وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Friday, April 29, 2005

The last day of the EGU conference in Vienna

Today, Friday 9 Ordibehesht, is the last they of the EGU Conference in Vienna. Since this morning, there are the partcipants comming with their sacs and suitcases and it is evident that thery are ready to leave here to their home. We have a ticket of IranAir for Saturday afternoon (10 Ordibehesht). It was really a nice event for me. I had a lot of contacts and participated in a lot of talks and poster sessions. I received as well a lot of requests to work with us in our institute. I have declared that we are ready to work with all of the scientists in abroad (specially the Iranians who live and work in the foreign countries) , but the proiority is given to the bilateral cooperations and it means that one wishes to work with us should find a faculty member in our Seismology research center and show that the bilateral reseach work in feasible, then I am ready to follow up the case and to support this activity. It means that we are not a neutral bank of seismological data or a "simple data provider", but we, in Iran, are the researchers that are ready to work with the foreign researchers. I believe that Iran is a country having a great possibilty in abroad which might be used as much as possible. I have seen even an Afghan researcher saying that she had never lived in Afghanistan (immigerated from Afghanistan to Germany in her childhood), but wishes to work in her homleand and she is looking for a possiblity (it is wounderful!, the situation of Afghanistan after War is not comparable to that of Germany of Today, that is her actual homeland). However we see that the love to the homeland exists in the heart of a lot of the peoples living in abroad. Anyway, I will try to atract more and more international research to our institute in order to promot the new fields of researches and to help the both sides who wishes to work together. I by myself am ready to do this job in my specific field of interest (Strong Motion Seismology, Seismic Hazard Analysis, Induced Seismicity, Dynamic Rock Fracturing...).
I hope to be back in home in sunday, 11 Ordibehesht.
feelan khodaa negahdaar!...

Tuesday, April 26, 2005

Salam from Vienna

This is my first message (blog) from Vienna. I have arrive here last sunday to participate and present paper in the European Geophysical Union (EGU) Metting (one of the greatest Geophysical events in the world aside the American Geophysical Union (AGU) meetings, two times a year, but it is sure that the EGU meeting is the greatest one in Europe) . It is one of the largest scientific events in theWorld and about 10000 people have participated. An abstract of all of the actually researches in geophysical earthscinces in the world might be seen here!!!... Anyway, I should type in English therefore I dicided to write in English (that is against my habitude in writing my blogs in Persian). The weather in Vienna is Cloudy and it was raining scince yesterday. However the tempreture is good and something 10 dgree below that the actual temprature in Tehran. I have an strange feeling here in Vienna, first of all because Vienna is the historical Capital of Art and specially the Classical Music (which I love it!), and now there are the brochurs of the concerts in all over the city, specially the concerts on the Mozart concertos, because the coming year of 2006 is the 250th anniverssary of Wolfgang Amadeus Mozart (He was born in 1756 and died in 1791, unfortunately, this genius musician had a very short life, about 36 years). Secondly, in the conference I feel that I am always missing an event, because there are about 20 parallel event each day and all the time!!!... I try to follow as much as possible the talks and visit the poster. For me this meeting is like an GAS Station for a Car!!!, I should take as much as possible the fuel, in order to be able to follow research and teaching in my homeland... I promise that I wil try my best!!....
I should inform you that about 15 Iranians from inside Iran and something similar from abroad have participated in the event, which I think that it is very few, and in this most important Geophysical event in the world, unfortunately some of the Iranian Institutes has no representative and the Iranian known Geophysicist have neglected it... EGU is an annual meeting and AGU is two times a year, and if it is very difficult for us actually to take an American Visa to participate in AGU meeting, the EGU is an European Event and there is no problem for Iranians to take the Visa...
Feelan khodahafez!

Thursday, April 21, 2005

مردمان سر رود آب را می فهمند ...

امروز اول اردی بهشت ماه 25 سال از در گذشت روانشاد سهراب سپهری در سال 1359 میگذرد. وی متولد سال 1307 بود و به قول خودش "اهل کاشان" و "پیشه ام نقاشیست". سهراب شاعری غیر سیاسی و عمدتا بیانگر مفاهیم سورئال و انتزاعی بود. بیان سهراب معمولا بسیار زیباست به نحوی که اشعارش به عنوان جملات کوتاه و عناوین آثار هنری و اجتماعی دیگر از جمله فیلم ها بسیار به کار رفته است از جمله فیلم "خانه دوست کجاست" ساخته کارگردان بزرگ ایران عباس کیارستمی. آرامگاه سهراب در مشهد اردهال در حدود 35 کیلومتری کاشان سر راه کاشان به دلیجان است. سال گذشته برای اولین بار در زمستان با خانواده به کاشان و بعد مشهد اردهال رفتیم. آرامگاه سهراب با این جمله از اشعارش به خوبی یاد آور روحیات اوست: " به سراغ من اگر می آیید/ نرم و آهسته بیائید/ مبادا که ترک بردارد / چینی نازک تنهائی من" . روحش شاد. مجموعه اشعارش در "هشت کتاب" منتشرشده است

Tuesday, April 19, 2005

پاپ جدید انتخاب شد

بالاخره پس از دو روز شور و مشورت پاپ جدید رهبر مسیحیان کاتولیک جهان در واتیکان انتخاب شد. این اتفاق در عصر روز سه شنبه 30/1/84 با انتخاب کاردینال آلمانی ژوزف راتزینگر با نام مذهبی "بندیکت شانزدهم" رخ داد. وی هفتادو نه ساله است و انشاالله با دید روشنفکرانه به گسترش مذهب و خداپرستی در جهان امروز کمک کند

تولید ملی – لزوم شکل گیری سرمایه داری ملی

ادامه بحث تولید ملی را امروز می خواهم دنبال کنم. البته اگر دوستان فوتبال دوست ناراحت نشوند! به هر حال وسط فوتبال! یک کم بحث نظری هم لازم است.
تولید ملی بر اساس اراده ، آرادانه و با میل واحدهای مستقل سرمایه داری متوسط ملی (یا خرده بوژوا ها) بر پایه منفعتی که نصیب این طبقه تولید کننده سرمایه دار می شود شکل می گیرد. دستورات اخلاقی و اجبار در هدایت اقتصاد و افزایش ثروت معمولا بی اثر یا کم اثر است. هدایت سرمایه گذاری به بخش تولید مهمترین کمک را به تولید ملی می کند.
از مهمتریم موانع شکل گیری سرمایه داری ملی در ایران مسائل فرهنگی و روحیات کاری ایرانیان است. معمولا سرمایه داری بر اساس تجارت در تاریخ ایران تعریف شده و پایدار، و سرمایه داری بر اساس تولید همیشه شکننده و ناپایدار بوده است (در این مورد برای مشاهده مثالهای بارزی از هدایت سرمایه در ایران رجوع کنید به تاریخ اقتصاد سیاسی ایران نوشته محمد علی همایون کاتوزیان). به این ترتیب که فرهنگ تجارت معمولا در ایران قوی تر بوده است. شاید موقعیت استراتژیک کشور ما و قرار گیری در راه ابریشم و بر سر راه آسیا به اورپا به این مساله کمک فراوان نموده باشد
مانع مهمتر که در تاریخ اخیر ایران باعث توسعه نسبی مملکت نیز شده است کشف نفت و ایجاد اقتصاد نفتی و گسترش دولت بر اساس این اقتصاد است. از این دیدگاه منابع تولید ملی همواره در دستان دولت است و امکان شکل گیری اقتصاد ملی بر اساس سرمایه داری طبقه متوسط موجود نبوده یا بشیار دشوار بوده است. بنابراین رشد نهاد های مدنی که مدافع سرمایه داری و منافع طبقه سرمایه دار مولد باید باشد امکان پذیر نشده است.
شاید یک مانع دیگر در راه شکل گیری تولید ملی را بتوان به رشد ارتباطات و امکان کسب اطلاعات و سرمایه به طرق سریعتر (و یا حتی مهاجرت) مربوط نمود. به این ترتیب که پایداری سرمایه (انسانی و مالی) در شرایط دشوار در داخل بر اساس مقایسه دائمی با خارج و امکان خروج این سرمایه بسیار دشوار بوده است. به نظرم مهمترین راه دفاع از تولید ملی و ایجاد طبقه متوسط مولد در ایران فراهم کردن امکان زندگی سعادتمند برای گروههای بزرگتری از اقشار تحصیل کرده و متخصص ایرانی است که امروزه هزاران نفر از آنها با تلاش فراوان چرخهای اقتصادی و تولیدی مملکت را در سختترین شرایط می گردانند. از این راه می توان به گسترش جامعه مدنی برای دفاع از منافع این طبقه امیدوار بود.

Sunday, April 17, 2005

قهرمان یعنی هادی ساعی

گرچه که تاکنون مطالب ورزشی در وب لاگ من عمدتا به فوتبال مربوط بوده است، ولی لازم دیدم به قهرمان بزرگ کشور یعنی جناب آقای هادی ساعی برنده7 مدل طلای جهانی تکواندو، قهرمان المپیک و برترین تکواندو کار جهان در سال 2004 ادای احترام کنم. هادی ساعی که برخواسته از منطقه شهر ری در جنوب تهران است در رشته ای قهرمان بلامنزع جهان است که کره ای ها مخترع و قهرمانان دائمی این رشته در جهانند. ساعی کار بزرگی بعد از زلزله بم کرد که من هیچگاه فراموش نمی کنم. او تمام مدالهای جهانی خود را برای کمک به مردم بم به حراج گذاشت و با این کار نشان داد که پهلوانی واقعی نیز هست. از دید اخلاق انسانی وفداکارانه و با دیدگاه برتری مطلق وی در مسابقات جهانی اسپانیا هنگامی که یک پای وی نیز آسیب دیدگی داشت، باید گفت که هادی ساعی نماد قهرمان و پهلوان ملی ایران در حال حاضر است. برایش آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم سلسله مراتب ترقی را در همین مملکت بتواند طی کند و در آینده به بالاترین کرسی های ورزشی بین المللی تکواندو نیز برسد و از آن جایگاه از حقوق ایران دفاع کند. انشاالله جوانان ورزشکار ما او را الگو قرار دهند و غیر ورزشکاران نیز برتری طلبی و کمال جوئی و در عین حال انسان بودن را از این قهرمان ملی ما بیاموزند

Friday, April 15, 2005

پدر زمین شناسی ایران : مرحوم دکتریدالله سحابی

روزگذشته سومین سالروز درگذشت مرحوم دکتریدالله سحابی پدرزمین شناسی ایران بود. مرحوم دکتر سحابی از اولین گروه محصلان اعزامی از سوی دولت ایران به فرانسه بود که پس از بازگشت از فرانسه و اخذ دکتری در خدمت دانشگاه تهران در آمده و به عنوان اولین استاد زمین شناسی در دانشگاه تهران (اولین موسسه آموزش عالی مدرن در ایران) به تدریس در دوره لیسانس علوم طبیعی و سپس از بدو تاسیس لیسانس زمین شناسی در دانشگاه تهران ایشان به عنوان استاد در دانشکده علوم دانشگاه تهران به پرورش زمین شناسان ایران پرداختند. مرحوم دکتر سحابی استاد استادان اینجانب در دانشگاه تهران بودند به نحوی که در سالهای 1365 تا 1369 که اینجانب دوره لیسانس زمین شناسی را در این دانشگاه گذراندم استادانم جناب آقای دکتر فریدون سحابی (فرزند مرحوم دکتر سحابی) و جنابان آقایان دکتر درویش زاده، دکتر معتمد، دکتر پورمعتمد، دکتر خسرو تهرانی، دکتر ولیزاده، دکتر فخر و مرحوم دکتر زرعیان همگی از شاگردان مرحوم دکترسحابی بودند. بنده در جریان برگزاری اولین سمپوزیوم کواترنر در سال 1367 اولین بار موفق به ملاقات مرحوم دکتر سحابی شدم و این ملاقاتها به صورتهای کوتاه در فرصتهای مشابه دیگری تکرارشد. از ویژگیهای مرحوم دکتر سحابی (همانطور که بنده در یکی از سخنرتانیهای ایشان در دانشگاه تهران شاهد بودم) تعهد شدید ملی و همچنین مذهبی ایشان بود. ایشان در مورد تکامل از دیدگاه قرآنی نیزکتابی منتشر نمودند که البته همیشه بسیار متواضعانه در مورد نقطه نظراتشان موضع میگرفتند. همچنین یکی از استادانم آقای دکتر فخر (که عمرشان درازباد) توضیح می دادند که هنگامی که برای ادامه تحصیل از دو رشته مختلف از دانشگاههای فرانسه پذیرش گرفته بودند، برای مشورت به حضور استادشان مرحوم دکتر سحابی می روند و ایشان به دکتر فخر اصرار میکنند که رشته پالئوبوتانی (دیرینه گیاهشناسی) را انتخاب کنند چرا که در ایران متخصص در این رشته نداریم و نیاز به متخصص در سطح ملی احساس می شود. این موضوع نمایانگر دیدگاه به شدت ملی مرحوم دکترسحابی بوده است. از خدمات مرحوم دکترسحابی تاسیس مدارس مختلف به ویژه در منطقه ما -منطقه نارمک تهران – بوده است که یادگارهای تلاش ایشان مدرسه علم و دین و دبیرستان کمال و هنرستان کارآموز همچنان به فعالیت مشغولند. یاد استاد دکتر یدالله سحابی گرامی باد.

Thursday, April 14, 2005

روان شناسی جوانان امروز

اگر فرض کنیم که کسانی که از اینترنت استفاده می کنند اکثرا جوان هستند، با بررسی مطالبی که در اینترنت به آن توجه نشان می دهند می توان به میزان، نحوه و جهت علاقه مندی جوانان پی برد. مثلا در همین وبلاگ خودم – که این روزها به دلیل مشغله فراوان نمی توانم هر روز در آن بنویسم- می بینید که هر وقت درمورد موضوعات اجتماعی و تاریخی و فکری بحثی را مطرح می کنم اکثرا یک یا دو نفر کامنت می دهند و یا اصلا کسی اظهارنظرنمی کند. مثلا مباحث تواید ملی – که ان را پی خواهم گرفت – تقریبا فقط یک مشتری دائمی دارد و آن آقای مهندش منجمی دوست بسیار عزیر من است که لطف میکند و مطالبی را به عنوان کامنت اضافه می کند که اکثرا از اصل بلاگ بنده خواندنی تر و حاوی اطلاعات فراوان و مهم است. ولی هر گاه مثلا در مورد فوتبال می نویسم – و به ویژه وقتی از پرافتخارترین و بهترین و پرتماشاگر ترین تیم ایران و آسیا یعنی پرسپولیس یاد می کنم (وسط دعوا نرخ هم تعیین کردم!) – تعداد زیادی از خوانندگان وبلاگ کامنت می دهند و به بحث و به اصطلاح کرکری خواندن با هم در همین فضای وبلاگ مشغول میشوند. به نظرم این موضوع مهمی است که سعی می کنم از دید خودم آن را بررسی کنم:
اول اینکه موضوعات تفریحی بسیار جذابند و نبود تفریح یا کمبود آن در شرایط حاضر برای قشرهای مختلف جوانان احساس میشود. توجه به فوتبال باشگاهی در ایران همیشه یکی از راههای تفریح برای مردم به ویژه جوانان بوده است
دوم اینکه خدا پدر مخترع اینترنت و کامپیوتر (به ویژه نوع شخصی آن) را بیامرزد! که وسیله ای اختراع کرد که امروزه درایران ما وسیله راحت و عالی برای ارتباط است. بسیاری از جوانان امروزه از این وسیله برای اظهار نظر استفاده می کنند. کاری معمولا نه امکان آن را پیش از این داشته اند وآن را در این سطح قبلا تجربه کرده اند
سوم اینکه وبلاگها مکانی بزرگ به وسعت تمام جهان ارتباطات برای گفتگو برای ما فراهم کرده است. از این پدیده که قبلا هیچگاه در ایران (و جای دیگری از دنیا) وجود نداشته باید بهتربن استفاده را ببریم. این وسیله ما را به کاری عادت می دهد که قبلا تجربه ای در آن نداشته ایم : گفتگوئی متمدننانه وآزاد در مورد موضوعی که دوست داریم در موردش صحبت کنیم.
چهارم اینکه کرکری خواندن در مورد مسائل ورزشی نمایانگر نیازما به مشارکت در مسائل مدنی رقابت برانگیز است که البته استقلال و پرسپولیس دم دست ترین موضوعات برای این نوع مشارکت است
پنجم اینکه احساس واقعی جوانان یک اجتماع (به ویژه جامعه متحولی مثل ایران) امری از یک سو پیچیده است، چرا که بر خلاف ظاهرجوانان، گاهی سخت است که بدانیم که دقیقا چه چیزرا دوست دارند،و از سوی دیگر ساده است چرا که فقط کافی است وسیله کنشگر فراهم شود(مثا اینترنت و وبلاگ) تا بفهمیم چه می گویند و واقعا چه می خواهند
ششم و آخر اینکه این فضا و مباحث مطروحه ما را آرام آرام به سمت جامعه مدنی براساس گفتگو و فهم متقابل میبرد که درآن گفتگو ازلوازم و نیازهای اولیه است.
فقط عیب ما ایرانی ها این است که زود هول می شویم وصبر و حوصله نداریم!.... به هر حال لیگ برتر فوتبال فردا ادامه دارد و خوراک خوبی برای کرکری های ما فراهم خواهد شد

Monday, April 11, 2005

پرسپولیس و رئال مادرید به پیش می تازند

دیشب در لیگ برتر ایران در یک بازی فوق العاده پرسپولیس، صبا باتری –تیم علی دائی- را برد و استقلال هم به حق خود که همان باخت بود رسید و البته این باخت های استقلال مساله ای کاملا عادی است...! و دیگر کار با حلوا دادن هم درست نمی شود..!! دیشب با و جود خستگی فراوان بخش زیادی از بازی رئال مادرید- بارسلونا را دیدم (ازشبکه سه با گزارش خوب عادل فردوسی پور). و البته کاملا واضح بود که از یک شبکه عربی گرفته و بدون اجازه پخش میکنند!.. چرا که با لکه سبزی روی آرم شبکه و تمهیداتی دیگر این کار انجام می شد... من نفهمیدم که شبکه سه که این همه فوتبال خوب را با اجازه و پرداخت حق قانونی پخش می کند دیگر چه دلیلی دارد که با انجام چنین کار اشتباه واضحی تمام کارهای خوب خود را زیر سوال ببرد. البته گزارشگربه خوبی عادل فروسی پور را فکر نکنم همان شبکه عربی داشته باشد... از این نکته که بگذریم خوب بازی فوقالعاده زیبا بود و رئال مادرید 4-2 برنده شد. جالب است که رئال مادرید کلکسیونی از بهترین بازیکنان جهان را به خدمت گرفته که گاهی مجبور می شود بعضی از آنها مثل فیگو را تا دقیقه 80 روی نیمکت بنشاند. ضمنا قابل توجه دوستداران خداداد عزیری اینکه که این نابغه جنجالی فوتبال ایران پس از کنار گذاشته شدن از تیم پاس توسط مربی ترک (دنیزلی) جوش آورده و در مصاحبه ای که در شماره دیروز ایران ورزشی چاپ شده بود گفته که دنیزلی در حد بگویچ هم نیست!... در نهایت هم گفته که من در خدمت تیم ملی هستم!..شخصا امیدوارم که به تیم ملی دعوت شود و حتی شده چند دقیقه در هنگام گره خوردن کاربه بازی بیاید. بازی قطر در سال گذشته در دوحه را به خاطر بیاورد که چگونه با فقط 5 دقیقه بازی یک پاس گل مهم داد و با برد قطر به مرحله بعدی جام جهانی صعود کردیم

Friday, April 08, 2005

سالگرد رحلت پیامبر اسلام، و تقارن با مراسم تشییع پاپ

امروز در رم مراسم تشییع مرحوم پاپ ژان پل دوم برگزار می شود و به تقویم هجری قمری در ایران ما بیست و هشتم صفرو سالروز رحلت پیامبراسلام (ص) و امام دوم شیعیان (ع) است . بنابر این به مناسب مراسم های ذکر شده توجه مردم به مذهب در این روز بیش از هر روز دیگری است. یکی از رسمهای مذهبی مردم ما در چنین روزی نذری دادن است که در محله ما دیشب و امروز خانواده های مختلفی به این کار مشغول بودند. شب گذشته در خارکوف در لهستان (در نزدیکی شهر کوچک "وادوویچه" که زادگاه پاپ اعظم بوده) حدود یک میلیون نفرمراسم دعا ونیایش برگزار کردند. در ایران ما پرشور ترین مراسم در مشهد برگزار میشود که به مناسبتهای امروز و فردا - سالروز شهادت امام هشتم (ع)– می باشد. امروز در رم حدود 4 میلیون نفر با پاپ اعظم آخرین وداع را انجام می دهند (شهررم در حدود 3 میلیون جمعیت دارد و در این روزها جمعیت آن یک و نیم برابر شده است). رئیس جمهور ما آقای خاتمی نیز دراین مراسم حضور دارند، به همراه بیش ار 40 رئیس جمهور و160 نخست وزیر و پادشاه و وزیر و نماینده از کشورهای مختلف دنیا. خلاصه امروز را میتوان "روزتوحید" نامگذاری کرد .انشاالله پیام همه ادیان ابراهیمی که همانا "توحید" و باور به خدای متعال و پرستش او و آزادی و رهائی انسان وعدم پرستش غیر خدا و رستگاری بشر است در زندگی انسانهای این عصر جاری شود.

Thursday, April 07, 2005

مرزها میشکند ، صلح برقرار می شود، و ...آفتاب می دمد

امروز پنج شنبه 18/1/84 حدود ظهر به وقت ما گذر گاه مرزی بین هند و پاکستان در ناحیه کشمیر بازشد و پس ازحدود 60 سال اولین اتوبوس از این گذر گاه از کشمیر هند به آزاد کشمیر (که همان کشمیر پاکستان باشد) وارد شد. این مرز از حساسترین مرزهای جهان است چرا که از 1948 که کشورهای شبه قاره هند از استعمارانگلیس مستقل شدند، و ناحیه های مسلمان نشین در شمال شرق و شمال غرب سرزمین هند تحت عنوان پاکستان مستقل شد (و اولین جمهوری اسلامی جهان به عنوان جمهوری اسلامی پاکستان شکل گرفت) تا کنون سه بار برسر مساله کشمیر دو کشورهند و پاکستان با هم جنگیده اند. البته طبق قطعنامه سازمان ملل متحد قرار بود که سرنوشت منطقه کشمیردریک رفراندوم تعیین شود. این منطقه کشمیر بخش شرقیش –جاموو کشمیر- که در شمال سرزمین هند قراردارد همواره مساله دار باقی مانده ولی به بخش غربی که زیر نظر پاکستان اداره می شود "آزاد کشمیر" می گویند. خلاصه دولتهای 55 سال گذشته هند این رفراندوم را برگزار نکرده اند. و جامو وکشمیررا بخش جداناپذیر سرزمین هند میدانند. به هر حال این مرزهمواره پر تنش بوده است . در 1972 پاکستان شرقی که در شمال شرق هند واقع بودبه عنوان کشور بنگلادش از پاکستان غربی جداشد (که از آن پس تنها کشوری بود که نام پاکستان داشت همان بخش غربیاست که همسایه ماست). جالب است که نام پاکستان از کلمه "پاک" فارسی به دلیل مسلمان بودن مردم آن در مقابل نجسی ها (که عمدتا به گروهی بسیار محروم درسرزمین هند اطلاق میشود) می آید. به یاد دارم که در سفری برای شرکت دریک ورک شاپ زلزله شناسی در چین درسال 1380 هنگامی که شب هنگام با هواپیما در حال گذر از این منطقه مرزی بین هند و پاکستان بودم در امتداد مرزی ردیفی از چراغهای نورافکن مسیر جاده مرزی را مشخص میکردند که من ابن روشن بودن مسیر را در شب هنگام به عنوان اهمیت امنیتی آن و حساسیت هردو کشور به این ناحیه مرزی گرفتم. در سمینارهای مختلفی که در کشورهای آسیائی با حضور همکاران هندی و پاکستانی شرکت داشته ام به وضوح دیده ام که متخصصان دو کشور علاقه زیادی به همکاری دو جانبه دارند. از حدود 10 سال قبل تبادل تیمهای ورزشی هاکی موجب نزدیکی هرچه بیشتراین دو همسایه شد. خلاصه پس ازحدود 60 سال این مرز حداقل به صورت سمبلیک گشوده شده است. امید است که این کانون تنش در بخش شرقی سرزمین ما که یکی از نواحی مسلمان نشین دنیاست رو به آرامش برود. گشوده شدن مرزها و جایگزین شدن تعقل و وگفتگو به جای جنگ نیازمند دولتمردانی فهیم و صلح جوو اهل گفتگو است که البته در حال حاضرظاهرا در هر دو سوی مرز یادشده، دست بالا با چنین افرادی است. اصلا چه دلیل دارد که تمام مناطق مسلمان نشین دنیا کانون تنش و بحران باشد؟

Wednesday, April 06, 2005

آفتاب می شود ...

برای تمام آنها که منتظرند زندگیشان پر از آفتاب شود .... قسمتی از شعر آفتاب می شود از فروغ فرخزاد را تقدیم می کنم. این شعر را بسیار دوست دارم. انشاالله آسمانتان پر از شهاب شود

نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه ی سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن
تمام هستی ام خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد
مرا به دام می کشد
نگاه کن
تمام آسمان من
پر از شهاب می شود

تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
زعاجها، زابرها ، بلورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
....

نگاه کن که موم شب به راه ما
چگونه قطره قطره آب می شود
سراحی سیاه دیدگان من
به لای لای گرم تو
لبالب از شراب خواب می شود
به روی گاهواره های شعر من
نگاه کن
تو میدمی و آفتاب می شود

Monday, April 04, 2005

عید دیدنی کاری و ... اهمیت کار کردن در مملکت ما

از14 فروردین عید دیدنی کاری در ایران آغاز می شود و حدود یک هفته ادامه دارد! این بدان معنی است که در محل کار همه به دیدن دوستان خود می روند و سال نو را که کم کم به کهنگی نزدیک می شود به هم تبریک می گویند . کلا تبریگ گفتن کار خیلی خوبی است. و گرامی داشتن هم همینطور ولی کار کردن هم خیلی خوب است ! مخصوصا اگر ما همانقدر تبریک گفتن و عید دیدنی را جدی می گیریم کار کردن را هم جدی بگیریم. اصلا بهتر است که همه یک جا جمع شوند و ظرف نیم ساعت به هم تبریگ بگویند و بعد بروند سر کار خودشان. ازهمه جالبتر کلاسهائی است که در دانشگاه تشکیل نمی شوند (البته شخصا دیروز کلاسم را که معمولا باید 2 ساعت طول بکشدبه مدت دو ساعت و نیم برگزار کردم چون دیدم دانشجویان عزیزم خیلی در تعطیلات بهشان خوش گذشته و سر حال هستند و گفتم از فرصت استفاده کنیم و خلاصه افتتاح خوبی برای سال جدید بود!!) . قبل از تعطیلات که حدود 10 روزقبل از عید دانشجویانمان میروند و بعد از تعطیلات هم مثل اینکه به دلیل سنگینی بار ترافیک جاده ها چند روز طول می کشد تا برگردند!!! به هر حال اگر در طول سال برای تعطیلاتمان برنامه داشته باشیم و البته اگرکارکردن را جدی بگیریم، و اصلا اگر تلاش کنیم که همه چیزرا در جای خود جدی بگیریم، حتما از اولین روز کاری صد در صد توان را روی کار میگذاریم

Saturday, April 02, 2005

معنویت نمرده است، درگذشت پاپ ژان پل دوم

الان که این یادداشت را می نویسم پاپ ژان پل دوم رهبر 84 ساله کاتولیکهای جهان در حال احتزار است و احتمالا در دقایق آینده درگذشت او رسما اعلام می شود او در 26 مهرماه 1357 به این مقام رسید وتا الان بیش از26 سال است که او رهبری واتیکان و مسیحیان کاتولیک جهان را برعهده داشته است. او اولین پاپی بوده که برقرآن مجید کتاب مقدس ما مسلمانان بوسه زده و کلا در جهت نزدیکی ادیان قدم های برزگی برداشت (برای عبادت هم به مسجد مسلمانان رفته و هم به کنار دیوار ندبه کلیمیان در بیت المقدس). حتی به ادیان غیر ابراهیمی مثل بودائی ها ادای احترام کرده است. به طور کلی او رهبری بود که بسیار به گسترش دین در میان جوانان اهمیت می داد و در"روزهای جوانان" که به ویژه در طی دهه 90 میلادی در سراسر جهان مسیحی برگزار کرد در کنار برگزاری مراسم دعا و نیایش ترتیب برگزاری کنسرت موسیقی هم برای جوانان از سوی واتیکان داده می شد که به نظرم خیلی به جذب شدن جوانان کمک می کرد. این ابتکارات برای جهانی که روز به روز حداقل از دید رسانه ها و آموزش دهنده های رسمی از فرهنگ دینی دور می شود، و دین داری کاری آئینی برای پیران ممکن است تلقی شود کار بسیار بزرگی بوده است. مردمی که در شب گذشته در میدان سن پیتر رم جمع شده و برای سلامت پاپ اعظم دعا کردند نمایشی از زنده بودن ایمان و معنویت در جهان به ظاهر بی دین غرب دادند و نشان داده اند که دین داری در دنیای جدید نیز مورد نیاز انسان بوده و زنده است. شخصا در کشورهای مختلف غربی در کلیساهای مختلف دیده ام که چگونه مومنان در آرامش معنوی و در سکوت عارفانه خاصی به درگاه خداوند متعال نیایش میکنند و از دیدن چنین صحنه هائی بسیار خوشحال شده و احساس آرامش کرده ام. برخلاف ظاهر غیردینی غربی ها معتقدم که رفتار معنوی و اخلاق دیندارانه عمیقا در فرهنگ رفتاری روزمره مردم کشورهای غربی وجود دارد حتی اگر علنا اظهار بی دینی کنند. به هر حال درگذشت پاپ اعظم را به هموطنان مسیحی پیرو مذهب کاتولیک و تمام مومنان جهان تسلیت میگویم. البته می دانم که بیشتر هموطنان مسیحی –ارمنی- پیروان مذهب ارتدکس هستند. به هر حال معنویت و دینداری در هر شکل و لباسش زیبا دوست داشتنی است و هیچگاه نمی میرد

سیزده بدر یا روز طبیعت

سیزده بدر یا پایان تعطیلات نوروزی روز گشت گذاربیشتر مردم است. و مردم به دامان طبیعت می روند و البته خبلیها مثل ما هم نمی روند!.. و در منزل مشغول تکمیل کارهائی هستم که در ایام نوروزانجام ندادم. برای آنها که به گشت و گذار میروند روز خوبی آرزو می کنم. رسمهای خوبی هم به این روزمربوط است که بازگرداندن سبزه ها به طبیعت است و دیگری گره زدن سبزه است... که انشاالله این گره زدنها درطی سال اثر بخش باشد!!.. به هر حال روز سیزده خوبی داشته باشید... و برای آنها هم که رفته اند انشاالله به سلامت برگردند.. ضمنا این کار که در سالهای اخیر سزده نوروزرا روز طبیعت نامیده اند به نظرم کار خوبی است ..و حداقل بی ضرر است.. کمترین پیام این روز هم می تواند تلاش برای حفظ محیط زیست به شدت در حال تهدید از گسترش شهرهای ایران باشد.. که امید است این کار آموزشی به ویژه برای جوانان و با همت آنها آغاز شود.