وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Monday, February 26, 2007

سو مديريت و بي برنامگي كار دست فوتبال ايران داد: حذف استقلال


امروز اعلام شد كه استقلال كه يكي از نمايندگان ما در ليگ قهرمانان آسيا بود، از اين ليگ كنار گذاشته شد، چراكه فهرست اسامي بازكنانش را با پنج روز تاخير و البته با فكس ارسال كرده است. اين موضوع نمايانگر سو مديريت و بي برنامگي در فوتبال ايران است و بسيار براي ما تلخ و سنگين خواهد بود.

Sunday, February 25, 2007

پرسپوليس مشكل دفاع دارد

امروز باز پرسپوليس در بازي كه مي توانست در مقابل پيكان برنده باشد در يك نتيجه عجيب اول چهار گل خورد و بعد سه گل زد. البته در نيمه اول كريم باقري يك پنالتي را نيز از دست داد. به هر حال دنيزلي معتقد است كه مي تواند مشكل را برطرف كند. اميدمااين است كه مساله دفاع پرسپوليس زودتر برطرف شود. البته تيمهاي دنيزلي بيشتر حمله اي هستند و مشكل دفاعي دارند. اين مساله اي بود كه در پاس هم ديده مي شد.

Saturday, February 24, 2007

پخش فيلم بيست شب از شبكه چهار

پنج شنبه شب و جمعه عصر (سه و چهار اسفند) فیلم مستند "بیست شب" (به مدت بیست و نه دقیقه) راجع به خطر زلزله در تهران ساخته آقای پیروز کلانتری از شبکه چهار تلویزیون پخش شد. من نوبت پحش جمعه را دیدم. در حدود سی ثانیه از فیلم خودم در حال توضیح در مورد گسل مشا به دانشجویان حضور داشتم که مستند واقعی بود و برای دوربین و یا این فیلم توضیح نداده بودم. ضمنا چند اسلاید از محلهای پر خطر از دیدگاه زمین شناختی - نزدیکی به پهنه های خطرناک گسلهای فعال و مناطق با خطر لغزش - در فیلم بود، که آنها هم کار من بود و فایلش را یه صورت پاورپوینت در اختیار آقای کلانتری گذاشته بودم. صرف نظر از حضور کوتاه من در فیلم، ساخت فیلم بسیار حرفه ای به نظر رسید و آن طور که خانم نجفی برنامه ریز فیلم تلفنی خبر داد، برنده یک جایزه - که عنوان جایزه را فراموش کرده ام ولی ظاهرا در مورد فیلمهای مستند بوده - نیز شده است. البته نا گفته نماند چند جمله در متن فیلم هم بود - در مورد دوره بازگشت رویداد زلزله و ابنکه زلزله بزرگ تهران دیر شده و زمان بازگشت آن چند سال پیش بوده (!) که جملاتی غیر علمی است و نمی دانم که آقای کلانتری این جملات متن را از کدام منبع پیدا کرده بودند!- ولی در کل به نظرم فیلمی تاثیر گذار و حرفه ای است. از فیلم های آرشیوی - مربوط به گذشته تهران و همچنین نقشه های قدیمی و نحوه گسترش تهران در طی زمان - استفده خوبی شده است. همچنین استفاده از انیمیشنی در مورد گسترش ساختمان سازی در تهران، سکانس فوق العاده جالبی بود. برای آقای کلانتری آرزوی موفقیت دارم. اگر مجددا این فیلم پخش شد از دستش ندهید. خودم تلاش می کنم بخشهایی از آن را در کلاسهایم نشان دهم - چون موفق به ضبط آن شدم!- . پخش چنین فیلمی از شبکه چهار هم به نظرم جسورانه بود که از مدیران و برنامه ریزان شبکه چهار تلویزیون باید تقدیر کرد.

Thursday, February 22, 2007

خطر زلزله در تهران و تلاشهائي كه ديگران براي ما مي كنند


امروز در صفحه علمي خبرگزاري ايسنا خواندم كه دكتر اميني، مسؤول پروژه جايكا (آژانس همكاري هاي دنياي سوم ژاپن) در ايران اعلام كرده اند كه: {طرح كاهش خطرپذيي لرزه‌اي شهر تهران صورت مشترك از سوي متخصصان داخل كشور و كارشناسان تيم ژاپني در دوره‌هاي مختلف آغاز شد}.
ايشان ادامه داده اند كه {در مجموع بر اساس اين طرح سه پروژه طرح ريز پهنه بندي لرزه‌اي شهر تهران، طرح جامع مديريت بحران شهر تهران و طرح توانمندسازي سيستم واكنشي اضطراري طي 72 ساعت پس از وقوع زمين‌لرزه، ميان ايران و آژانس همكاري‌هاي بين‌المللي ژاپن انجام شد. طرح ريز پهنه‌بندي لرزه‌اي در تهران از سال 79 آغاز شد و در سال 80 پايان يافت. همچنين طرح جامع مديريت بحران نيز از سال 82 تا 84 فعاليت كرد و آخرين طرح نيز كه طرح توانمندسازي سيستم واكنشي اضطراري طي 72 ساعت پس از وقوع زمين‌لرزه در تهران در سال‌ جاري آغاز شده و تا سال 88 نيز ادامه دارد.}
البته همچنان ميزاني كه كارشناسان ايراني در اين طرح همكاري داشته اند مشخص نيست. طرحي كه با برداشت و ارائه اطلاعات ريز از مشخصات شهري - خاك ساختمانها و ... شهر تهران به يك مجموعه بين المللي (كه معمولا ارائه اش به دانشجويان محترم ايراني باهزاران درد سر انجام مي شودو اكثرا غير ممكن است!) و ريز پهنه بندي شهر تهران - كه بحث هاي فراواني در مورد نتايج آن همچنان موجود است - آغاز شده، اكنون به سمت برآورد سيستم واكنش اضطراري تهران براي ۷۲ اول پس از زلزله پيش مي رود. وقتي آن كميته تصميم گيرنده تخصصي در مورد شهر تهران موجود نباشد، همين مي شود كه در مورد بلاياي طبيعي و به ويژه در مورد زلزله از الف تا ي موضوع (از پهنه بندي و ريز پهنه بندي گرفته تا توانمند سازي سيستم واكنش اضطراري ) تصميم ، طراحي و اجراي كار از سوي يك مشاور خارجي براي ما انجام شود. در اين ميان مشخص نيست كه اصلا ما چرا در ايران متخصص در مهندسي زلزله پرورش مي دهيم؟
دست آخر چند سوال تخصصي دارم كه اگر كسي پاسخ مرا بدهد ممنون مي شوم. متخصصان ژاپني و آژانسي كه پهنه بندي و ريز پهنه بندي شهر تهران را تكميل كرده اند در براورد هاي خود گسل ري را به عنوان خطر ناك ترين گسل براي تهران محاسبه كردند و اين موضوع در مصاحبه مقام ياد شده هم آمده است:
{در اين ميان طي بررسي‌هاي صورت گرفته پس از پايان طرح لزوم تدوين طرح جامع مديريت بحران شهر تهران نتايج طرح اعلام شد، از اين رو دومين طرح كه همان طرح جامع مديريت بحران تهران است، با هدف كاهش خسارت و تلفات ناشي از زلزله ناشي از جنبش گسل «ري» تا يك دهم مقادير برآورد شده (طي دو طرح) و حفظ عملكرد سازمان شهر تهران بعد از وقوع زلزله (طرح 12 ساله پيش بيني شد) به مدت دو سال شروع شد.}
لطفا يك نفر- از مسولان همين دفتر يا داوطلبي دیگر- اگر امكان دارد به من توضيح بدهد كه:
اولا: با كدام روش علمي گسلي باطول و مشخصات گسل ري در جنوب تهران به عنوان مهمترين سناريوي خطر براي شهر تهران محاسبه شده؟
در ثاني: چگونه در يك پهنه بندي خطر زلزله كه مبناي آن عدم قطيت در رخداد زلزله است ( كه شامل عدم قطعيت در تعيين چشمه مسبب رويداد زلزله احتمالي در آينده است و بنابر اين تمام نقشه هاي پهنه بندي خطر زلزله در دنيا كه براي يك احتمال يا دوره بازگشت مشخص تعيين مي شوند از جمله نقشه هاي تهيه شده در كشور مطبوع همان كارشناساني كه در اين مملكت چنين مطالعه اي كرده اند) به صورت تجمعي خطر زلزله محتمل از تمام چشمه هاي شناخته شده در پيرامون منطقه يا نقطه مورد مطالعه را ارائه مي كنند، مي توان با ارجحيت دادن به يك گسل با طول محدود - به عنوان سناريو گسل - به ارائه نقشه پهنه بندي خطر و سپس به تعيين خطرپذيري يا ريسك پرداخت؟
سوم آنكه: چنين براوردي به چه دليل مبناي ساماندهي سيستم واكنش اظطراري در تهران قرار گرفته و تا چه حدي واقع بينانه است؟
چهارم آنكه: سناريوي خطر زلزله براساس شبيه سازي رويداد از كدام رويداد زلزله كوچك براي چشمه لرزه زاي مربوطه صورت گرفته؟ و جنبش توليد شده چگونه و چرا مبناي مطالعات بعدي قرار گرفته؟
اگر پاسخ اين سوالات مشخص شد، هم من از ابهام بيرون مي آيم و همدخيالمان راحت مي شود و مي رويم دنبال يك رشته ديگر! چرا كه كساني بيش و پيش از ما نگران تهران بوده اند و چاره كار را هم كرده اند و تا ۱۲ سال آينده هم برنامه براي آن دارندو كارهائي مي كنند كه ما نتوانستيم متوجه نحوه و كيفيت انجامش بشويم
.

Tuesday, February 20, 2007

بيست و پنجمين گردهمائي سالانه علوم زمين


امروز در دومين روز برگزاري گردهمائي علوم زمين در سازمان زمينشناسي كشور به سازمان زمين شناسي رفتم تا سخنراني خودم را ارائه كنم. گردهمائي علوم زمين سالانه و به طور منظم از سال1 136 در سازمان زمين شناسي برگزار مي شود و از ديروز بيست و پنجمين دوره آن در محل سازمان در تهران، ميدان آزادي، خيابان معراج آغاز گرديد. امسال نمايشگاه جالب و مفصلي كه زير چادر و در حياط سازمان زمين شناسي برقرار شده بود، از نكات جديد اين گردهمائي سالانه بود. ديدن دوستان زمين شناس و همكلاسان و دانشجويان و همكاران كه معمولا و در طول سال نمي توان آنها را ديد و ياد رفيق و همكلاسي از دست رفته مان - علي حريري عزيز كه در حين ماموربت و در سال 1379 جان باخت و من آخرين بار او را در همين گردهمائي در سال هفتاد و هشت ديدم- از خاطرات و نوستالژي هاي سالانه من در اين گردهمائي است. ضمنا ديدن همكاران جوان و جديد و كارهائي كه قبلا انجام نمي شده ولي به تدريج در مطالعات زمين شناسي در ايران به راه افتاده است، نيز از نكات جالب و اميد بخش است. هيئت رئيسه سخنراني من دكتر عباسي، همكار عزيز من در پژوهشگاه و دكتر قرشي و دكتر طالبيان از سازمان زمين شناسي بودند. خوب شد كه با لپ تاپ حودم رفتم چون در سخنراني بعد از من - دكتر قيطانچي استاد موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران- لپ تاپ در حال استفاده در سالن از كار افتاد و لپ تاپ من علاوه بر ارائه مقاله خودم، به درد ارائه دكتر قيطانچي هم خورد. نفر بعدي هم البته خودش لپ تاپ داشت و خلاصه برنامه جلسه ما به هم نخورد و تمام سخنراني ها اجرا شد. اميدوارم كه اين گردهمائي سالانه هر سال پورشور تر از پيش برگزار شود. به برگزار كنندگان آن به ويژه مهندس كره اي و مهندس مجيدي رئيس و دبير گردهمائي و تمام همكارانشان خسته نباشيد مي گويم.

Sunday, February 18, 2007

حذف استقلال از ليگ آسيا و مكاتبه با پست معمولي !


استقلال با يك تاخير در ارسال اسامي از ليگ آسيل حذف شد. غير از اشكال مديريتي و عدم شناخت قاعده بازي در ارتباطات بين المللي، چه چيزي را مي توان مسبب اين نقص بزرگ دانست. وقتي گفته مي شود كه يك روز قبل از پايان مهلت با پست معمولي اسامي را ارسال كرديم، واقعا به جاي خنده بايد گريه كرد!

ارزش مشورت تخصصي


مشاوره تخصصي و فني در پروژه هاي عمراني معمولا باتوافق طرفين و بر اساس تجربه و ميزان شناخته شدگي مشاور و يك عرف نوشته نشده -ولي موجود- تعيين ارزش - قيمت - مي شود. بر خلاف فعاليت هاي پيمانكاري و اجراي عمليات - آزمايش، حفاري و اجراي تست هاي مختلف صحرائي - كه معمولا ارزش مشخص و تعريف شده دارند، ارزش مشورت فني هنوز در مملكت ما تعريف دقيق و استاندارد - و مطمئن از ديد مشاور- ندارد. فكر مي كنم كه اين موضوع به ويژه براي متخصصان جوان و تازه فارغ التحصيل كه تازه وارد بازار كار مي شوند حائز اهميت فراوان است. روند امور فني در آينده به باور من به سمتي است كه ارزش و وزن كار در بخش خصوصي بالا تر خواهد رفت. ساماندهي در اين امر - تعيين ارزش و متر و معيار مشورت فني - در ايران كاري با اهميت ويژه براي مشاوران - به ويژه بخش خصوصي - خواهد بود.

Saturday, February 17, 2007

براي شروع تحقيق


يكي از كارهائي كه معمولا من عادت دارم انجام دهم ان است كه در ابتداي تحقيق چند مقاله منتشر شده در ژورنالهاي معتبر علمي بين المللي را كه خودم جستجو كرده ام در اختيار دانشجوي خود قرار مي دهم تا مدل كار و روش شناسي كلي تحقيق را ببيند. ولي نمي دانم كه چرا در بعضي موارد كار به همان چند مقاله - در مورد دانشجوي مربوطه- محدود مي شود! يعني آن ادامه مورد نظر را كه توقع دارم نمي بينم. نمي دانم شايد روش من اشتباه است و شايد از بي انگيزگي دوستان دانشجو باشد ولي به هر حال فكر كنم كه براي شروع همين كار را فعلا - تا اطلاع ثانوي - انجام بدهم بهتر است.

Friday, February 16, 2007

پنجاه سال زلزله شناسي در ايران -1

امسال به سال ميلادي -2007- و سال آينده به تقويم هجري شمسي -1386- پنجاه سال از زماني مي گذرد كه در ايران با طرح ايده تاسيس موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، علم ژئوفيزيك در ايران به طور كلي و رشته زلزله شناسي به طور خاص شكل دانشگاهي گرفته است. آنطور كه در نقل قول هاي و مصاحبه هاي بزرگان و پيشكسوتان رشته ما آمده است، مرحوم دكتر محمود حسابي به مرحوم دكتر حسين كشي افشار ماموريت مي دهد تا اين موسسه را در داخل دانشكده علوم دانشگاه تهران تاسيس كنند. البته بعدها به صورت يك موسسه مستقل از دانشكده علوم مستقيما زير نظر دانشگاه تهران به فعاليت خود ادامه مي دهد. در همين غالب بود كه از اوائل دهه چهل و با حضور متخصصان ژاپني اولين ايستگاههاي لرزه نگاري در ايران در پنج شهر ايجاد مي شود و به شبكه جهاني استاندارد لرزه اي مي پيوندد. و سپپس از اولائل دهه چهل فوق ليسانس ژئوفيزيك هم به عنوان رشته تحصيلي ايجاد مي شود.
تحقيق و توسعه زلزله شناسي در دانشگاه تهران در ابتدا با حضور مرحومان دكتر آبداليان و دكتر معظمي گودرزي و همچنين با حضور زلزله شناساني مثل دكتر عكاشه - كه عمرش دراز باد- و با حضور كوتاه مدت دكتر باقر محمديون ادامه مي يابد.
بعدها مطالعات زلزله شناسي با ايجاد گروه زلزله شناسي در
سازمان انرژي اتمي - با حضور بزرگاني چون دكتر علي اكبر نوروزي و دكتر ارسلان مهاجر اشجعي دنبال شد.
از سوي ديگر ايجاد گروه لرزه زمينساخت توسط كتر بربريان در اواخر دهه پنجاه در
سازمان زمين شناسي كشور و هدايت بعدي آن توسط دكتر قرشي و همچنين ايجاد مركز تحقيقات ساختمان و مسكن در وزارت مسكن و شهر سازي - ۱۳۵۶- و از سوي ديگر ايجاد مركز تحقيقات زمينلرزه شناسي در دانشگاه مشهد ابتدا توسط دكتر منصور نيازي و سپس ادامه راه توسط دكتر شجاع طاهري نيز موجب توسعه و گسترش علم زلزله شناسي به وِزه در شمالشرق ايران بوده است. از سوي ديگر دفتر فني سازمان برنامه سابق نيز با حضور مهندس معين فر - و بر اساس علاقه شخصي ايشان - كمك فراواني به ويژه به شناسائي مناطق زلزله زده و تهيه گزارشهاي زمينلرزه هاي بزرگ ايران در سالهاي پيش از انقلاب كرده است.
از زلزله شناسان خارجي كه در راه زلزله شناسي ايران تلاش كرده اند مي توان به استاداني مثل پروفسور امبرسيز، دكتر ملويل و دكتر جكسون اشاره كرد.
در سالهاي پاياني دهه ۶۰ - مشخصا : سال ۱۳۶۸- پژوهشگاه ما،
پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله - شكل گرفت و در اين راه اندازي و شكل گيري - كه بخشي از آن ابتدا بخش زلزله شناسي و اكنون پژوهشكده زلزله شناسي است - بايد به نقش دكتر آشتياني براي راه اندازي مجموعه و همچنين اعزام متخصصان جوان براي ادامه تحصيل و كسب درجه دكتري - كادر سازي براي پژوهشكده زلزله شناسي - و همچنين راه اندازي دوره دكتري زلزله شناسي در ايران اشاره كرد.
فكر مي كنم كه امروز - و در سالي كه پيش روست - فرصتي است كه ببينيم در اين پنجاه سال كه از تاسيس موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران مي گذرد، (كه حدود نيمي از ان قبل از انقلاب و نيم ديگرش بعد از انقلاب بوده است) امروز به عنوان زلزله شناسي ما در ايران چه داريم و چه كرده ايم و چه بايد بكنيم كه هنوز نكرده ايم.
مثلا مقايسه كنيم با ساير كشورهاي در حال توسعه كه شايد بتوان گفت ازنظر تاريخ نوين ژئوفيزيك و زلزله شناسي كم و بيش شبيه ما هستند، - با تمام تفاوتهايشان به هم و با ما - مثل تركيه، هند، چين، الجزاير - و ببينيم كه امروز آنها در كجا ايستاده اند و ما در كجا هستيم.
سرمايه گذاري كه دولتهاي قبل و بعد از انقلاب در امر زلزله شناسي در ايران كرده اند -و امروز ما به عنوان سرمايه نيروي انساني و تجهيزات در اختيار داريم - آيا به صورت بهينه در اين پنجاه سال مورد استفاده قرار گرفته و يا مي توانستيم- و مي توانيم- بهتر از انها استفاده كنيم؟ و نكرده ايم؟.
به دليل اينكه فكر كردم مي توان اين بحث را بمناسبت پنجاهمين سال تاسيس ژئوفيزيك در ايران ادامه داد، براي اين يادداشت شماره يك
را گذاشتم. فكر كنم بحثي است كه مي توان به آن بيشتر پرداخت.

Thursday, February 15, 2007

لزوم تغيير نگرش نسبت به پارك هاي علوم و فناوري در ايران

اخيرا در دانشگاههاي بزرگ - نظير دانشگاه تهران - پاركهاي علوم و فناوري ايجاد شده است. اين مكانها در حال حاضر عمدتا به عنوان محل حمايت از فعاليت هاي پژوهشي پژوهشگران جوان - معمولا در سالهاي اوليه پس از فراغت از تحصيل - در صورتي كه توان انجام پروژه اي را داشته باشند ولي دفتر و حمايت مالي براي اجراي كار نداشته باشند، به عنوان حامي عمل مي كنند. هم اكنون پارك علوم و فناوري دانشگاه تهران در محل سابق انتشارات دانشگاه در خيابان اميرآباد شمالي ايجاد شده است. اين فعاليتي مفيد است كه حتما بايد مورد حمايت قرارگيرد و تا حد امكان گسترش يابد. ولي به نظرم مي توان به نوع ديگري نيز به اين پارك هاي علوم و فناوري نگاه كرد.
مثالي كه مي زنم مربوط به كشور فرانسه است.
در فرانسه اولا مركز ملي تحقيقات علمي -
CNRS
- هدايت كننده اصلي پژوهشهاي علمي و حامي اصلي پژوهش در كل كشور فرانسه است - از استخدام محققان براي دانشكده ها و لابوراتوارهاي پژوهشي گرفته تا سرمايه گزاري علمي در مراكز پژوهشي و هدايت كلي پژوهش در راستاهاي مورد نياز كشور و توسعه مرز هاي دانش -. اين مركز به صورت متمركز در گروههاي مختلف تخصصي وظيفه هدايت و حمايت از پژوهش را به عهده دارد. از حدود دو سال پيش نيز شوراي عالي پژوهشهاي علمي كشور كه متشكل از حدود ۶۰ نفر از پژوهشگران ارشد - درجه يك و دانشمندان صاحب نام - فرانسه در حوزه هاي تخصصي مختلف است وظيفه تعيين خطوط كلي و اصلي پژوهش را در كل اين كشور به عهده دارند. به اين نحو كه در صورتي از پروژه هاي پژوهشي حمايت خواهد شد كه در راستاي راهبرد هاي پژوهشي كلي تعيين شده از سوي اين شورا قرار گيرد. نكته جالب در اينجاست كه بيشتر تجهيزات علمي و تخصصي و ابزار دقيق در اختيار پارك ملي پژوهش هاي علمي است و اين ساختار متمركز بر اساس اعلام نياز و به نوبت تجهيزات را در اختيار لابوراتوارهاي پژوهشي مختلف در دانشگاههاي مختلف قرار ميدهد. در واقع پارك ملي پژوهش و فناوري امكانات پژوهشي - مثلا در زلزله شناسي : دستگاههاي موبايل لرزه نگاري - را در كشور به صورت ملي در اختيار داشته و بر حسب نياز در اختيار هر موسسه پژوهشي كه نياز داشته باشد قرار ميدهد. به اين ترتيب هم همه پژوهشگران در شهرهاي مختلف - دانشگاههاي مختلف -فرانسه از امكانات موجود به طور يكسان برخوردار مي شوند و هم از خريد هاي تكراري و اتلاف منابع جلوگيري خواهد شد.
به نظم اين مدل جالبي است كه به تدريج مي توان در ايران به سمتش حركت كرد چرا كه هم از اتلاف منابع ملي جلوگيري مي كند و هم امكانت مملكت را در اختيار همه پژوهشگران قرار مي دهد. پاركهاي فناوري نيازهاي اساسي براي حمايت و هدايت پژوهش هستند وصد البته توسعه آنها نياز به سرمايه گذاري - مادي و معنوي - گستره دارد. اين موضوع هم در سند چشم انداز بيست ساله مملكت پيش بيني شده و هم در برنامه پنج ساله توسعه ايران آمده است كه انشاالله در لايحه بودجه سال آينده نيز به مساله پژوهش به عنوان محور توسعه عنايت ويژه بشود.

Wednesday, February 14, 2007

ساماندهي و مديريت داده هاي علمي - زلزله شناختي - ايران


ديشب در مصاحبه اي كه از شبكه يك تلويزيون با آقاي دكتر زاهدي وزير علوم انجام مي شد، ديدم كه ايشان به ايجاد سامانه مديريت اطلاعات و داده هاي علمي ايران از اوائل اسفندماه توسط وزارت علوم اشاره كردند. خبري خوب و كاري بسيار بنيادي و مهم است. فكر مي كنم كه اكنون فرصتي باشد تا به ساماندهي هاي قبلا انجام شده در زمينه تخصصي ما - زلزله شناسي- نيز نگاهي مجدد و مرور شود. از سال گذشته قرار شد تا مركز داده هاي زلزله ايران ايجاد شود (مصوبه قانوني هم در اين زمينه وجود دارد). اين موضوع ايده اي بود به منظور تمركز امر ساماندهي و مديريت داده هاي زلزله در ايران كه توسط مراكز مختلف پژوهشي در ايران توليد مي شود، تا زير نظر مركزي بي طرف ساماندهي و مديريت شود كه خود در امر توليد و استفاده از داده ها ذينفع نيست و مسئوليتي ندارد - نظير نهاد رياست جمهوري، يا سازماني كه تحت عنوان مديريت بحران در زير مجموعه دولت يا اين نهاد قراربوده تشكيل شود. هدف اوليه اين بوده است كه امكانات ملي ايران در زمينه رصد زلزله هاي كشور - كه درسازمانهاي مختلف قرار دارد -و درستش هم اين است كه بخشهاي مختلف كار زلزله نگاري با اهداف مختلف توسط دانشگاهها و مراكز پژوهشي خود را دنبال كنند- با استفاده از يك مديريت واحد وعالي در جهت استفاده محققان و همچنين اطلاع رساني بهينه زلزله در كشور ساماندهي و سپس قابل دسترس گردد.
موضوع از سال گذشته در يكي از دانشگاهها با واگذاري مسئوليت به آن با برگزاري جلسات هماهنگي براي بررسي چگونگي راه اندازي اين مركز دنبال شد . ولي امسال از ابتداي سال 85 حتي در حد دنبال كردن همان جلسات هماهنگي نيز پيشرفتي ديده نشده است. جا دارد كه حال كه وزير علوم براي ايجاد مركز اطلاعات و داده هاي علمي ايران برنامه دارند، اساسا در مورد آنچه تاكنون در زمينه مركز اطلاعات لرزه اي كشور و ساماندهي آن شده بازنگري شود و با مرور مجدد اهداف اوليه آن، هدايت و مديريت عالي چنين مركزي به مجموعه اي كه خود توليد كننده داده ها نيست سپرده شود تا به صورت يك كنسرسيوم داده ها به برنامه ريزي كلان، ساماندهي، مديريت و اطلاع رساني لرزه اي براي كل كشور با ميدان دادن به همه و استفاده از تمام توان تخصصي هم اكنون موجود در كشور - شامل نيروي انساني متخصص و تجهيرات لرزه نگاري - در تمام سازمانها، دانشگاهها و پژوهشگاههايي كه در اين امر فعال هستند (موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله، مركز تحقيقات ساختمان و مسكن، مركز زمينلرزه شناسي دانشگاه مشهد و ساير مراكز تخصصي و موسسات كه دستگاهها و شبكه هاي لرزه نگاري در اختيار دارند و توليد داده هاي زلزله شناختي مي كنند) بپردازد. تاخير در اين موضوع و عدم بازنگري در آنچه تا كنون رخ داده، موجب هدررفتن بيشتر توان تخصصي ملي ما خواهد بود.

Tuesday, February 13, 2007

آغازبه كار دومين كنفرانس بين المللي مديريت جامع بحران در حوادث غير مترقبه طبيعي


امروز صبح دومين كنفرانس بين المللي مديريت جامع بحران در حوادث غير مترقبه طبيعي در محل همايش هاي اريكه ايرانيان در منطقه سعادت آباد تهران آغاز به كار كرد. اين كنفرانس كه در پي برگزاري اولين كنفرانس در سال گذشته و به صورت سالانه در حال برگزاري است، به محلي براي گرد هم آمدن متخصصان، مسئولان و مديران در زمينه هاي گوناگون بلاياي طبيعي در آمده است. از نظر تنوع گردهم آوردن متخصصان رشته هاي مختلف واقعا كنفرانس جالبي است. شخصا امروز مقاله اي در مورد پيشنهاد يك سامانه هشدار سريع زلزله براي گستره شهر تهران ارائه كردم. مقاله هاي ديگر و كارگاههاي تخصصي به صورت 6 سالن موازي برگزار مي شود. كنفرانس تماما توسط بخش خصوصي اجرا مي شود. سال گذشته دوست و همكار عزير آقاي دكتر عشقي دبير علمي اين كنفرانس بود. امسال دبيري علمي بر عهده دوست ديگر ما آقاي دكتر عليرضا فلاحي عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي در رشته شهرسازي (با تخصص بازسازي مناطق سانحه ديده) است. غير از ايرادهاي كوچكي نظير مكان نامناسب براي پذيرايي بين جلسات و يا به طور كلي ساختار مجتمع بسيار مدرن اربكه ايرانيان كه به نظرم مناسب برگزاري چنين كنفرانسي نيست و همان محل برگزاري سال گذشته - در محل مجتمع رازي- بسيار مناسبتر بود، بايد به مدير و برگزار كننده كنفرانس - آقاي مهندس بطحائي - حسته نباشيد گفت كه علارغم تمام مسائلي كه برگزاري چنين برنامه هائي - به ويژه براي بخش خصوصي- دارد، به خوبي و با نظم و ترتيبي بسيار خوب و قابل تحسين چنين برنامه اي را اجرا كرده اند. اين كنفرانس فردا هم ادامه دارد و فردا عصر به پايان خواهد رسيد. چندين مهمان خارجي از جمله پروفسور بلازوگي - رئيس موسسه تحقيقات مهندسي زلزله الجزائر- نيز مهمان ويژه اين كنفرانس هستند. اميدوارم برگزاري منظم هرساله آن همچنان ادامه داشته باشد.

Sunday, February 11, 2007

بیست و دو بهمن سالروز پيروزي نقلاب اسلامی


امروز روز پيروزي انقلاب اسلامي، خيزش بزرگ ملت ايران بر عليه نظام سلطنتي و شاهنشاهي بود. ياد آن همه شور و عظمت و مجاهدت ملت شريف ايران گرامي و روح شهيدان انقلاب شاد باد.

Friday, February 09, 2007

پرسپوليس روي برد گام مي زند


پرسپوليس با برد 2-1 برق هفته قبل در شيراز و 2-1 امروز در مقابل سپاهان اصفهان در تهران در مكان سوم ليگ برتر و با 2 امتياز اختلاق نسبت به استقلال جايگاه كم و بيش مستحكمي دارد. تيم البته همچنان از نظر نفرات با مشكلات پي در پي مواجح است. چرا كه ظاهرا با بي نظمي تمرينات و بدنسازي در ميانه دو فصل و صد البته نعيين شدن نفرات تيم پرسپوليس قبل از رسيدن مصطفي دنيزلي، هم اكنون در هر بازي تركيب نسبتا متفاوتي از پرسپوليس مي بينيم. با اين حال من همچنان به دنيزلي اعتقاد دارم و فكر مي كنم اگر نگوئيم بهترين ولي از بهترين مربياني است كه بعد از انقلاب در باشگاههاي ايران مربي گري كرده است. هدايت انصاري فرد هم مي تواند كمك مهمي باشد تا در يك پروسه زماني سامان گرفتن پرسپوليس زلزله را ببينيم. به هرحال دو برد پشت سر هم را به فال نيك مي گيريم و در روزگاري كه استقلال پي در پي مساوي مي كند (!) اميدواريم كه نوار پيروزي هاي پرسپوليس ادامه دار باشد. ضمنا هر دو برد اخير با گلهاي دقايق پاياني (فراز فاطمي در مقابل برق و معدنچي در مقابل سپاهان) رخ داده است كه در نوع خود جالب است. از مصطفي حجا سپاسگزاريم.

Thursday, February 08, 2007

دنبال يادگيري زبان خارجي باشيد تا مثل علي كريمي مشكل پيدا نكنيد


امروز سايت ورزشي ايسنا نوشته بود كه مربي علي كريمي در بايرن مونيخ مي خواهد مترجم بگيرد تا خوب بفهمد كه اين ستاره فوتبال ايراني چه مي گويد! ظاهرا دليل آن است كه علي آقا زبان آلماني را در اين يك سال و نيم نياموخته، يا خوب مسلط نشده. بايد به خودمان نهيب بزنيم كه اين ضعف زبان خارجي امروزه چه لطماتي كه به ما نمي زند. تا دير نشده زبان خارجي خودرا تقويت كنيد تا مثل علي كريمي مشكل پيدا نكنيد.

خودرو سورن - توليد جديد ملي رونمائي شد

ديروز خودرو جديد سورن از سوي شركت ايران خوودرو رونمائي شد. باعث خوشجالي و بايد به طراحان و اجرا كنندگان اين طرح در ايران خودرو تبريك گفت. خدا كند كه برخلاف سمند ترمز قرص و محكمي داشته باشد! خبرگزاري فارس در اين مورد گزارشي به اين شرح داده است.

به گزار ش خبرنگار اقتصادي فارس طراحي رخ اين سمند به خودرو آئودي و طراحي عقب آن به خودرو بي. ام. و شباهت دارد. به گفته مجري مراسم رونمايي سورن نام سورن با كسر حرف "ر" واژه‌اي تركي به معناي "پيش برنده"و با فتحه "ر" به معناي شجاع و دلير و نام يكي اقوام قديم ايراني است. تزئينات داخلي اين خودرو تفاوتي با سمندهاي مدل قبل ندارد تنها تفاوت طراحي فرمان آن است،در عين حال ستون فرمان ‌سمند سورن از نوع تلسكوپي است كه در تصادفات از جلو به طور خودكار جمع شده و مانع از وارد شدن آسيب به راننده مي‌شود. ايربك، جي پي اس (مكان ياب الكترونيكي) و سيستم صوتي چند رسانه‌اي از جمله آپشين‌هايي است كه سمند سورن به آنها مجهز شده است. بر اساس اين گزارش نوع موتور سورن تيپ يك XU7JPL3 بوده و داراي 4 سيلندر است. حجم موتور اين خودرو هزار و 761 سي سي و حداكثر قدرت آن 100 اسب بخار است. اين خودرو در خصوص فاكتور آلايندگي داراي استاندارد يورو 2 بوده و حداكثر سرعت آن به 185 كيلومتر در ساعت مي‌رسد، ترمز اين خودرو اي بي اس بوده و مصرف سوخت اين خودرو در شهر و جاده 5/8 ليتر درصد كيلومتر و در بزرگراه 8/6 ليتر درصد كيلومتر است. وزن سورن تيپ يك هزار و 220 كيلوگرم، طول آن 4 و نيم متر، عرض آن 7/1 متر و ارتفاع آن 4/1 متر است و ظرفيت صندوق عقب اين خودرو 500 ليتر پيش بيني شده ‌است.

Wednesday, February 07, 2007

عدم قطعيت و كيفيت نتيجه را چگونه كنترل مي كنيم؟


ديروز در دو جلسه دفاع فوق ليسانس كه شركت كردم (يكي داور و ديگري راهنما بودم) سوالي مطرح كردم كه دانشجو كيفيت و قابل اعتنا بودن نتايج خويش را تا چه حد مي داند؟ آيا نتايج كارش بلافاصله قابل استفاده در آئين نامه هاست؟ (حد بالاي كيفيت برتر) و يا در اصلا قابل استفاده نيست (حد پائيني كيفيت بد!)؟ اين سوالي است كه معمولا دانشجويان از خود نمي پرسند و طبيعي است كه در هنگام دفاع از كار خويش آن را در حد اعلاي قابليت استفاده بودن و كيفيت معرفي مي كنند. بد نيست كه دانشجويان ما در اين مورد فكر كنند.

Tuesday, February 06, 2007

هفته آينده: دومين كنفرانس بين المللي مديريت جامع بحران


هفته آينده - سه شنبه و چهارشنبه- زمان برگزاري "دومين كنفرانس بين المللي مديريت جامع بحران در حوادث غيرمترقبه طبيعي" در تهران است كه سالانه برگزار مي شود و من هم در ان مقاله دارم. ديروز متوجه شدم كه بسياري از دانشجويان اين كنفرانس - و اصلا از برگزاري هر نوع كنفرانسي - بي اطلاعند! شايد اطلاع رساني ضعيف است و شايد هم خود دانشجويان خيلي دنبال مطلب نيستند! به هر حال تصميم گرفتم كه لينك به وب سايت كنفرانس و اعلام برگزاري آن را در صفحه خودم بياورم. اين كنفرانس در سال گذشته موفق به جذب متخصصان از شاخه هاي مختلف بلاياي طبيعي شد و در آن كوشش شد تا روي چند جانبه نگري به مساله بلاياي طبيعي تاكيد شود. فكر مي كنم مكان خوبي براي گرد هم آمدن متخصصان اين موضوع باشد و البته به باور شخصي من حضور دانشجويان در چنين رويدادي براي آشنائي شان با چنين موضوع چند وجهي بسيار مهم است.

روزهائي كه نمي رسم يادداشت روزانه بنويسم


اين روزها كه در ابتداي ترم دو م قرار گرفته ايم، فرصت نوشتن يادداشت روزانه را كمتر پيدا مي كنم - يا اصلا پيدا نمي كنم- كه دليلش همانا اين است كه سرم بيش از حد شلوغ است و حتي فرصت نمي كنم كه استراحت كنم. البته حرف براي گفتن بوده كه تلاش مي كنم آنها كه در سايتم گفتني است به تدريج - و روزانه - بيان كنم.

Friday, February 02, 2007

سالروز انقلاب و جشنواره فيلم فجر


به دهه سالروز انقلاب در دوازده تا بيست و دو بهمن كه مي رسيم علاوه بر خاطره انقلاب اسلامي در سال 1357 - كه من ده ساله بودم- به ياد تعطيلات بين دو ترم در زمان دانشجوئي در دانشگاه تهران هم مي افتم كه همزماني اش با برگزاري جشنواره فيلم فجر و تعقيب اخبار آن در آن زمان - حدود بيست سال قبل - تقريبا از تنها تفريحات بين دو ترم ما بود. الان كه اصلا فرصت نمي كنيم ببينيم كه چه فيلمي دارند در جشنواره نشان مي دهند. پس صبر مي كنيم تا بعد ببينيم كه در اين جشنواره چه نشان داده بودند! چه كنيم، سرمان شلوغ است.

شروع ترم جديد


از فردا ترم جديد تحصيلي دانشگاهها آغاز مي شود. انشاالله كه با انرژي مضاعف و بيش از ترم قبل استادان و دانشجويان در راه تحصيل و تعليم و تعلم بكوشند.