وبلاگ دکتر مهدی زارع

مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...

My Photo
Name:
Location: Tehran, Tehran, Iran

Sunday, October 31, 2010

نگاهی به 19 سال فعالیت و انتشار شماره 200 مجله نجوم و اهمیت انتشار مجلات علمی برای ترویج علم- قسمت سوم

7- ترویج علم نجوم که هدف راهبردی از انتشار مجله نجوم است، در راستای هدف کلی تر "ترویج علم" در ایران صورت می گیرد. برای اهمیت علم و در نتیجه توجیه لزوم ترویج علم نظر های مختلفی در سالهای اخیر مطرح شده است. اولا از نظر اکثر مردم، امر علمی به طور کلی به عنوان یک امر خوب شناخته می شود (علم به عنوان کار خوب)، بعضی نظر های دیگر علم را نماد و مایه اقتدار می داند (علم به عنوان پیش نیاز قدرت ملی)، بعضی دیگر علم را پایه و اساس توسعه آینده ، به ویژه توسعه پایدار، می داند (علم به عنوان پیش نیاز توسعه پایدار)، و بعضی نظر های جدید تر علم را به عنوان حق طبیعی مردم در جوامع مختلف برای آگاهی بهتر از زندگی و تصمیم صحیح برای امروز آینده می دانند (علم به عنوان حق همه مردم از دانستن). البته یک نظر قدیمی تر هم علم را به نفس خود محترم می دارد و علم را به دلیل ماهیت خود (علم بما هو علم ) مهم می داند (علم برای علم). به هر حال توجه به علم و ترویج علم را به هر دلیل و علت درست بدانیم، مهم آن است که بر اهمیت و مثبت بودن نظر نسبت به ترویج علم تردیدی وجود نداد.

8- مجله نجوم در آغاز انتشار تنها مجله (رسانه) کیهان شناسی ایران بود. در اردیبهشت امسان برنامه آسمان شب در شبکه 4 تلوزیون ایران دهمین سال تداوم پخش هفتگی خود را جشن گرفت. تهیه کننده و مجری (بیشتر قسمتهای) این برنامه تلوزیونی سیاوش صفاریان پور است که در تمام این ده سال توانسته این برنامه را با مطالب به روز و جالب برای علاقه مندان نجوم ایران به روی آنتن ببرد. البته از سال گذشته مجله "آسمان شب" که بر خود نام تنها مجله ستاره شناسی خاور میانه گذاشته است نیز منتشر می شود. سایت این مجله نیز در آدرس
http://www.nightsky.ws/
در صورت تداوم انتشار هر دو مجله می توان نتیجه گرفت که جامعه علمی نجوم و نجوم آماتوری ایران شکل گرفته است.


9- مجله نجوم در یک کشور در حال توسعه – میهن ما – منتشر می شود. توجه به ترویج علم و در مورد مجله نجوم، ترویج علم نجوم، در کشور های در حال توسعه زمینه های توسعه را فراهم تر می کند. اگر مفهوم توسعه پایدار (یا هماهنگ) را توجه همزمان و همگانی به تمامی جنبه های توسعه، از جمله توسعه اقتصادی، فرهنگی، انسانی و لحاظ کردن اهمیت محیط زیست و جامعه انسانی در فرایند توسعه بدانیم، به ترویج علم با توجه به مجموعه "علم، فناوری، جامعه و محیط زیست" نیاز داریم. آموزش و پژوهش در این حوزه
(Science, technology, society and environment (STSE))
اخیرا در کشور های در حال توسعه نیز آغاز شده است. این حوزه از مطالعات قبلا در محدوده
علم، فناوری و جامعه
(STS)
محدود می شود. از سال 2008 دوره های دکتری مربوط به حوزه مطالعات علم در بعضی دانشگاههای کشور ترکیه، با توجه به کل مجموعه یاد شده
(STSE)
آغاز شده است. این دوره ها در کشور های توسعه یافته (نظیر آمریکا، کانادا، فرانسه) ازنیمه دهه 1980 با دقت و توجه به توسعه پایدار و نگاه به "علم و فناوری" در کنار "جامعه و محیط زیست" آغاز شده است. به ویژه نگاه به محیط زیست به عنوان یک اولویت در خطر در اثر توسعه ناپایدار در جوامع انسانی (به ویژه کشور های در حال توسعه) در حال حاضر از برنامه هایی است که در صدر اولویت های سرمایه گذاری پژوهشی در اتحادیه اروپا به آن توجه می شود. به این منظور اتحادیه اروپا از سال 2002 یک برنامه 10 ساله برای ترویج علم و ارتقا سواد علمی همه مردم (با تاکید بر دسترسی همه مردم جوامع عضو اتحادیه اروپا به علم ) در کل کشور های عضو اتحادیه اروپا دنبال میکند. این موضوع با الویت بالاتری برای کشور های در حال توسعه مانند ایران و ترکیه و اندوزی مطرح است. به آمار تلفات ناشی از سوانح طبیعی و تشدید تلفات در این کشور ها به ویژه در اثر سرعت گرفتن توسعه ناپایدار توجه کنید . سیل های گرگان، افزایش تلفات جاده ای در ایران و ترکیه در 15 سال اخیر و تشدید از بین رفتن جنگل ها در اندونزی در 10 سال اخیر و همزمان رشد سریع آمار تلفات در همین ده سال در اثر نابودی جنگلها و مراتع اندونزی در سیل ها و زمین لغزش های متعدد این کشور خود گویای اهمیتی است که کشور هایی مانند ایران، اندنزی، ترکیه باید به مصروف ترویج علم کنند، حتی بیش از توجه اتحادیه اروپا به و برنامه سامان یافته برای یک دوره ده ساله در این موضوع.

10- توسعه علم نجوم (و علم به طور کلی) مستلزم همکاری های بین امللی است. اگر در کشوری پیشرفته امکانات برای رصد نجومی وجود داشته باشد، به احتمال زیاد امکان فراهم کردن این امکانات پر هزینه برای همه کشور های دنیا فراهم نیست. واقعیت آن است که در کشور های مختلف - از جمله کشور ما- محققان و منجمان با تخصص بالا و تحصیل کرده در مدرن ترین سامانه های آموزسی دنیا و صاحب تجربه در بهترین لابوراتوار ها و رصدخانه های جهان زندگی و کار می کنند. برای استفاده از امکانات پیشرفته که بعضا به طور انحصاری در کشور های خاصی از جهان موجود است تنها راه، برقاری همکاری های علمی و بین المللی در بهترین و بالاترین سطح است. همین موضوع نمایانگر یکی از اصولی ترین و بهترین پایه ها برای روابط بین کشور های جهان است. با این نوع همکاریهای بین المللی می توان به کم کردن فاصله های شمال-جنوب (ژئوپلتیکی) کمک کرد و از سوی دیگر نیروهای متخصص و منجمان یا کیفیت و تجربه بین المللی را در کشور خود نگاه داریم تا در همین خاک امکان کارو تجربه بیابند و به ایجاد رصدخانه های با کیفیت استاندارد جهانی اقدام کنند.

11- مجله نجوم با همه مدرن و امروزی بودنش، همچنان یک رسانه چاپی است. البته یک وب سایت نیز در آدرس
http://nojum.ir/ یا http://www.nojumnews.com/
بسیاری از مطالب آن قابل دسترسی است. این امکانات دسترسی در اینترنت نشان می دهد که دست اندکاران مجله نجوم به اهمیت حضور در فضای مجازی (وب) علاوه بر فضای چاپی (سنتی) واقفند. دوست گرامی دکتر منصور وصالی عضو محترم هیئت تحریریه مجله نجوم به به نگارنده گفتند که روزانه حدود 600 نفر به به وب سایت مجله نجوم مراجعه می کنند که این خود نشانه ای دلگرم کننده است. ولی الزامات آینده نشانگر ان است که با توسعه شبکه های اجتماعی و انترنت نسل سوم، یاید در نحوه حضور و انتشار مطالب و تازه های مجله نجوم برای نسل فردا، فکر های جدیدی کرد و طرح های جدیدتری (علاوه بر چاپ مجله به صورت سابق) در انداخت. رسانه های نسل بعد تاکید بسیاری برای تعاملی
(Interactive)
بودن دارند و تمام نشریات معتبر علمی (نظیر نیچر و ساینس و بیشتر مجله های تخصصی که مخاطبان گسترده دارند و اکثر انجمن های بین المللی) امروزه در فضای شبکه های اجتماعی حضور دارند و با مخاطبان خود در ارتباط لحظه ای و دائمی و برخط هستند. اینها نیازها و الزامات نسل فردا است که ما نیز در ایران باید از هم اکنون برای آن برنامه ریزی کنیم. ارتباطات علمی، که از قسمتهای مهم جامعه شناسی علم است، برای امروز و فردای دنیا اماکات جدیدی فراهم کرده که حتی تا چند ماه قل امکان تصور آن نیز ممکن نبود واین خود امروز از برکات توسعه علم (از نوع ارتباطات و فناوری اطلاعات) است و البته این هنوز از نتایج سحر است! برای فردا اگر از همین امروز هم به فکر باشیم احتمالا کمی دیر است!.

در پایان برای همه دستاندکاران مجله نجوم و همه آنها که در این راه تا امروز کوشیده اند آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم فردای بهتر با تدبیر برای خودشان و مجله دوست داشتنی نجوم در انتظار باشد.

نگاهی به 19 سال فعالیت و انتشار شماره 200 مجله نجوم و اهمیت انتشار مجلات علمی برای ترویج علم- قسمت دوم


قوتی ترین تلسکوپ جهان در آریزونای آمریکا


۵- در سالهای پس از جنگ جهانی دوم رویای بشر برای ارسال سفینه و فضا پیما به بیرون از جو زمین محقق شد . در سال 1958 – 1337 خورشیدی – اتحاد شوروی سابق اولین ماموریت موفق اعزام انسان با یک فضانورد را اجرا کرد. در سال 1969 – 1348 خورشیدی- اولین انسان (ارمسترانگ از ایالات متحده) قدم بر روی ماه گذاشت. بسیاری از اکتشافات مهم علمی و تولید بسیاری از فناوری های مفید و کاربردی ابتدا با انگیزه عملیات تسخیر فضا توسط کشور های پیشرو در مطالعات فضایی در پنج دهه گذشته انجام شده است. توجه انسان به فضا و پیگیری عملیات اکتشافات فضایی در سده بیست و یکم ریشه در توجه به کائنات و کیهان دارد. ابتدا کشور های صنعتی به ویژه بیشتر ابرقدرتها (آمریکا و شوروی در دهه های 50 تا 80 میلادی) توجه به فضا و اکتشافات فضایی را دنبال می کردند. در دهه 60 برنامه های فضایی در کشور های اروپای غربی سرعت بیشتری گرفت و در سال 1980 سازمان فضایی اروپا
European Space Agency
با مشارکت کشورهای اروپای غربی شکل گرفت و امروز اعضای آن به کل قاره اروپا گسترش یافته است. این توسعه فناوری فضایی به شناخت بهتر زمین – منابع، مخاطرات، محیط زیست و...- در چهل سال اخیر بسیار کمک کرده است. ضمن اینکه توجه به کیهان الزاماتی را برای توسعه علم و فناوری در حوزه های دیگر – ارتباطات و مخابرات، علوم زمین و ... - را ایجاد کرده است. توسعه یک علم به تنهایی نه امکان پذیر است و نه مفید و توجه به فضا و کیهان به عنوان هدف گزاری کلی، انگیزه برای رشد و توسعه همه جانبه در علوم دیگر بوده است. در سالهای دهه هشتاد به بعد کشور های در حال توسعه مثل هند، چین، کره و ایران نیز به کشور های پیشرو در فناوری پیوسته اند، البته نه همانند آژانس فضایی اروپا امکان ایجاد یک اتحادیه قاره ای داشته اند و نه همچون ایالات متحده و شوروی سابق – و روسیه امروز- توان علمی و فناورانه کافی را برای دنبال کردن برنامه های اکتشافات فضایی به تنهایی داشته اند. البته هر یک از این کشورها به ویژه هند و کره جنوبی همکاری های گسترده و نزدیکی با ابرقدرتها داشته اند. به هر حال واضح است که کشور های در حال توسعه نیز اهمیت توجه به فضا و کیهان را دریافته اند و در این راه تلاش می کنند. البته برای فرهنگ سازی در سطح اجتماع، وجود مجلاتی همچون مجله نجوم، به ترویج علم در این زمینه کمک زیادی کرده است.


۶- مجله نجوم برای علاقه مندان ایرانی به کیهان شناسی منبعی به روز (بیشتر البته به ماه!) در مورد آخرین اتفاقات مربوط به کیهان و نجوم است. ایرانیان در سالهای اخیر در رسانه های همگانی خود با اخبار گوناگونی در مورد پیشرفتهای فضایی و کیهان شناسی و پروژه های در حال اجرا در کشور شان مواجهند. توجه کنیم که در سال 1378 ایران اولین ماهواره را در مدار زمین قرار داد و پروژه راه اندازی رصدخانه ملی ایران برای 5 سال آینده دنبال می شود. ضمنا توجه داشته باشیم که با وجود همه این تلاشها هنوز امکان رصد با تلسکوپهای قوی در ایران امکان پذیر نیست. در حالی که از سال 2007 میلادی تلسکوپ دو دوربینی در آریزونای امریکا با قطر آینه 8.4 متر به عنوان قوی ترین تلسکوپ در جهان برای محققان قابل استفاده است. با این حال منجمان آماتور همچنان با استفاده از تلسکوپ های آماتوری به رصد خود ادامه می دهند.

در روز جهانی نجوم در اردیبهشت ماه 1389 بزرگ ترين تلسکوپ عمومي 14 اينچي اشميت کاسگرين در شهر تهران در مرکز علوم و ستاره شناسی تهران، در شمیران، رونمایی شد و آغاز به کار کرد. تلاشهای فیزیکدانان ایرانی برای توسعه دانش کیهان شناسی به ویژه استادانی چون دکتر منصوری و دکتر ثبوتی بسیار شایان تقدر و ستایش است. این پژوهشگران ایرانی تلاش کرده اند تا امکان و زمینه رصد علمی (و عملی) مدرن را آنطور که در دنیا به عنوان روش علمی کیهان شناسی امروزی شناخته می شود ، در کشور ما فراهم کنند. علاقه مندی به نجوم و نجوم آماتوری هم اکنون با استفاده از تلسکوپهای معمولی 8 تا 10 اینچی در کشور ما انجام می شود. در روز 25 دیماه 88 در خورشید گرفتگی نسبی که در ساعت حدود 9:20 صبح آغاز شد و تا حدود ساعت 11:30 در ایران قابل رویت بود، نگارنده به همراه فرزندان در رصد این پدیده در مرکز علوم و ستاره شناسی تهران با سایر علاقه مندان همراه شد. عکسی را نیز نگارنده از چشمی تلسکوپ این مرکز با دوربین دیجیتال معمولی تهیه کرده است. نگارنده در یک بازدید دیگر در چابهار با دانشجویان علاقه مند شاخه آماتوری انجمن نجوم ایران (شاخه سیستان و بلوچستان) مواجه شد که در ساحل دریای عمان در حال رصد ماه بودند (6/12/88) که از طریق دوربین چشمی تلسکوپ آنها نیز عکسی نیز تهیه کرد!

Friday, October 29, 2010

نگاهي به 19 سال فعاليت و انتشار شماره 200 مجله نجوم و اهميت انتشار مجلات علمي براي ترويج علم- قسمت اول

مفدمه


در مهر ماه امسال شماره دويست مجله نجوم در پايان نوزده سالگي و ابتداي سال بيستم انتشار اين مجله روي پيشخوان دكه هاي فروش مطبوعات و كتابفروشي ها قرار گرفت. در جستجوي تاريخچه انتشار مجله نجوم به مطلبي از آقاي دكتر رضا منصوري، استاد شناخته شده كيهان شناسي دانشگاه صنعتي شريف ، و مدير مسئول و صاحب امتياز مجله نجوم، در شماره 200 مجله بر مي خوريم كه در سال 1369 به پيشنهاد دكتر توفيق حيدر زاده – كه آن زمان دانشجويي در سن سي سالگي بوده اند - به دنبال امتياز انتشار مجله نجوم رفته اند و اولين شماره به سردبيري آقاي حيدرزاده در اول شهريور 1370 منتشر شده است.






انتشار مجله تخصصي و همگاني (به ويژه در بخش خصوصي) در يك زمينه خاص از موضوعات علمي در كشور ما، و به طور كلي در تمام كشور هاي در حال توسعه ، همتي والا و تلاشي شايسته تحسين مي طلبد كه بنيانگزاران و دست اندر كاران گذشته و اكنون مجله نجوم شايسته چنين تحسيني هستند. در حافظه تاريخي اخير ما به عنوان مجلات علمي همگاني با مجله "دانشمند" آشنا هستيم كه از تاريخ اول آبان 1342 منتشر مي شود و البته با وقفه هايي ، انتشارش پيوسته بوده و در همين پائيز 1389 بايد چهل و هفتمين سال انتشارش را تبريك بگوييم. مجله ديگر كه نسل ما به در نوجواني با انتشار هر شماره آن خوشحال مي شدف مجله "دانستنيها" است كه از سال 58 منتشر شد ولي انتشارش پس از چند سال متوقف شد و از 88 به عنوان يكي از اعضاي گروه مجلات همشهري دوباره (خوشبختانه) منتشر مي شود. همچنين مجله "اطلاعات علمي" نيز از گروه نشريات وابسته به روزنامه اطلاعات در پائيز 1364 ابتدا به صورت ضميمه روزنامه و سپس به صورت مجله مستقل، ماهانه و به طور منظم در 25 سال گذشته منتشر شده است. در اين مقدمه قصد و توان نام بردن از تمام مجلات علمي حوزه عمومي و ترويجي علم در ايران را ندارم، ولي اشاره به نام اين مجلات به ما ياد آوري مي كند كه اين نوع نشريات در ايران چقدر كم تعداد هستند و البته آغاز به كار مجله اي مانند مجله نجوم (آن هم فقط در يك حوزه خاص از علم) در سال 1369 به چه عزم و اراده نياز داشت. در اين يادداشت مي كوشم تا ضمن نگاهي آغاز بيست سالگي انتشار اين مجله، به اهميت موضوعي به نام مجله نجوم و تداوم انتشار آن در دو دهه گذشته بپردازم.






1- معمولا در كشور هاي در حال توسعه، امكان تداوم و پايداري يك فعاليت جمعي (به ويژه در بخش خصوصي) در عرصه اجتماع بسيار مشكل است، به خصوص وقتي موضوع فعاليت در مورد علم و توسعه علمي كشور باشد. در مورد مجله نجوم نكته مهم ان است كه در يك موضوع خاص تخصصي منتشر مي شود – كيهان شناسي – كه اتفاقا به كليه شاخه موضوع علم فيزيك حداقل به طور مستقيم نمي پردازد. از سوي ديگر انتخاب عنوان و موضوع نجوم براي اخذ امتياز و انتشار مجله، به باور نگارنده ناشي از هوشمندي بنيانگزاران آن بوده چرا كه "جالب بودن" براي جذب مخاطب به يك رسانه – در اين مورد نوشتاري – بسيار با اهميت است. همين دليل، سبب اصلي در حفظ و گسترش مخاطبان و در نتيجه يكي از دليل هاي مهم تداوم انتشار مجله بوده است.






2- مجله نجوم در زمينه خاصي منتشر مي شود كه اتفاقا انتشار آن در تعيين مرز "علم" و "شبه علم" بسيار مهم است. همه مي دانيم كه طالع بيني سابقه بسيار زيادي در تاريخ بشر دارد و حتي امروزه نيز در ايران و كشورهاي ديگر – حتي كشور هاي پيشرفته صنعتي – بسياري از مردم هستنند كه به طالع بيني و فال گيري باور دارند. هنوز در مجله هاي مختلف سرگرمي و ... در ايران جدولها و نمودارهايي منتشر مي شود كه بخت و آينده خوانندگان متولدان ماههاي مختلف سال را بر اساس طالعشان پيشگويي ميكند! و البته هنوز هم اين نوع مطالب خرافي و بي پايه طرفدار دارد. در چنين فضايي كه شبه علم – و در اين مورد مثال كه از طالع بيني آوردم، صحيح تر است كه بنويسم: ضد علم !- نزد بعضي از مردم خواهان دارد، و البته ظاهر امر هم آن است كه اين نوع پيش گويي به كواكب و ستارگان و آسمان و اشكال موجود – يا قابل ديد – در آن مربوط است، جالب است كه مجله اي به نام نجوم و با مدير مسئولي يك استاد شناخته شده كيهان شناسي (دكتر منصوري) منتشر شود و با مردم – همان مردمي كه الزاما فارغ التحصيل رشته فيزيك و يا هيچ رشته ديگر دانشگاهي نيستند و صرفا بخشي از طبقه متوسطند كه به نجوم علاقه مند هستند – با زبان علمي درست، از دانش و روش علمي و يافته هاي نجومي روز و البته ار تاريخ علم نجوم سحن بگويد. بنابر اين در فضايي كه امكان رشد شبه علم و ضد علم در موضعي مربوط به ستارگان همچنان وجود دارد و در نشريات – و اخيرا وب سايتها- نيز تبليغ مي شود، مجله اي منتشر مي شود كه به ترويج علم به شيوه درست آن مي پردازد و راه را از چاه نشان مي دهد. يكي از اثر هاي مهم اشغال و استيلاي مغول در ايران، توسعه و گسترش طالع بيني به عنوان راهي براي پيش گويي آينده بوده است. مشهور است كه مغولان به يكي از معدود موضوعاتي كه به غير از قتل و غارت و نابودي سرزمين هاي اشغال شده خود علاقه داشتند، طالع بيني بود! در چنين شرايطي، دانشمند بزرگي چون ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسي (معروف به خواجه نصير الدين طوسي، زاده۵۸۰ خورشيدي در توس، خراسان - درگذشته ۱۱ تير ۶۵۳ خورشيدي در كاظمين ) با مغتنم شمردن همين فرصت (علاقه اشغالگران به ستارگان!)، مغولان را تشويق به فراهم كردن فرصت براي ايجاد رصد خانه كرد (ظاهرا با اين توجيه كه بالاخره حداقل فايده اين رصدخانه آن خواهد بود كه براي پيش گويي خوش يمن بودن يا بد يمن بودن جنگ هاي بعديتان از امكانات اين رصد خانه نيز مي توان بهره برد!). اين مثال جالبي است كه حتي از زمينه علاقه مردمان به شبه علم هم مي توان فرصت براي رشد علم فراهم كرد و البته در ايجاد اين فرصت بايد راه و روش درست را در مطالعه علمي – حتي اگر مردمان به قصد سرگرمي و تفريح به آن بپردازند – به آنان نشان داد.






3- مجله نجوم از زبان نوشتاري استفاده مي كند كه تقريبا براي همگان قابل فهم و دريافت است. اگر نوشتم، "تقريبا" به آن دليل است كه حتي مطلب علمي كه به قصد ترويج علم و براي مخاطب عام نوشته مي شوند نيز براي دنبال كردن نيازبه حداقل دانش از مباني آن موضوع و البته اصطلاحات مربوطه دارند. در مجله نجوم كم و بيش وضع چنين است كه در مقالاتي كه ترجمه شده و يا گزارش هاي كه با عنوان "آسمان در اين ماه" چاپ مي شوند (5 صفحه اي كه معمولا به معرفي صورتهاي فلكي در ماه پيش رو مي پردازد)، اصطلاحات علمي و مفاهيمي موجود است كه براي دركشان نياز به حداقلي از آموزش – در كلاس هاي نجوم يا مطالعه شخصي اوليه – است. ولي البته موضوعاتي كه تحت عنوان "خاطرات فضايي" يا "دست به كار شويم " (ويژه اخبار نجومي) در آن فعاليتها حال يا گذشته – با اصطلاحات كمتر علمي- توضيح داده مي شود و امكان درك عمومي تر – حتي براي كساني كه آشنايي محدودي به نجوم و واژه هاي تخصصي مربوطه دارند – فراهم است. از آنجا كه اين مجله ظاهرا به خارج از كشور نيز براي مخاطب غير فارسي زبان ارسال مي شود، در هر شماره حداقل 2 صفحه به زبان انگليسي به ارائه چكيده اي از يادداشتهاي اصلي مي پردازد كه به نظرم براي اطلاع كلي از آنچه در هر شماره آمده ، براي غير فارسي زبانان، مفيد است ولي طبيعي است كه با اين دو صفحه نمي توان به ترويج علم نجوم براي غير فارسي زبانان پرداخت كه البته هدف گردانندگان مجله نجوم نيز به باور من چنين نيست.






4- در مورد اين سوال كه : با اين همه مساله كه ما روي زمين داربم، حال ما را چه كار به آسمان و جستجو در كواكب ؟! هميشه مي توان جوابهاي گوناگوني مطرح كرد نظير اينكه : از اين مطالعات اتفاقا مي توان براي اهداف توسعه جوامع انساني و مسائل گوناگوني از مساله انرژي گرفته تا توسعه پايدار و ... بهره مستقيم گرفت، شناخت مسائل كيهان براي شناخت مسائل زمين مفيد است، از نظر ديني نيز بخشي از فرايض ديني ما مسلمانان – نظير رويت هلال ماه نو– به نجوم مربوط است، و ... ولي ضمن تائيد همه اين موارد مايلم تاكيد كنم كه اساسا توجه به علم و آموزش همگاني موضوع جالبي مثل نجوم كه كنجكاوي انسان را هميشه در تاريخ بر انگيخنه است، بهانه خوبي براي تفكر و رشد آن در جوامع انساني – از كشور هاي در حال توسعه گرفته تا كشور هاي صنعتي- است. مردم، به ويژه جوانان، اگر پس از كنجكاوي هاي اوليه عادت كنند كه تا به شيوه درست در مورد مسائل طبيعت (در اين مورد: كيهان) آموزش ببينند و سپس به مشاهده و تفكر در مورد آن مشاهدات بپردازند، در آن صورت كمك بسيار خوبي به توسعه تفكر علمي در جامعه شده و به حد زيادي مي توان هم جلوي رشد خرافات را گرفت و هم راه براي توسعه و رشد جامعه باز مي شود. نجوم از اولين شاخه هاي علم است كه دانشمندان بزرگي چون ابوريحان محمد بن احمد بيروني (زاده ۱۴ شهريور ۳۵۲ خورشيدي ، خوارزم - درگذشته ۲۲ آذر ۴۲۷ خورشيدي، غزنين) و خواجه نصير الدين طوسي براي در زمينه هاي مربوط به آن به "محاسبه و اندازه گيري" پرداختند. اتفاقات مهمي نظير "آزمايشها و مشاهدات" گاليله (گاليلئو گاليله :
Galileo Galilei
زاده: ۱۵ فوريه ۱۵۶۴ ميلادي – درگذشته: ۸ ژانويه۱۶۴۲ ميلادي) از نقطه
هاي چرخش مهم در تاريخ علم است به نحوي كه به يك انقلاب علمي تعبير مي شود. شايد اگر كنجكاوي انسانها در شناخت كيهان و آنچه در فضا مي گذرد نبود، هيچگاه زمينه براي چرخش هاي مهم در تاريخ علم و بهره گيري از اندازه گيري و مشاهده مستقيم – به جاي تخليل و تصورات داستان گونه– به سرعت توسعه نمي يافت. اين ها زمينه هايي است كه امكان خلاقيتهاي علمي بعدي و درك درست انسان از طبيعت را فراهم كرده اند و اساسا "چگونه درست انديشيدن" را براي بشر تسهيل كرده است. و اينها همان چيزهايي كه به شناخت علم و روش علمي كمك فراوان مي كند. در زمانه حاضر براي انجام فعاليت هاي علمي و پيشبرد علم بايد توجيهات زيادي در زمينه كاربرد هر موضوع فراهم كردف ولي اگر از ابتدا دانشمندان صرفا به حاصل علم (دانش و فناوري) توجه داشتند و در جستجوي پاسخ به كنجكاوي هاي خود بر نمي آمدند، آيا هرگز مي شد انتظار داشت كه كشف هاي بزرگ علمي رخ دهد . پرداختن به هجوم زمينه خوبي است كه گردانندگان مجله نجوم براي ترويج علم و زمينه سازي براي تفكر علمي انتخاب كرده اند.

Wednesday, October 27, 2010

سحنراني دكتر منصور وصالي : فيزيك در خانه

امروز دوست فرهيخته ام، دكتر منصور وصالي، فيزيكدان و عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد رجائي، يك سخنراني جالب به دعوت انجمن ترويج علم در خانه فرهنگ فدك، نارمك با عنوان : فيزيك در خانه ارائه داد كه فايل صوتي آن را با فرمت ام.پي ۳ در صفحه خود در اين آدرس قرار دادم. مي توانيد بشنويد.

Thursday, October 21, 2010

قسمت دوم گفتگو من با پروفسور عكاشه - راديو ايران صدا



از ديروز قسمت دوم گفتگوي من با پروفسور بهرام عكاشه - كه به عنوان مجري/كارشناسي براي
راديو ايران صدا انجام دادم - روي سايت اين شبكه قرار گرفت.

آفرین به ذوب آهن اصفهان و منصور ابراهیم زاده



دیشب در ورزشگاه ملک فهد ریاض، ذوب آهن اصفهان در مقابل الهلال عربستان در مرحله نیمه نهایی جام باشگاههای آسیا بازی برگشت را هم ۱-۰ برد و به این ترتیب به فینال جام باشگاههای آسیا - ۲۴ آبان در توکیو در مقابل تیمی از کره جنوبی - راه یافت. بازی رفت را هم ذوب اهن ۱-۰ برده بود. جالب بود که دفاع ذوب آهن هم منطقی و منظم بود و از یک اشتباه محرز دفاع الهلال، در دقیقه ۵۵ ایگور کاسترو مهاجم برزیلی گل پیروزی بخش را زد. جالب آن بود که ۱۸ ماه پس از شب تلخی که در فروردین ۸۸ تیم ملی ما به تیم ملی عربستان در استادیوم آزادی تهران ۲-۱ باخت و عربها در مقابل دیدگان تماشاگران ایرانی به نحو ویژه ای-!- با هم شادی کردند و جشن گرفتند، دیشب هم ذوب آهنی ها همان شیوه جشن گرفتن را در مقابل دیدگان تماشاگران ورزشگاه ملک فهد اجرا کردند! این به اون در! امیدوارم ذوب آهن و مربی فهیم و با شخصیت آن -آقای منصور ابراهیم زاده - در مسابقات آسیایی نتیجه نهایی را نیز به حوبی بگیرد و کار را تکمیل کند.

Friday, October 15, 2010

تيم داوري يرسپوليس را بازاند!- اين برد استقلال قلابي بود

امروز در مسابقه استقلال-پرسپولیس، علارغم گل صحیحی که نوری مهاجم پرسپولیس در دقیقه 5 زد، داور خط نگه دار - کریمی - و داور وسط -مسعود مرادی- گل را مردود اعلام کردند. بقیه بازی نسبتا متعادل بود. در نیمه دوم استقلال در نیمه خود بازی می کرد و با یک تاکتیک کاملا مدرن-!- منتظر بودند تا یک مهاجمشان از تله آفساید بگریزد و گل بزند. در کل نیمه دوم هرگز این اتفاق نیافتاد، مگر در دقیقه 91 که جباری مجیدی را صاحب توپ کرد و او هم با جا گذاشتن دفاع پرسپولیس گل زد. بعدش هم بازی تمام شد. همین! این بود داوری دقیق تیم داوری و بازی مدرن استقلالی ها! پرسپولیسی که در همان 5 دقیقه اول گل زده بود، بازنده اعلام شد! این هم شد بازی؟! ما بخیل نیستیم که دوستان استقلالی خوشحالی کنند. انشاالله بیشتر خوشحالی کنند ولی خودشان هم می دانند که امروز برنده واقعی این بازی نبودند.

Wednesday, October 13, 2010

گفتگو با خبرگزاري ها در مورد پيش بيني زلزله

امروز در پژوهشگاه مديران پژوهشگاه يك كنفرانس خبري با حضور خبرگزاري هاي مختلف داشتند. آنچه كه از گفته هاي من در سايت خبرگزاري ها تا كنون منعكس شده در زير مي آورم:

همكاري بين‌المللي پژوهشگاه زلزله در خصوص فناوري‌هاي نوين مناسب است
خبرگزاري جمهوري اسلامي ‪۲۱/۰۷/۸۹‬
علمي آموزشي. زلزله. پژوهش
تهران - معاون پژوهشي پژوهشگاه بين‌المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله گفت: فعاليت‌هاي مدون مشتركي با كشورهاي ژاپن ، تركيه ، ايتاليا ، فرانسه ، كشورهاي مختلف اتحاديه اروپا انجام شده و همچنان ادامه دارد.

به گزارش ايرنا ، مهدي زارع روز چهارشنبه در جمع خبرنگاران افزود: حدود چهار دهه در دنيا تجربه پيشرفته در خصوص زلزله وجود دارد و ايران هم جايگاه خوبي دراين زمينه دارد.

وي اظهارداشت: در پژوهشگاه زلزله شناسي سعي كرديم در مسير علمي شناخته شده جهاني حركت كنيم و استانداردهاي دنيا را دنبال كنيم.

وي با اشاره به برخي ادعاها در زمينه‌هاي مختلف زلزله گفت: روزانه ادعاهاي زياد علمي مطرح مي‌شود اما هر ادعايي براي اثبات بايد مسير مشخصي را طي كند.

زارع افزود: در خصوص پيش بيني زلزله بحث‌هاي زيادي در كشور مطرح است اما هر ادعايي بايد مورد نقد ، بررسي و داوري علمي قرار گيرد تا به اثبات برسد.

وي اظهارداشت: چيزي علم است كه قابل تفهيم و داوري باشد يعني بتوان آن ادعا را از زواياي مختلف تعريف كرد و يا اينكه قابل ابطال باشد ، همچنين اگر از داوري پيروز بيرون آمد مي‌تواند درست باشد.

معاون پژوهشي پژوهشگاه زلزله شناسي گفت: در خصوص زلزله نيز همينطور است جزئيات هر ادعايي بايد قابل توضيح باشد و در ژورنال‌هاي بين‌المللي ثبت شده باشد زيرا شرط ثبت در ژورنال‌هاي بين‌المللي گذشتن از سد داوري‌هاي دقيق و منظم است.

به گفته وي بنابراين اگر هرنوع ادعايي مطرح شود اگر از مسير نقد به موفقيت عبور كند موفق و قابل قبول خواهد بود.

-------------------

مدير مركز پيش بيني زلزله پژوهشگاه زلزله شناسي:
ادعاي پيش‌بيني زلزله بايد از مجراي علمي عبور كند
خبرگزاري فارس: مدير مركز پيش بيني زلزله پژوهشگاه زلزله شناسي گفت: هر ادعايي در مورد پيش‌بيني زلزله بايد از مجراهاي علمي عبور كند و بعد از تأييد داوران منتشر شود.

به گزارش خبرنگار علمي خبرگزاري فارس، مهدي زارع مدير مركز پيش بيني زلزله پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي صبح امروز در جمع خبرنگاران با اشاره به ادعاهاي برخي افراد در خصوص پيش‌بيني زمين‌لرزه گفت: درمورد پيش‌بيني زلزله بحث‌هاي زيادي مطرح بوده و همچنان اين بحث‌ها مطرح است و هر روز ممكن است ادعايي مبني بر پيش بيني زمين لرزه مطرح شود.

وي ادامه داد: در مباحث علمي مسير بررسي ادعا مشخص است و ادعاها بايد مورد نقد و داوري قرار گيرد و به طور معمول چيزي علم است كه قابل تبيين و ابطال باشد.

زارع افزود: ادعاها بايد مورد نقد و بررسي قرار گيرند و زماني كه از اين داوري‌ها پيروزمندانه بيرون بيايند، مي‌توانند در مجلات معتبر علمي داخلي و خارجي منتشر شوند و آن‌گاه است كه مي‌توانيم بگوييم اين ادعا صحيح بوده و يك گام به جلو در زمينه علمي برداشته‌ايم.

وي گفت: تاكنون هيچ ادعايي در مورد پيش‌بيني زلزله به طور قطع مورد تأييد قرار نگرفته است.

مدير مركز پيش بيني زلزله افزود: ما فعاليت‌هاي تحقيقاتي خود را در اين مركز با كمترين پوشش خبري دنبال مي‌كنيم و بيشتر فعاليت‌هاي خود را با استفاده از روش‌هاي آماري و احتمالي و داده‌هاي دريافتي از زمين لرزه‌هاي اتفاق افتاده به دست مي‌آوريم.

وي تصريح كرد: كشورهاي مختلف نيز در اين زمينه فعاليت‌هاي مختلفي را انجام داده‌اند و همچنان تحقيقاتشان در اين زمينه ادامه دارد، در آمريكا از 27 سال قبل پژوهشگران 2 حفره عميق به عمق 9 و 11 كيلومتري در يك گسل ايجاد كرده‌اند تا بتوانند با مطالعه ژرفاي زمين داده‌هايي در رابطه با زلزله بدست آورند.
وي ادامه داد: ما نيز در پژوهشگاه زلزله فعاليت‌هاي مختلفي را با كشورهاي ايتاليا، روسيه و برخي سازمان‌هاي داخلي آغاز كرديم و سعي مي‌كنيم در پژوهش‌هاي خود در مسير درست و تعريف شده علمي گام برداريم.
انتهاي پيام/ع

گفتگو با پروفسور بهرام عكاشه - راديو ايران صدا

گفتگوي من با پروفسور بهرام عكاشه - كه به عنوان مجري/كارشناس براي راديو اينترنتي ايران صدا انجام دادم.
لينك در اين صفحه موجود است به همراه متني كه بچه هاي ايران صدا براي معرفي نوشته اند.

يادداشتي در مورد نمايشگاه هزار و يك اختراع در روزنامه شرق

يادداشت من در صفحه علم روزنامه شرق- 21-7-89 در مورد نمايشگاه هزار و يك اختراع يا ميراث مسلمانان در تاريخ علم و فناوري، استانبول ، شهريور 89در اين لينك موجود است.

Friday, October 08, 2010

گزارش ايسنا از دفاع رساله دكتري، دكتر عارف بالي لاشك

گزارش ايسنا از دفاع از رساله دكتري، دكتر عارف بالي لاشك كه روز چهارشنبه گذشته در پژوهشگاه انجام شده است در زير مي آورم.

گامي نوين در پيش‌بيني زلزله در كشور

مدل پيش‌بيني احتمالاتي زمين‌لرزه براساس كاتالوگ زمين‌لرزه ايران ارائه شد سرويس: پايان نامه
1389/07/16
10-08-2010
12:23:00
8907-09746: كد خبر



خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: پايان نامه



دانش‌آموخته مقطع دكتري زلزله‌شناسي پژوهشگاه بين المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله در تحقيقات رساله خود موفق به ارائه مدل پيش‌بيني احتمالاتي زمين‌لرزه براساس كاتالوگ زمين‌لرزه ايران شد.

دكتر مهدي زارع، معاون پژوهشي پژوهشگاه و استاد راهنماي اين رساله دكتري در گفت‌وگو با خبرنگار«پژوهشي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) خاطرنشان كرد: اين پايان‌نامه براساس راهبرد پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله براي پژوهش‌هاي كاربردي در زمينه پيش‌بيني زلزله در ايران به صورت يك پروژه پژوهشي تعريف شده است.

وي با بيان اين‌كه اين رساله اولين رساله در اين موضوع در كشور است، ‌تصريح كرد: براساس بازنگري در كاتالوگ زلزله‌هاي ايران و با در نظر گرفتن آخرين پژوهش‌هاي آماري صورت گرفته برروي كاتالوگ‌هاي زلزله‌ها به روش احتمالي ‌به ويژه آخرين دستاوردهاي مطالعات پيش‌بيني به روش احتمالي در ايالت كاليفرنيا در ايالات متحده زير نظر پرفسور كاگان، مدل آماري زلزله‌هاي ايران مطالعه شد.

مجري اين طرح تحقيقاتي افزود: اين مدل با نوشتن يك كد رايانه‌يي براي حل مدل آماري موضوع تهيه شد و با در نظرگرفتن آزمون‌هاي متعدد آماري بر روي آن نتايج حاصله مشخص شد كه در قسمت‌هاي مختلف فلات ايران ‌زمين لرزه‌ها در صورت وجود آمار كافي قابليت پيش‌يابي را نشان مي‌دهد.

زارع اظهار كرد: اين مدل كه به‌ صورت يك روش جديد در فلات ايران تهيه شده،‌ براساس خوشه بندي داده‌هاي زمين لرزه (قابليت خوشه شدن داده‌هاي زمين لرزه) و با توجه به امكان يافتن توالي‌هاي رخداد زلزله‌ها در محدوده فلات ايران، جواب‌هاي قابل قبولي نشان داده است.

معاون پژوهشي پژوهشگاه بين المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله ادامه داد: اين مطالعه اهميت و قابلي كاربرد روش‌هاي احتمالي در ايران را نشان داده و با موفقيت به كارگيري مدل‌هاي آماري براي داده‌هاي ايران و برنامه نويسي انجام شده، ‌امكان پيگيري اين روش در فلات ايران وجود دارد. همچنين اين مطالعه قابليت الگوريتم‌هاي هوشمند و استفاده از الگوريتم ژنتيك را در پيش بيني زلزله با موفقيت نشان داد.

زارع در گفت‌و‌گو با ايسنا خاطرنشان كرد: بررسي‌هاي پيش بيني زلزله به روش احتمالي در پژوهشگاه بين المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله ‌و مركز ملي پيش‌بيني زلزله در اين پژوهشگاه ‌در قالب يك طرح پژوهشي ملي و دو طرح پژوهشي داخل پژوهشگاه دنبال مي‌شود كه هم اكنون نيز سه نفر از دانشجويان دوره دكتري زلزله شناسي در پژوهشگاه در حال كار بر روي پايان‌نامه‌هاي خود در زمينه پيش‌بيني زلزله هستند.

گفتني است،‌ تحقيقات رساله دكتري عارف بالي لاشك با عنوان « مدل پيش‌بيني احتمالاتي زمين‌لرزه براساس كاتالوگ زمين لرزه‌هاي ايران» كه به راهنمايي دكتر مهدي زارع و مشاوره زنده ياد استاد كارو لوكس در پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله انجام شده، پيش از دفاع رساله در قالب دو مقاله علمي منتشر و چهار مقاله ديگر نيز در مرحله داوري در مجلات علمي بين المللي است.

انتهاي پيام

Thursday, October 07, 2010

بازي دوستانه ايران - برزيل در ابوظبي، از ديد غير كارشناسي من

پنج شنبه 15/7/89 بعد از ظهر در ابوظبی تیم ملی فوتبال ما در یک بازی دوستانه با تیم ملی برزیل، پر افتخار ترین تیم فوتبال جهان، روبرو شد و در نهایت با نتیجه 3-0 بازی را واگذار کرد. البته از نظر فاصله تیم ما به عنوان یک تیم آسیایی/خاورمیانه ای ، با برزیل که در تمام جهان با فوتبال خاص خودش شناخته شده است، این نتیجه عجیب نبود. ولی چند نکته در این بازی مهم بود. یکی اینکه در همان 5 دقیقه اول، غلامی مهاجم ما یک گل ظاهرا صحیح وارد دروازه برزیل کرد که داور اماراتی ، بر اساس نظر آقای نصیر زاده کارشناس داوری که با شبکه سه تلوزیون تماس گرفت، اشتباه کرد و گل ما را باطل اعلام کرد. ضمنا یک بار در اوایل نیمه دوم نکونام توپ را به تیر دروازه برزیل کوبید و در دقیقه 5 وقت اضافه میلاد میداوودی یک تک به تک را از دست داد. بازی به نسبت خوبی بود. نکته مهمی که می توانست در شکل بهتری هم اجرا شود، خداحافظی کاپیتان کریم باقری شماره 6 معروق تیم ملی ما بود که حدود 20 دقیقه بازی کرد و در پایان بازی بازیکنان خودمان چند لحظه او را به دوش گرفتند و البته چند هزار ایرانی که در ورزشگاه شیخ زاید حاضر بودند برایش ابراز احساسات کردند. یاشاسین کریم آقا! انشاالله کاپیتان پرسپولیس زلزله بتواند همچنان بازی های خوب خود در پرسپولیس را ادامه دهد. امیدوارم بازی های تمرینی خوب از این دست که امشب برای تیم ملی ما امکان پذیر شد باز هم فراهم شود. افشین قطبی هم به نسبت هدایت و ارنج خوبی را حداقل تا حدود دقیقه 60 که هنوز تعویض های متعدد شروع نشده بود، انجام داد. از عمکرد خوب مهدی رحمتی دروازه بان هم نگذریم که حداقل سه موقعیت گل صد در صد تیم برزیل را کنترل کرد.

Wednesday, October 06, 2010

آقاي عارف بالي لاشك با موفقيت از تز دكتري زلزله شناسي خود در پژوهشگاه دفاع كرد

امروز چهارمين دانشجوي دكتري كه مسئوليت راهنمايي رساله دكتري اش به عهده من بود، آقاي عارف بالي لاشك ، از رساله دكتري زلزله شناسي خود در زمينه مطالعه زلزله هاي ايران بر مبناي پيش بيني زلزله به روش احتمالي ، دفاع كرد. دكتر عارف بالي لاشك، از بهترين دانشجويان پژوهشگاه در رشته زلزله شناسي بود. ايشان كه با ليسانس و فوق ليسانس مهندسي برق با موفقيت در كنكور ورودي، به دوره دكتري ما راه يافته بود، با علاقه وافري كه به پيش بيني زلزله داشت – و در واقع انگيزه اصلي وي براي ورود به دوره دكتري همين موضوع بود- رساله دكتري خود را با توصيه من بر روي مضوع پيش بيني احتمالي زلزله در ايران متمركز كرد. در اين راه روانشاد پروفسور كارولوکس - كه در مرحله پاياني اين تز كه مبناي همكاري مشترك ما در زمينه پيش بيني زلزله بود، حدود سه ماه پيش به سراي باقي شتافت – به عنوان استاد مشاور ، فروتنانه قبول زحمت كرد و به ويژه در شكل گيري ايده و ساختار اين كار كمك فراواني كرد. امروز در چند نوبت در ابتدا و انتهاي ارائه آقاي بالي از آن پير فرزانه ياد كردم. اعضاي ژوري – آقايان پروفسور عكاشه و دكتر كماليان از بيرون پژوهشگاه و دكتر جوان و دكتر حمزه لو از داخل پژوهشگاه، راي به موفقيت آقاي بالي داد و ايشان را با درجه عالي به عنوان دكتر در زلزله شناسي شناخت. دكتر انصاري به عنوان نماينده تحصيلات تكميلي بود. در توضيحات پاياني خودم ذكر كردم كه آقاي دكتر بالي با تلاشي مثال زدني و علي رغم اينكه داشتن مسئوليت خانواده و پدري فرزندان در سنين دبيرستان و دانشگاه، به درستي در تمامي مراحل تحصيل از گذراندن دروس با نمرات عالي تا انجام پايان نامه، كيفيت بالا را كه مورد حساسيت ويژه من است به خوبي نشان داد و دو مقاله نيز از رساله خود پيش از دفاع چاپ كرده و چهار مقاله ديگر در دست داوري در ژورنالهاي بين المللي دارد. از دانشجويان دكتري جوانتر خواستم تا از تلاش و كوشش و خستگي ناپذيري دكتر بالي درس بگيرند. براي ايشان آرزوي بهترين ها را دارم و اميدوارم در ادامه كار نيز بتواند در زمينه پيش بيني زلزله و توسعه زمينه هاي پژوهشي در اين موضوع در ايران به ما كمك كند. بقيه دانشجويان دكتري بشتابند كه وقت تنگ است و زمان مثل برق مي گذرد.

Sunday, October 03, 2010

یادداشت وارده: از استاد مهندس محمد حسن نبوی، در مورد نوشته من با عنوان : ما اینجا می مانیم



استادم، مهندس محمد حسن نبوی، در پاسخ به مطلب من با عنوان (ما اینجا می مانیم)، یادداشتی نوشته اند که بسیار خواندنی است. آن را در این صفحه می آورم. مهندس محمد حسن نبوی ورودی ۱۳۳۵ دانشکده فنی دانشگاه تهران، رشته مهندسی زمین شناسی و فارغ التحصیل ۱۳39 است. او که پیشگام مطالعات زمین شناسی و زمین شناسی مهندسی در ایران و از اولین زمین شناسان سازمان زمین شناسی کشور است، امسال در پنجاهمین سال فعالیت پر بارش به عنوان زمین شناس به ایران خدمت می کند، و انشاالله این خدمت پربار همچنان مستدام باد.

------------------------------------

دوست، همکار ارجمندم، مهدی


درود بر تو که اینجا می مانی و می کوشی و چه نامدارانی هم مانند و یادمان آنها را پاس می داریم و بسیارند که آنها هم مانده اند و می مانند.

نوشتارت یا به گفته خودت " یادداشتهایت " را در روزنامه شرق 7/7/89 خواندم. از لابه لای آن آوای دردی از گونه افسوس که در دلت جا خوش کرده است، به گوشم رسید که سالهاست با آن آشنایم و تو پس از 11 سال آنها را آنهم کمی با دستواره (عصا) بازگو کرده ای.


من هم چون بسیاری دیگر در این سرزمین گرامی، ایران خودمان که خانه ماست، سرزمین فردوسی وخیام، سرزمین پورسینا و بیرونی و خوارزمی ... مانده ام و برایت می گویم که چرا مانده ام و دیگران را هم برای ماندن و کوشیدن پاگیر کرده ام و این کار همچنان ادامه دارد.

نوشته ای که می مانی تا "در کشور خود زمینه های مبتنی از نظر علمی و تخصصی ایجاد کنی و توسعه دهی". اما برای من تنها این که نوشتی نیست خیلی بیشتر است.

به یاد دارم 50 سال پیش که نخستین کار روی زمین را در معدن گچ مسگرآباد آغاز کردم، هر چند گاه به گورستان آن جا هم می رفتم تا اندوخته ای را بر کوله بار اندیشه ها و یادمانه هایم بیفزایم. این کار را به دو علت انجام می دادم و هنوز هم هرگاه به گورستان می روم همین دو علت و گرایش درونی ام جوشان و جوشان تر می شود.

نخست آنکه سرانجام همه ما آغوش خاک است که از آن برآمده ایم و ناگزیر تن ما را درونش می گذارند. با دیدن اینهمه رفتگان از هر پیشه و گرایشی که در خاک خفته اند، این اندیشه در من نیرو می گیرد که آنچه ماندگار است تن نیست و اندیشه ورزی و فراورده های آن است که بر جای می ماند و ماندگارمی شود همانگونه که فردوسی بزرگوار سروده است که پس از پراکندن تخم سخن همیشه زنده خواهد بود (سخن استاد توس: پی افکندم از نظم کاخی بلند/که از باد و باران نبیند گزند// نمیرم از این پس که من زنده ام/که تخم سخن را پراکنده ام).

از همانروز بود که کوشیدم به اندازه خود توشه ای در گنجینه دانش ایران زمین به ویژه در زمینه زمین شناسی بیفزایم.

هدف دوم این بوده و هست که در نوشته های روی سنگ گور کاوشی کنیم که کسان در غم از دست دادن دلبستگان خود چه گفته اند. نوشته ها بسیار یکنواخت و همانند است و هرچند گاه نوشته نویی خودنمایی می کند که ریشه در اندیشه دارد نه در غم و فسوس. در سال 1340 بود که در مسگرآباد نوشته ای رنگ و رو رفته روی سنگ گور را خواندم که: " از خاک برآمدیم و برخاک شدیم " ، خاک چه داند که در خاک کیست.

راستی را، چه بزرگانی که در خاک نهاده شده اند و چه بسا کسی نیز ارزش آنها را ندانسته و ارج ننهاده است! اینها که رفته اند، در همین سرزمین مانده اند و چه بسا هرگز بر زبان نیاورده اند که آنجا می مانیم. کسانی هم که مانده اند و در تخم سخن فردوسی گرانمایه آسیب و گزند رسانده اند

این گروه آنچه خود داشته­اند رها کرده و از بیگانه درخواست کرده­اند، " کوهستان " را " قهستان " نامیدند و " کهرو " در کنار نهاده " قهرود " خواندند. در همین رشته خودمان زمین شناسی نیز چه بدگرایی ها که نشده است. " کومس " (کوه مس) را " قومس " و " گوشه " را " قوشه " (که گسله ای جنبا در کواترنراست) و از همه ناگوارتر، کوهستان بزرگ و سراسری را که در جای جای آن نامهای ویژه ای بکار رفته به نام "زاگرس" می خوانیم که به راستی شگفتی زاست. مردم بومی لرستان و کهکیلویه و بویراحمد هرگز چنین نامی را نمی شناسند و در شگفتی که چرا فرزندان آنها در کلاسهای درس، نام زاگرس را بکار می­برند. همه ما نیز چنین کرده ایم و چوبسا ناخواسته بوده است. روشن نیست این نام (زاگرس) چرا بکار گرفته شده است و معنای آن چیست؟ از سال 2000 پیش از مسیح از زمان تاریخ نگار یونانی به نام پولی پیوس برای مردم باختر زمین نام کوهستان زاگرس زاده شده و کم کم از نوشتارهای باختر زمینیان به ایران رسیده و زمین­شناسان ایرانی هم آنرا به کار گرفته­اند.

در هیچ یک از نوشتارهای هرودوت، گزنفون و یا نیارکوس سردار دریایی اسکندر گجستک چنین نامی وجود ندارد.

من هم چون شما، تا چند سال پیش همین نام زاگرس را بکار برده ام اما اکنون بایسته است نامی ایرانی برای آن و با یاری همه ما که می­مانیم جایگزین واژه بیگانه زاگرس کنیم، هر نامی که باشد درست تر ازواژه یونانی است. آیا " کوهستان هزار تنگ " برای اینکار در خور نیست؟

شما شاید به یاد نداشته باشید که در کتاب جغرافیای دبستانی در سالهای 1320-1330 نام " دریای مازندران " نوشته می­شد اما کم کم به هیچ پایداری آنرا کنار نهاده و " دریای خزر " را بکار بردیم. همین گونه است دریای " عمان " که جایگزین نارسایی دریای " مکران " شده است. در این زمینه نمونه وار دیگری هم در میان نهاده می­شود. در نوشتار جهانگرد انگلیسی دریاچه­ای به نام " ایرن " آمده بوده که بی گدار آنرا در نوشتاری بازگو کردیم تا اینکه دوباره این دریاچه که بنام " گهر " خوانده می­شود و نام " ایرن " را دور انداختیم و دانستم که این انگلیسی خودخواه، دریاچه گهر را به نام دخترش " ایرن " نامگذاری کرده بود!

پس اکنون که بر ماندن خود پافشاری می­کنیم، درست هم همین است که ایرانی هم بیندیشیم و دانش روز را با ویژگیهای طبیعی ایران در آمیزیم و آنرا پربار کنیم.

در همان سالهای آغازین کار زمین­شناسی در دیوار اتاقک یک معدن، نوشته­ای از استاد بزرگوار و خدابیامرزم مهندس معتمدی خواندم که نشان می داد او هم در زمینه کارهایش درد دل سترگی داشته است اما در ایران ماند و دانشجویان را راهنما شد. سروده از گوینده­ناشناس را با خط زیبا نوشته بود: " گویند که سنگ در دل کوه گهر شود/ آری شود لیک با خون جگر شود "

راستی را در این راه دشوار پیشبرد دانش و فن از خون جگر هم نباید بهراسیم و همچنان بمانیم. برای ماندن چند بار نوشته­ای که " اینجا خانه است، خانه را چه کنیم؟ رها کنیم؟ مگر می­توان اعضای خانه را فراموش کرد؟ " ... " زلزله­های ایران را چه کنم؟ " ... " ایران مال ماست کجا برویم؟ " اما آنچه که ما را به ماندن در این سرزمین وادار کرده است، خانه و اعضای آن نیست، هدفی است که برای دستیابی به آن جز ماندن در اینجا چاره­ای نیست اگر هم نارسایی و دشواریها به راستی فرساینده باشد. در لابه­لای نوشتارت هدف را می­توان بازشناخت: " آرمان توسعه علمی " و " سعادت مردم کشورمان " ، " ایجاد زمینه­های مثبت از نظر علمی و تخصصی و توسعه آنها " ، " تلاش برای زمینه­سازی مثبت " .


همانگونه که نوشته ای اینها آرمان است و راه دستیابی به آن بسی اهمیت دارد که به آن نپرداخته­ای. همین آرمان برای من هم هست اما کمی کم مایه تر چون گمان نمی­کنم کار من پیامدی برای " سعادت کشور " یا مردم باشد. راه و روشی که برگزیده ام در گام نخست آشنا کردن عمومی به ارزش و اهمیت زمین­شناسی است که نوشتارهایی در ماهنامه دانشمند و فصلنامه رشد زمین­شناسی داشته­ام.


در گام دوم چون گرایشی به زمین­شناسی مهندسی دارم، در این زمینه و نارسایی­هایی که در ایران وجود دارد، کم کم با روش نوشتاری به آن پرداخته­ام که کم کم چاپ می­شوند.

دو نکته بسیار در خود نگریستن که نه چندان پررنگ در نوشته شما وجود دارد، بایستی کمی بازتر می­شد یکی گرامی داشت کارشناسان (تحصیل کرده). دیگری اهمیت اقتصادی پژوهشگران که به راستی در خور آن نیست. در هردو نکته روشن است که این در دست ما نیست. شاید به یاد داشته باشی که در دهه 1360، جویندگان کار در ژاپن بیشتر از 60000 نفر در زمین ورزشگاه آمده بودند که بلیت یابی کند. اینان گرچه از گروه روشنفکران نبودند اما به روشنی نمودی از بودمان اقتصادی است که پسند بسیاری نیست و گویا تنها به گفته چکامه سرای ارجمندمان سعدی دلخوش داشته­اند که (نتوان مرد به سختی که من اینجا زادم).

نکته دیگر که خود بهتر آگاهید، در زمینه زمین­لرزه و پیشگویی آن است که گاهی بسیار همه گیر می­شود و نمونه این نکته پیش گویی یک بازرگان در کالیفرنیا بود که روز و ساعت زمین­لرزه را پیشگویی کرد و رسانه­های نوشتاری و شنیداری آنرا گسترش دادند و کسی هم به آنچه که دانشمندان می­گفتند و آمدن زمین­لرزه را نادرست می­دانستند، کوشش نکرد بسیج سراسری شد. آنروز گذشت زمین­لرزه هم در کار نبود. در این گستردگی باور بر پندار، رسانه­ها بسیار بسیار دست داشتند.

بنابراین می­توان این آرمان ماندن و دسترسی به آنرا از راه رسانه ها پی گرفت. چنین می­نماید که آغاز کرده­ای به این امید که پیگیرانه شود.


همکارت محمدحسن نبوی- 7/7/89