وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Sunday, May 30, 2010

يادداشت اصلاحي از مازندران -تكمله اي بر يادداشت در مورد جشن تتي

اين يادداشت را امروز در مورد جشن تتي در يافت كردم كه تكمله اي بر اطلاعاتي است كه در مورد جشن تتي در جمعه قبل در تهران نوشتم. از آقاي عين الله آزموده . با تشكر از ايشان متن يادداشت را عينا مي آورم:

آدرس سايت وب لاگ ايشان چنين است
:
sadva.blogfa.com

سلام آقاي دكترزارع خسته نباشيد در خبر مربوط به عوامل برگزار كننده مراسم فقط نام انجمن بابلي هاي مقيم تهران را ذكر كرديد كه انجمنهاي ديگري نيز شركت داشتند كه در زير براي تان مي نويسم . براي اطلاعات بيشتر لطفا به سايت ;‌جشن تـتي ; مراجعه كنيد :

براي برنامه ريزي و اجراي اين مراسم از همه شهرهاي مازندران از شرقي ترين تا غربي ترين آن و از نواحي كوهستاني و روستاهاي دشتها و حتي استان هاي گلستان و گيلان ،‌ فرهيختگان و فرهنگ دوستاني با هم يكدل و همراه شدند تا مراسمي را رقم زنند كه در يادها و خاطره ها به خوبي و خوشي از آن ياد شده و يادآور زنده شدن فرهنگ ديرپاي نياكان ما باشد . اجراي اين برنامه حاصل همكاري صميمانه تشكل هاي زير بوده است : موسسه فرهنگي و هنري پارپيرار - ساروي هاي مقيم مركز – خانه تنكابن – بابلي هاي مقيم مركز – انجمن شونيشت سليمان كلاي بابل – نوشهري هاي مقيم مركز – انجمن فرهنگي سوادكوه – انجمن فرهنگي كجور – كانون دوستي رامسر – انجمن فرهنگي سادواي بالاده ساري – انجمن فرهنگي تلارپي قائمشهر – كانون دانشجويان مازندراني دانشگاه هاي تهران – نوري هاي مقيم مركز – سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران – معاونت فرهنگي و اجتماعي شهرداري منطقه سه تهران - آملي هاي مقيم مركز – پرديس سينمايي پارك ملت و كليه انجمن هاي فرهنگي و هنري ديگر شهرهاي مازندران و ... سپاس فراوان از عوامل اجرايي مراسم جشن تـتي : آقايان و خانمها : فرهود جلالي كندلوسي مدير موسسه فرهنگي هنري پارپيرار - خسرو عليزاده هشتلي ، آمل - حسن موسوي چلك ، كجور - حسين موسي زاده ، بندپي بابل - علي اكبر خلعتبري ، چمستان - عباد طيبي ، سوادكوه - محمدرضا اميني ، سوادكوه – عين اله آزموده از انجمن فرهنگي سادواي بالاده ، چهاردانگه ساري - مرتضي صادقي ، تنكابن - مهرشاد شيرچي ، بابل - جواد رضايي ، نور - امير شاه حسيني ، بلده نور - سيد ابراهيم مسرت ، بابل - احمد احمدي وستاكلايي و مصطفي احمدي وستاكلايي و دكتر شكري از انجمن فرهنگي تلارپي قائمشهر - روشنك رضايي ، ‌بابل – نرگس شجايي مهر ، بابل – دكتر كريميان - نسرين آقاجاني پور ، بندپي بابل - سكينه فخرقاسمي ، تنكابن - هرمز قدكپور ، بابل - ... يدالله پور ، .... (‌ داماد مراسم و همسر مكرمه اش ) - عابد اميري آرا ، بابل - صادق سكري ، رامسر - سهيلا مهدي زاده ، بلده نور - سيدجابر حسيني از كانون دانشجويان مازندراني مقيم تهران - فخراله جهاندار - دكتر مهدي موسوي و آقاي مختاري از انجمن فرهخنگي كجور . ممنون خواهيم شد اگر اصلاح بفرماييد .

Tuesday, May 25, 2010

گراميداشت چهارم خرداد، سالروز رحلت پدر عزيزم

امروز چهارم خرداد ماه یازدهمین سالروز درگذشت پدر عزیزم، روانشاد محمد زارع است. یازده سال است که روح عزیز آن وجود نازنین ما را تنها گذاشت و پس از یک دوره بیماری به عالم باقی پر کشید. همیشه و تا روزی که زنده هستم، جای خالی او را به شدت احساس می کنم. روحش شاد.

Monday, May 24, 2010

قهرماني پرپسوليس زلزله در جام حذفي مبارك باد

امروز در فینال جام حذفی، پرسپولیس زلزله، که محبوب هرچی دله! قهرمان جام حذفی ۸۸-۸۹ شد. این قهرمانی با برد ۳-۱ در مقابل گسترش فولاد تبریز بدست آمد. گسترش فولاد تیم خوب دسته یکی بود که تراکتور سازی و ذوب آهن را در همین جام حذفی حذف کرده بود. این قهرمانی بیش از هر چیز مدیون زحمات اعضای تیم و کادر فنی به ویژه علی دائی بود. مدیریت حبیب کاشانی که خوب تیم را مدیریت کرد ، در کم کردن حاشیه ها و آوردن علی دائی مهم بود. پرسپولیس زلزله که پر طرفدارترین تیم آسیا است، بسیار شایسته و برازنده ظاهر شد و خوب روی کسب نتیجه گیری مناسب برنامه ریزی کرد. پرسپولیس باید برای قهرمانی در آسیا برنامه ریزی کند. به همه رفقای پرسپولیسی تبریک و تهنیت می گویم.

Sunday, May 23, 2010

بالاخره زلزله پیش بینی شد یا نشد؟

از آن رو که ما کارمان در زمینه زلزله شناسی است و شخصا مسئولیتی در حال حاضر در زمینه پیش بینی زلزله در پژوهشگاه خودمان دارم و بیم آن دارم که با نهایی شدن و حل کامل موضوع از نان خوردن بیافتیم! لذا لازم دانستم چند نکته که به طور محدود در مورد آن اطلاع دارم حداقل برای شفاف شدن موضوع در این صفحه بنویسم.

مثل اینکه به صورت تب مالاریا یا نوبه، رسانه های ما هر از چند گاهی خبری را روی خروجی خود می گذارند که : زلزله پیش بینی شد، یا محققان ایرانی به فناوری پیش بینی زلزله دست یافتند، یا امکان پیش بینی با ۹۰ درصد صحت در ایران فراهم است. آنطور که در متن خبر خبرگزاری مهر آمده است، در این زمینه تست های اولیه تمام شده و تست های نهایی نیز در حال تکمیل است. تنها اختلافی که در خبر ها آمده آن است که این پیش بینی در ۲۴ ساعت قبل انجام می شود، یا یک هفته قبل و یا هنوز زمان دقیقش معلوم نشده. اگر به خبرهایی که در رسانه ها، حتی در یک سال و نیم گذشته مطرح شده توجه کنیم می بینیم که حداقل در سه مقطع - یکی در آذر ماه ۸۷، دومی در اردیبهشت ۸۸ در مورد صحت بیش از ۹۰ درصدی این نوع پیش بینی و در نهایت همین دیروز دوباره در مورد حل کامل مساله - به طور قطعی از حل موضوع سخن گفته شده است. یا روند اطلاع رسانی در این مورد مرحله ای است، و یا اطلاعات کافی نبوده و در هر مرحله بخشی از موضوع روشن شده است، که به این ترتیب مطرح می شود و یا آنقدر جدی گرفته نمی شود که به این ترتیب خبر موضوع به صورت هر از چند گاه و مرحله به مرحله تکرار میشود، تا خوب جا بیافتد. اگر موضوع حل شده است که یک بار برای همیشه حل شده، و نیاز به تکرار مطلب نیست. ولی اگر حل نشده لابد اخبار منتشره ناقص است، یا مشکل چیز دیگری است.

در این خبرها نکته محوری آن است که افتخار کسب شده از سوی محققان ایرانی کسب شده و البته این محققان در طی چهار سال گذشته - در بعضی جاها ذکر شده ده سال گذشته - روی این موضع کار کرده اند و امروز این نتایج بدست آمده و البته در این مدت نیز زلزله ها پیش بینی شده است. متاسفانه این نوع انعکاس خبر موجب می شود که هر نوع انتقاد یا بحث علمی به تردید در مورد توانایی محققان هموطن تعبیر شود. البته در عالم علم اینگونه نیست و عرصه علم، عرصه نقد، داوری و بحث علمی جدی است. معیار سنجش در مورد تولید علم، میزان پوشش رسانه ای نیست. ملاکها کاملا مشخص است.

حداقل در این مدت ۴ سال گذشته - ابتدای ۱۳۸۵ تا امروز - زلزله هایی مهم و قابل توجهی رخ داده اند و البته بعضی از آنها مخرب و همراه با تلفات بوده اند. یاد آوری می کنم که گزارش زلزله های با بزرگای ۴ یا بالاتر که در ایران در این مقطع زمانی رخ داده اند - به نقل از سایت پژوهشگاه بین المللی زلزله - عبارت بوده اند از:

۱۳۸۸

گزارش زمين لرزه 13/8/1388، باختر بندر عباس
گزارش زمين لرزه 25/7/1388، منطقه پاکدشت- ری: جنوب شرق تهران
گزارش زمين لرزه13/7/1388جنوب شرقی مسجدسلیمان
گزارش زمین لرزه های هفته سوم مردادماه 88، بخش بلده شهرستان نور
گزارش مقدماتی زمین لرزه31/4/1388 باختر بندر سوزا، جزیره قشم، خلیج فارس
گزارش زمين لرزه 10 اردیبهشت 1388 شمال غربی سراوان


سال 1387

گزارش زمين لرزه 20 شهريور 1387،جزيره قشم

سال 1386
گزارش اولیه زمین‌لرزه 19/12/1386 شمال بیرجند(خراسان جنوبی)
گزارش زمین لرزه های 28/8/1386 جنوب خاوری یاسوج و 29/8/1386 شمال خاوری باغ ملک
گزارش زمین‌لرزه 28/8/1386 جنوب خاوری گرمسار(بخش آرادان، شمال دشت کویر)
گزارش زمین‌لرزه 27/8/1386 جنوب باختری کهنوج (فاریاب)
گزارش فوری زمین لرزه 3/6/86 جنوب خاوری ورامین
سازوکار ژرفی زمین‌لرزه 28/3/86 کهک قم (انگلیسی)
گزارش فوری زمینلرزه بخش کهک جنوب شهر قم
گزارش زمین لرزه 28/3/86 بخش کهک جنوب شهر قم(4/4/1386)
سال 1385
گزارش زمين لرزه 16/12/85 دورود
گزارش زمين لرزه 1/12/85 شمال خاوری بندرعباس
گزارش زمين لرزه 29/9/85 غرب دماوند (لواسان بزرگ)
گزارش مقدماتی زمین‌لرزه 13/3/1385 باختر جزیره قشم (خلیج فارس)
گزارش شناسایی زلزله 11/1/1385 درب آستانه سیلاخور
گزارش زمین‌لرزه 11/1/85 درب آستانه (سیلاخور)
گزارش زمین‌لرزه 5/1/85 فین بندرعباس

بنابراین داده های این زلزله ها موجود است. یادآور می شوم که زلزله سیلاخور در فروردین ۱۱/۱/۱۳۸۵، ۲۸/۳/۸۶ کهک قم، ۲۰/۶/۱۳۸۷ قشم، و ۲۵/۷/۸۸ پاکدشت در جنوب شرق تهران، با خسارت، تلفات و البته توجه بسیار رسانه ها و مردم همراه بوده اند. سوال مهمی در ذهن هر مخاطب رسانه ها در ایران ایجاد می شود و آن اینکه زلزله های فهرست شده در فوق و یا حداقل این چهار مورد که ذکر کردم با مستندات پیش بینی شده اند یا نه؟ اگر پیش بینی شده اند چرا در تمام این موارد همچنان ناگهان و به صورت غیر مترقبه زلزله اتفاق افتاده است؟ مردم خسارت دیده اند، بعضا تلفات هم داشته ایم؟

نکته مهم و سوال اصلی آن است که به چه چیز پیش بینی می گوئیم؟ پیش بینی یعنی اطلاع رسانی پیش هنگام از زمان، مکان و اندازه رخداد یک زلزله با دقت قابل تعریف و قابل قبول. اگر عدم قطعیت، و محدوده اندازه های حداقل و حداکثر برای پارامترهای یادشده طوری بزرگ تعریف شود که هر نوع زلزله ای در هر جای دیگری در کیلومترها دورتر، با اندازه ای متفاوت، و در زمانی نامربوط اتفاق افتاد، به عنوان سند صحت پیش بینی مطرح کنیم، در ان صورت پیش بینی کردن و نکردن با هم فرقی نخواهد کرد.

و سخن پایانی - تا مرحله بعد که این تب رسانه ای دوباره عود کند!- آنکه بحث علمی و نوآوری در علم باید در مجلات علمی - پژوهشی با اعتبار بالا و شناخته شده در سطح کشور و در سطح بین المللی، که داوری های منظم و معتبری دارند، منتشر شود. عرصه رسانه، روزنامه ، وب سایتها و وب لاگها، میدان داوری های علمی نیست. این داوری و قضاوت نیز باید مرحله به مرحله ، در مورد روش علمی، و نتایج کسب اعمال شود. تا روزی که چنین اتفاقی نیافتد هیچ مشکلی از این نظر حل نخواهد شد. صدها بار دیگر هم که در رسانه ها و روزنامه ها با تیترهای درشت، اطلاع رسانی شود، بیش از آنکه شان علم و دانش و پژوهش پائین بیاید (که هیچکاه پائین نخواهد آمد)، متاسفانه شان و منزلت کار رسانه ای دز کشور ما آسیب خواهد دید.

اگر حرفی برای گفتن داریم، در جایش و در میان اهلش بگوئیم، اگر نه بهتر است تا با گفتن چند باره و تکراری چنین مباحثی مردمان را بیهوده هیجان زده و مضطرب نکنیم.

Saturday, May 22, 2010

جشن تتی (شکوفه): آئین های فلکلوریک و فرهنگ عامه مردم مازندران در تهران






دیروز بعد از ظهر در تهران جشن تتی
- teti-
که به زبان طبری - مازندرانی به معنی شکوفه
است - در کنار پردیس سینمایی ملت برگزار شد. این جشن که به نکوداشت آئین ها و فرهنگ عامه مردم مازندران ایران برگزار شد با استقبال نسبتا خوب مازندرانی های مقیم تهران مواجه شد. برنامه با همکاری معاونت فرهنگی هنری شهرداری منطقه 3و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و با همکاری انجمن بابلیهای مقیم تهران و انجمن فرهنگی پارپیرار برگزار شد. در این برنامه غرفه های مختلفی برای نمایش لباسها، آئین ها و فروش و توزیع نشریات در موردفرهنگ مازندران برپا شده بود و البته فضایی برای اجرای موسیقی محلی و نمایش کشتی سنتی ؛لوچو؛ و همچنین اجرای مراسم سنتی ؛عروس دنبال؛ در نظر گرفته بودند. اکثر مازندرانی های حاضر هم به زبان مازندرانی حرف می زدند و به دلیل فضای ایجاد شده ما کلی یاد وطن کردیم! آن هم وسط تهران! به خانمم گفتم که خوب است مازندرانی ها فقط در حد نصف کوههای البرز از دیارشان دور شده اند که انقدر دلتنگ زادگاه و ائین های خویشند! آنها که فرسنگ ها دورند یا در کشور دیگری زندگی می کنند حتما به این طور برنامه ها حساس ترند.

خلاصه برنامه بسیار جالبی بود. دست شهرداری تهران - منطقه ۳ و سازمان فرهنگی هنری شهر تهران- درد نکند که امکان چنین برنامه هایی را فراهم می کنند. همشهریان نوری من هم باید از بابلی های پرتلاش و کوشا و با همت بیاموزند که چطور می توان این نوع برنامه ها را در تهران و شهرهای دیگر برپا کرد. البته از دوستان انجمن نوریها و من آقای اباصلت بینایی وکیل محترم دادگستری را در محل جشن دیدم و با هم حال و احول کردیم. چند عکس از این برنامه را اینجا قرار داده ام.

Wednesday, May 19, 2010

متولی علم و اعتبار علمی

در خبرهای مربوط به زلزله و جستجوهای اینترنتی می توان عبارتهایی را یافت که در آن بعضی متخصصان به لزوم وجود متولی موضوعات خاص علمی یا وجود آن می پردازند. این نکته ای است که همیشه برای من جالبی بوده است و همیشه هم نسبت به آن موضع داشته ام. مثلا در نظر بگیرید که من در پژوهشگاه زلزله در یک زمینه تخصصی کار کنم، ولی حتی اگر متخصص دیگری در دانشگاه شیراز، یا مشهد یا ... روی همین موضوع من با کیفیت بهتری کار کرد، من اعتراض داشته باشم - هم به اینکه چرا آن فرد یا آن افراد روی همین موضوع کار می کنند و هم به اینکه حتی اگر فرد یا مجموعه دیگری بهتر از من یا گروه، مرکز، پژوهشکده یا پژوهشگاه من کار کرد، باز من متولی آن موضوع علمی را خود (خودم، گروه، مرکز، پژوهشکده یا پژوهشگاه خودم) بدانم! به نظرم خیلی عجیب خواهد بود. ولی متاسفانه با این مساله همچنان مواجهیم.

۱- علم - علمی که ما در آن مشغول هستیم که بخشی از
science
است - موضوعی تجربی، مدرن،
قابل آزمون و قابل ابطال است. اگر اینها که گفتم نباشد اصلا علم نیست (شاید شبه علم باشد که خوشبختانه تعداد زیادی از افراد به آن می پردازند!).

۲- احترام به پیشکسوت صفت بسیار پسندیده فرهنگی ما است، ولی در علم مرجع شفاهی (روزنامه ای، وب لاگی یا وب سایتی!) نداریم. اینکه موضوعی را مستند یا معتبر به دلیل گفته یا شنیده از یک پیشکوت بدانیم - یا اخیرا : روی یک وب سایت یا وب لاگ از فردی ببینیم- الزاما علمی نیست. هر دانشگری - باتجربه، کم تجربه یا مبتدی - باید مطالب خود را به انتشار برساند، آن هم در مجله های معتبر علمی - پژوهشی - ترجیحا نمایه شده بین المللی. وقتی منشر شده میزان ارجاعات به آن مقاله ، درجه توجه به آن را در جامعه علمی مشخص می کند.

۳- هر گاه اخبار و اطلاعات علمی توسط هر دانشگر یا گروه پژوهشی در منبعی معتبر منتشر شود، علمی است. با ابلاغیه و بیانیه نمی توان مدعی اخبار علمی از یک دانشگاه، مرکز ، موسسه ، دانشکده، پژوهشکده یا پژوهشگاه شد. کیفیت هم تصادفی نیست و با تبلیغات حاصل نمی شود.

۴- بعضی عنوان ها نظیر رئیس یا معاون در مرکز، موسسه، پژوهشکده و... هنوز برای خبرنگاران به عنوان مرجع برای پررنگ کردن عنوان یا متن خبر یا هیجانی کردن آن می شود. این موضوع ممکن است تا مدتی خبری را داغ کند، ارجاعات سایتهای اینترنتی را فراوان کند و در چند روزنامه و نشریه دیگر نیز مطلب منتشر شود ولی هیچ مشکلی را حل نمی کند. هر موضوع یا بحث علمی اگر با استدلال مطرح شود، قابل شنیدن و محل بحث است، عنوان و تیتر نمی تواند نه به اعتبار مطلب بیافزاید و نه موجب داغ شدن موضوع در هر نوع ارجاع خبری - علمی - شود.

۵- موضوعات علمی در اثر ارجاعات به مقامات اجرایی، لابی یا مکرر سخن گفتن از شبه علم، علمی نمی شوند. با تکرار شبه علم فقط حوصله شنودگان سر می رود. نه موضوعی اثبات می شود و نه حقانیت مفروض آن برای گوینده بر همگان روشن.

۶- علم موضوعی مدرن است که باید برای کار علمی امروزی با روشهای نوین روی آن سرمایه گزاری کرد. موضوعات علمی البته جالب هستند ولی کیفیت بالای کار علمی باانجام کارهای جدیدو با روشهای امروزی حاصل می شود و نه با اعلام در مصاحبه ها و گزارشهای وب لاگی یا در سایتهای خبری. با حرف زدن از کارهای مدرن - مثل کاربرد فناوری اطلاعات، نانو، روشهای مدرن تلفیق داده و ...- نمی توان کار مدرن انجام داد. البته وصف العیش، نصف العیش! ولی واقعیت در انجام کارهای مدرن علمی ، سختی کار، پیچیدگی، لزوم صرف هزینه و انجام پژوهش است. نمی توان از صبح تا شب به کارهای مختلف - از تدریس تا ... -پرداخت، و همزمان مدعی شویم که کار پژوهشی با کیفیت بالا هم انجام می دهیم.

Monday, May 17, 2010

پایان نمایشگاه کتاب تهران

شنبه گذشته نمایشگاه کتاب بیست و سوم تهران در مصلای تهران پایان یافت. در مدت ده روز نمایشگاه در مصلای بزرگ تهران که در حال ساخت است برگزار شد و البته همه، از برگزار کنندگان تا شرکت کنندگان اظهار می کردند که این مکان با وضع در حال ساختی که این روز ها دارد مناسب برای برگزاری نمایشگاه کتاب با این تعداد بازدید کننده نیست، چرا که اسال فضا حتی از پارسال هم کمتر بود.

به هر حال هر گاه - روز های وسط هفته یا پنج شنبه و جمعه - که به نمایشگاه سر زدم، آن را پر از جمعیت دیدم. از نظر علاقه مردم به آمدن به نمایشگاه به باور من می توان نظر های مختلفی داشت. همانطور که بعضی از منتقدین گفتند، بعضی دلیل را برای بعضی از مردم رفتن به تفریگاه و گشت و گذار دانستند، یا بعضی دیگر بسیاری از بازدید کنندگان را در جستجوی کتاب کنکور دیدند و... ولی من فکر می کنم که همین حضور و شلوغی نمایشگاه از دید اقتصادی برای ناشران و توزیع کنندگان و از همه مهمتر برای تولید کنندگان محصولات فرهنگی - نویسندگان، مترجمان و ... - بسیار مهم است. به هر حال یکی از راههای فروش کتابها و محصولات فرهنگی همین نمایشگاه و به ویژه شلوغی آن است. از طرف دیگر حتی اگر عده ای محل نمایشگاه برای گشت و گذار هم انتخاب کنند خیلی هم بد نیست چرا که از دل همین گشتن و سر زدن به غرفه ها می توان امید داشت تا درصدی از همین گردشگران نیز به کتاب علاقه مند شوند. اگر بعضی برای تهیه کتاب کنکور هم به نمایشگاه بیایند، البته مناسب نیست که کتاب کنکور را نیز در همین فضا عرضه شود ولی تا روزی که کتاب کنکور نمایشگاه اختصاصی و یا دائمی نداشته باشد، این علاقه مندان به کتاب کنکور -و موفقیت در کنکور- را نیز به عنوان جمعیت بازدید کننده اضافه بر سازمان باید در نظر گرفت.

یک کار مهم ، البته، آن است که مثل تمام سالنها -نمایشگاههای - کتاب دردنیا، غرفه های موضوعی داشته باشیم که در زمینه های گوناگون - مثلا تاریخ، فلسفه و ...- ناشران مختلف محصولات خود را عرضه کنند. به این ترتیب امکان مقایسه و سنجش درست تر کارهای گوناگون در یک موضوع فراهم خواهد شد. به هر حال فرصت خوبی بود، حیف که تمام شد! اگر به من باشد، دوست دارم این نمایشگاه در تمام ماههای سال برگزار شود!

از کارهای جالب در کنار نمایشگاه ، که بیشتر خاص مخاطب جدی تر کتاب و کتاب خوانی بود، برگزار جلسات میزگرد و کارگاه تخصصی بود که در سرای اهل قلم برگزار می شد. در یکی از این میزگزد ها در تاریخ جمعه 17-2-89 من نیزدعوت داشتم تا در پنل مربوط به مساله ترویج علم در ایران شرکت کنم. متخصصان دیگر حاضر در این بحث دکتر نوروزی چاکلی، دکتر حسن زاده و دکتر رضائی - هر سه دکترای کتابداری - بودند. به نظرم خانه کتاب ایران می تواند این میزگرد ها را در طی سال نیز دنبال کند چرا که استقبال به نسبت خوبی از آنها شده بود.

Tuesday, May 11, 2010

زلزله 7.4 در شمال اندونزي- سوماترا

اين زلزله سوماترا در همان منطقه رخ داد كه زلزله باندا آچه در سال 2004 با بزرگاي 9 موجب بزرگترين سونامي تاريخ معاصر و بيش از ۲۵۰ هزار كشته شد.
اين رويداد ديروز خوشبختانه با كشته همراه نبود. البته در ساعت 12:59 ظهر روز 20 اردي بهشت - ده ماه مه 2010- به وقت محلي رخ داد.

سيزدهمين سالروز زلزله اردكول قائن- بزرگاي 7.2


زمينلرزه اي كه در ساعت ۱۲:۲۷ ظهر روز بيست اردي بهشت ۱۳۷۶ منطقه اردكول، آبيز و حاجي آباد در شرق قائن در استان خراسان و بخشهايي از غرب افغانستان را به شذت به لرزه در آورد، با بزرگاي ۷.۲ جديدترين زمينلرزه با بزرگاي بيش از هفت بوده است كه در سالهاي اخير در فلات ايران رخ داد. در طي اين سيزده سال گذشته هيچ زلزله اي در حد بزرگاي بيش از هفت در ايران رخ نداده است. يادآور مي شوم كه زلزله بم -۵ ديماه ۱۳۸۲- كه موجب بيش از ۳۰۰۰۰ كشته و خسارات سنگين شد، بزرگاي ۶.۵ داشت. زلزله اردكول قائن موجب بيش از ۲۰۰۰ نفر تلفات شد. به روان جان باختگان اين زلزله اصلي -major- فلات ايران درود باد.

Saturday, May 08, 2010

يادي از يك دوست: دكتر محمد سپهر كه امروز سالروز درگذشتش است



يك سال پيش در چنين روزي دوست و همكلاسي عزيزم دكتر محمد سپهر درگذشت. پسير بسيار خوبي بود كه جز نيكي از او در ذهن نمانده است. . همدوره اي ليسانس زمين شناسي - ورودي 65 - در دانشكده علوم دانشگاه تهران، با من بود و دوره فوق ليسانس و دكتري را در امپريال كالج لندن -با تخصص تكتونيك و كار پژوهشي بر روي ناحيه زاگرس ايران-گذراند.

پس از بازگشت به ميهن حدود ۵ سال در مديريت اكتشاف شركت نفت مشغول كار مطالعاتي بود. روز 18 ارديبهشت 88 به دليل حمله قلبي در حين مطالعات صحرايي دار فاني را وداع گفت . خانواده - به ويژه همسر و دو فرزندش - را تنها گذاشت ورفت. پدرش (مرحوم حاج محمد حسين سپهر) نيز حدود يك ماه پيش به رحمت خدا رفت. خدا هر دو را قرين رحمت واسعه خويش گرداند.

Sunday, May 02, 2010

روز معلم گرامی باد

امروز دوازده اردی بهشت، سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری و روز گرامیداشت معلم است. ضمن ادای احترام به تمام معلمانم - از دوران کودکی تا امروز - جایگاه آموزگاران، معلمان و استادان را در جامعه ارج می نهم و به همه آنها که برای آموزش فرزندان وطن از جان خود مایه می گذارند درود می فرستم.