وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Tuesday, March 31, 2009

موريس ژار درگذشت

موريس ژار موسيقي دان فرانسوي كه سازنده موسيقي فيلمهاي مهمي بود، چون الرساله (در ايران: محمد رسول الله –ص)، عمر مختار، دكتر ژيواگو و لورنس عربستان (با جايزه اسكار بهترين موسيقي در 1964 براي سازنده) ، يكشنبه۹ فروردين ۸۸ در لس آنجلس در 84 سالگي درگذشت. موريس ژار پدر موسيقي دان شناخته شده موسيقي الكترونيك، ژان ميشل ژار، بود و تا آنجا كه جستجو كردم برنده سه جايزه اسكار و از چهره هاي به يادماندني عالم موسيقي و سينما در سده بيستم در تاريخ هنر شناخته خواهد شد.

تعويض سرمربي تيم ملي يك راه حل بود ولي ...


سرمربي تيم ملي فوتبال علي دائي پس از باخت 2-1 به عربستان سعودي در استاديوم آزادي تهران از سوي فدراسيون فوتبال بركنار شد. البته تا اينجاي داستان حق فدراسيوني است كه او را به اين پست گمارده و طبيعي است كه حق هم داشته او را بركنار كند. در چند بازي گذشته نتيجه گيري خوبي از تيم ملي نديديم و در اين بازي آخر نيز تيم ما و سر مربي اش در مقابل رقيب ديرينه خود و آن هم در استاديوم آزادي باخت. اين نوع نتيجه گرفتن و از ديدگاه من از اين نوع بازي كردن آن هم در سطح ملي مناسب نبود و طبيعي است كه كم شدن شانس حضور در جام جهاني به همين موضوع مربوط است .
ولي در طي روزهاي گذشته با دنبال كردن كانالهاي صدا و سيما و به ويزه بخشهاي خبر ورزشي آنها، جداي لحن تعنه دار مجريان خبري، نوع گزارش دادن رئيس فدراسيون فوتبال به حالتي بود كه ظاهرا با تعويض علي دائي اين موضوع مقصر ديگري نداشته ، و همه يا بيشتر مشكلات حل شده است.
اين موضوع را البته همه مي دانيم كه درست نيست. مجموعه از عوامل (از جمله اشتباهات علي دائي) در اين باخت و شكست موثر بوده است. خالي كردن دق و دلي بر سر علي دائي – كه سابقه مفصلي در فوتبال ايران دارد كه به احتمال هيچيك از منتقدان امروزيش حتي در گوشه اي از آن نيزسهيم نيستند- علاوه بر آن كه جوانمردانه نيست، مشكلي را هم حل نمي كند.
اگر علي دائي در سني نامناسب به كار سر مربي گري تيم ملي گمارده شده، لابد آنها هم كه او را به اين كار مامور كرده اند مسئوليتي در اين كار دارند.
اگر ديدارهاي تداركاتي نامناسبي در برنامه تيم ملي بوده است، طبيعي است كه سهم علي دائي در اين موضوع كمترين است. همانها كه امروزه مي گويند هر چه خواست فراهم كرديم، قطعا بيشترين مسئوليت را در اين قبال دارند.
اگرروند تيم اشتباه بوده و بازيكناني چون علي كريمي از تيم بيرون ماندند، چرا زودتر – آنگاه كه تيم در امارات مساوي كرد و يا با كره جنوبي در تهران مساوي شد و يا آن هنگام كه بازيكنان پيش كسوت را به تيم دعوت نمي كرد – حداقل حدود 5 ماه پيش – به سراغش نرفتيد؟
اگر تيم ملي كادر فني كامل و با افراد شناخته شده نداشته است، چرا قبلا تذكر داده نشده است؟
و چندين اگر ديگر ... ولي يادمان باشد كه در عرض يك دقيقه در يك بازي نتيجه عوض مي شود كه اين نوع تغيير نتيجه نبايد به تغيير حساب نشده مديريت ها و مسئوليتها و برنامه هاي از قبل ريخته شده بيانجامد. ضمنا با قرباني كردن يك نفر – در اين مورد علي دائي كه اتفاقا از اسطوره هاي فوتبال ايران و فردي شناخته شده در كشور و در سطح بين المللي است – همه مسائل حل نمي شود.
آيا در اين باخت، نحوه فوتبال باشگاهي، به ويژه ليگ برتر ايران و حضور تيم هاي ايراني در جام قهرمانان آسيا موثر نبوده است؟
آيا نحوه پرورش مربيان و مديران ورزشي در ايران به ويژه در سطح فوتبال ملي ايران در اين موضوع اثر نداشته است؟
آيا مربيان فوتبال و حرفه اي به صورت مناسب و موثر و در جهت رشد، بين تيم هاي فوتبال گردش مي كنند؟

Sunday, March 29, 2009

اين تيم ملي مناسب براي بازيهاي بين المللي نيست

ديشب تيم ملي فوتبال ايران با مربي گري علي دائي ۲-۱ به عربستان در استاديوم آزادي باخت تا اميدهايش براي صعود به جام جهاني ۲۰۱۰ آفريقاي جنوبي كم رنگ شود. چرا كه از سه بازي باقي مانده، دو تا در زمين كره شمالي و كره جنوبي خواهد بود. تيم ما در چند بازي گذشته معمولا اولا گل زده و سپس گل مساوي - يا مثل ديشب دو گل براي باخت - خورده است. به نظرم اين چند نكته قابل ذكر است:
استقلال و سليقه سر مربي قابل احترام است ولي آنطور كه در رسانه ها منعكس مي شود و بر اساس داده هاي موجود از تمام توان موجود استفاده نشده است. در همين بازي ديشب بازيكناني مثل كريم باقري و علي كريمي از تيم ملي بيرون ماندند. به نظرم نوع رفتار علي دائي از عواملي بود كه چنين بازكنان ارزشمندي در جمع بازكنان ملي - حتي براي چند دقيقه يا چند ده دقيقه بحراني كه مثلا تيم عقب است و لازم است بازيكني كليدي نتيجه را به نفع ما عوض كند- حاضر نبودند. بعضي ها اين موضوع را به لجبازي سرمربي مربوط مي دانند.
مديريت تيم ملي فوتبال شامل مجموعه برنامه هاي اين تيم است. اگر چنين برنامه هايي به طور جدي و واقع بينانه تنظيم نشود، نمي توان انتظار زيادي داشت. برنامه ها شامل حريف تداركاتي تا زمان تمرين و برنامه و نقشه بازي و ... مسائل ديگري است كه من اطلاع تخصصي از آنها ندارم. با توجه به برگزاري ليگ قهرمانان آسيا احتمال دارد كه اين برنامه ها در مجموعه برنامه هاي تيم هاي باشگاهي ما به خوبي و درستي تنظيم نشده باشد. نقش مديريت در تربيت بدني و فدراسيون فوتبال در چنين موضوعي بسيار با اهميت است.
البته فوتبال با احتمال و شانس بسيار مرتبط است، ولي وقتي مثلا روند بازي دفاعي تيم اشكال دارد نمي توان همه مسائل عمده و اصلي را با احتمال و شانس رفع و رجوع نمود.
تيم هاي ديگر هم در حدود تيم ملي ايران امتياز-ولي بيشتر- دارند. ولي واقعيت آن است كه در همين و ضع موجود نيز امتياز هاي ما كمتر است، و طبيعتا شانس ما هم كمتر.
يك نكته را به خاط بسپاريم كه انصافا ديشب صداو سيما حمايت خوبي كرد و بخشي از جمع شدن صد هزار تماشاچي در استاديوم آزادي به همت راديو و تلوزيون ما رخ داد. در سوي ديگر نيز مردم بسيار همت كردند و استاديوم آزادي كاملا پر شد. البته بخشي از همين جمعيت در پي باخت تيم ملي به دادن شعار مختلف - عمدتا بر عليه مربي تيم ملي - پرداختند.
در هر حالت، اين نوع بازي كه ما ديشب از تيم ملي ديدم مناسب بازيهاي بين المللي نيست. اگر حركت تيمي بخواهد اينطوري باشد، اصلا در سطح همين تيم هاي آسيايي هم جايگاه مناسبي در ميان تيم هاي قدر نخواهيم داشت، چه برسد به جام جهاني.

Saturday, March 28, 2009

روزهاي كاري نوروزي

امروز هشتم فروردين به طور نسبي روز اول كاري بود! البته به طور رسمي چهارشنبه پنجم فروردين اولين روز غير تعطيل نوروزي بود كه به خاطر قرارگيري بين دو روز تعطيلي عملا به صورت نيمه تعطيل درآمد. امروز نيز روز كاري بود ولي بسيار از مردم با گرفتن مرخصي در تعطيلات به سر مي برند. در روز هاي كاري قبل از 13 فروردين نيز همچنان حال و هواي نوروزي برقرار است. دوستان و همكاران به هم كه مي رسند به هم تبريك مي گويند و آرزوي سالي خوش و خوب و سلامت براي هم مي كنند. ولي نكته جالب آن است كه اين فضا معمولا- البته با شدت كمتر- تا پايان فروردين ادامه مي يابد. به همين روزهايي كه كار و تبريك نوروزي به شدت در هم آميخته است به اصطلاح "تق ولق" مي گويند! نمي دانم اين اصطلاح از كجا امده است.

Thursday, March 26, 2009

نوروز، آلرژي و ميگرن


يكي از پديده هايي كه با نوروز مي آيد - به دليل تغيير وضع هوا و دما و ... چيزهاي ديگر كه من نمي دانم! - آلرژي است كه افراد مبتلابه آن را حسابي اذيت مي كند. البته من معمولا در اوايل فروردين چندباري دچار ميگرن مي شوم. از ديروز - تا همين الان - مبتلا هستم و به انواع روشها براي مهار اين سردرد لعنتي متوسل شده ام. شايد بپرسيد چه ربطي به نوروز و فروردين دارد. خودم هم دقيق نمي دانم! ولي خوب، تقارن زماني حملات ميگرني با ايام تعطيلات نوروزي در سالهاي اخير كه امسال هم پيش آمده است، موجب شده كه يك رابطه "اين هماني" ميان نوروز و يكي دو حمله ميگرني در ذهن من پديد آورد. ضمن همدردي با همه مبتلايان به آلرژي و ميگرن (!) آرزوي نوروزي خوبي براي شما دارم.

Tuesday, March 24, 2009

براي توسعه نياز به اعتدال نياز داريم: نوروز مظهر اعتدال

فرهنگ اعتدال در نوروز منجلی است. از اعتدال بهاری در زمان و طول شب و روز تا اعتدال در دمای هوا - نه سرد و نه گرم - و زمان فراغت و تفکر و ...هگی نشان از تعدال در زمان نوروز دارد.به نظرم از این تعادل در هنگام خجسته نوروز برای ما ملت ایران باید درس گرفت . این تعادل در زندگی فردی و رشد اجتماعی و توسعه کشور از ملزومات است. هر نوع رشد هیجانی به آشوب و هرج و مرج بزرگ می انجامد. از سوی دیگر هر رکود بزرگ و طولانی از جهتی دیگر به آشوب و بر انگیختگی منجر می شود. این نوع اعتدال در شروع بهار و - از دید ما ایرانیان - شروع سال، به نظرم نماد هر نوع شروعی است. به آن فکر کنیم. برای توسعه کشور و رشد اقتصادی، صنعتی، علمی و ... همین اعتدال لازم است.به تاریخ پنجاه سال اخیر ایران نگاه کنید می بینید که هنگام هر رشدی اگر اعتدال در اجرا برقرار بوده، آن حرکت موفق و پایدار مانده است. وگرنه به ظاهر رشدی هیجانی را سبب شده ولی بعدا تبعات بدی داشته است.

Monday, March 23, 2009

نوروز راديو و راديو گفتگو

در اين نوروز، باز به باور من بهترين رسانه راديو است. حتي براي اوقات فراغت نيز گوش سپردن به راديو بهترين كار است. در دو شب گذشته در ساعت نه شب برنامه گفتگو -چهره ها-
FM103.9
در محدوده تهران و در اينترنت از طريق اين لينك با اجراي دكتر اسماعيل مير فخرايي به سراغ دكتر رضا داوري اردكاني رئيس فرهنگستان علوم ايران رفت و در يك گفتگو صميمانه به زواياي مختلف آموزش و پژوهش فلسفه و ارتباط فلسفه با ساير علوم و دانش ها - به ويژه سياست - پرداخت . گفتگوي بسيار جالبي بود كه در آن به سوالات مخختلفي پرداخته شد، مثلا چگونه رئيس فرهنگستان علوم ايران يك فيلسوف است. جالب آنكه دكتر داوري اردكاني نيز خيلي صميمانه و ساده به سوالات پاسخ گفت. در كل دو برنامه كه به ايشان اختصاص داشت، اصرار بر اين داشت كه دانشمند نمي تواند و نبايد پاي در عرصه سياست گذارد ، والي سياسيون بايد همواره به دنباله عمل بخردانه باشند.
در فرصت هاي نوروزي راديو گفتگو بايد به طرح سوالاتي بپردازد كه در برنامه هاي معمولي و در طي سالي كمتر فرصت مي شود - يا موردي پيش نمي آيد- كه به آن اشاره شود. به نظرم اين دو برنامه به خوبي از عهده كار بر آمد. ظاهرا در نوروز هر شب راس ساعت ۹ اين برنامه - چهره ها - پخش مي شود.

Sunday, March 22, 2009

ديدو بازديد هاي نوروزي و شهري خلوت و باراني

در اين روزها مردم اكثر در حال انجام ديد و بازديد هاي نوروزي هستند. تهران خلوت تر ولي به دليل ديد و بازديد و تردد زياد خيابانها در بيشتر ساعات روز پر ترافيك است. از هنگام تحويل سال نو كه باران ملايمي مي باريد تا امروز كه دوم فروردين است، همچنان هوا نيمه ابري و گاهي هم آفتابي است. ديشب باران مفصلي در تهران باريد. همين موضوع در بسياري از استانهاي كشور از جمله استانهاي شمالي و شرقي پتانسيل وقوع سيل را بالا مي برد. گزارشهاي هواشناسي به ويژه براي مردمي كه در تمامي اين ايام در حال تردد نوروزي هستند بايد مورد توجه قرار گيرد.
به هر حال فرصت خوبي است كه مردم اقوام و آشنايان را ببينند و كم و بيش از حال هم با خبر شوند. اين سنت خوب ايراني را پاس بداريم كه براي جامعه اي در حال توسعه چون جامعه ما يك نياز مهم روحي و رواني براي مردم چنين جوامعي است.

Friday, March 20, 2009

نوروز پیروز - عید شما مبارک -نوروز 1388



در طليعه تحويل سال نو، آمدن بهار،سال نو و نوروز باستاني ايرانيان بر شما و همه خوانندگان وب سايتم مبارك باد، بهترين آرزوها را براي ملت ايران دارم. ايران ما در سايه الطاف خداوند متعال هميشه پاينده باد.
با احترام ،
مهدي زارع - ۳۰/۱۲/۸۸


Thursday, March 19, 2009

پنجاه و هشتمين سالروز ملي شدن صنعت نفت ايران


امروز بيست و نه اسفند ماه، پنجاه و هشمين سالروز ملي شدن صنعت نفت ايران است، نهضتي كه با هدايت روانشادان دكتر محمد مصدق و آيه الله كاشاني به ثمر رسيد. در اين روز تاريخي، مجلس سناي وقت، مصوبه مجلس شوراي ملي را به تصويب نهايي رساند. البته نهضت ملي شدن نفت ايران متاسفانه با كوتاي آمريكايي انگليسي بيست و هشت مرداد 32 بر عليه دولت دكتر مصدق و سرنگوني آن، شكست خورد. ولي اين نهضت طليه حركتهاي بزرگي در منطقه و در داخل ايران بود. يكي از از حركتهاي جهاني كه پس از اين نهضت در ايران پا گرفت، جنبش عدم تعهد بود. متاسفانه با وقوع كودتا، ايران تا زمان انقلاب اسلامي از اين حركت به دور ماند. ولي درنهايت پس از انقلاب اسلامي به عضوي فعال در جنبش تبديل شد. به جان و روان همه آنها كه در راه ملي كردن صنعت نفت جان باختند، و همه آنها كه امروزه و در اين حدود 60 سال در راه گرداندن پايه هاي اين صنعت مهم در كشور ما فعال بوده و هستند، دورود باد .

Wednesday, March 18, 2009

سنت هديه دادن كتاب


در ايران خيلي باب نيست كه به كسي كتاب هديه بدهيم يا بگيريم. دليلش تقريبا واضح است : كتابخواني مرسوم نيست! ولي من پيشنهادي دارم: به جاي پول (اگر وجود داشته باشد!) و اجناس و هديه هاي مختلف (مثلا اسباب بازي براي كودكان) پيشنهادم آن است كه در همين يك روز و نيم باقي مانده به تحوبل سال، كتابهاي مختلف براي آنها كه مي خواهيم بهشان هديه (عیدی) بدهيم تهيه كنيم (به زبان ساده: بخريم!). كتابها را مي توان براي سن هاي خيلي پائين تا خيلي بالا تهيه كرد. حتي براي كودكاني كه هنوز خواندن و نوشتن هم نمي دانند، مي توان كتابهايي كه داستان را با نقاشي و عكس تعريف مي كنند، گرفت و به اين ترتيب كودكان را علاقه مند كرد. يك بار امتحان كنيد، مطمئنا نتيجه خوبي دارد. واقعيت آن است كه همان كودكي كه اولين هديه هاي نوروزي خود را به صورت كتاب دريافت مي كند، اولين جرقه مثبت براي علاقه مندي به كتاب و مطالعه در دل و ذهنش زده مي شود. فرداي ايران نيازمند جوانان و مردمي هر چه بيشتر اهل مطالعه است.

Tuesday, March 17, 2009

چهار شنبه سوري - چهارشنبه آخر سال

امشب شب چهارشنبه سوري است. هنوز - در اين لحظه كه اين يادداشت را مي نويسم - صداي ترقه و انفجار از اطراف منزل ما به گوش مي رسد. اين صداهاي انفجار و اعمال خشونت بار و بي نظمي و ... ربطي به چهارشنبه سوري و رسوم كهن ايراني ندارد. البته بي فكري و عدم برنامه در طي سالهاي اخير مي تواند ريشه بسياري از اين بي نظمي ها باشد. در حقيقت در سالهاي اخير برنامه هاي مختلفي براي ساماندهي اين شب اجرا شده كه هنوز بسيار كم است. واقعيت را نمي بچشم پوشي به فراموشي سپرد. رسوم كهن نيك مربوط به اين شب را مي توان مجددا از طريق فرهنگ سازي بايد توسعه يابد.
به هر حال امشب را بايد از يك نظر شروع تعطيلات نوروزي دانست. اگر چه هنوز يك روز كاري ديگر از سال ۱۳۸۷ باقي است. پيشاپيش نوروز باستاني و حلول سال نو را به خوانندگان وب سايتم تبريك و تهنيت مي گويم.

Monday, March 16, 2009

تبلیغات ضد سیگار

دوروز پيش بر سردر يك مغازه نزديك منزلمان اولين بار ديدم چند اطلاعيه بهداشتي بر عليه مصرف سيگار نصب شده است. اين موضوع را به عنوان يك حركت اجتماعي مفيد و مهم بايد به فال نيك گرفت. اين مساله به اين دليل پر اهميت است كه معمولا در جوامعي چون جامعه ما باور هايي چون كم هميت بودن مساله ايمني نزد برخي از مردم وجود دارد. همين موضوع بسياري از تلاشهاي متخصصان و فعالان و پژوهشگران عرصه هاي بهداشت، و بلاياي طبيعي ناكام گذاشته و يا حركت در اين توسعه و فرهنگ سازي ايمني - بهداشتي ناكام مي گذارد. به هر حال اين هشدارهاي ايمني هرگاه كه آغاز شود، بايد مورد حمايت قرار گيرد و در جامعه ورسانه ها هرچه بيشتر مورد توجه و گفتگو قرار گيرد.

Sunday, March 15, 2009

والا پيامدار: محمد-ص

امروز هفده ربيع الاول، روز عيد ميلاد حضرت محمد مصطفي -ص- و حضرت امام جعفر صادق -ع- است. از دو روز پيش ترانه زيباي وحدت- با شعر سياوش كسرايي و خوانندگي فرهاد مهراد - هر دو به رحمت خدا پيوسته اند - از رسانه هاي راديو تلوزيوني ايران پخش شده است. غير از زيبايي اجراي مرحوم فرهاد، شعر بسيار فاخر و با معني روانشاد سياوش كسرايي - البته با تاكيد بر وجه عدالت گستري وظلم ستيزي و آزادگي و وحدت بخشي آن پيامبر رحمت - كه بسيار زيبا -و به گمانم در سبك راك اجرا شده است - اين ترانه را به يادماندني كرده است. سال سروده شدن شعر وحدت نيز بسيار جالب است: ۱۳۵۶.يعني شعر در آستانه رخداد انقلاب اسلامي سروده شده است. اميدوارم اجراي ترانه كه بيان و معناي رخداد انقلاب اسلامي ايران را نيز در خود دارد موجب آمرزش روح دست اندركاران توليد اين اثر هنري نيز باشد.
با دورود به ساحت مقدس آن پيامبر وحدت متن اين ترانه را در ذيل مي آورم و عيد ميلاد را نيز به همه خوانندگان سايت خود تبريك و تهنيت مي گويم:
نام شعر : وحدت
(((الملك يبقي مع الكفر و لايبقي مع الظلم)))
والا پيامدار !
محمد !
گفتي كه يك ديار
هرگز به ظلم و جور نميماند استوار
آنگاه
تمثيل وار كشيدي
عباي وحدت
بر سر پاكان روزگار .
در تنگ پر تبرك آن نازنين عبا
ديرينه اي محمد !
جاهست بيش و كم
آزاده را كه تيغ كشيده است بر ستم !؟

Saturday, March 14, 2009

دست فروشان و ايام شب عيد نوروز

در این روزهای آخرسال، شلوغی میدانهای اصلی تهران موجب کندی تردد در معبر های اصلی شهر شده است. ترافیک نسگین و راهبندانها دیگر منحصر به میدان های مهم و اصلی و مسیرهای پیرامون مرکز های خرید منحصر نیست و به خیابانهای پیرامونی نیز گسترده شده است. در این میان بساط دسفروشان نیز در حاشیه میدان ها و خیابانهای منتهی به مراکز خرید گسترده می شود. در میدان هفت حوض –نبوت- که میدان اصلی منطقه نارمک است ، در مقبل مغازه ها عملا دو ردیف از بساط دستفروشان مشغول فروش انواع اقسام اجناس هستند. جالب آن است که ادعای آنها ارزان فروشی نسبت به مغازه های حاشیه میدان است! امروزعصر یک وانت مربوط رفع سد معبر شهرداری دقایقی در محدوده میدان ظاهر شد و اندکی موجب توقف در فعالیت این فروشندگان شهری شد. ولی پس از دقایقی محل را ترک کرد! واقعیت آن است که اگر هدف ممانعت از فعایت این فروشندگان فصلی بود، به باور من حداقل دو تریلی برای انتقال اجناس نیاز بود! ولی مثل اینکه شهرداری نیز ترجیح می دهد که با این موضوع کنار بیاید. دست آخر اینکه به نظرم کار بهتر آن خواهد بود که این موضوع محدوده خاصی از ساعات شبانه روز – ترجیحا ساعات آخر روز – و به صورت رسمی مجوز بگیرد و به این ترتیب این افراد با مجوز و به صورت قانونی عمل کنند. در فرانسه در ایام ابتدائی تابستان در یک آخر هفته بخشی از خیابانهای مرکزی خیابانها به صورت کامل به فعالیت دستفروشان اختصاص می یابد. پیشنهاد من آن است که چنین کاری در ایران در همه شهرها در دو نوبت در سال – آخر تابستان و آخر اسفند ماه - در محدوده مشخصی از خیابانها و میادین شهر امکان پذیر است. چنین فعالیتی به صورت هفتگی به ویژه در شهر های شمالی – به عنوان شنبه بازار، جمعه بازار و ... – انجام می شود. دست آخر یادآوری کنم که تا انجا که می دانم ، نام پایتخت جمهوری تاجیکستان – دوشنبه – در اصل دوشنبه بازار بوده است که در طی زمان و گسترده شدن شهر و اهمیت آن فقط واژه دوشنبه به عنوان نام شهر باقی مانده است.

Friday, March 13, 2009

تغييرات آب و هوايي در پايان زمستان

مساله تغييرات شديد و نوسان دما در آخر فصل زمستان ، از ديدگاه تغيير فصل قابل توجيه است. ولي حقيقت آن است كه تغييرات دما و ميزان و حدود آن به نحوي است كه غير عادي مي نمايد. در روزهاي يكشنبه و دوشنبه هفته اي كه گذشت، دماي هوا در بسياري از نواحي ايران به شدت افزايش يافت به نحوي كه دماي هوا در ساري مركز استان مازندران به حدود سي درجه سانتي گراد رسيد. همين حالت با حدود 4 تا پنج درجه كمتر در تهران رخ داد. اين وضع به معني هم دما شدن بندرعباس، و ساري در شمال و جنوب كشور شد!. از سوي ديگر يك جبهه از غبار شديد و طوفان شن منطقه وسيعي از استان خوزستان در جنوب غرب كشور تا شبهه جزيره عربستان را در بر گرفت. اين موضوع موجب تاخير و ابطال برنامه پروازها و همچنين تغيير زمان بازي صبا باطري قم و الهلال عربستان به مدت يك روز شد، بازي كه از سري مسابقات جام باشگاههاي آسيا قرار بود در شامگاه روز سه شنبه برگزار شود.
غير از تغييرات برنامه ها در زندگي روزمره و مسائل گوناگوني كه در اثر تغييرات آب و هوايي شديد حاصل مي شود، اهميت اين موضوع در تغييرات مرتبط با لرزه خيري و رخداد زلزله هاي شديد يا بزرگتر از نكته هاي جالبي است كه به لحاط تخصصي براي پيش بيني زلزله اهميت زيادي دارد.
خوشحال مي شوم كه اگر دانشجوي تحصيلات تكميلي - فوق ليسانس يا دكتري - علاقمند به كار در زمينه پيش بيني زلزله باشد، موضوع تحقيق تز خود را ، روي چنين سوژه اي متمركز كند. در اين صورت مي توان از يك پژوهشگر آب و هوا شناسي نيز براي كمك به بررسي موضوع كمك گرفت.

Thursday, March 12, 2009

داستان اين روزها كه خيلي شلوغ است


اين روزها كه ايام آخر سال است، فرصت براي انجام كارهاي آخر سال بسيار كم است و به همين دليل فرصت كمي براي يادداشت روزانه مي ماند. به همين دليل سيت كه اين روزها نتواسته ام بنويسم. امروز كه براي شركت در بخش علمي برنامه علمي جام ارگ راديو تهران به مركز شهر- محل راديو در ميدان پانزده خرداد و منطقه بازار تهران رفتم، محدوده مذبور را بسيار شلوغ و خيابانهاي اطراف بازار را با راهبندانهاي طولاني ديدم. البته بدليل خريدهاي اخر سال است. فكر كنم چند محدوده نظير بازار در تهران لازم داريم تا اين تعداد آدم لازم نباشد در چنين روزهاي به محدوده بازار اصلي تهران در مركز شهر بروند.

Sunday, March 08, 2009

ده سال گذشت : دفاع دكتري


امروز درست ده سال از دفاع دكتري من در دانشگاه ژوزف فوريه گرونبل فرانسه مي گذرد. در روزي چون امروز بالاخره در حضور ژوري از رساله دكتري خود با عنوان مطالعه جنبش شديد زمين در ايران : از كاتالوك تا قانون
هاي كاهندگي، دفاع كردم. استاد راهنمايم دكتر پير ايو بار-
Pierre-Yves Bard -
بود و من هجدهمين نفري بودم كه زير نظر ايشان دكتري گرفتم. يادش بخير، از ابتداي صبح استرس داشتم و با خواندن دعا خود را آرام كردم. قبل از آغازر دفاع هم از خداوند متعال درخواست كمك كردم. از اعضاي ژوري من آقاي دكتر باقر محمديون و دكتر فوجي فوكوشيما از ژاپن و دكتر پير مورو -از موسسه
BRGM-
داوران خارج از دانشگاه بودند. دكتر دني هاتسفلد و پروفسور مشيل كامپيو - كه رئيس هيئت داوران من نيز بود - داوران داخل دانشگاه بودند. استاد راهنما هم دكتر بار نيز عضو ژوري بود. 46 دقيقه ارائه كردم -با ترانس پرنسي ! هنور پاورپوينت اختراع نشده بود!!! - و حدود يك ساعت هم به سوالات جواب دادم . در نهايت ژوري پس از شور، راي به موفقيت من داد. از دوستان ايراني كه در آن جلسه حاضر بودند، آقايان دكتر محمد رضا ذولفقاري - كه اكنون عضو هيت علمي دانشگاه خواجه نصير الدين طوسي است - و آقاي دكتر تاتار - كه آن روز تازه دكتري خود را آغاز كرده بود و امروز همكار ما در پژوهشگاه است - در جلسه حاضر بودند. اكثر دوستان ايراني حاضر در گرونبل - از جمله آقاي دكتر تقي برومند زاده استاد آمار دانشگاه گرونبل - و تقريبا تمامي دانشجويان لابوراتوار
LGIT -
در اين جلسه حاضر بودند. خلاصه روز بزرگي بود. پس از برگزاري جلسه مرحوم پدرم با من تماس تلفني گرفت و تبريك گفت. روحش شاد. خلاصه براي من اتفاق مهمي در زندگي بود كه اكنون يك دهه از آن مي گذرد و من نيز به تدريج به پيري نزديك مي شوم!. انشالله دانشجويان دكتري ما نيز همگي موفق باشند.

Friday, March 06, 2009

اهميت منابع طبيعي

امسال هم روز درختكاري باعث شد تا بياد بياوريم كه در بسياري از شهرهاي بزرگ مثل شهر تهران باغهاي باقيمانده در وسط اين شهرها به تدريج در حال نابودي و تبديل به مكانهاي مناسب براي ساخت آپارتمان هستند. البته بلافاصله اين باغهاي از بين رفته تبديل به آپارتمانهاي چند طبقه مي شوند. حاصل كار معلوم است : فضايي كه به سختي مي توان در آن نفس كشيد و هوايي كه با ورود روزانه تعداد هر چه بيشتر خودرو شخصي به شهر، براي استنشاق بسيار ناسالم است. به باور من پژوهشهاي مستقل بر روي تغييرات بيماريها و بيشتر شدن بعضي از بيماريهاي خطرناك در شهرهاي بزرگ از سوي محققان علوم پزشكي به خوبي مي تواند چنين آثاري را در شهرهاي ايران نشان دهد. از سوي ديگر از بين بردن منابع طبيعي فقط مشكل براي هوا ايجاد نمي كند، بلكه تخريب منابع خاك و ناپايداري شيبها و همچنين سيل خيز نمودن حاشيه رودها و ... نيز از اثرهاي خطرناك چنين روندي است. لازم است تا با اولويت بسيار بالا چنين موضوعي در دستور قرارگيرد و هيچ شخص يا سازماني نتواند حتي به بهانه ايجاد اشتغال يا توليد مسكن صنعتي و ...، به تخريب منابع طبيعي بپردازد. خوشبختانه قانون مهمي در اين زمينه وجود دارد كه اجازه سازمان محيط زيست را براي حفظ منابع طبيعي ضروري ميداند.

Tuesday, March 03, 2009

دومين كارگاه تخصصي پيش بيني زلزله برگزار شد

امروز در پژوهشگاه دومين كنفرانس پيش بيني زلزله را برگزار كرديم. اين برنامه در پي برگزاري اولين همايش پيش يابي زلزله در تاريخ هشتم آبانماه و اولين كارگاه پيش بيني زلزله در تاريخ هشتم ديماه به صورت برنامه هر دوماه يكبار برنامه ريزي شد. تصميم بر آن داريم كه چنين برنامه اي را هر دو ماه يكبار ادامه دهيم و هر سال نيز يك همايش به صورت عمومي داشته باشيم. البته برنامه كارگاه را به صورت عمومي و از پيش اعلام نمي كنيم و بر اساس دعوت خاص از محققان و متخصصان و دانشجوياني كه در زمينه پيش بيني يا فعاليت مي كنند و يا تشخيص دهيم كه در اين زمينه مي توانند منشا اثر باشند به همراه اعضاي مركز ملي پيش بنيي زلزله، كارگاه را برگزار مي كنيم . تجربه دو كارگاه اخير نشان از موفقيت نسبي اين روش دارد. در كارگاه امروز استاداني چون دكتر نصرالله كماليان - زلزله شناس- و دكتر محمودرضا دلاور - استاد مهندسي نقشه برداري دانشكده فني دانشگاه تهران- و همچنين متخصصان ژئودزي - آقايان دكتر جمور، دكتر توكلي و دكتر نانكلي از سازمان نقشه برداري كشور- مهمان ما بودند. چند تن از كارشناسان مركز و همچنين دانشجويان نيز كارهاي جالبي را ارائه كردند. به تدريج و به آرامي شبكه علمي پيش بيني زلزله در حال شكل گيري است، كه از اين بابت خيلي خوشحالم، ولي اعتقاد دارم كه راهي طولاني در پيش است و به ويژه در راه توسعه مباني نظري مربوط به جنبه هاي مختلف پيش بيني زلزله توليد دانش در سطح بالاي بين المللي بايد انجام شود. به همه همكارانم در مركز ملي پيش بيني و به ويژه امور اداري پژوهشگاه و دوست و همكار عزيزم دكتر سيد رضا مهرنيا كه در برگزاري كارگاه امروز زحمات زيادي متحمل شدند خسته نباشيد مي گويم و دست همه شان را به گرمي مي فشارم .

Monday, March 02, 2009

پايان كنفرانس جامع مديريت جامع بحران

امروز روز دوم و پاياني كنفرانس مديريت جامع بحران در سالنهاي مركز همايشهاي دكتر غرضي بيمارستان ميلاد بود. مطالعات موردي جالبي در زمينه هاي گوناگون مرتبط با مديريت بحران ، از تحليل و شناخت خطر گرفته تا آناليز ريسك و مسائل مربوط به آن، مطرح شد. درسهاي آموخته شده از زلزله هاي قبلي فلات ايران - به ويژه مقاله جالبي در مورد مرور مديريت بحران و نحوه بازسازي در زلزله قير كارزين ۲۱/۱/۱۳۵۱ با بزرگاي ۶.۹ از سوي مهندس جواني به نام حقجويي، كه من خيلي خوشم آمد- از كارهاي بسيار لازمي است كه در غالب پروژه هاي پژوهشي و رساله هاي كارشناسي ارشد و دكتري بايد دنبال شود. به هرحال مجددا به مدير اين كنفرانس آقاي مهندس بطهايي بايد خسته نباشيد گفت و براي ايشان در آينده آرزوي سلامتي و توان و انگيزه ادامه راه دارم. به نظرم كار مفيدي است كه اكنون بايد با توسعه و توليد دانش در فكر افزايش كيفيت آن بود. بستر مناسبي براي ارائه بحثهاي تخصصي علمي فراهم شده كه اكنون بايد با توسعه دانش و بالاتر بردن كيفيت ، بحثها به سمت موضوعات تخصصي كاربردي و سطح عالي علمي برود. امروز دبير علمي اولين دوره اين كنفرانس در سال ۱۳۸۴، همكار ارجمند ما در پژوهشگاه، آقاي دكتر عشقي هم در محل كنفرانس حاضر بودند. دبير دومين و سومين دوره آقاي دكتر فلاحي را نديدم، ولي اين دبير علمي اين دوره آقاي دكتر علي عسگري زحمت زيادي كشيدند. به باور من كار بسيار خوبي است كه بايد به صورت انتقال تجربه از دوره اي به دوره بعد صورت گيرد و دبيران علمي دوره هاي مختلف با حضورشان در دوره هاي بعدي ، به شكل گيري يك سنت علمي و يك جامعه تخصصي حول موضوع مديريت بحران كمك كنند. كاري كه امروز آقاي دكتز عضشقي به خوبي انجام دادند.
اين كنفرانس پس فردا يك دنباله در شهر مشهد خواهد داشت و براي اولين بار يك بخش شهرستان هم پيدا خواهد كرد. اين هم ابتكار جالبي است كه اميدوارم مداوم شود.

Sunday, March 01, 2009

افتتاح چهارمين كنفرانس مديريت جامع بحران


امروز صبح چهارمين كنفرانس مديريت جامع بحران در سالن همايش دكتر غرضي بيمارستان ميلاد تهران گشايش يافت. خ.شحالم كه اين كنفرانس به چهارمين دوره خود رسيد و همچنان محيطي براي گردهمايي متخصصان مختلف امر مديريت بحران و اخيرا- از سال گذشته- پدافند غيرعامل است. امروز در جلسه اصلي اين كنفرانس سخنراني در مورد فعاليتهايي كه در پژوهشگاه در مورد پيش بيني زلزله انجام مي دهيم داشتم. به نظرم با توجه به تعداد نظرها و سوالاتي كه دريافت كردم به طور نسبي مورد توجه حضار واقع شد. همكاران ديگرم در پژوهشگاه نيز در زمينه هاي گوناگون مديريت بحران هم در كنفرانس حضور دارند و هم مقاله ارائه كردند و فردا هم مقاله خواهند داشت. كنفرانس فردا به پايان مي رسد. دبير علمي امسال اين كنفرانس دكتر عسگري و مدير اجرايي آن نيز مهندس بطهايي است كه بايد به آنها به دليل برگزاري خوب و منظمشان تبريك گفت.