پرسپوليس در جام حذفي به پيش مي رود

امروز كه استقلال پس از قهرماني در ليگ برتر با شكست از مس رفسنجان از جام حذفي حذف شد، پرسپوليس به مصاف رقيب ديرينه ، سپاهان رفت و با گل زيباي مازيار زارع - كه هم نام من است، ولي نسبتي نداريم! جز پرسپوليسي بودن! - سپاهان را حذف كرد. به نظر مي آمد كه با تعويض دروازبان و آوردن مهدي واعظي ، دفاع پرسپوليس تر مطمئن تر عمل مي كند. با يك پنالتي كه باز هم علي كريمي گرفت، شانس برد با نتيجه بهتر هم بود، كه البته مازيار زارع اين يكي را خراب كرد و پرسپووليس با همان يك گل دقيقه دوازده، سپاهان را حذف كرد. اميدوارم پرسپوليس به شرايط متعادل و رو به جلو با نتايجي خوبي كه كسب مي كند، بازگردد.

امروز در وب سایت روزنامه لیبراسیون چاپ پاریس خبری خواندم که به نظرم جالب بود و آن طرح ؛پاریس بزرگ؛

است که در آن بر اساس برنامه ای مفصل و بر مبنای توسعه پایدار برای آینده پاریس در نظر گرفته شده است. این برنامه قرار است طی ۱۲ سال و با هزینه کلی ۳۵ میلیارد یورو اجرا شود.
در این پروژه با تفکر شهری اکولوژیک، بر اساس تلاش ده شرکت مهندسی مشاور معماری و شهرسازی - ۴ تا فرانسوی و ۶ تا بین المللی - و در نهایت انتخاب طرح برتر، برنامه ای به ویژه برای توسعه سامانه حمل و نقل در شهر در نظر گرفته شده است. این سامانه حمل و نقل در طول ۱۳۰ کیلومتر به صورت خودکار، سریع و بیست و چهارساعته کار خواهد کرد، تا ارتباط داخلی پاریس و ارتباط پاریس و حومه آن به راحتی ممکن شود.
ضمنا در این برنامه ایجاد یک جنگل جدید با کاشت ۱ میلیون اصله درخت در منطقه رواسی (منطقه ای در شمال پاریس که فرودگاه رواسی شارل دوگل در ان واقع است) با وسعت ۲۵۰۰ هکتار - که هواپیما ها در حال فراز و فرود از آن عبور می کنند- در نظر گرفته شده که به نظر می آید در هنگام یک فصل گرم بتواند یک تا دو درجه حرارت شهر پاریس را پائین تر بیاورد. به این ترتیب ۳۰٪ به وسعت فضای سبز شهر پاریس افزوده می شود.
ضمنا از بخشهای دیگر این برنامه ایجاد قطب علم و فناوری در منطقه ساکلی - در حومه پاریس - است .
تصاویری از این طرح را در این لینک می توانید ببینید.
به نظرم در طرح جامع تهران می توان به چنین اهداف بلندی - عمدتا بر مبنای ایجاد یک پایتخت جدید برای کشورمان - فکر کرد.

انيشتن و كورت گودل و ماجراي علم، شبهه علم و غير علم! براي ما

در بعضي سايتهاي ايراني اشاره اي به داستاني مربوط به سفره هفت سين مرحوم پروفسور حسابي استاد فقيد فيزيك دانشگاه تهران در دانشگاه پرينستون و حضور انيشتن و جمع مهمي از فيزكدانان هم عصر او سر اين سفره اشاره شده و به طور گسترده اي تصويري نيز كه مربوط به انيشتن و گودل - رياضيدان بزرگ - است، به عنوان تصوير انيشتن و پروفسور حسابي معرفي شده است! البته در مورد ماجراي سفره هفت سين نيز به خاطرات مهندس ايرج حسابي پرداخته شده كه با رجوع به سايت بنياد حسابي چنين خاطره و عكسي را آنجا نديدم و اساسا نمي دانم كه انتساب اين خيالبافي ها به مهندس ايرج حسابي، چقدر به واقعيت نزديك است. ولي به هر حال بيان عمدتا اغراق آميزي كه ايشان براي توصيف فعاليتهاي مرحوم پدرشان به كار مي برند، چه بسا در اشاعه اين نوع مطالب به نام ايشان كمك كرده باشد.
به هر حال اين تصوير انيشتن و كورت گودل را در اينجا آورده ام، تا ديگر كسي رجوع اشتباه به آن در وب سايتهاي فارسي زبان ندهد. مطالب مربوط به اين عكس را هم در اين لينك مي توانيد -عمدتا در مورد انيشتن - ببينيد.
واكنشي به اين موضوع نيز از سوي دكتر رضا منصوري، استاد فيزيك دانشگاه شريف و شخصيت برجسته علمي كشور در مجله نجوم شماره فروردين و ارديبهشت ۸۸ چاپ شده كه همگان را به خواندن آن تشويق مي كنم .
ولي نكته من در اين يادداشت آن است كه با بيان مطالب اغراق آميز و غلط، نمي توانيم به توسعه علمي كمك كنيم. اينكه يك دانشمند در مراحلي از كارش با اشخاص مهم و درجه اول ديدار داشته باشد، و ما آن را به صورت يك داستان خيالي به صورت همكاري و تبادل نظر و هم ارزي دانشمند هموطنمان و در نهايت تزريق حس بيدليل برتري استاد هموطن از شخصيت شناخته شده جهاني در آوريم، كمكي به رشد و ترويج علم در ايران نمي كند كه هيچ، به رواج غيرعلم و شبهه علم در ميان جوانان مي انجامد. علم با شبهه علم فرق دارد و با صرف احساسات بي پايه نيز نمي توان دستاوردهاي ديگران را مال خود كرد. البته هر شاخه از علم بزرگان و دانشمندان و دانشگران خاص خود را دارد و بنابراين مطالبي كه مورد تاييد تخصصي نزد اصحاب نظر در ان شاخه از علم نباشد، جايگاهي نيز در آن حوزه تخصصي ندارد. ضمنا وب سايتهاي فارسي نيز بد نيست قبل از انعكاس هر مطلب حداقل در همين اينترنت صحت و سقم آن را جستجو كنند.

زمينلرزه و آنفولانزاي خوكي در مكزيك

در روزهايي كه خبر از آلوده شدن ده ها شهروند مكزيكي به ويروس آنفولانزاي خوكي در جهان منتشر شده است، در حدود ساعت نه و نيم ديشب به وقت تهران شبكه خبر ما خبر داد كه زمينلرزه اي مكزيكوسيتي پايتخت مكزيك را به لرزه درآورده است. با رجوع به سايت سازمان زمين شناسي ايالات متحد مشخص مي شود كه زمينلرزه با بزرگاي 5.6 در ساعت 16:46 به وقت بين المللي و 21:16 ب وقت تهران - 11:46 صبح به وقت محلي مكزيك - در جنوب غرب مكزيكو سيتي رخ داده و با شدت نسنتا زيادي در مكزيكو سيتي حس شده است. البته خسارت مهمي از اين زلزله گزارش نشد ولي موجب كنون مساله اصليشان آنفولانزاي خوكي است! مردم در پايتخت از خانه ها پس از وقوع اين زلزل به خيابانها ريختند.

قهرمانی استقلال در لیگ برتر

امروز در حالي كه ذوب آهن حتي با يك مساوي مي توانست قهرمان ليگ برتر شود، با باخت مقابل فولاد در اهواز - آن هم با نتيجه 4-1 !!! - فرصت را به استقلال داد تا با يك برد خفيف 1-0 در مقابل تيم سقوط كرده به ليگ يك پيام مشهد، قهرمان ليگ برتر فوتبال ايران براي بار دوم شود. پرسپوليس ما هم در گام آخر 2-0 راه آهن را برد و پنجم شد. خلاصه براي ما پرسپوليسي ها، پنجمي ليگ صفايي نداشت! ولي با قهرماني استقلال، و جو مثبتي كه از شادي هواداران آن ايجاد مي شود، و همچنين با بازي شرافتمدارانه فولاد (در مقابل تيم صنعتي هم خانواده ذوب آهن) فضاي خوبي در كشور ما ايجاد شود و فوتبال ملي ما نيز بهره مند گردد. براي پيروزي در سطح ملي به شدت نيازمند فضايي مثبت و همدلي مردم هستيم كه انشاالله اكنون ايجاد شود. به همه رفقاي استقلالي هم تبريك و تهنيت مي گويم.

استاد بيژن ترقي ، سراينده سرود نام جاويد وطن، درگذشت

بامداد امروز استاد بيژن ترقي ترانه سراي بزرگ ايران، و سراينده سرود به ياد ماندني و ملي نام جاويد وطن، پس از يك دوره بيماري در تهران درگذشت. استاد بيژن ترقي متواد ۱۳۰۸ در تهران، از سال ۱۳۳۵ در راديو ايران به توليد موسيقي ايراني از طريق ترانه سرايي خدمت نمود. او فعاليت خود را با بزرگاني چون ملك الشهراي بهار، و نيما يوشيج آغاز نمود. ياد و نام او با آثار مهمي كه خلق كرد و به ويژه يكي از آخرين آثار او سرود؛ نام جاويد وطن؛ هميشه ماندگار است. درگذشت اين استاد بزرگ را به خانواده او و همه هنرمندان موسيقي ايران و به ويژه به دوست عزيزم جناب آقاي احسان كرمي، هنرمند و مجری خوب راديو تهران تسليت عرض مي كنم .

نام جاويد اي وطن
صبح اميد اي وطن
چهره كن در اسمان
همچو مهر جاودان
وطن اي هستي من
شور و سرمستي من
چهره كن در آسمان
همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم
كه هم آواز تو منم
همه ي جان و تنم
وطنم وطنم وطنم وطنم
بشنو سوز سخنم
كه نواگر اين چمنم
همه ي جان و تنم
وطنم وطنم وطنم وطنم
همه با يك نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه با يك نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه زنان
ز صلابت ايران جوان
ز صلابت ايران جوان
ز صلابت ايران جوان

لزوم آموزش تاريخ علم - مطلبي جالب

امروز در روز نامه اعتماد، صفحه علم، مطلبی جالب به قلم آقای حسن سالاری دیدم در مورد لزوم آموزش تاریخ علم. این مطلب به مساله تاریخ علم که موضوع خاص مورد علاقه من است از زاویه ای جدید پرداخته و آن را با دیدگاه اهمیت آموزش علم بررسی کرده است، که به نظرم بسیار جالب است. این مطلب را در زیر می آورم:
نگاهي به لزوم آموزش تاريخ علم
ماهيگيري در درياي پرسش هاي گوناگون
حسن سالاريچرا تاريخ علم مهم است؟ براي دانش پژوه تاريخ علم ساده ترين پاسخ به اين پرسش ممکن است اين باشد که آگاهي از تاريخ علم لذت بخش است. مگر نه اينکه بسياري از افراد به تماشاي فيلم هاي تاريخي مي نشينند و داستان هاي تاريخي مي خوانند، تاريخ علم نيز به عنوان بخشي از تاريخ بشر، لذت بخش و خواندني است. اگر تاريخ علم را بخشي از تاريخ بشر بدانيم، آن گاه بايد بپرسيم آيا خواندن تاريخ جدا از «خواندني بودن» سود ديگري هم دارد يا نه. پاسخ اين پرسش مي تواند راهگشاي ما در رسيدن به پاسخ پرسش نخست باشد.ما در زمان اکنون زندگي مي کنيم و به آينده مي انديشيم، پس چرا بايد به کندوکاو در گذشته هاي دور بپردازيم؟ گفته مي شود گذشته چراغ راه آينده است و ما با آگاهي از گذشته، اکنون خود را درمي يابيم و با شناخت اکنون خود مي توانيم آينده بهتري پديد آوريم. از بررسي گذشته در مي يابيم جامعه ما در گذشته براي رساندن ما به وضعيت کنوني چه روندي را پيموده و چه عواملي بر اين روند اثر گذاشته و به آن جهت داده است. بنابراين تاريخ گنجينه يي از اطلاعات را در دسترس ما مي گذارد تا با تحليل آنها بتوانيم روند پيشرفت آينده را پي ريزي کنيم.اکنون پرسش نخست خود را اين گونه مطرح مي کنيم که آيا تحليل تاريخ علم به پيشرفت علم در آينده کمک مي کند؟ براي پاسخ دادن به اين پرسش کافي است نگاهي گذرا به روند کلي پيشرفت علم در تاريخ چندهزار ساله آن بيندازيم. اکنون بيشتر پژوهشگران تاريخ علم به خوبي از اين حقيقت آگاهند که مشرق زمين خاستگاه علم غربي است. با پذيرفتن اين حقيقت بايد پرسيد چه عواملي باعث شد دانش از شرق به سوي غرب کوچ کند و در غرب همچنان به پيش رود اما در شرق به سïستي گرايد؟ پاسخ به اين پرسش مي تواند چراغ راه مردم شرق در پي ريزي برنامه پيشرفت علمي خود باشد.بي گمان تحليل تاريخ علم هر کشور مي تواند برنامه ريزي براي پيشرفت هاي آينده را کارسازتر کند. براي داشتن تحليل درست از دلايل فراز و فرودهاي پيشرفت علمي يک جامعه، نخست بايد بر ميزان اطلاعات خود درباره تاريخ علم آن جامعه بيفزاييم. هرچه پژوهش هاي بيشتر و عميق تري از تاريخ علم داشته باشيم، به اطلاعات بيشتر و در نتيجه به تحليل روشن تري دست مي يابيم. اما اين پژوهش ها نبايد به نوشتن زندگينامه دانش پژوهان پيشين و شرح دستاوردهاي علمي آنها محدود شود، بلکه بررسي زمينه اجتماعي که علم در بستر آن رشد و نمو کرده نيز بايد در دستور کار باشد. از همين روست که «جرج سارتن» در آغاز هر فصل از کتاب مقدمه بر تاريخ علم نخست نگاهي به زمينه هاي ديني، فلسفي و فرهنگي هر يک از دوره هاي تاريخ علم مي اندازد.تاريخ علم علاوه بر ارزشي که براي برنامه ريزي کلان علمي دارد، مي تواند برنامه هاي آموزشي ما را نيز پربار کند. کارشناسان آموزش علوم پيوسته از ارزش آموزش فرآيند علم (يعني چگونگي توليد يک مفهوم علمي) به جاي انتقال مفاهيم علمي از سوي آموزگاران به دانش آموزان سخن مي گويند. به عبارت ديگر مي گويند به جاي دادن ماهي به دانش آموزان بايد ماهيگيري را به آنها آموزش دهيم. به راستي چه ابزاري بهتر از تاريخ علم مي تواند به دانش آموزان ما چگونگي ماهيگيري در درياي پرسش هاي گوناگون، يعني دانشمند بودن را آموزش دهد؟آموزش فرآيند علم که به عنوان «روش حل مساله» شناخته مي شود، با ايجاد پرسش يا طرح مساله براي دانش آموزان آغاز مي شود. دانش آموزان براي حل مساله فرضيه پيشنهاد مي دهند، آزمايش طراحي مي کنند، داده ها را تفسير مي کنند، نظريه خود را پيشنهاد مي دهند و منتقدان را متقاعد مي سازند. اين کار باعث تقويت مهارت هاي فرضيه سازي، تفسير، استدلال و برقراري ارتباط با ديگران مي شود. به علاوه تفکر انتقادي، توانايي کشف مفاهيم علمي و يادگيري مشارکتي را بهبود مي بخشد و جو کلاس معلم محور را مي شکند.بازسازي پژوهش هاي برجسته دانشمندان بزرگ مي تواند بر گيرايي آموزش علوم به «روش حل مساله» کمک بسيار کند. هنگامي که دانش آموزان در جايگاهي قرار مي گيرند که يک دانشمند سال ها پيش با آن روبه رو شده و مساله يي را حل کرده است، کوشش آن دانشمند را بازآفريني مي کنند. آنان با مقايسه کار خود با کار دانشمندان مي آموزند که چگونه دانشمندان نيز اشتباه مي کنند، با نظرهاي مخالفان روبه رو مي شوند و نظر خود را اصلاح مي کنند. بنابراين آنها دانشمند بودن را در عمل تجربه مي کنند.با آموزش فرآيند علم به کمک تاريخ علم، دانش آموزان به خوبي درمي يابند علم زنجيره يي از پرسش هاست که هر پژوهشگري کوشيده است پاسخ بخشي از آن را روشن کند. همچنين مي آموزند کشف علمي به زمان، مکان يا فرد خاصي تعلق ندارد، بلکه حاصل رويدادهاي به هم تنيده يي است که دانشمنداني در زمان ها و مکان هاي متفاوت در آفرينش آن سهيم بوده اند. خلاصه آنها علم را واقعي تر مي آموزند و براي ايفاي نقش واقعي در اين زمينه آماده مي شوند.تاريخ علم منبع بي پاياني براي آموزش هاي اخلاقي و مهارت هاي زندگي است. آشنايي با کوشش هاي پيشگامان علم و سختي هايي که در راه کشف حقيقت هستي متحمل شده اند، مي تواند الهام بخش دانش آموزان و دانشجويان باشد و انگيزه کوشش بيشتر را در آنها ايجاد کند. همچنين مي توان بسياري از اندرزهاي اخلاقي را به طور غيرمستقيم با کمک داستان هاي شيرين تاريخ علم آموزش داد. براي روشن شدن بيشتر اين بحث، در ادامه يکي از داستان هاي واقعي تاريخ علم را مي آوريم.اين نوشتار را به سخني از جïرج سارتïن به پايان مي رسانيم که در پاسخ به پرسش «آيا تاريخ چيزي به ما مي آموزد؟» گفت ؛ «تاريخ علم به مردم خواهد آموخت سودمند باشند، که برادر باشند و يکديگر را ياري کنند. آيا اين کافي نيست؟» (مقدمه بر تاريخ علم، ص2026)

سالروز تاسيس راديو - پيشنهاد تاسيس راديو دانش

امروز شصت و نهمين سالروز تاسيس راديو در ايران است. به عنوان علاقه مند دائمي راديو، اميدوارم كه راديو در كشور ما با بهره گيري از فناوري هاي نوين در راه توسعه و امروزي شدن گام بردارد. نظرم اين است كه امروز راديو نقش واقعي رسانه اي خود را به عنوان فراگير ترين، دسترس ترين، ارزان ترين و نجيب ترين رسانه در كشور ما هنوز ايفا نمي كند. اين باور من به معني ناديده گرفتن زحمات فعالان عرصه راديو نيست. نگاه به نيازي دارد كه در جامعه به باور من وجود داردو هنوز از طريق رسانه راديو براورده نشده است. ولي رسانه هايي مثل راديو گفتگو ، راديو سلامت و راديو فرهنگ بخشي از اين نياز را تامين مي كنند. از سوي ديگر وجود رسانه محلي راديو نيز نيازي فراموش نشدني ست. در اين مورد، راديو تهران و تمام راديو هاي محلي به ويژه در حدود سه سال اخير به شكلي امروزي - نزديك به تلقي كه در سطح دنياي پيشرفته از يك رسانه محلي وجود دارد - نزديك شده اند. رسانه اي مثل راديو پيام در عرضه موسيقي و اطلاع رساني همزمان به نظرم تنهاست. خود راديو پيام قابل تبديل به چندين راديو تخصصي تر است. به هر حال اينها نظرهاي كلي من در مورد راديو و به مناسبت سالروز تاسيس راديو است. در مورد حضور علم و مطالب علمي در راديو قبلا بحثي در اين صفحه آوردم كه اكنون تكرار نمي كنم، ولي به نظرم بد نيست كه در زمان تخصصي كردن راديو ها، مسئولان صدا وسيما به چيزي به عنوان :راديو دانش: نيز فكر كنند.

به ياد جانباختگان معدن باب نيزو زرند

روز يكشنبه ۳۰ فروردين ، در اثر حادثه اي كه در عمق ۳۰۰ متري زمين در معدن باب نيزوي زرند كرمان رخ داد، ۱۲ كارگز معدن جان باختند. دليل سانحه گازگرفتگي اعلام شد كه به دستور وزير صنايع و معادن تحت بررسي هاي بيشتر است. علت موضوع و شرايط معدن نيز - با تعطيلي آن - با همين دستور مورد بررسيهاي دقيقتر قرارگرفته است. ضمن گراميداشت ياد آنها كه در اين حادثه جان باختند، و آرزوي تسلاي خانواده هاي جان باختگان، اميدوارم كه اصل ؛ايمني اول؛ كه در سرلوله تمام كارهاي صنعتي و معدني و به ويژه كار در معادن بايد باشد، با جديت در معاد ما در نظر گرفته شود. اني حادثه هم بايد دقيق بررسي شود و اگر مقصر شخصي داشته است به آن رسيدگي شود. به نظر در موضوعات تحقيقاتي رشته معدن - گرايش هاي مختلف - جاي پرداختن بيشتر به مبحث ايمني در دانشگاههاي ايران بسيار وجود دارد.

حملات تروريستي بر عليه زائران ايراني

ديروز در يكي از جنايت بارترين حملات تروريستي بر عليه زائران ايراني كربلا در استان دياله عراق بيش از 56 نفر كشته شدند. اخبار صبح امروز راديو ايران خبر از جراحت شديد و معلوليت شماري از بازماندگان اين فاجعه مي داد. متاسفانه با آرام نگرفتن اوضاع در عراق مهمترين مشكل كنوني عراق يعني امنيت همچنان قرباني مي گيرد. اين مساله از سوي تمام كاروان داران كه كاروان هاي زيارتي را تشككيل داده و هدايت مي كنند، بايد بسيار جدي گرفته شود.

بگزاريم كارش را به درستي انجام دهد

افشين قطبي ديشب وارد تهران شده و از امروز كارش را با فدراسيون فوتبال ايران شروع مي كند. او اكنون سرمربي تيم ملي فوتبال ايران است. فرصت زيادي براي نتيجه گيري ندارد و شرايط خاص است. ولي به هر حال هركس مي آمد همين شرايط را مي داشت. نشود كه از فردا دوباره بهانه جويان دنبال بهانه هاي مختلف براي عدم همكاري باشند. چون دنبال گشتن نمي خواهد! شرايط تيم ملي آنقدر بغرنج است كه دليل براي عدم همكاري بيش از دليل براي همكاري در دسترس است. ولي با وجهه مثبت افشين قطب ميان مردم فوتبال دوست ايران و شناخت بين المللي او به ويژه از تيمهاي شرق آسيا، بهتر است كه همه كمك كنند تا او كارش را انجام دهد. و انشاالله نتيجه بگيرد.

افشين قطبي سرمربي تيم ملي فوتبال ايران شد

امروز عصر پس از آنكه محمد مايلي كهن در درگيري با سرمربي استقلال امير قلعه نوعي- مجبور به كناره گيري از سرمربي گري تيم ملي شد - پس از دو هفته كه به اين پست گمارده شده بود، و بدون اينكه حتي در يك مسابقه بر روي نيمكت تيم ايران بنشيند، كه خلاصه اتفاقي تاريخي بود!- اعلام شد كه افشين قطبي سرمربي سابق پرسپوليس به عنوان سرمربي تيم ملي فوتبال ايران انتخاب شده است. اميدوارم كه با تجربه بين المللي خوبي كه افشين قطبي به ويژه در سطح آسيا و در كره جنوبي دارد و همچنين خوشنامي او در سمت مربي گري كه در سال گذشته به قهرماني او با تيم محبوب ما - پرسپوليس زلزله - انجاميد، در تيم ملي بتواند كمك خوبي به تيم ملي فوتبال ما كند و اندك اميدهاي ما را براي صعود به جام جهاني زنده كند.

تيمهاي فوتبال ايراني به مشكل خورده اند

در جام باشگاههاي آسيا تيم ها ايراني نتيجه هاي بدي گرفته اند. انگار كه هيچ آمادگي براي اين مسابقات ندارند. علاوه بر باخت سپاهان در اصفهان، پرسپوليس در يك نتيجه فاجعه بار ديروز 5-1 به يك تيم قطري باخت. همان تيمي كه حدود يك هفته قبل 3-1 در تهران آن را برده بود! امروز هم استقلال در خانه 1-1 با يك تيم قطري ديگر مساوي كرد و صبا هم در ازبكستان باخت. خلاصه سقف فوتبال ما ظاهرا در عرصه بين المللي به قطر برخورد كرده است! البته شوخي مي كنم. همه معتقديم كه در هر شرايطي از قطر و امثال آن بايد بهتر باشيم. ولي بايد واقع بين باشيم، تيم هاي ما اصلا براي تورنمنت هاي بين المللي خود را آماده نكرده اند. انگار كه تمام انرژي شان در همين ليگ برتر خودمان تخليه شده است.

روز زمين

امروز روز زمين است و همگي براي حفظ كره خاك و محيط زيستمان بايد تلاش كنيم. مساله آلودگي هوا و آب و خاك به همراه مساله ايمني محيط زيست و تلاش براي توسعه پايدار از اولويتهاي مهم جوامع در حال توسعه مثل جامعه ماست.

ابرها و نقش آنها در پيش بيني زلزله - نيوساينتيست

امروز خبري را در سايتها ديدم كه از نشريه نيوساينتيت نقل قول و ترجمه شده بود مبني بر پيش بيني زلزله اي متوسط با استفاده از ابرها در جنوب ايران براي نيمه اردي بهشت. صحبتي با ايسنا در اين مورد داشتم و توضيحاتي دادم كه در زير مي آورم. ولي نكته اي كه مي خواهم اضافه كنم كه چندان در گزارش ايسنا نيامده، اين است كه اساسا پيش بيني زلزله اي متوسط پيش بيني مهم به ويژه براي يك ناحيه بسيار لرزه خيز نظير جنوب ايران

- زاگرس با اشاره به منطقه اي به اين گستردگي -نيست
درپي ادعاي پيش‌بيني زلزله درايران ازسوي چيني‌ها

دكترزارع: پيش‌بيني زلزله متوسط درجنوب كشورارزش علمي ندارد هرسال حدود10زمين‌لرزه متوسط دراين منطقه رخ مي‌دهد
سرويس: علمي 1388/02/01 04-21-2009 16:01:50 8802-00552: كد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: علمي
در پي ادعاي پيش‌بيني وقوع يك زلزله با بزرگي متوسط (حدود 5تا 6 ريشتر) در جنوب ايران در نيمه ارديبهشت ماه جاري از سوي يك پژوهشگر چيني كه در مجله نيوساينتيست منتشر شده، معاون پژوهشي پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي با اشاره به اين كه سالانه به طور متوسط حدود 10 زلزله با چنين بزرگي در جنوب كشور رخ مي‌دهد، چنين پيش‌بيني‌اي را فاقد ارزش علمي خواند.
به گزارش خبرنگار علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، مجله نيوساينتيست در شماره اخير خود گزارشي را به نقل از يك محقق چيني به نام «گوانمنگ گو» منتشر كرده كه در آن ادعا شده وي و گروهش در دانشگاه نانجينگ در استان جينگساو (يكي از استان‌هاي شرقي چين) به تازگي ابرهايي غيرعادي را در بالاي ايران ديده‌اند. آنها پيش‌بيني كرده‌اند كه زلزله‌اي 5 تا 6 ريشتر در اواسط ماه ارديبهشت در جنوب ايران اتفاق مي‌افتد.
طبق گفته‌هاي گو، پيش از زلزله، ابتدا فشار به سنگ‌ها و صخره‌ها افزايش مي‌يابد كه نشانه‌هايي از آن را مي‌توان در عكس‌هاي ماهواره‌اي مشاهده كرد.
به ادعاي وي، در اين روش پيش‌بيني زلزله، تنها محل و شدت زلزله مشخص مي‌شود، ولي تشخيص اينكه در چه تاريخي انجام مي‌شود، بسيار سخت است.
اين اولين بار نيست كه چيني‌ها مدعي پيش‌بيني زلزله در ايران لرزه‌خيز مي‌شوند. خرداد ماه 1383 هم يك زلزله‌شناس ديگري چيني به نام دكتر

Zhonghao Shou

مدعي پيش‌بيني زلزله‌اي شديد در تهران با استفاده از تصاوير ماهواره‌يي ابرهاي لرزه‌يي شده بود كه علي رغم جنجال‌هاي خبري و البته بي اعتنايي جامعه علمي كشور، خيلي زود بي‌اساس بودن آن اثبات شد.
در پي طرح ادعاي اخير، دكتر مهدي زارع، معاون پژوهشي پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي در گفت‌و‌گو با خبرنگار ايسنا با بيان اين كه با توجه به لرزه‌خيزي منطقه جنوب ايران و ارتفاعات زاگرس كه هر ساله به طور متوسط حدود 10 زلزله با بزرگي حدود 5 تا 6 در مقياس امواج دروني زمين در اين منطقه به وقوع مي‌پيوندد، اين پيش‌بيني ارزش تاييد يا تكذيب ندارد، گفت: از طرف ديگر روش بررسي ابرهاي لرزه‌يي كه مبناي اين پيش‌بيني است، مورد تاييد مجامع علمي بين‌المللي نيست.
وي گفت: اساس نظريه ابرهاي لرزه‌يي مبتني بر نوسانات الكترومغناطيسي و خروج گاز دي اكسيد كربن از زمين در آستانه وقوع زمين‌لرزه و شكل‌گيري ابرهايي خاص است.
دكتر زارع در عين حال از تغييرات آبهاي زير زميني و گاز رادون به عنوان دو پيش‌نشانگر مورد تاييد مجامع علمي ياد كرد و پيش‌بيني زلزله اخير در آكويلا ايتاليا با بزرگاي3/6 در مقياس امواج دروني از سوي يك دانشمند ايتاليايي را نشانگر قابليت استفاده از تغييرات طبيعي - در اين مورد، تغييرات گاز رادن - به عنوان راهي براي پيش‌بيني علمي زلزله خواند.
انتهاي پيام

كشف آثاري از انسان‌هاي نخستين در شهر زلزله‌زده‌ي ايتاليا

زلزله آكويلا موجب شده تا آثار تاريخي در اين شهر كشف شود. اين خبر را ايسنا مخابره كرده است

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: ميراث فرهنگی

آثاري از انسان‌هاي نخستين كه به احتمال زياد چوپان بوده‌اند، در ويرانه‌هاي شهر زلزله‌زده‌ي ايتاليا كشف شدند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با گذشت نزديك به دو هفته از وقوع زلزله‌اي سهمگين در شهر تاريخي لاكوئيلا

(L Aquila)

در ايتاليا كه به تخريب تعداد زيادي از آثار تاريخي اين شهر انجاميد، تعدادي از روزنامه‌هاي محلي از كشف آثاري از انسان‌هاي نخستين در زمان خاك‌برداري آوار اين شهر در عمق پنج متري خبر دادند.
تا به‌حال در جريان كاوش در اين محوطه‌ي تاريخي، بقاياي چند غار كه آثاري از ساكنان شهر لاكوئيلا كه حدود 15هزار سال پيش مي‌زيستند و احتمالا چوپان بوده‌اند، كشف شده‌اند.
در زلزله‌ي شهر لاكوئيلا در نزديكي رم، 295 نفر جان خود را از دست دادند و 55هزار نفر نيز بي‌خانمان شدند. براثر اين زلزله بخش‌هايي از گنبد كليساي شهر فروريخت. اين گنبد زيبا كه بخشي از كليساي تاريخي سانتا ماريا (Santa Maria)

است، در قرن ‌13 ميلادي در شهر لاكوئيلا ساخته شده است.
كاوش در محل كشف آثار چندهزار ساله از انسان‌هاي نخستين ادامه دارد.
انتهاي پيام

پيشگوي بلغاري با پيش بيني زلزله، شهري را بهم ريخت

اين هم از آفات پيش بيني هاي شتابزده و غير علمي كه موجب شده شهري در بلغارستان به هم ريخته شود
ساعت خبر: 15:35 - تاريخ خبر: 29/01/1388
تهران، واحد مركزي خبر، اجتماعي 88/01/29 يكي از شهرهاي بلغارستان روز شنبه پس از آنكه پيشگويي مشهور در اين كشور زمين لرزه وحشتناكي را براي سحرگاه روز دوشنبه پپش بيني كرد در ترس و وحشت فرو رفت. راديو بلغارستان اعلام كرد دهها خانواده اين شهر را ترك كردند و شمار زيادي از ساكنان نيز چادر،‌ كيسه خواب و پتو خريداري كردند تا ان شب را در زير آسمان به صبح برسانند. پيشگو اميل لچاسنكي روز جمعه اطمينان داد كه زمين لرزه اي به بزرگي هفت درجه ريشتر در ساعت چهار به وقت محلي(‌يك به وقت گرينويچ) در روز دوشنبه بيست اوريل(‌سي ويك فروردين) يعني روز عيد پاك ارتدوكس ها در هاسكووو در جنوب بلغارستان به وقوع خواهد پيوست. كليساي ارتدوكس با مشاهده اين وضع مجبور شد به مردم بگويد نبايد حرف پيشگوها را گوش دهند و مقامات بلغار اطمينان دادند كه زمين لرزه قابل پيش بيني نيست. به گزارش خبرگزاري فرانسه از صوفيه، اين نگراني ناشي از سخنان اين پيشگو خوشحالي شركت هاي بيمه گر را در پي داشت زيرا با مراجعات بي سابقه مردم براي بيمه ساختمان هاي خود مواجه شدند. 129/143/

روز ماقبل آخر ليگ برتر- ذوب آهن به سمت قهرماني پيش مي رود

امروز در ورزشگاههاي مختلف ايران در بازيهاي همزمان در روز ماقبل پاياني ليگ برتر، مسابقات فوتبال پر هيجاني برگزار شد. البته براي ما پرسپوليسي ها نتيجه نگرفتن تيممان در اهواز و باخت 2-1 مساله تلخي بود. چون نيم نگاهي به سوم شدن در اين ليگ مي توانست پر اهميت باشد. ولي حسايت اصلي در مسابقه استقلال و سايپا بود كه استقلال و كاردرفني آن با اجراي تياتري پر هيجان -!- در صدد متقاعد كردن داور به گرفتن پنالتي به نفعشان بودند و پس از هر بار زمين خوردن استقلالي هاو پنالتي نگرفتن - كه با تصميم هاي درست داور مسابقه رخ مي داد - تماشاگران استقلال بر اساس شنيده هاي ما در تلوزيون به دادن شعار بر عليه داور مي پرداختند. ضاهرا همين فشارها نتيجه داد و در دقيقه 88 بالاخره يك پنالتي به نفع استقلال گرفته شد كه آرش برهاني آن را گل كرد. ولي در دقيقه 93 سايپا گل خورده را روي يك ارسال از روي ضربه ايستگاهي با ضربه سر مدافع پيش تاخته جبران كرد و مسابقه نهايتا 1-1 تمام شد. از سوي ديگر چون ذوب آهن مسابقه خود را 3-0 با ملوان برد، بنابراين در هفته پاياني حتي با مساوي هم مي تواند قهرمان شود. تغيير اين شرايط بايد بر اساس برد استقلال در مشهد و باخت ذوب آهن در مقابل فولاد در بازي آخر رخ دهد، كه البته جمع اين اتفاقات كمي مشكل به نظر مي رسد. به نظر مي آيد كه امسال جام قهرماني به ذوب اهن برسد.

استفاده از پيشنشانگر تغييرات آب زيرزميني و گاز رادن

در زلزله هاي كوبه 1995 ژاپن و آكويلا 2009 ايتاليا تغييرات گاز رادن و آب زير زميني نمايانگر موثر بودن سنجش اين تغييرات در دو زلزله ياد شده به عنوان هشدار دهنده احتمالي رخداد زلزله - حداقل در اين دو مورد- است. در مورد زلزله كوبه ژاپن محققان با بالا رفتن سطح گاز رادن در تركيب آب زير زميني حدود سه ماه قبل از رخداد - به حدود 4 برابر مقدار تقريبي معمول آن- و ناگهان افت آن درست يك هفته قبل از رخداد زلزله مواجه شدند. در زلزله آكويلا هم درست سه ماه قبل هشداري مبني بر افزايش گاز رادن داده شده و يك هفته قبل از آخر ماه مارس- كه البته زمان دقيق رخداد زلزله آكويلا نبوده است - با افت آن مواجه شده و هشدار از سوي جولياني داده شده است. به نظر مي رسد اين نوع پيشنشانگرها در بعضي از زلزله ها به صورت سامان يافته به صورت يك نشانه موثر قابل استفاده باشد.

علی کریمی

امروز علی کریمی در پرسپولیس مجددا هنرنمایی کرد و در زدن هر دوگل پرسپولیس به پیکان و پیروزی 2-1 نقش اصلی را داشت. علی کریمی سرمایه ورزش فوتبال ملی ماست که امیدوارم در فوتبال ملی نیز مورد توجه بیشتر قرار گیرد. انصافا وجود بازکنی چون علی کریمی می تواند روند حرکتی تیمی هجومی مثل پرسپولیس را بسیار تماشایی کند. در گل اول تقریبا همه را دریبل زد و توپ را به محسن خلیلی سپرد تا درون دروازه جای دهد. و در گل دوم هم یک حرکت روبه جلو و تک به تک بسیار زیبایی را شخصا خلق کرد که به خطای پنالتی بر روی او از سوی دروازبان قبلی پرسپولیس و کنونی پیکان انجامید. امیدوارم در ادامه لیگ برتر و جام باشگاههای آسیا روند رو به جلوی تیم پرسپولیس زلزله ادامه یابد.

بحث بر روي پيش يابي زلزله آكويلا ادامه دارد

امروز ۲۷۵ قرباني زلزله آكويلا ايتاليا -۱۷/۱/۸۸ با بزرگاي ۶.۳ -در اين كشور تشييع شدند. در نشريات عمومي تخصصي بين المللي و وب سايتهاي آنها، بحث بر روي حقيقي بودن يا نبودن پيش يابي زلزله آكويلاي ايتاليا - با سازوكار كششي و ژرفاي ۹ كيلومتر -توسط جيانپائولو جولياني ادامه دارد. بعضي بر عدم وقوع چنين پيش يابي در حال حاضر تاكيد مي كنند، برخي ديگر بر اينكه اين كار -پيش بيني و پيش يابي هنوز يك آرزوي خيلي دور است پامي فشارند، و برخي بر اتفاقي بودن و شانسي بودن تغييراتي كه جولياني رصد مي كرده و پيش يابي كه انجام داده - كه نسبتا موفق بوده- تاكيد مي كنند. يك نكته به هر حال واقعيتي غير قابل انكار است و آن اينكه تغييرات گاز رادن قبل از رخداد زلزله آكويلا با بزرگاي ۶.۳ در محدوده عمومي پهنه رومركزي اتفاق افتاده و قابل رصد بوده است. ضمنا جولياني نيز آتشفشان شناسي است كه بر مبناي روش علمي كار مي كند . اين نكته تجربه اي است كه در مناطق لرزه خيز ديگر از آن استفاده نمود.
اين را هم اضافه كنم ه زلزله اكويلا از نظر مشخصات بزرگا و عمق تقريبا شبيه زلزله بم بوده فقط اندازه آن كمي كوچكتر و ساز وكارش نيز كششي بوده است

بر عکس زلزله بم كه تركيبي از فشاري و امتدادلغز بود.

لزوم بازنگري در عرصه ورزش بين المللي

اخیرا اكثر نتايج كسب شده از سوي تيم هاي فوتبال ما در عرصه فوتبال ما - تيم ملي و تيم هاي باشگاهي - به صورت باخت و يا مساوي بوده است. تنها برد تيم هاي فوتبال ما در مسابقات بين المللي - كه آن هم با تيمي قطري و در تهران حاصل شد - برد پرسپوليس در مقابل تيم الغرافه بود (3-1). در صورتي كه همين تيمهاي باشگاهي ما با تيمهاي شرق آسيا - به ويژه كره جنوبي و ژاپن - در همين مرحله مواجه مي شدند، مشخص نبود كه آيا باز همين نتايج حاصل مي شد يا نه. از سوي ديگر نگاه معمول ما به تيمهاي ورزشي منطقه خليج فارس (غير از كشور خودمان) همراه با اهميت و برتري مطلق خود و كم تواني و كم استعدادي تيم هاي ديگر است. نتايج دو هفته اخير - و دو هفته قبل ار تعطيلات نوروز 88- نشان مي دهد كه اينگونه نيست. اگرچه از نظر تعداد جوان مستعد و مربي لايق، كشور ما منبع و معدن استعداد است، ولي از نظر در اختيار داشتن زير ساخت لازم، سازماندهي، برنامه ريزي تيمي و حركت در سطح استاندارد بين المللي ، ما نسبت به همين تيمهاي منطقه خليج فارس هم موفق نبوده ايم. حتي وقتي ستاره دهه هاي اخير فوتبال ايران - علي دائي - هدايت تيم ملي را به عهده گرفت، با وجود تلاش و جوانگرايي در افراد تيم ملي، نتوانست نتيجه بگيرد. پس مشكل از افرادمان نيست. استاندارد كار در اين عرصه، مدتهاست كه در منطقه پيرامن ما نيز تغيير كرده است. كره جنووبي و ژاپن نيز اكنون در استاندارد جهاني حركت مي كنند. با خرج كردن از منبع استعداد و غريت بازيكنان بيش از اين حاصل نمي شود. ما نيز بايد در همين عرصه ها تغييرات لازم را اعمال كنيم. مگر شكست مقدمه پيروزي نيست؟ پس همين شكست هاي اخير را مقدمه پيروزي بايد كرد. با جابه جا كردن مربيان همشكل و هم سطح به جاي هم ، نمي توانيم نقطه ضعفهاي خودمان را پنهان كنيم.

مساله پيش بيني زلزله اخير در ايتاليا

در زلزله اخير در آكويلا در مركز ايتاليا با بزرگاي ۶.۳ و تلفاتي كه تا كنون به حدود ۱۷۵ نفر و حدود ۲۰۰۰ نفر مجروح رسيده است، و در منطقه اي در شرق، شمال شرق رم اتفاق افتاد، يك خبر تا حد زيادي مورد توجه رسانه ها قرار گرفت كه همانا مساله پيش بيني - يا ادعاي پيش بيني - زلزله اخير از سوي جيانپائولو جولياني بود. بر اساس آنچه كه تاكنون در خبرها و تحليلهاي نشريات و خبرگزاريها آمده كه براي ما از طريق اينترنت قابل دسترس هستند، صورت مساله آن بوده كه حدود نيمه ماه ژانويه گذشته - حدود اواخر ديماه ۸۷- بر اساس رصد تغييرات گاز رادن توسط آقاي جولياني در آزمايشگاه ملي فيزيك، كه اين محقق در آنجا كار مي كند ، براورد نموده كه زمينلرزه اي احتمالا شديد در منطقه عمومي سولمونا (واقع در حدود ۵۰ كيلومتري آكويلا) در حدود سي ماه مارس ۲۰۰۹ (هشت روز قبل از رخداد زمينلرزه آكويلا) رخ خواهد داد. البته در روز ياد شده اتفاق مهمي در سولمونا رخ نمي دهد و هشت روز بعد زمينلرزه آكويلا اتفاق مي افتد كه بلافاصله پس از آن آقاي جولياني ادعا مي كند كه اين زمينلرزه همان پيش بيني اوست، كه البته با تاخير رخ داده است.
در زماني كه نامبرده متوجه تغييرات گاز رادن مي شود، و پس از اعلان هاي وي در سطح منطقه، بررسي هايي نيز از سوي كميته ريسك كشوي ايتاليا و در پي يك بررسي كارشناسي اعلام مي شود كه اين ميزان تغييرات گاز رادن در مناطق لرزه خير معمول است و الزاما نشانه رخداد زلزله اي مهم نيست. بنابراين از جولياني مي خواهند كه به ابراز چنين هشدارهايي خاتمه دهد. پس از رخ داد زلزله آكويلا، توجه خبري زيادي به پيش بيني جولياني شد. موضعي كه عمدتا از سوي دولت و موسسه ژئوفيزيك رم ابراز شده، در اين جهت است كه اساسا پيش بيني بدرد بخوري از سوي جولياني صورت نگرفته است. (و البته اين جمله اشتباه كه از اساس زلزله قابل پيش بيني نيست! كه معمولا در چنين شرايطي و ظاهرا براي كم كردن هراس و هيجان مردم بيان مي شود). البته به نظر مي رسد كه نامبرده نتوانسته دقت زيادي در پيش بيني محل رخداد ارائه كند : توجه كنيد به تفاوت در محل كانون زلزله اخير و آنچه كه جولياني به عنوان محل رخداد پيش بيني كرده بود.
آنچه كه در سطح عمومي و رسانه اي در مورد جولياني، اظهاراتش قبل از وقوع زلزله ۶ آوريل ۲۰۰۹ و نظر هاي وي بعد از زلزله اخير ابراز شده، مورد علاقه و توجه من در اين يادداشت نيست. چه بسا يكي از از انگيزه هاي وي شهرت طلبي باشد كه يك براورد نه چندان دقيق چند ماه قبل را مي خواهد به عنوان پيش بيني دقيق زلزله آكويلا جلوه دهد. اظهار نظرهاي متقابل رسانه اي هم احتمالا ممكن است تقابل هاي معمول در عرصه عمومي ايتاليا باشد، كه آن هم موضوع بحث و علاقه من نيست. ولي به باور من موضوعي كه مورد توجه خاص بايد قرار گيرد آن است كه در اين زلزله اخير - كه با بزرگاي بيش از ۶ رخ داده و در رده بندي هاي زلزله شناختي زلزله اي شديد تلقي مي شود- پيش نشانگري طبيعي در منطقه عمومي زلزله آكويلا (تغييرات گاز رادن) از حدود سه ماه قبل احتمالا نمايانگر فعاليت و جنبايي زمينساختي اين ناحيه بوده است. اين مساله نشان از موثر بودن رصد چنين پيشنشانگري ، حداقل در مواردي خاص از زمينلرزه ها دارد .
پس از وقوع زمينلرزه ونچوان چين در ۲۳ اردي بهشت ۱۳۷۸ (۱۲ مي ۲۰۰۸) با بزرگاي ۷.۸ كه با تلفاتي بيش از ۸۰۰۰۰ نفر همراه بود، و در آن گزارش شد كه وزغ ها يك روز قبل از زلزله ونچوان از زمين و آشيانه هاي خود بيرون آمدند، و در سطح شهر ونچوان به طور گسترده ديده شده بودند و همين را بعضي از محققان به عنوان شاهد پيش نشانگري در نظر گرفتند، زلزله اخير در ايتاليا مورد جديدي است كه نمايانگر آن است كه شواهد پيش نشانگري زمينلرزه ها حتي اگر با دقت در حال حاضر قابل رصد نباشند، ولي وجود دارند و واقعيتي هستند كه امكان مطالعه دقيق آنها وجود دارد.
از آنجا كه امكان رصد زمينلرزه ها پيش از وقوع، بيش و پيش از هر انگيزه اي، به منظور كاهش ريسك زمينلرزه هاي مخرب حائز اهميت هستند، همينكه از لابلاي اخبار و اطلاعات منتشر شده بتوان فهميد كه به لحاظ طبيعي در منطقه عمومي كه زمينلرزه در آن رخ داده، پيش از وقوع چه تغييراتي رخداده است، به باور من اهميت زيادي دارد. براي پژوهشگراني كه در اين راه تلاش مي كنند، حتي اگر صدها بار اشتباه كنند، ولي فقط يك بار در زندگي بتوانند هشداري پيش هنگام دهند، ويا فعاليتي كنند كه راه را براي چنين كاري در آينده باز كند، موفقيت تلقي مي شود. از سوي ديگر همين كه در يك يا چند زمينلرزه مهم چنين شاهدي از تغييرات طبيعي - در اين مورد تغييرات گاز رادن - قبل از وقوع زلزله پيدا شود، باز هم جاي اميدواري را براي پژوهشگران و كوشندگان در اين راه باقي مي گذارد.
به نظرم حتي اگر با ايده هايي بسيار ساده ولي مفيد نظير سنجش هاي دائمي تغييرات گاز رادن با استفاده از فيلم هاي راديولوژي در نقاط متعدد در داخل و نزديك شهرها بتوانيم راهي عملي طراحي كنيم تا با آن بتوان موردي شبيه زمينلرزه آكويلا را پيش از وقوع و در مناطق لرزه خيز و مهم - نظير مناطق شهري - پيش بيني كنيم، كاري بزرگ است، كه حتي موفقيت نسبي ان هم ارزش پرداختن به موضوع دارد.
چنين كارهايي با مطالعاتي بسيار كم هزينه و سرمايه گذاري هاي ملي امكان پذير است. ولي واقعيت آن است كه با توجه به لرزه خيز بودن كشور ما، ارزش چنين سرمايه گذاري هايي در افزايش ايمني شهرها و سكونتگاههاي ما در برابر زمينلرزه هاي بعدي بسيار زياد است.

زمينلرزه با بزرگاي 6.3 در مركز ايتاليا

زلزله بامداد امروز- 3:01 صبح به وقت محلي- آكويلا در مركز ايتاليا را به لرزه درآورد. اين زلزله تا كنون با بيش ازز يكصد كشته و بيش از ۱۵۰۰ مجروح همراه بوده است. زلزله در محدوده جنوب آلپ و حاشيه جنوبي اوراسيا رخ داده و تخريب چند بنا موجب تلفات وسيع شده است. بعضي خبرگذاري ها گزارش كرده اند كه اين زلزله توسط يك زلزله شناس - جيانپاولو جولياني - در حدود ماه ژانويه گذشته از طريق رديابي تغييرات گاز رادن پيش بيني شده بود.

ارزیابی

در روزهای ابتدایی کاری سال 1388 فرصت خوبی اس که یک ارزیابی کلی از آنچه در سال قبل انجام داده ایم و آنچه در سال پیش رو می خواهیم انجام دهیم داشته باشیم. اینکه به دنبال چه هستیم بسیار مهم است. تصویر کلی ما از سال پیش رو چیست؟ به هر حال اشکالات اصلی در نحوه زندگی و کار ما با این ارزیابی کلی قابل کشف و طرح است - حداقل در دل خودمان!- و تغییرهای لازم و اصلاح آن اشکالات به این ترتیب امکان پذیر است. فرصت خوبی است. نباید از دست داد.

شانس تيم ملي باز هم كمتر شد ولي به تغييرات اميدواريم

این یادداشت را روز سیزده فروردین نوشتم ولی به دلیل عدم دسترسی به بلاگر امروز اینجا می گذارم
با برد كره جنوبي در مقابل كره شمالي (1-0) و عربستان در مقابل امارات (3-2) شانس تيم ما كه در مقدماتي جام جهاني چهارم گروه خود است باز هم كمتر شد. به هر حال سه تيم در گروه ما 11 و 10 امتياز دارند ولي در فوتبال خيلي چيز ها در همان لحظه آخر مي تواند عوض شود كه اميدوارم اين تغييرات حدود 2 ماه ديگر به نفع ما رخ دهد. ضمنا ديشب تا بامداد امروز 13 فروردين برنامه نود يك ويژه برنامه 3 ساعته در مورد تيم ملي پخش كرد كه به نظرم يك اوج در كار عادل فردوسي پور بود و همه چيز به خوبي و تا حد امكان حلاجي شد. خيلي از بحث هاي برنامه در پاسخ افرادي مثل من و دغدغه هاي اين چنين - يادداشت قبلي من در همين مورد - بود. جالب آنكه حدود 3 ميلون و يكصد هزار نفر در مسابقه اس.ام.اس برنامه حاضر شدند.