بانك اطلاعاتي تهيه شده در اين رساله در حدود پنج برابر حجم داده‌هاي من در سال 73 بود و هرچه زمان پيش مي رود حجم داده‌ها بيشتر مي‌شود.
دكتر زارع تصريح كرد: در اين رساله حدود سه هزار داده شتاب نگاري اين بانك كه از حدود 28 سال زلزله‌هاي ايران بدست آمده مورد مطالعه قرار گرفته و مدل كاهندگي را محاسبه كردند كه جديدترين و كاملترين مدلي است كه در تمام بررسي‌هاي خطر زمين‌لرزه در كشور قابل استفاده است.
عضو هيات علمي پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله خاطر نشان كرد: در صورتي كه چنين مدل‌هايي در دسترس نباشد بايد از مدل‌هاي خارجي استفاده شود و جوابهايي كه گرفته مي‌شود دقيق نيست در حالي كه كاري كه ايشان انجام داده با استفاده از يك مدل آماري مناسب است كه نتايج آن دقيق مي‌باشد و با مدل‌هاي كاهندگي ديگري كه در دنيا ارائه شده، مقايسه شده است.
به گفته دكتر زارع، در تحقيقات اين رساله همچنين حجم وسيعي از داده‌هايي كه ثبت شده بود ولي به صورت كاتالوگ در نيامده بود، توسط اين دانشجو طي دو سال و نيم به صورت تك تك مورد پردازش قرار گرفت و به صورت كاتالوگ درآمد و در نهايت با استفاده از اطلاعاتي كه از مطالعات ژئوفيزيكي در محل ايستگاه شتاب نگاري بدست آمد، مدل‌هاي كاهندگي براي مناطق مختلف ايران توسط وي محاسبه شد.
فريدون سينائيان، اولين فارغ التحصيل دوره دكتري ژئوفيزيك در كشور نيز درباره رساله خود به خبرنگار ايسنا گفت: در اين رساله جنبش نيروند زمين در ايران از كاتالوگ تا ارائه روابط كاهندگي مورد مطالعه قرار گرفته كه روابطي كه در اين تحقيق بدست آمده براي جامعه مهندسي زلزله ايران بسيار كاربرد دارد. جامعه مهندسي كشور تاكنون در محاسباتشان از روابط معروف دنيا استفاده كرده‌اند و به جز روابطي كه دكتر زارع در سال 1999 ارائه كرده بودند و حجم داده‌هاي آن حدود يك چهارم داده‌هاي اين رساله بود، رابطه قابل قبولي كه براساس اطلاعات ايران به دست آمده باشد نداشتيم.
وي با بيان اين كه توصيه ما به جامعه مهندسي، استفاده از روابط به دست آمده در اين رساله بر اساس اطلاعات ايران است به ايسنا گفت: اين روابط براي دو ناحيه زاگرس و غير زاگرس ( البرز و ايران مركزي) به طور جداگانه و براي كل ايران به طور جداگانه برآورد شد كه نتايج حاصل نشان دهنده، اختلاف جزئي بين زاگرس و غير زاگرس است كه در صورت تمايل افراد مي‌توانند براي هر ناحيه مختص خود به كار ببرند و در شرايط خاص هم مي‌توانند از اين رابطه براي ايران استفاده كنند.
سينائيان تصريح كرد: اعتبار اين رابطه براي زاگرس و غير زاگرس بين 10 تا حدود 100 يا 120 كيلومتر است اما اگر از روابط كلي ايران استفاده كنيم اين روابط از بعد 6 كيلومتر تا 150 كيلومتر جوابگوي نيازهاي ما باشند.
وي در پايان با بيان اين كه چنين كاري با اين حجم مطالعه شتاب‌نگاري براي نخستين بار است كه در ايران انجام شده است، خاطرنشان كرد: روابط به دست آمده در اين طرح در مواردي بر بسياري از روابط ارائه شده در كشورهاي ديگر برتري دارد مثلا ضرايب همبستگي كه از اين روابط بدست آمده در بدترين شرايط كمتر از 30 درصد است در حالي كه در بسياري از روابط خارجي ضريب همبستگي آنها غالبا بيش از 30 درصد است.

بالاخره زلزله طبیعی یا مصنوعی؟

در هقته گذشته بحث رسانه ای وسیعی روی زلزله مصنوعی صورت گرفت و حتی یک خبرگزاری ضمن طرح ادعای زلزله مصنوعی، روز بعد نوشت که بحث زلزله مصنوعی زلزله واقعی را به یاد مردم آورد و بدین ترتیب کاربردی بودن زلزله مصنوعی -قبل از رخداد- مشخص گردید!. جالبتر آنکه عمده مطالبی که روزنامه ها در شش روز گذشته در این مورد نوشتند به همین دو لینک ارائه شده در فوق مربوط است.
ولی آیا واقعا تنها راه برای پیش برد مساله - صورت مساله را هرچه بگیریم- طرح موضوع زلزله مصنوعی است؟ صورت مساله به نظر بعضی شناخت سریع گسلها و ساختار زیرسطحی تهران است. بعضی دیگر به اهمیت شناخت گسلهای سطحی و تهیه نقشه - به عنوان اولویت- است. در نهایت بعضی از مهندسان و مسئولان برای تعیین حریم گسلها - حتی گسلهای رده دوم و فرعی در تهران - بی تابی می کنند. دیروز یکی از همکاران در یک اظهار نظر کارشناسی به نقد این موضوع پرداخت که حاوی نظرها و سوالات کارشناسی جالبی است.
به باور من مهم آن است که ما مطابق یک برنامه راهبردی و زمانمند برای بررسی جنبه های مختلف خطر زلزله در تهران عمل کنیم. جنبه های مختلفی از این برنامه هم اکنون در پژوهشگاه ما و سازمانهای پژوهشی دیگر و بعضی دانشگاهها در حال انجام است. اگر غیر از این عمل کنیم، به روزمرگی می افتیم و چنان فراموش کار می شویم که لازم شود بحث هیجان انگیزی مثل زلزله مصنوعی برای هشدار مجدد به کار آید

باز يك زلزله هشت ريشتري در ژاپن كه تلفات نداشت!

دیروز در صفحه اول روزنامه اعتماد ملی به زلزله هشت ریشتری درژاپن که تلفاتی به همراه نداشت اشاره شده و جالبترآنکه ذکر شده عمق آن در 1700 متری از سطح آب بوده است! این نوع اطلاع رسانی در مورد زلزله واقعا عجیب است. چرا؟ چون:

اولا ژرفای کانون زلزله در حدود ۲۷ کیلومتر بوده است - گزارش سازمان زمین شناسی ایالات متحده - و بنابراین در ۱۷۰۰ متری از سطح آب(!) نبوده است. اصلا یکی نیست فکر کند که در مملکتی که این همه دانش آموز و دانشجو وجود دارد، کسی شک نمی کند به اینکه ؛چگونه انرژی لازم برای زلزله ای بابزرگای ۸ در سطح زمین جمع می شود؟!(یا در ۱۷۰۰ متری از سطح آب)؟

در ثانی فاصله کانون از نزدیکترین خشکی بیش از ۴۰۰ کیلومتر بوده است. بنابراین با توجه به کاهنگی جنبش شدید زمین وقوع

خسارت در ساحل امکان پذیر نخواهد بود. پس دلیلی نداشته که تلفات هم داشته باشد.
البته هشدار در مورد تسونامی داده شده که موجب مشکلی در سواحل ژاپن و روسیه نشده است.

ضمن تائید پیشرفته بودن ژاپن، نیازی نیست که دلایل غیر علمی برای عدم وجود تلفات در یک زلزله -که اصلا نمی باید تلفات می داشته!- بیاوریم.

عکسهای دفاع آقای سینائیان

اینها عکسهائی است که آقای مجید معهود -دانشجوی دکتری زلزله شناسی پژوهشگاه- با دوربین موبایل خود از دفاع دکتری آقای سینائیان و البته شیرینی خوران کوچولوی بعدش (!) گرفته اند. از ایشان ممنون هستم و برای موفقیت ایشان دعا می کنم.

دفاع آقاي دكتر سينائيان برگزار شد

ديروز عصر ساعت 16:00 اولين دفاع دكتري ژئوفيزيك ايران برگزار شد و به اين ترتيب آقاي فريدون سينائيان كه در 5 سال گذشته زير نظر من به عنوان راهنما در حال تحقيق و تهيه تز دكتري خويش بودند در پايان جمع بندي راي هيئت ژوري با درجه عالي و نمره 85/19 موفق به دريافت درجه دكتري شد. براي خود ما هم بسيار هيجان انگيز بود چرا كه اولين بار بود كه يك دانشجوي دكتري ژئوفيزيك پژوهشگاه به مرحله دفاع مي رسيد و ضمنا اين مورد در ايران هم - در ميان تمام دانشجويان دكتري كه به دوره دكتري ژئوفيزيك وارد شده اند - اولين بود. بنابراين پروتكل ( تشريفات) ان مراسم را چند بار با آقاي دكتر عباسي - كه ناظر تحصيلات تكميلي و رئيس ژوري بود - با هم مرور كرديم. ايشان هم انصافا اجراي مراسم را با كيفيت بسيار خوبي پيش بردند. از همه اينها گذشته اين اولين دانشجوئي بود كه با هدايت من به درجه دكتري مي رسيد. شايد تنها نكته اي كه ما پيش بيني مناسب نكرده بوديم، حضور تعداد زياد علاقه مندان - حدود 70 نفر - بود كه البته در سالني كه ما مراسم را برگزار كرديم گنجايشي بيش از حدود 50 نفر نداشت. در نهايت نيز همه چيز به خوبي و خوشي تمام شد. من هم ياد آوري كردم كه كار كردن با آقاي دكتر سينائيان در اين 5 سال براي من فرصتي مغتنم بود چرا از نظر دقت نظر و وسواس و البته از همه مهمتر از نظرشخصيت انساني و فردي، دكتر سينائيان واقعا نمونه و مثال زدني هستند. آرزوي بهترين ها براي ايشان دارم و اميدوارم كه خداوند به ايشان سلامتي و طول عمر انشاالله عنايت فرمايد و در راه خدمت به وطن خويش موفق و مويد باشند. در مورد موضوع تز ايشان چون در نوشته قبلي توضيح داده بودم اينجا تكرار نكردم. اميدوارم دفاع دكتر سينائيان انگيزه وانرژي كافي به ساير انشجويان فوق ليسانس و دكتري بدهد

امروز: اولين دفاع دكتري زلزله شناسي در ايران

امروز 23 آبان 85 براي من يك روز خاص و مهم است چرا كه اولين دانشجوي دكتري كه هدايت تز او را به عهده داشته ام به دفاع نهائي از تز خود مي رسد. امروز آقاي فريدون سينائيان كه بر روي "جنبش شديد زمين در ايران (1994-2003) از كاتالوگ تا رابطه هاي كاهندگي" تز دكتري خويش را نوشته اند انشاالله ساعت 16:00 در پژوهشگاه دفاع مي كند. ايشان دانشجوي ورودي 1380 ژئوفيزيك - زلزله شناسي پژوهشگاه ما هستند و در واقع اولين فارغ التحصيل دكتري رشته ژئوفيزيك است كه در ايران تحصيل كرده و به مرحله دفاع رسيده است. ايشان علاوه بر اينكه اولين فارغ التحصيل دكتري ژئوفيزيك پژوهشگاه هستند، در كشور هم همين ركورد را دارند چرا كه در دانشگاههاي ديگر - دانشگاه تهران،موسسه ژئوفيزيك و دانشگاه آزاد كه آنها نيز در همين رشته ژئوفيزيك دانشجوي دكتري دارند- هنوز فارغ التحصيل دكتري ژئوفيزيك نداشته ايم. بنابراين ضمن آرزوي موفقيت براي ايشان، اميدوارم كه در آينده منشا خير براي كشور باشند و در محل كارشان نيز - مركز تحقيقات ساختمان و مسكن كه به عنوان اولين دكتر با تخصص زلزله شناسي جنبش شديد زمين عضو هيئت علمي خواهند بود- به ميهن خويش خدمت كنند.

ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود / رنج دوران برده ایم

الان دوشنبه شب- ۲۲/۸/۸۵- است و تلوویزیون برنامه خوب و فاخر چهره های ماندگار را آغار کرده است. برنامه ای که من گریزان از تلویزیون را نیز سالی یک بار به پای تلویزیون می کشاند! برنامه ای که نشان می دهد که ما ملتی بی بزرگ نیستیم و پشتوانه و ریشه در فرهنگ و ادب و علم و دانش روزگار و دنیای خود داریم.
در ابتدای برنامه نیز استاد محمد نوری افتخار موسیقی ایران دارد ترانه فوق العاده زیبا و وطن پرستانه {ما برای ...} را می خواند. نفست گرم استاد که می خوانی:
ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس / چه سفر ها کرده ایم
ما برای بوسیدن خاک سر قله ها / چه خطرها کرده ایم
ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود / رنج دوران برده ایم
ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود / خون دلها خورده ایم
ما برای بوئیدن بوی گل نسترن / چه سفرها کرده ایم
ما برای نوشیدن شورابه های کویر / چه خطرها کرده ایم
ما برای خواندن این قصه عشق به خاک / رنج دوران برده ایم
ما برای جاودان ماندن این قسم خاک / خون دلها خورده ایم

احیای بناهای تاریخی تبریز که به دلیل زلزله های تاریخی در زیر خاک مدفون شده اند

امروز در روزنامه ایران خبری دیدم مبنی بر براحیای میدان اصلی تاریخی تبریز و اشاره به بناهای تاریخی تبریز که در اثر زلزله های تاریخی این شهر در ریز خاک مدفون شده اند که به دلیل جالب بودنش اصل آن را در اینجا می آورم:

بزرگترين ميدان تاريخىايران درتبريزاحيا مى شود
• زلزله هاى ويرانگر تبريز باعث شده بسيارى از آثار تاريخى اين شهر زير خروارها خاك مدفون شود• در مصوبه مربوط به احياى آثار تاريخى شهر تبريز، هيأت وزيران محدوديتى براى تأمين منابع مالى قائل نشده است•ميدان حسن پادشاه تبريز و نقش جهان اصفهان مى گويد: ميدان و مجموعه ساخته شده در تبريز چندين برابر بزرگتر از ميدان نقش جهان اصفهان بوده است• تاكنون بخش اصلى مسجد حسن پادشاه مربوط به دوره آق قويونلوها و قسمتى از ستون هاى سنگى سر در مجموعه از زير خاك بيرون آورده شده است
تبريز - مهرداد خوشكار مقدم: به دنبال تصويب هيأت وزيران، بزرگترين ميدان تاريخى ايران در تبريز از زيرخاك بيرون آمده و احيا مى شود.«رضا عبادى»، رئيس سازمان ميراث فرهنگى، گردشگرى و صنايع دستى آذربايجان شرقى با تأييد اين مطلب گفت: زلزله هاى ويرانگر تبريز باعث شده بسيارى از آثار تاريخى و منحصر به فرد اين شهر يا به كلى ويران شده يا زير خروارها خاك مدفون گردد كه احيا و مرمت آنها مى تواند تا حدى وجهه تاريخى اين شهر را بازنماياند.عبادى اجراى اين پروژه را نيازمند هزينه و زمان زياد دانسته و خاطرنشان كرد: در روند احيا و مرمت آثار تاريخى بايد دقت فراوانى به خرج داد لذا در مصوبه هيأت وزيران محدوديتى براى تأمين منابع مالى احياى مجموعه فوق قايل نشده اند.
از ميدان بزرگ تبريز، هم اكنون محوطه اى كوچك با دوبناى تاريخى مسجد صاحب الامر و مدرسه اكبريه متعلق به دوران قاجار باقى مانده است. طبق اسناد تاريخى، اين مجموعه در دوره ايلخانى با عنوان باغ «صاحب آباد»، دوره آق قويونلو ميدان «حسن پادشاه» و در دوره هاى بعد نيز ميدان «صاحب الامر» ناميده شده است.ساخت اين مجموعه از سال ۸۸۲ هجرى قمرى ۱۲ سال بعد از احداث مسجد كبود آغاز شده و اين كاوش از آن جهت اهميت دارد كه سلسله آق قويونلوها به دليل نبود اثر و بناى خاصى گمشده ترين برهه تاريخى ايران است.«محمد امينيان» سرپرست هيأت حفارى باستان شناسى ميدان صاحب الامر تبريز در خصوص ويژگى هاى منحصر به فرد اين مجموعه گفت: اين كه در دوره آق قويونلوها ساخته شده و در اوايل صفويه نيز به عمارات و وسعت آن افزوده شده است در واقع پيش درآمد و خميرمايه اصلى ساخت ميدان نقش جهان اصفهان به شمار مى آيد.به گفته وى پس از انتقال پايتخت ايران از تبريز به قزوين توسط صفويان نمونه كوچكى از اين مجموعه در اين شهر ساخته شد اما با انتقال دايمى پايتخت اين سلسله به اصفهان، ميدان نقش جهان در آن شهر احداث شد.امينيان در مقايسه ميدان حسن پادشاه تبريز و نقش جهان اصفهان مى گويد: ميدان و مجموعه ساخته شده در تبريز چندين برابر بزرگتر از ميدان نقش جهان اصفهان بوده به طورى كه طبق مستندات مكتوب سياحان داخلى و خارجى، در مراسم مختلف دربار، بيش از ۳۰هزار نفر از قشون شاهان آن زمان در آن به اجراى برنامه و رژه نظامى مى پرداختند.سرپرست گروه جست وجوى سازمان ميراث فرهنگى، گردشگرى و صنايع دستى در محوطه ميدان تاريخى صاحب الامر تبريز در توضيح عمارت هاى موجود در اين مجموعه مى گويد: مسجد ومدرسه حسن پادشاه، كليساى سنت هلن، بناى معروف هشت بهشت، دولتخانه، مسجد سلطنتى شاه طهماسب، سردرهاى بسيار زيبا و منحصر به فرد ورودى اين ميدان و ساير متعلقات حكومتى از جمله مهمترين بناهاى مجموعه حسن پادشاه يا صاحب الامر هستند.به گفته امينيان تاكنون بخش اصلى مسجد حسن پادشاه مربوط به دوره آق قويونلوها و قسمتى از ستون هاى سنگى سر در مجموعه از زير خاك بيرون آورده شده و تلاش براى يافتن ديگر آثار نيز ادامه دارد. وى با اشاره به اهميت پروژه ياد شده براى تاريخ تبريز مى گويد: اغلب آثار تاريخى تبريز بر اثر زلزله هاى گذشته تخريب شده اند و بيشتر آثار باقى مانده نيز مربوط به دوران قاجار است. لذا به همين دليل اين شهر با پيشينه چندهزار ساله هم اكنون ظاهرى قاجارى دارد. به همين دليل نيز يافتن آثار سلسله هاى گذشته براى تغيير چهره تاريخى شهر از اهميت بسيارى برخوردار است.اين كارشناس ارشد آثار تاريخى در خصوص ديگر ويژگى هاى مهم آثار به دست آمده در محوطه صاحب الامر مى گويد: بناهاى اين مجموعه مربوط به يك دوره گذار در معمارى ايرانى هستند به طورى كه حركت از سبك معمارى آذرى به شيوه صفوى در آنها كاملاً نمايان است.به گفته وى در حالى كه در آثار ماقبل اين دوره تنها از كاشى هاى معرق استفاده مى شد اما در ستون هاى سنگى به دست آمده كاشى هاى هفت رنگ نيز استفاده شده كه نمونه كامل آن بعدها در اصفهان به كار گرفته شده است.قبر «اوزون حسن» به سبك مسجد كبود كه مقبره جهان شاه در آن جاى گرفته، نيز در اين مجموعه قرار دارد كه تلاش براى يافتن مزار اين پادشاه معروف دوره آق قويونلوها در محوطه ميدان حسن پادشاه ادامه دارد. لازم به يادآورى است كه امكان احياى ميدان دوره آق قويونلو در تبريز وجود ندارد اما بخشى از آثار ميدان كه مربوط به دوره صفوى هاست طبق مصوبه سازمان ميراث فرهنگى به طور كامل احيا و بازسازى خواهد شد.

زلزله های مصنوعی در تهران؟

دیروز از سوی چند تن از دوستان سوالی در مورد زلزله های مصنوعی و ایجاد آن در تهران از من سوال شد. با مراجعه به خبری که خبرگزاری فارس مخابره کرده متوجه شدم که صحبت از یک پروژه لرزه نگاری اکتشافی است که قراربوده - و هنوز قرار است- در تهران اجرا شود. ساده ترین توضیحی که می توان داد این است که استفاده از عبارت زلزله های مصنوعی برای یک کار اکتشافی لرزه ای - که معمولا در کارهای نفتی معمول است و البته در محیطهای شهری بسیار کم مورد استفاده بوده، غیرواقعی و اقراق آمیز به نظر می رسد. اینکه ایجاد موجهای لرزه ای در هر منطقه برای بررسی ساختار زمین را، ایجاد زلزله مصنوعی بنامیم می تواند نگران کننده باشد. توضیح ساده دیگر ان است که در تئوری می توان چنین لرزه هایی را حتی با چکش هم استفاده کرد. حال در این کار به جای چکش از دستگاه تولید کننده لرزه استفاده می شود.
از سوی دیگر نظر بعضی از دوستان مبنی بر اینکه با انجام این طرح، گسلهای پنهان تهران با تمام مشخصات شناخته میشوند و پس از آن می توان برای تک تک آنها برنامه مدیریت بحران داشت، نیز غیرواقعی به نطر میآید. این چنین بررسی های اکتشافی فقط -در بهترین حالت- به شناخت ساختار ها و بعضی از نا پیوستگی های زیر سطحی از جمله بعضی از گسلهای اصلی زیر سطحی احتمالا می تواند بیانجامد. اینکه چنین ناپیوستگی های زیر سطحی و به کدام گسل سطحی می تواند مرتبط باشد، طبیعتا در توان چنین بررسی نیست. این نوع نتیجه گیری را هنگامی می توان انجام داد که نقشه با مقیاس بالا از گسلهای و ناپیوستگی سطحی در دسترس باشد.
ضمنا چگونه می توان صرفا بر اساس شناخت ساختار، مشخصات لرزه خیزی و توان لرزه زائی گسلها را نیز تشخیص داد؟ از سوی دیگر حتی با داشتن چنین توانائی، چگونه می توان مشخص کرد که کدام لرزه خیز تر است و توانمند ترین آنها برای ایجاد یک زلزله ویرانگر کدامیک است؟ این سوالها را به این دلیل مطرح کردم که دوستان مدعی ارائه طرح مدریت بحران مجزا برای هر کدام از این گسلها نیز شده اند. چنین نگاهی به مدیریت بحران زلزله در تهران ظاهرا فقط بر شناخت گسلهای فرعی و روندهای شکستگی های رده دوم - نسبت به گسلهای اصلی- آن هم فقط آن دسته که فقط در داخل گستره شهری تهران واقعند بنا شده است. بر اساس پشوهشهائی که اخیرا انجام داده ایم، سناریوهای اصلی رویداد خطر زلزله در تهران به گسلهای بنیادی و رده اول نسبت داده می شود که در خارج از گستره شهری تهران واقعند، یا از حاشیه های شمالی و جنوبی شهر تهران عبور می کنند و یا از محدوده شهری تهران دور هستند. ارائه طرح مدیریت بحران برای هریک از گسلهای رده دوم و فرعی در گستره شهری در صورتی که امکانا پذیر باشد مفید نخواهد بود. به نظر می رسد که بهتر است تا یک برسی لرزه خیزی اکتشافی را از ابعاد واقعی آن خارج نشده و انتظارات بی اندازه از آن ایجاد نشود.

سوژه هائي كه به عنوان پايان نامه ارائه مي كنم

دو سوژه جدید با اولویت بالاتر را در نظر دارم به عنوان سوژه پایان نامه تحصیلات تکمیلی -فوق لیسانس و دکتری-ارائه کنم. یکی سوژه "نسل جدید رابطه های کاهندگی جنبش شدید زمین برای ایران" است و دیگری "پیشیابی خطر زلزله -وابسته به زمان و مستقل از زمان -برای ایران است. اینها بحثهای مهمی هستند که ما در راهبردهای پژوهشی خود به آن توجه ویژه داریم. البته کار روی "تسونامی" را مدتی است که شروع کرده ایم ولی همچنان جزو سوژه های نو من محسوب می شود.

سالروز پايان جنگ جهاني اول

امروز سالروز پايان جنگ جهاني اول است. جنگي كه با پايان آن نقشه اروپا و خاورميانه - به ويژه كشورهاي عربي - تغيير كرد. اين جنگ را در تاريخ نقطه پايان امپراتوري هاي عثماني، روسيه تزاري و بريتانيا دانسته اند. بسياري از مرزهائي كه در منطقه ياد شده مي بينيم نتيجه تعادل جديد قوا بين طرفهاي پيروز و شكست خورده در پايان اين جنگ است.

ببستم آبان ماه و یاد شهدای عرصه عمران و سدسازی

امروز بیست آبان ماه چهارهمین سالروز شهادت دوازده تن از متخصصان عرصه عمران و سدسازی در اثر سقوط هلی کوپتر در کوههای بازفت زاگرس است. در آن میان همکاران مستقیم من در شرکت مهاب قدس مهدی گیاهچی، شهریار فارسی و دکتر محمد رضا صالحی راد بودند. روحشان شاد و یادشان گرامی باد

يادداشت نويسي روزانه

بررسي مختصر و مرور وبلاگ هاي ايراني نشان مي دهد كه بچه هاي ايراني با نوشتن در وبلاگهاي شخصي شان، تجربه جديد و موفقي انجام داده اند. حتي آنها كه تجربه تخصصي روزنامه نگاري نداشته و همچنين آنها كه آموزش تخصصي زبان فارسي نديده اند (هر دو موارد به خودم هم مي خورد) با اين نوع نوشتن در وبلاگ هاي فارسي هم در عادت به نوشتن و هم در گسترش زبان فارسي و فرهنگ ايراني پيشرفت خوبي كرده اند. پيشنهاد مي كنم كه به ويژه بچه هايي كه در رشته هاي روزنامه نگاري و در كار رسانه هستند، با اين تجربه - نوشتن در فضاي وب- فرهنگ و ميل به نوشتن را در خود ارتقا دهند. سوژه ها هم همانهاست كه دوروبرمان مي بينيم. بازيگران اصلي ،روزگار هم خود مردم- خودمان- هستند (هستيم!). دنبال مسائل ويژه و خاص و بسيار هيجان انگيز نيز نبايد بود البته بهانه براي نوشتن و خوب و جالب نوشتن رابايد يافت.بايد پذيرفت كه ما مردمي هستيم با فرهنگی بيشتر شفاهي. از اين تجربه جديد را بايد براي مكتوب كردن آنچه كه مي بينيم ودر جريان زندگي مان است استفاده كنيم. تجربه نوشتن هم خود تجربه زيبائي است. به اين ترتيب فرهنگ و واقع روزگارمان مكتوب مي شود. آنطور كه تا حالا رسم نبوده است.

عکسهای بلده نور

این عکسهای ولایت آبا و اجدادی ما، شهر بلده نور-در استان مازندران- است که در طی چند ماه گذشته با دوربین موبایلم گرفته ام. کیفیت آنها خوب نیست (خودم می دانم!) ولی به هر حال نمایانگر طبیعت زیبای بلده در مرکز البرز مرکزی ایران است. حال این رفیق ما در بلده -آقای عباس عماد- اگر از نظرکیفیت اینها را خوب و شاخص طبیعت زیبای بلده تشخیص نداد، باید دنبال عکسهای بهتری در آرشیوم بگردم تا دراین صفحه بگزارم (یا از خود ایشان بخواهیم که دست به کار بشود!) این شما و این بلده ما

دمكراتهاي امريكا سنا را هم بردند. رامسفلد كنار رفت

ديشب مشخص شد كه رامسفلد وزير دفاع آمريكا كنار رفته - يا كنار گذاشته شده - و امروز هم در ابتداي صيح از راديو شنيدم كه دمكراتها در سناي آمريكا هم - علاوه بر مجلس نمايندگان- برنده شده اند. بنابراين طراح جنگ عراق و باني سياستهاي جنگي آمريكا- آنطور كه در دنيا شناخته شده- ديگر در راس وزارت دفاع آمريكا نيست و اميد مي رود كه اين موضوع ترمزي در سياستهاي جنگ طلبانه نومحافظه كاران اطراف بوش باشد.

انتخابات مياندوره اي در آمريكا

دبروز در امريكا انتخابات مياندوره اي برگزار شد و مردم براي مجلس نمايندگان و سنا امريكا به پاي صندوق هاي راي رفتند. تا چهارشنبه و بر اساس براوردهاي انجام شده تا صبح امروز ظاهرا دموكراتها در مجلس نمايندگان پيش هستند و در سنا هم بسيار به جمهوريخواهان نزديك هستند. البته براي ما خيلي فرق نمي كند ولي ما در خاورميانه جمهوريخواهان را با سياستهاي بوش در عراق و تحت فشار قرار دادن و تهديد ايران به بهانه مساله هسته اي مي شناسيم. بنابراين بسياري در ايران فكر مي كنند كه اگر دموكراتها قدرت بيشتري بگيرند، براي كم شدن فشار بر ايران مي تواند احتمالا موثر باشد. ضمنا سياستهاي جنگ طلبانه بوش مي تواند به نوعي كند تر شود. تا دوسال ديگر تيم بوش سر كار است و اميدواريم كه كه اين نومحافظه كاران از كارزار عراق آنقدر - در اشغال طولاني مدت و پيگيري صرفا سياست پيروزي بر مبناي قدرت- درس گرفته باشند كه دست به ماجراجوي ديگري نزنند. به هر حال بعيد است كه سياست كلي آمريكا در منطقه خاورميانه به طور كلي - حداقل تا دوسال ديگر -عوض شود.

عکسهای تونل رسالت در اولین روزهای افتتاح

این عکسها را در اولین روزهای افتتاح تونل رسالت در مرداد ماه گذشته - البته در حین رانندگی!- با موبایل گرفته ام.
داخل تونل شرقی
ورودی تونل شرقی- نگاه از سمت غرب
ورودی تونل غربی - نگاه از غرب
ورودی تونل غربی- نگاه از غرب

سمينار ساري : يك سوال ديگر در مورد ساحل دريای مازندران

اين سوال زير را لابلاي يادداشتهايم پيدا كردم -در پست قبلي اين يكي جا مانده بود

درمورد حريم درياي مازندران و مرز ساحلي (دربا و ساحل) توضيح دهيد. ساخت و ساز مطمئن در چه فاصله اي از

دريا بايد صورت گيرد؟
جواب: در مورد حريم درياي مازندران حكم كلي نمي توان صادر كرد. به اين معني كه بسته به توپوگرافي وشكل ساحل و عمق آب دربخش هاي نزديك به ساحل و موقعيت (راستاي) ساحل، اين حريم مي تواند تغيير كند.

دو نكته در مورد نوسانات سطح آب بايد در نظر گرفت: اولا بايد نبايد در محدوده نوسانات جزرومد ساخت و ساز

كرد در ثاني بايد مزر ساحل رابادر نظر گرفتن محدوده نوسانات گذشته - حداقل در يكصد سال اخير- رعايت كرد.
لازم است اگر نظير ساحل آستارا به تالش، محدوده ساحل در فاصله كمي از گسل فعال و لرزه زا (گسل آستارا) واقع است، حريم گسل نيز در نظر گرفته شود. اگر ساحل بسيار به ارتفاعات نزديك بود، نيايد باساخت و ساز موجب ناپايدار شدن ساحل گرديد :خطر زمينلغزش

دست آخر بابررسي مساله تسونامي، حتما بايد پس از براورد اين خطر و تحليل احتمالي تسونامي و پهنه بندي خطر

تسونامي، بايد حريم خطر تسونامي هم رعايت شود.

از مسائل سه گانه فوق، در دو مورد اول شناخت كلي وجود دارد. مورد سوم -تسونامي- در دست بررسي است. بنابراين با در نظر گرفتن تمام اين عوامل بايد در مورد نقاط مختلف -بسته به موقعيت هر نقطه- اظهار نظر كرد. بديهي است كه اولا حكم كلي نميتوان صادر كرد و در ثاني هم اكنون نقشه پهنه بندي جامعي كه تمام اين خطرها درآن لحاظ شده باشد در مورد هيچ يك از سواحل ايران تهيه نشده است. لازم است چنين نقشه هائي با مقياس پنجاه هزارم تهيه شود.

سمينار در ساري و پاسخ مكتوب به سوالات

ديروز در ساري در سميناري به دعوت كانون مهندسين ساري - به همراه آقاي دكتر عشقي- سخنراني كرديم. در اين سمينار چون فرصت پاسخ به سوالات حضار محترم نبود، من قول دادم تا سوالات مربوط به خود را در صفحه و وب لاگم پاسخ دهم. متوجه شدم كه وبلاگ من را بعضي مهندسين در مازندران هم مي خوانند. اميدوارم آنها كه سوال كرده اند جوابها را در ذيل ببينند:
سوالات مكتوبي كه به دستم رسيد اينها بودند:

آيا ساخت و ساز روي گسلها با مجوز شهرداري ها صورت مي گيرد و آيا شهرداري ها از وجود اين گسلها با خبرند؟
جواب: اولا نمي دانم كه در همه موارد ساخت و ساز روي گسلها داراي مجوز هستند يا نه. ولي حداقل محل گسلهاي اصلي در نقشه هاي زمين شناسي مشخص هستند و مي توان از ساخت بنا ها و گسترش شهر به سوي انها اجتناب كرد. البته محل تمام گسلها را به طور دقيق بايد در نقشه هاي تفصيلي (با دقت زياد)مشخص كرد. در هر نقشه تفصيلي نمايانگر محل گسلهاي روي نقشه هاي توپوگرافي مشخص خواهد بود. در ان صورت مي توان به طور دقيق ممنوعيت ساخت و ساز را اعمال كرد. تا زمان تهيه چنين نقشه هايي، ازساخت و سازبر روي پهنه هائي كه تا كنون به عنوان روند گسله اصلي نشان داده شده است بايد اجتناب كرد. در گسترش شهرها نيز به اين محلها حتما بايد توجه شود.

آب تحت الارضي در محل گسلها، چه تاثيري بر رانش سطحي روي زونهاي گسله دارد؟
اثر مهمي بر فعال شدن چنين پهنه هاي گسله به ويژه در زمين هاي شيبدار دارد. وجود آب موجب تحريك چنين شيبهائي ميشود و اثر فعال كننده بر چنين زمين هاي دارد كه در اثر وجود پهنه گسله دچار خرد شدگي هم هستند.

حريم گسلها در شمال ايران حدودا چقدر است؟

تاكنون مطالعه ويژه اي در اين مورد در شمال ايران انجام نشده است . ولي براساس دانسته هاي ما از گسلهاي ايران: گسلي كه توان لرزه زائي برايرخداد زلزله اي با بزرگاي هفت دارد، در حريمي حدود دوكيلومتر مي تواند موجب گسيختگي و جنبش هاي شديد در پهنه اي به پهناي حدود دو كيلومتر (نواري به ضخامت دو كيلومتر در اطراف گسل) شود. بنابر اين مي توان چنين موردي را در مورد تمام گسلهاي لرزه زاي مازندران نيز تعميم داد. در مورد حريم گسل مي توان به مقاله من در شماره تابستان و پائيز ۱۳۸۰ پژوهشنامه زلزله شناسي و مهندسي زلزله نيز مراجعه كرد.

آيا بيشينه شتاب و طيف براورد شده با روشهاي گونانگون تحليل خطر قابل اعمال با نگاشت مصنوعي به سازه است؟
حتما! اتفاقا بهتر است اول تحليل خطر انجام شود و در نهايت جنبش شديد زمين به عنوان ورودي به سازه به

صورت يك نگاشت شتابنگاري مصنوعي كه براي همان نقطه مورد نظر براورد شده است ارائه شود.

در مورد روانگرائي و احتمال وقوع ان در منطقه ساري چه مي توانيد مطرح كنيد؟
حقيقت آن است كه با توجه به خاك دانه اي و سطح آب زير زميني كه در محلهاي مختلف در شهر ساري به حدود ده متري سطح زمين مي رسد، و لرزه خيز بودن منطقه، و همچنين تجربه زلزله ۱۳۶۹ منجيل كه موجب روانگرائي در آستانه اشرفيه و مكان هاي مختلف ديگري در دشت گيلان شد، احتمال اين پديده در ساري هم وجود دارد. ولي براي ارائه يك پهنه بندي دقيق از چنين پديده اي در سطح شهر ساري لازم است تا يك بررسي ويژه با انجام حفاري و سنجش دقيق سطح آب و جنس زمين و به كار بردن روشهاي دقيق پهنه بندي انجام شود.

عازم ساری هستم- برای سخنرانی

امروزيكشنبه عازم ساري هستم تا به همراه آقاي دكتر عشقي همكار و همراه هميشگي ام يك سميناربراي كانون مهندسين ساري برگزاركنيم. براي من اين سفر با انگيزه ارائه مطلب براي همشهريان مازندراني ام هم هست. سمينارمان درمورد خطر زلزله و آخرين دستاوردهاي مهندسي زلزله خواهد بود. شخصا انشاالله در مورد لرزه خيزي مازندران صحبت خواهم كرد. به قول فردوسي: "كه مازندران شهرما ياد باد، هميشه بروبومش آباد باد" . اگر يكشنبه در تهران بودم دوست داشتم در مراسم خاكسپاري حاج علي آقاي شايسته حضور داشته باشم. خداوند ايشان رارحمت كند. هركس اين نوشته را خواند براي ايشان فاتحه اي قرائت نمايد. از دیشب خیلی یاد ایشان و مرحوم پدرم هستم و خاطرات مشترکشان -آنها که من هم حضور داشته ام- مدام در ذهنم تکرار میشود. اکنون هر دو - یار دیرین- با هم در جوار رحمت حق تعالی هستند.

حاج علي شايسته؛ صميمي ترين دوست پدرم امروز درگذشت

متاسفانه امروز مطلع شدم حاج علي شايسته سلامي كه صميمي ترين و پايدارترين دوست (از دوران كودكي) مرحوم پدرم بود، امروز بعد از ظهر پس از يك دوره بيماري دارفاني را در 62 سالگي در بيمارستان وداع گفت. اين واقعه مرا به ياد واقعه روز درگذشت پدر مرحومم در چهار خرداد 1378 انداخت. روزي كه بر سرم بردوش همين حاج علي آقاي شايسته بود و هر دو با هم- من به داغ پدر و او در فراغ دوست- مي گريستيم. حال او نيز به پدرم پيوسته است. حدود يك ماه قبل او را در بيمارستان ملاقات كردم. به من گفت كه من و پدرت در دنيا همه عمر تلاش كرديم و زحمت كشيديم. روحش شاد. اين واقعه را با خانواده اش، فرزندانش و همسر گراميش تسليت عرض مي نمايم. او مردي بود كه به همه نيكي كرد و خود فدائي همه آنها بود كه دوست مي داشت و مي پنداشت كه به كمكش نياز دارند. خداوند رحمان او را در جوار رحمت واسعه اش در كنار صالحان و نيكان خويش بپذيرد. انشاالله.

پرسپولیس جایزه بازی جوانمرانه راهم برد

دیشب پرسپولیس علاوه بر برنده شدن در مقابل استقلال (که البته من انتقاد دارم که چرا به تعداد زیاد نتوانستند گل بزنند) از رادیو شنیدم که برنده جایزه بازی جوانمردانه هم شد. البته من متوجه دلیل پرداخت مبالغ 100و 50 میلیون تومان به ترتیب برای برنده بازی و تیمی که به عنوان برنده بازی جوانمردانه شود، نشدم. به نظرم بهتر بود که به برنده بازی جوانمردانه مبلغ بیشتری پرداخت می شد تا برنده بازی. به هر حال این دفعه که پرسپولیس برنده هر دو جایزه شده فعلا ما ادامه این بحث را نا دیده می گیریم! تا بعد....

شنيده ايد كه ژاپني ها گفته اند تهران در معرض خطر زلزله است؟

چندي پيش يكي از كسبه محل ما كه با نوع تخصص ما هم آشناست از من پرسيد: شنيده ايد كه ژاپني ها گفته اند تهران در معرض خطر زلزله است؟! من گفتم بله ولي اين كه از موضوعاتي نيست كه لازم باشد ژاپني ها بگويند! قبلا دانشمندان ايراني ها بارها در اين مورد بحث كرده اند، سالهاست -قريب چهل سال است- كه در اين مورد مقاله، كتاب، گزارش و نقشه چاپ كرده اند و موضوع تز هاي كارشناسي ارشد و دكتري قرار داده اند.
به هر حال از روزي كه آژانس همكاري هاي جهان سوم ژاپن - جايكا- به تهران آمد و مطالعه اي را توسط چند شركت ژاپني بر روي لرزه خيزي و مديريت خطر زلزله تهران در فاصله سالهاي 1378 تا 1384 انجام داد، و به موضوع پوشش رسانه اي خوبي نيز داده شد، ظاهرا بعضي متوجه شده اند كه موضوع را بايد جدي بگيرند. ضمن احترام به تلاش و تخصص همكاران ژاپني، فكر كنم مشكل از خود ماست. ظاهرا تا يك چشم بادامي - قبلا چشم آبي ها!- همان موضوعاتي را كه هموطنان خودمان سالها روي آن زحمت كشيده اند، بيان نكند، ما از صحت و اهميت موضوع مطلع نمي شويم!!!
بايد تاكيد كنم كه اتفاق جديدي نيافتاده و ژاپني ها هم مبدع و مبتكر هيچ موضوع ياايده جديدي نبوده اند. براوردهاي بر مبناي تلفات ميليوني و خسارتهاي كه با عدد و رقم هاي عجب ارائه مي شود، نيز يك براورد سرانگشتي و مقدماتي بوده كه مورد بحث و ايرادات مختلفي نيز هست. چنين براوردهائي بعضا در تز هاي كارشناسي ارشد دانشجويان و شاگردان ما - با كيفيت هاي بسيار بالاتر - امروزه در حال انجام است. خيال همه را راحت بايد كرد: آنچه را ژاپنيها - كه در نظر بعضي ها حكم موجودات فرازميني رادارند!- مي خواهند به ما بدهند، يا در مطالعه ياد شده انجام داده اند، هم اكنون با برنامه نويسي (از مراحل اوليه تا مراحل بسيار پيشرفته )و ايده هاي بسيار جالب تر و گسترده تر به صورت كاملا داخلي توسط بچه هاي خودمان دارد انجام مي شود. هر وقت خواستيد دوباره سراغ ژاپني ها برويد بگوئيد ما چندتا از بچه هاي محقق و تواناي ايراني را معرفي كنيم تا در زمان معقول و منطقي و كوتاهتر نتايج قابل اعتنا تري را تحويلتان دهند. فقط اگر خواستند كار كنند داده هاي مبنا مورد نياز كار را در اختيارشان بگزاريد و كاري نكنيد كه از انجامش پشيمان شوند!

پرسپوليس برد ولي بايد 6 تا به استقلال ميزد!

امروز پرسپوليس 2-1 استقلال رابرد ولي باز همان ضعت خط حمله پرسپوليس به چشم آمد چرا آمار انتهاي بازي نشان از 9 موقعيت گل براي پرسپوليس داشت و تنها 3 موقعيت براي استقلال. نتيجه نهائي نشان مي دهد كه پرسپوليس خيلي كمتر از آنچه بايد گل مي زد، توانست دروازه استقلال را باز كنه. به هر حال مبارك رفقاي پرسپوليسي زلزله، كه محبوب هر چي دله... ضمنا به رفقاي استقلالي هم به دليل تكرار نشدن 6تائي ها تبريك و تهنيت عرض مي كنم!...