وبلاگ دکتر مهدی زارع
مکانی برای تبادل نظر و اتاق فکر دکتر مهدی زارع و دوستان...
Tuesday, January 30, 2007
شب عاشورا 1385- نارمك
چند تا از عكسهاي انتخابي خود از مراسم شب عاشورا در نارمك را در اين آدرس قرار دادم. اگر بازديد كرديد، كامنت بدهيد خوشحال خواهم شد.
شب عاشوراي حسين -ع
امشب شام عاشوراي امام حسين (ع) است. در چنين شبي در سال 61 هجري قمري (59 هجري شمسي) امام حسين (ع) يارانش را فراخواند و به آنها گفت كه فردا همه در ميدان نبرد با خليفه يزيد ابن معاويه كشته خواهيم شد. هر كه مي خواهد مي تواند همين حالا برود. از جمع چند صد نفره باقيمانده (آن طور كه در تاريخ آمده) فقط 72 نفز از خانواده، اقوام نزديك و چند نفر از صحابه نزديك پيامبر اسلام (ص) در كنارش ماندند. در تاريخ امده كه امام عاشقان به آخرين بازماندگان و همراهانش وعده شهادت و از ميان انگشتان دست بهشت را نشان داد. و آنطور كه همه مي دانيم در ظهر عاشورا همگي به همراه سرور آزادگان جهان به شهادت رسيدند. مجددا از تمام علاقه مندان حضرت ابي عبدالله (ع) التماس دعا دارم . يا حسين
Sunday, January 28, 2007
شب تاسوعا- عزاداري حسيني
امشب شب تاسوعاست و مردم شيعه در ايران، عراق و تمام كشورهائي كه شيعيان در آنجا ميزيند به ياد جانبازي علمدار كربلا -حضرت ابوالفضل العباس (س)- به اجراي مراسم پور شور عزاداري مي پردازند. از تمام آنها كه امشب حال معنوي خاصي دارند التماس دعا دارم. قبل از دعا براي شخص خودمان براي پايداري و سلامتي مردم ميهنمان، ملت شريف ايران و حفظ و يكپارچگي ايران عزيز از شر تمام آنها كه با بيان، روش و انگيزه و يا عمل رسما يا غير مستقيم (از روی نادانی یا دانسته و از سر کین ) به دشمني مي پردازند و يا نيت شر براي ملت ايران دارند و وحدت و يكپارچگي ملي ما را هدف مي گيرند (با هر مليت و فكر و نژاد و مذهبي كه هستند)، دعا كنيم. پس از آن براي تمام مسلمين و نجات تمام بشريت و سعادت انسانها دعا كنيم. دعا براي خود و خانواده و دوستانمان فراموش نشود.
Saturday, January 27, 2007
معنويت عاشوراي حسيني - نياز امروز
معنويت ايام عاشوراي امام حسين -ع- و ابراز علاقه مردم ما به اهل بيت امام حسين -ع- به باور من نياز معنوي امروزه ماست. آنطور كه در سالهاي اخير خبر مي رسد حتي پيروان اديان ديگر نيز نذر و نياز خويش را به تكيه ها و هيئت هاي مذهبي امام حسين مي آورند. وقتي جلوه هايي از خشونت در رفتار مردم - به هر دليل - ديده مي شود، وقتي عدم رعايت اخلاق را در جامعه مي بينيم، وقتي بعضي از جوانان ممكن است نسبت به پايه هاي ديني و مذهبي - اعتقادي فرهنگ ايراني دچار سستي و ترديد شده باشند، شور حسيني و گرامي داشت حماسه عاشورا و اجراي عذاداري از سوي خود مردم به صورت سنتي و روزآمد شدن برگزاري آن با ابزاري و امكاناتي كه در دسترس گروههاي مختلف مردم است به نوعي كمك به احياي معنوي جامعه است. من فكر مي كنم كه امروزه به چنين احياي معنوي نياز فراوان داريم.
ابه پيير: انسان دوست فرانسوي
كشيش فرانسوي (1912-2007) كه تمام عمر خويش را در راه خدمت به محرومان، فقرا و بي خانمانهاي فرانسه صرف كرده بود، سه شنبه هفته گذشته در سن 85 سالگي درگذشت. وي كه متولد منطقه نورماندي در شمالغرب فرانسه بود، بر خلاف بيشتر روحانيان بلند پايه مذهب كاتوليك، در بند تشريفات و اشرافيت نبود و از لباس پوشيدن تا رفتار اجتماعي نماد فروتني و خدمت به محرومان بود. او در سال 1949 موسسه امائوس -Emmaus - را براي خدمت به فقرا تاسيس كرد كه هم اكنون در بيش از 40 كشور به فعاليت مشغول است. بنياد ابه پيير در سال 1954 تاسيس شد و اكنون مركزي براي فعاليت هاي نوع دوستانه است. ابه پيير نمادي از احترام به انسانهاي با مومن به اديان ديگر نيز بود و به جوانان عرب - مهاجران مقيم فرانسه - مسلمان مي گفت "با قرآن تان بيائيد و به عربي با من سخن بگوئيد". ضمنا همين برخورد - طرفداري از مظلوم را -با پيروان ساير اديان نيز داشت. او ديروز در فرانسه به خاك سپرده شد. خداوند او را در جوار رحمت خويش در كنار نيكان و صالحان موحد خويش قراردهاد.
Friday, January 26, 2007
روزهاي آمادگي براي ترم دوم
با اتمام امتحانات - در اكثر دانشگاه ها - دانشجويان و استادان براي ترم جديد خود را آماده مي كنند. تعطيلات زمستاني عملاوجود خارجي ندارد! چرا كه معمولا برنامه ريزي به نحوي است كه در هفته اول بهمن امتحانات ترم اول تمام مي شود و كلاسهاي ترم دوم از هفته دوم يا سوم بهمن آغاز مي شود. بنابراين تعطيلات بين ترم امسال چيري در حد فاصله تعطيلات دو روزه تاسوعا و عاشورا تا تعطيل يك روزه به مناسبت سالروز انقلاب اسلامي در 22 بهمن است. به هر حال آرزوي ترم خوبي براي دانشجويان و همكاران هيئت علمي دارم. در مورد ترم دوم من يك شوخي هميشه مي كنم و آن اينكه: تا ترم آغاز مي شود دانشجويان مي گويند براي نوروز مي خواهيم برويم شهرستان، و چون بليط گير نمي آيد بايد چند روز زودتر برويم! و پس از تعطيلات نوروز نيز چند روز ديرتر برمي گردند و مي گويند بليط براي برگشتن گير نيامد! پس از تعطيلات هم تا به اردي بهشت مي رسيم، مي گويند امتحان ميان ترم داريم! تكليف و پروژه ندهيد! و سپس در خرداد مي گويند كه امتحانات پايان ترم است و وقت نداريم!!! خلاصه خيلي ترم جالبي است (از نظر تقويم!). اينها را نوشتم تا دانشجويان عزيز بدانند كه ما همه اين ها را خودمان پيشاپيش مي دانيم.
Thursday, January 25, 2007
پراكندگي داده هاي علمي و مشكلات پژوهش
براي انجام پژوهشهاي علمي دسترسي به منابع و داده هاي علمي در موضوع مورد نظر تحقيق يك نياز بنيادي است. براي مسائل مرتبط به علوم زمين - از جمله زلزله - مشكل عدم دسترسي، پراكندگي يا نبود داده هاي علمي اوليه و مورد نياز همواره پژوهشهاي علمي تخصصي و سطح بالا را با مشكل مواجه كرده است. در سالهاي احير از سويي با دسترسي بيشتر با ابزار هاي مرتبط با فناوري هاي جديد - نظير جي.آي.اس.- اولا نظم و ترتيب بيشتري در دسترسي داده ها برقرار شده و از سوي ديگر با ايجاد پايگاه داده هاي علوم زمين از سوي سازمان زمين شناسي كشور گام بزرگ و خوبي در ساماندهي داده هاي مربوط به علوم زمين برداشته شده است. ولي مشكلات مهم ديگري همچنان وجود دارد و آن عدم انجام مطالعات پايه و نبود شناخت دقيق و تفضيلي از بسياري از پارامترهاي مربوط به علوم زمين در ايران است. در زلزله شناسي از عدم شناخت دقيق از تاريخچه، نحوه و ميزان فعاليت و سازوكار گسلهاي فعال تا مطالعه نشدن بيشتر شهرهاي ايران از نظر مشخصا ژئوتكنيكي زمين از مسائل بنيادي در اين زمينه است. گسترش و ادامه ساماندهي داده هاي موجود در قالب طرحهائي نظير پايگاه داده هاي علوم زمين و سمت دهي مطالعات در دست انجام - به ويژه تزهاي فوق ليسانس و دكتري- در جهت نياز هاي مطالعاتي اصلي در ايران مي تواند كمك بزرگي به پژوهش در سطح ملي نمايد.
Tuesday, January 23, 2007
چگونه سطح مقالات علمي را در ايران ارتقا دهيم؟-3
در ادامه بحث ارتقا كيفي سطح مقالات امروز مي خواهم به اين موضوع بپردازم كه ذهن منظم مي تواند مقاله منظم هم بنويسد.
اگر به افراد مختلف كه در كارهاي علمي-دانشگاهي فعال هستند (مثل دانشجويان و استادان) توجه كنيم، به وضوح مي توان ديد كه فردي با استعداد بالا تر از متوسط كه مي تواند يك كار علمي را بر اساس روش علمي به انجام رساند، براي بيان مطلب و ارائه نتايج (كه مقاله نوشتن هم بخشي از آن است) نياز به ذهني منظم و سامان يافته دارد. وگرنه در بيان نتايج، ملقمه اي از كتابنگاري و كارهاي انجام شده توسط ديگران گرفته تا ارائه پراكنده نتايج مطالعه خويش رديف مي كند! در پايان هم اگر مقاله اي تنظيم شود ساماني نخواهد داشت و از اساسا نمي تواند بيانگر حجم و كيفيت كارهاي انجام شده باشد.
ذهن منظم كمك مي كند كه فرد بتواند درست و شفاف فكر كند و هم در حين انجام كار و هم در حين بيان نتايج كار را با رعايت استاندارد و كيفيت بالا با شفافيت بيان نمايد. مقاله حاصله نيز مقاله منظمي خواهد بود و كيفيت آن بالا خواهد بود.
عدم سامان ذهني - به هر دليل - از دلايلي است كه حتي اگر كار جالب و با كيفيت بالا صورت گيرد، نيز نتوان به انتشار مقاله اي جالب و با كيفيت از آن كار دل بست.
Monday, January 22, 2007
چگونه سطح مقالات علمي را در ايران ارتقا دهيم؟-2
در روز دو شنبه گذشته بحثي در مورد ارتقا سطح مقالات علمي در ايران مطرح كردم و وعده دادم كه آن را در همين صفحه دنبال خواهم كرد.
در آنجا به عنوان اولين نكته آوردم كه:
{هرچه كيفيت كارهاي انجام شده بالاتر باشد، طلبيعتا كيفيت مقالات تهيه شده نيز بالاتر خواهد بود. زبان نوشتاري، ساختار، ساماندهي مطلب و نحوه بيان يك نكته علمي نيز هر چه شفافتر باشد و به استاندارهاي بين المللي انتشار مقالات نزديكتر باشد، امكان چاپ ان در نشريات معتبر علمي (داخل يا خارج از كشور) بيشتر خواهد بود}
تمرين در نوشتن و راحت نوشتن از مسائل مهمي است كه مشكل در آن هميشه از نقاط ضعف عمومي آمزش در ايران بوده است. نكات فرهنگي - فرهنگ بيشتر شفاهي و علاقه بيشتر به گفتن و شنيدن تا نوشتن و خواندن - و نيز عدم آموزش ساماندهي شدن تهيه مقاله و گزارش در سطوح مختلف - حتي دانشگاهي- موجب مي شود كه حتي دانشجويان دكتري ما در نوشتن و تشريح منظم نظرات خود و بيان شفاف حاصل كار و بحث مكتوب در غالب مقاله، گزارش، پروپوزال پروژه پژوهشي و رساله مشكل داشته باشند. اين موضوع در ادامه كار نيز فارغ التحصيلان را در منتشر كردن مقالات خود دچار مساله مي كند.
از طرف ديگر وقتي مقاله علمي را مي خواهيم در يك نشريه بين المللي معتبر منتشر كنيم، دانستن زبان انگليسي در حد نوشتن مقاله علمي و همچنين بيان شفاف و تشريح كافي مطالب به صورت سامان يافته لازم است. ابهام در نحوه بيان مطلب و بيش از حد نوشتن و يا بسيار كوتاه نوشتن مقاله و از سوي ديگر زبان انگليسي ضعيف - به ويژه براي ما كه غير انگليسي زبان هستيم- هميشه نكته اي بازدارنده در تهيه و انتشار مقاله علمي است. خواندن هرچه بيشتر مقالات منتشر شده در نشريات علمي بين المللي نمايه شده مي تواند به تهيه مقاله علمي با كيفيت بالا كمك كند. ضمن اينكه مطالب علمي كه بر اساس پژوهش با روش علمي تهيه شده است لازم است تا با توجه به مباني مقاله نويسي و روش تحقيق تنظيم شود وگرنه مجموعه اي اطلاعات از مطالعات انجام شده قبلي و حجم متنابهي از داده ها در كنار هم قرار مي گيرد كه نه هدف نويسنده (گان) را از تهيه مطلب نشان مي دهد و نه معلوم مي كند كه به چه نتايج و جمع بندي ختم شده است.
اين بحث را باز ادامه خواهم داد.
در آنجا به عنوان اولين نكته آوردم كه:
{هرچه كيفيت كارهاي انجام شده بالاتر باشد، طلبيعتا كيفيت مقالات تهيه شده نيز بالاتر خواهد بود. زبان نوشتاري، ساختار، ساماندهي مطلب و نحوه بيان يك نكته علمي نيز هر چه شفافتر باشد و به استاندارهاي بين المللي انتشار مقالات نزديكتر باشد، امكان چاپ ان در نشريات معتبر علمي (داخل يا خارج از كشور) بيشتر خواهد بود}
تمرين در نوشتن و راحت نوشتن از مسائل مهمي است كه مشكل در آن هميشه از نقاط ضعف عمومي آمزش در ايران بوده است. نكات فرهنگي - فرهنگ بيشتر شفاهي و علاقه بيشتر به گفتن و شنيدن تا نوشتن و خواندن - و نيز عدم آموزش ساماندهي شدن تهيه مقاله و گزارش در سطوح مختلف - حتي دانشگاهي- موجب مي شود كه حتي دانشجويان دكتري ما در نوشتن و تشريح منظم نظرات خود و بيان شفاف حاصل كار و بحث مكتوب در غالب مقاله، گزارش، پروپوزال پروژه پژوهشي و رساله مشكل داشته باشند. اين موضوع در ادامه كار نيز فارغ التحصيلان را در منتشر كردن مقالات خود دچار مساله مي كند.
از طرف ديگر وقتي مقاله علمي را مي خواهيم در يك نشريه بين المللي معتبر منتشر كنيم، دانستن زبان انگليسي در حد نوشتن مقاله علمي و همچنين بيان شفاف و تشريح كافي مطالب به صورت سامان يافته لازم است. ابهام در نحوه بيان مطلب و بيش از حد نوشتن و يا بسيار كوتاه نوشتن مقاله و از سوي ديگر زبان انگليسي ضعيف - به ويژه براي ما كه غير انگليسي زبان هستيم- هميشه نكته اي بازدارنده در تهيه و انتشار مقاله علمي است. خواندن هرچه بيشتر مقالات منتشر شده در نشريات علمي بين المللي نمايه شده مي تواند به تهيه مقاله علمي با كيفيت بالا كمك كند. ضمن اينكه مطالب علمي كه بر اساس پژوهش با روش علمي تهيه شده است لازم است تا با توجه به مباني مقاله نويسي و روش تحقيق تنظيم شود وگرنه مجموعه اي اطلاعات از مطالعات انجام شده قبلي و حجم متنابهي از داده ها در كنار هم قرار مي گيرد كه نه هدف نويسنده (گان) را از تهيه مطلب نشان مي دهد و نه معلوم مي كند كه به چه نتايج و جمع بندي ختم شده است.
اين بحث را باز ادامه خواهم داد.
Sunday, January 21, 2007
ماه بهمن با محرم آمد
امروز ماه محرم و ماه بهمن با هم در ايران آغاز شد. ماه بهمن ماه سالگرد انقلاب اسلامي و و نيز براي خانواده ما سالگرد شهادت دائي شهيدم - رجب نصيري - را در عمليات والفجر هشت (فتح فاو در سال 1364) است. ماه محرم نيز كه امسال دهه اولش با دهه اول بهمن همزمان شده است، ماه گراميداشت ياد و خاطره جانبازي و شهادت امام حسين -ع- و ياران باوفايش است. از همه شيعيان علاقه مند به عزاداري محرم ضمن دعوت به تفكر در قيام حضرت امام حسين و پرداختن هرچه بيشتر به معنويت ايام عزاداري، التماس دعا دارم.
Saturday, January 20, 2007
خان مظفر - ما مي رويم
ديشب طنز خان مظفر،كار جديد مهران مديري در قسمت چهل و پنجم به پايان رسيد. از مشخصات اين قسمت شوخي با طبقه سنتي اشرافي، شهري، تهران (شميران) و البته كلي پيام بازرگاني و بهداشتي و البته دلسوزي براي هواي پاك و ورزش و ... بود!. حدود 15 دقيقه پاياني قسمت آخر را ديدم، چون درگير تكميل و تصحيح يك مقاله خودم بودم. مطمئن هستم اگر كسي غير مديري اين كار را جمع مي كرد، با اين هجم موضوعاتي كه ذكر شد و من جمعا شايد حدود 10 قسمتش را به صورت منقطع - و در زمان حضور در منزل ديدم، بسيار كار بي ربطي از آب در مي آمد. به هر حال خدا به مديري توان بيشتري بدهد كه همچنان طنز پرداز اول تلويزيوني ماست و تنها كسي است كه اگر سريال يا فيلمي بسازد، من كه رقبت نميكنم تلويزيون تماشا كنم را براي چند ده دقيقه مي تواند پاي تلويزيون نگه دارد! منتظر كارهاي بعديش هستيم. مديري با همان لفظ خاني خداحافظي كرد- ما مي رويم!- ولي اميد داريم برگردد.
Friday, January 19, 2007
روزهوای پاک
امروز 29 دي روز هواي پاك است و من دارم دعا مي كنم كه دست كم امروز لشكر ماشينها به حركت نيافتند و شهر تهران انشاالله هواي نسبتا پاك (تر از آلودگي دائمي) را به صورت سمبليك تجربه كند. در ماههاي آذر و دي به دليل پديده وارونگي، معمولا حتي در ساعتهاي انتهاي شب و دم صبح نيز هواي تهران بسيار آلوده است. اخيرا خبر مي رسد كه شهرهاي مشهد، شيراز و تبريز نيز به شهرهاي آلوده ايران اضافه شده اند.
فكر مي كنم ساخت خودرو فقط بخشي از ماجراست. وقتي منابع طبيعي بري ساخت شهركها مورد تجاوز واقع مي شود و باغهاي تهران و درختان آن همچنان به دليل ساخت مجتمع و آپارتمان از بين مي روند، و در ازاي ساخت بزرگراه، از گسترش فضاي سبز در كناره بزرگراهها خبري نيست (جز در مناطق معدودي نظير بزرگراه مدرس، در حاشيه پلهاي فجر كهالبته بسيار زيباست) هواي آلوده را به عنوان بخشي از نتيجه توسعه ناپايدار و نامتوازن شهري تهران بايد بپزيريم.
البته حركتهاي سمبليك براي هواي پاك و اعلام يك روز به اين هدف حداقل موجب مي شود كه در اين روز و در هفته هواي پاك (هفته گذشته) در مورد آن بحث كنيم، ولي هر كاري در دنياي امروز راه حلي علمي و عقلاني دارد (هر قدر پيچيده باشد). با روش علمي و با اعمال نظر كارشناسان و تشكيل يك كميته راهبردي - همانكه قبلا در مورد اولويت سنجي و برنامه ريزي كلان براي مساله زلزله و بلاياي طبيعي در تهران پيشنهاد كردم - بايد راههاي چاره را جست و در مسير صحيح براي سالمتر كردن هواي تهران اقدام كرد.
ضمنا يك دليل مهم براي انتقال پايتخت كه ديروز بحث كردم، همين مساله جدي الودگي هواست كه آرام آرام شهروندان تهراني را بيمارتر مي كند. حداقل بخشي از سردردهاي نسبتا دائمي را -كه من دارم - و يا تشديد وتحريك آن را بايد به دليل آلودگي هوا دانست.
مساله جدي است. چاره اي علمي لازم است. چاره هم نزد متخصصان ايران هست. فقط لطفا به حرفشان گوش دهيم، براي پژوهش هزينه كنيم و برنامه علمي راكه پيشنهاد مي كنند عملي سازيم.
Thursday, January 18, 2007
انتقال پايتخت
در همين صفحه بارها به ضرورت انتقال پايتخت اشاره كرده ام و دليل اين مساله را نيز خطر زلزله و گسترش پهنه هاي پر خطر در شهر تهران به دليل گسترش ساخت و ساز در اين شهر - به ويژه در حاشيه هاي شمالي و جنوبي ان - دانسته ام. به اين ترتيب و با انتقال پايتخت به يك محل جديد و كم خطر تر - و نه به يك شهر جديد موجود ايران - مي توان اميد داشت كه با به صفر رسيدن رشد جمعيت و گسترش شهري تهران، اولا از نظر شهري، معماري و فرهنگي، حلي راحتتر براي زندگي باري نسلهاي آينده احداث شود و همزمان مي توان براي ايمنتر كردن همين شهر موجود تهران برنامه ريزي كرد. اكنون، اما با گسترش بي رويه محدوده شهري و ساختمانها مسابقه اي نابرابر ميان آنها كه به سرعت ايمني شهر را با ساخت و سازو جديد كمتر مي كنند و انها كه در راه ايمنتر كردن شهر مي كوشند برقرار است.
نمونه هاي دم دست براي چنين حركتي - انتقال پايتخت- را مي توان در كشور همسايه پاكستان ديد كه حدود ۴۵ سال پيش با انتخاب محل و احداث اسلام آباد، شهري مدرن به عنوان پايتخت ايجاد شد كه همچنان بهترين شهر پاكستان از ديدگاههاي مختلف است (البته ايوب خان نخست وزير وقت پاكستان، محل اسلام آباد را در جايي به مراتب با خطري بيشتر در مقابل زلزله نسبت به كراچي و شهر نزديك ان: راولپندي، انتخاب كرد! كه نشان مي دهد كه به بلاياي طبيعي توجه نداشته است!، ولي به هرحال اسلام آباد كنوني از تمام شهرهاي پاكستان شهري مناسبتر براي زندگي و به استانداردهاي معمول به عنوان پايتخت و شهر مدرن نزديكتر است). مثالهاي احداث پايتخت جديد در جهان كم نيستند، سريلانكا، قزاقستان و استراليا نيز از همين دست هستند كه مشخصا در قزاقستان يكي از دلائل انتخاب پايتخت جديد، خطر بالا و بالقوه زلزله در پايتخت قديمي بوده است.
امروز در سايت خبرگزاري فارس ديديم كه گروهي ديگر از كارشناسان نيز به همين جمع بندي رسيده اند. توجه كنيد:
در سيزدهمين نشست تخصصي مديريت دانش شهري عنوان شد
تنها راه نجات تهران، جابهجايي پايتخت است
خبرگزاري فارس: انتقال و جابهجايي پايتخت، تنها راه نجات تهران از معضل تراكم جمعيتي شديد است.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي شهرداري تهران، سهراب مشهودي در سيزدهمين نشست پايگاه دانش شهري كه با عنوان افزايش جمعيت تهران و بحران هاي ناشي از آن برگزار شد، با اشاره به بحران خدمات و امكانات زيستي در تهران گفت: به علت آلودگي هوا عمر تهراني ها 5 سال كوتاه شده است ، 7 درصد زمان مفيد ملي در ترافيك تهران كشته مي شود، تهران داراي دو گسل بزرگ زلزله است كه در صورت بروز زلزله بزرگترين فاجعه بشري را رقم خواهند زد و اگر به اين مسايل ، تخريب رواني و جمعيتي و بالا رفتن آمار جرم و جنايت و غيره را هم بيفزاييم كه همه ناشي از انفجار و گذشتن تهران از تمام استانداردهاي شهري است چنين كلاف پيچيده و در هم تنيدهاي تمام راهكارها را ناكارآمد خواهد كرد. اين كارشناس شهرسازي با بيان اينكه كه تنها راه نجات تهران و جمعيت آن جابهجايي پايتخت است افزود: بسياري بر اين باورند كه انتقال پايتخت بسيار هزينهبر است اما هزينه سامان دادن تهران و اتلاف سرمايه در آن بسيار بيشتر از چنين كار ريشهاي است ؛ جابهجايي پايتخت در ديگر كشورها چون هند، تركيه و كشمير هم اتفاق افتاده است. مشهودي با انتقاد از اين كه هزينه سنگين طرح ها همواره بايد از جيب مردم پرداخت شود، گفت: براي اينكه به نتيجه و راه حلي مناسب دست يابيم بهترين كار كمك گرفتن از هيئت هاي متخصص خارجي به همراه متخصصان داخلي است، اجازه دهيم تا متخصصان بين المللي هم روي اين شهر مطالعه اي دقيق انجام دهند و راهكارهاي آنها را هم بنگريم. در ادامه اين نشست مجيد كوششي ، عضو هيئت علمي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران با اعلام اين مطلب كه تهران در بعد از انقلاب داراي رشد جمعيتي بسياري بوده گفت: اين در حالي است كه به دليل بالا رفتن سن ازدواج تعداد خانوارها داراي رشد كندي بوده است و يكي از دلايل اصلي كاهش تقاضاي مسكن همين مجرد ماندن جوانها است و در صورت رفع مشكل ازدواج جوانان، مشكل دولت در بخش مسكن چندين برابر خواهد شد. كوششي در ادامه افزود: حتي اگر تمامي درهاي مهاجرت به تهران را ببنديم باز تا يكي دو دهه آينده شاهد رشد جمعيتي منفي در اين شهر نخواهيم بود، بخش بزرگي از مشكلات روزمره تهران ناشي از همين مهاجرت است، در حال حاضر در طول روز شاهد جمعيت بسيار بيشتري هستيم كه مشكلات را دوچندان مي كنند. در ادامه اين نشست ، مسعود غني زاده ، قائم مقام معاونت هماهنگي و برنامه ريزي شهرداري تهران نيز با اشاره به اينكه در كشور ما بسياري از شهرها نيازمند توسعه جمعيتي هستند، گفت: در كشور ما تمركز امنيتي و اقتصادي كه دو ركن اساسي توسعه شهري هستند در تهران و معدودي مراكز استاني انجام شده همين امر باعث شده كه جمعيت كشور به گونهاي سيل آسا روانه تهران و چند شهر معدود شوند. وي با تاكيد بر اين مطلب كه شهرداي ها در ايران چندان قدرت و اختياري ندارند گفت: بسياري از معضلات شهري در حيطه اختيار شهرداري ها نيست در ديگر كشورها شايد اين مسايل جزء وظايف شهرداري باشد اما در ايران اينگونه نيست. غني زاده با اشاره به اينكه در تهران 28 نهاد و ارگان مسئول وجود دارد كه به هر كدام اختياري كوچك در حوزه شهري سپرده شده است تصريح كرد: تعدد بيش از حد مسئوليتي ارگانها در سطح شهر، اجراي طرح ها و برنامههاي كلان را مختل مي كند و هر چند اختيارات هر كدام از اين نهادها محدود است اما تا بينهايت مي توانند در كار و پيشرفت برنامهها اختلال ايجاد كنند. نعمت الله فاضلي ، استاد دانشگاه و عضو وابسته هيئت علمي مدرسه مطالعات شرق و آفريقاي دانشگاه لندن نيز در پايان با اعلام اينكه جمعيت به خودي خود يك مزيت است گفت: تهران نيازمند تبديل شدن به گفتماني ملي است چون اين شهر داراي ويژگيهاي منحصر بهفردي است و لايههاي هويتي متعددي دارد. وي همچنين با تاكيد بر اينكه زماني كه از تهران سخن مي گوييم لازم است مشخص كنيم كه از كدام تهران مي خواهيم سخن بگوييم گفت: ما مي توانيم سه تهران را از هم تفكيك كنيم تهران واقعي كه مجموعه اي از پديده هاي مادي و معنوي است، تهران مجازي كه رسانه ها آن را ساخته اند و تهران فهم شده كه بازنمايي تهران در ذهن ساكنان آن است. وي با اشاره به تنوع زيستي در تهران افزود:اگر مديريت و برنامهريزي جمعيتي درستي نداشته باشيم چنين تنوعي باعث زد و خورد و فرسايش تدريجي خواهد شد اما توجه دقيق و علمي به اين پتانسيل باعث فوران نوآوري و خلاقيت در تمام زمينهها مي شود.
نمونه هاي دم دست براي چنين حركتي - انتقال پايتخت- را مي توان در كشور همسايه پاكستان ديد كه حدود ۴۵ سال پيش با انتخاب محل و احداث اسلام آباد، شهري مدرن به عنوان پايتخت ايجاد شد كه همچنان بهترين شهر پاكستان از ديدگاههاي مختلف است (البته ايوب خان نخست وزير وقت پاكستان، محل اسلام آباد را در جايي به مراتب با خطري بيشتر در مقابل زلزله نسبت به كراچي و شهر نزديك ان: راولپندي، انتخاب كرد! كه نشان مي دهد كه به بلاياي طبيعي توجه نداشته است!، ولي به هرحال اسلام آباد كنوني از تمام شهرهاي پاكستان شهري مناسبتر براي زندگي و به استانداردهاي معمول به عنوان پايتخت و شهر مدرن نزديكتر است). مثالهاي احداث پايتخت جديد در جهان كم نيستند، سريلانكا، قزاقستان و استراليا نيز از همين دست هستند كه مشخصا در قزاقستان يكي از دلائل انتخاب پايتخت جديد، خطر بالا و بالقوه زلزله در پايتخت قديمي بوده است.
امروز در سايت خبرگزاري فارس ديديم كه گروهي ديگر از كارشناسان نيز به همين جمع بندي رسيده اند. توجه كنيد:
در سيزدهمين نشست تخصصي مديريت دانش شهري عنوان شد
تنها راه نجات تهران، جابهجايي پايتخت است
خبرگزاري فارس: انتقال و جابهجايي پايتخت، تنها راه نجات تهران از معضل تراكم جمعيتي شديد است.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي شهرداري تهران، سهراب مشهودي در سيزدهمين نشست پايگاه دانش شهري كه با عنوان افزايش جمعيت تهران و بحران هاي ناشي از آن برگزار شد، با اشاره به بحران خدمات و امكانات زيستي در تهران گفت: به علت آلودگي هوا عمر تهراني ها 5 سال كوتاه شده است ، 7 درصد زمان مفيد ملي در ترافيك تهران كشته مي شود، تهران داراي دو گسل بزرگ زلزله است كه در صورت بروز زلزله بزرگترين فاجعه بشري را رقم خواهند زد و اگر به اين مسايل ، تخريب رواني و جمعيتي و بالا رفتن آمار جرم و جنايت و غيره را هم بيفزاييم كه همه ناشي از انفجار و گذشتن تهران از تمام استانداردهاي شهري است چنين كلاف پيچيده و در هم تنيدهاي تمام راهكارها را ناكارآمد خواهد كرد. اين كارشناس شهرسازي با بيان اينكه كه تنها راه نجات تهران و جمعيت آن جابهجايي پايتخت است افزود: بسياري بر اين باورند كه انتقال پايتخت بسيار هزينهبر است اما هزينه سامان دادن تهران و اتلاف سرمايه در آن بسيار بيشتر از چنين كار ريشهاي است ؛ جابهجايي پايتخت در ديگر كشورها چون هند، تركيه و كشمير هم اتفاق افتاده است. مشهودي با انتقاد از اين كه هزينه سنگين طرح ها همواره بايد از جيب مردم پرداخت شود، گفت: براي اينكه به نتيجه و راه حلي مناسب دست يابيم بهترين كار كمك گرفتن از هيئت هاي متخصص خارجي به همراه متخصصان داخلي است، اجازه دهيم تا متخصصان بين المللي هم روي اين شهر مطالعه اي دقيق انجام دهند و راهكارهاي آنها را هم بنگريم. در ادامه اين نشست مجيد كوششي ، عضو هيئت علمي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران با اعلام اين مطلب كه تهران در بعد از انقلاب داراي رشد جمعيتي بسياري بوده گفت: اين در حالي است كه به دليل بالا رفتن سن ازدواج تعداد خانوارها داراي رشد كندي بوده است و يكي از دلايل اصلي كاهش تقاضاي مسكن همين مجرد ماندن جوانها است و در صورت رفع مشكل ازدواج جوانان، مشكل دولت در بخش مسكن چندين برابر خواهد شد. كوششي در ادامه افزود: حتي اگر تمامي درهاي مهاجرت به تهران را ببنديم باز تا يكي دو دهه آينده شاهد رشد جمعيتي منفي در اين شهر نخواهيم بود، بخش بزرگي از مشكلات روزمره تهران ناشي از همين مهاجرت است، در حال حاضر در طول روز شاهد جمعيت بسيار بيشتري هستيم كه مشكلات را دوچندان مي كنند. در ادامه اين نشست ، مسعود غني زاده ، قائم مقام معاونت هماهنگي و برنامه ريزي شهرداري تهران نيز با اشاره به اينكه در كشور ما بسياري از شهرها نيازمند توسعه جمعيتي هستند، گفت: در كشور ما تمركز امنيتي و اقتصادي كه دو ركن اساسي توسعه شهري هستند در تهران و معدودي مراكز استاني انجام شده همين امر باعث شده كه جمعيت كشور به گونهاي سيل آسا روانه تهران و چند شهر معدود شوند. وي با تاكيد بر اين مطلب كه شهرداي ها در ايران چندان قدرت و اختياري ندارند گفت: بسياري از معضلات شهري در حيطه اختيار شهرداري ها نيست در ديگر كشورها شايد اين مسايل جزء وظايف شهرداري باشد اما در ايران اينگونه نيست. غني زاده با اشاره به اينكه در تهران 28 نهاد و ارگان مسئول وجود دارد كه به هر كدام اختياري كوچك در حوزه شهري سپرده شده است تصريح كرد: تعدد بيش از حد مسئوليتي ارگانها در سطح شهر، اجراي طرح ها و برنامههاي كلان را مختل مي كند و هر چند اختيارات هر كدام از اين نهادها محدود است اما تا بينهايت مي توانند در كار و پيشرفت برنامهها اختلال ايجاد كنند. نعمت الله فاضلي ، استاد دانشگاه و عضو وابسته هيئت علمي مدرسه مطالعات شرق و آفريقاي دانشگاه لندن نيز در پايان با اعلام اينكه جمعيت به خودي خود يك مزيت است گفت: تهران نيازمند تبديل شدن به گفتماني ملي است چون اين شهر داراي ويژگيهاي منحصر بهفردي است و لايههاي هويتي متعددي دارد. وي همچنين با تاكيد بر اينكه زماني كه از تهران سخن مي گوييم لازم است مشخص كنيم كه از كدام تهران مي خواهيم سخن بگوييم گفت: ما مي توانيم سه تهران را از هم تفكيك كنيم تهران واقعي كه مجموعه اي از پديده هاي مادي و معنوي است، تهران مجازي كه رسانه ها آن را ساخته اند و تهران فهم شده كه بازنمايي تهران در ذهن ساكنان آن است. وي با اشاره به تنوع زيستي در تهران افزود:اگر مديريت و برنامهريزي جمعيتي درستي نداشته باشيم چنين تنوعي باعث زد و خورد و فرسايش تدريجي خواهد شد اما توجه دقيق و علمي به اين پتانسيل باعث فوران نوآوري و خلاقيت در تمام زمينهها مي شود.
نهمين جايزه ترويج علم ايران
ديروز ساعت 17 در محل پارك علوم و فاوري دانشگاه تهران - در خيابان اميرآباد شمالي - مراسم اهداي نهمين جايزه ترويج علم ايران از سوي انجمن ترويج علم ايران برگزار شد. من نيز كه عضو اين انجمن هستم در آن حاضر بودم. به نظرم به نسبت سالهاي گذشته كه مراسم در محل انجمن مفاخر علمي و فرهنگي در منطقه جنوبي شهر - پل امير بهادر - تشكيل مي شد، شلوغي و جنب و جوش مراسم كمتر بود. البته شايد بتوان دليل را نظم بيشتر در برگزاري مراسم امسال دانست. به هر حال هر چه اجراي چنين مراسمي جذابتر باشد، و بتواند جمعيت بيشتر جذب كند مناسب تر است.
به هر حال سخنران ويژه مراسم خانم دكتر نسيريم معظمي، رئيس و بنيانگذار پژوهشكده بيوتكنولوژي ايران بود. ايشان به توسعه علوم و نقشي كه كشورهاي درحال توسعه به ويژه ايران مي توانند در اين روند داشته باشند به خوبي اشاره كرد. ايشان اشاره كردند كه فناوري اطلاعات در دهه دوم سده بيست و يكم به تكامل مي رسد و از ان پس عصر توسعه زيست فناوري - بيو تكنولوژي- ادامه مي يابد. ايشان معتقد بود كه كشور ما با توجه به ويژگيهاي خاص جغرافيائي و نيروي تخصصي جوان و تحصيل كرده و همچنين منابع گسترده انرژي، مي تواند با بهره گيري از فناوري نانو - نانو تكنولوژي- رل مهمي از ديدگاه توليد فناوري در آينده در عرصه بين المللي بازي كند.
سپس نوبت به اهدا جوائز رسيد و جايزه ترويج علم امسال به آقاي رستگار نسب به دليل تشكيل انجمن هاي علمي نجوم و تلاش براي ترويج اين علم ميان بچه هاي شهرري اهدا شد. همچنين از استاد نوروزيان (يكي از معلمان پيشكسوت فيزيك اهل تبريز)، آقاي صياد (رياضي دان و كارشناس امر رصد و هلال ماه در موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران)، دكتر موسوي معاون پژوهشي دانشگاه تهران (كه سردبير مجله علمي - راهبردي رهيافت هستند) با اهدا لوح تقدير تجليل شد. در نهايت و براي اولين باز ازسه معلم اهل سيستان و بلوچستان، آذربايجان غربي و بوشهر كه با ابتكار ويژه در بدترين شرايط از نظر امكانات ، توانسته اند در امر اموزش در منطقه محروم خويش موفق باشند، تقدير شد. كلا مراسم بسيار جالبي بود كه خستگي زياد من را از كار هفتگي تا حدود رفع كرد.
به هر حال سخنران ويژه مراسم خانم دكتر نسيريم معظمي، رئيس و بنيانگذار پژوهشكده بيوتكنولوژي ايران بود. ايشان به توسعه علوم و نقشي كه كشورهاي درحال توسعه به ويژه ايران مي توانند در اين روند داشته باشند به خوبي اشاره كرد. ايشان اشاره كردند كه فناوري اطلاعات در دهه دوم سده بيست و يكم به تكامل مي رسد و از ان پس عصر توسعه زيست فناوري - بيو تكنولوژي- ادامه مي يابد. ايشان معتقد بود كه كشور ما با توجه به ويژگيهاي خاص جغرافيائي و نيروي تخصصي جوان و تحصيل كرده و همچنين منابع گسترده انرژي، مي تواند با بهره گيري از فناوري نانو - نانو تكنولوژي- رل مهمي از ديدگاه توليد فناوري در آينده در عرصه بين المللي بازي كند.
سپس نوبت به اهدا جوائز رسيد و جايزه ترويج علم امسال به آقاي رستگار نسب به دليل تشكيل انجمن هاي علمي نجوم و تلاش براي ترويج اين علم ميان بچه هاي شهرري اهدا شد. همچنين از استاد نوروزيان (يكي از معلمان پيشكسوت فيزيك اهل تبريز)، آقاي صياد (رياضي دان و كارشناس امر رصد و هلال ماه در موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران)، دكتر موسوي معاون پژوهشي دانشگاه تهران (كه سردبير مجله علمي - راهبردي رهيافت هستند) با اهدا لوح تقدير تجليل شد. در نهايت و براي اولين باز ازسه معلم اهل سيستان و بلوچستان، آذربايجان غربي و بوشهر كه با ابتكار ويژه در بدترين شرايط از نظر امكانات ، توانسته اند در امر اموزش در منطقه محروم خويش موفق باشند، تقدير شد. كلا مراسم بسيار جالبي بود كه خستگي زياد من را از كار هفتگي تا حدود رفع كرد.
Tuesday, January 16, 2007
دفاع آقاي دكتر سديد خوي در موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران برگزار شد
امروز صبح جلسه دفاع از تز دكتري آقاي احمد سديد خوي - در رشته ژئوفيزيك، زلزله شناسي - در سالن اجتماعات موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران برگزار شد و ايشان با موفقيت از تز خود دفاع كردند و به دريافت درجه دكتري نائل شدند. دكتر سديد خوي با راهنمائي آقايان دكتر قيطانچي و دكتر عكاشه و مشاورت آقايان دكتر جوان و دكتر سياهكوهي در مورد مساله آنيزوتروپي در منطقه البرز مركزي ايران كار كرده بودند . من و آقاي دكتر قرشي نيز به عنوان داور خارج ار موسسه ژئوفيزيك و اقايان دكتر رضا پور و دكتر كماليان به عنوان داور از داخل موسسه به همراه تيم راهنما و مشاور ، هيئت ژوري تز ايشان را تشكيل مي داديم. دكتر سديد خوي زحمت زيادي كشيده است و به نتايج خيلي جالبي در تز خويش رسيده اند. انشاالله به عنوان استاديار موسسه ژئوفيزيك و همكار ما نيز در كار خود موفق و مويد باشد. با اين دفاع و دو دفاع قبلي در پژوهشگاه - آقايان دكتر سينائيان و دكتر مهدويفر- تعداد دكتر هاي فارغ التحصيلان ژئوفيزيك ، زلزله شناسي فارغ التحصيل داخل در امسال تا امروز به سه نفر رسيد. تا باشد از اين خبر هاي خوب.
Monday, January 15, 2007
چگونه سطح مقالات علمي را در ايران ارتقا دهيم؟-1
مقالات علمي كه در دانشگاهها، پژوهشگاهها و ساير مركز تخصصي ايران تهيه مي شوند، حاصل فعاليتهاي پژوهشي انچام شده در داخل كشور هستند. هرچه كيفيت كارهاي انجام شده بالاتر باشد، طلبيعتا كيفيت مقالات تهيه شده نيز بالاتر خواهد بود. زبان نوشتاري، ساختار، ساماندهي مطلب و نحوه بيان يك نكته علمي نيز هر چه شفافتر باشد و به استاندارهاي بين المللي انتشار مقالات نزديكتر باشد، امكان چاپ ان در نشريات معتبر علمي (داخل يا خارج از كشور) بيشتر خواهد بود. بعضي از مقالات تهيه شده توسط همكاران در داخل كشور نيز حاصل همكاري مشترك بين المللي -بين يك يا چند طرف خارجي و همكاران ايراني- هستند.
مجلات علمي (دانشگاهي) در ايران - كه يكي از محلهاي اصلي انتشار نتايج فعاليتهاي پژوهشي كشور هستند -هميشه اين مساله را دارند كه چگونه مقالات با كيفيت بهتر دريافت كنند و سر وقت منتشر شوند و در نهايت به فهرست مجلات نمایه شده بین المللی - آی.اس.آی.- بپيوندند. از حدود چهار سال پيش، ارائه مجوز نشريات علمي -پژوهشي (كه بالاترين درجه اعتبار علمي را از وزارت علوم دريافت كرده اند) از سوي وزارت علوم تشويق شده اند تا به صورت ارگان انجمن هاي علمي ايران - در شاخه هاي تخصصي خود- در آيند. اين موضوع نيز از جنيه هاي مختلفي كاري مثبت است ولي در اين مدت مشكلاتي نيز داشته است.
اينها رئوس موضوعاتي هستند كه مي خواهم در چند يادداشت آينده به آنها بپردازم و طبيعي است كه از نقطه نظرات همكاران و دانشجويان محترم در اين مورد نيز بسيار خوشحال خواهم شد.
Saturday, January 13, 2007
باز برف آمد
از ديشب در تهران برف باريد و مدارس 5 منطقه (از شماره يك تا پنج!) تهران تعطيل شد. در فرمانيه كه محل پژوهشگاه است، الان برف نميايد ولي زمين از برف پوشيده است. اميدوارم اين هفته به ويژه در مناطق سرد سير مملكت گاز قطع نشود چون اگر اينطور شود معلوم نيست كه چه تعداد از مردم در روستاها از دست بروند. امسال سرماي سختي را تجربه مي كنيم و بايد هشيار بود كه گاهي بعضي از اتفاقات كاملا طبيعي مثل بارش برف مي تواند براي ما حكم بلاي طبيعي داشته باشد.
Friday, January 12, 2007
باز هم صعود رتبه در جدول توليد علمي در جهان
اگر بعضي دوستان منتقد ما ناراحت نشوند - چون ما پارسال در همين مورد نوشتيم و چند كامنت گرفيتم كه اقا اين حرفها چيه مي زني؟ و خلاصه چرا تبليغ صعود علمي مي كني؟و يكي از رفقا در سفري كه براي كنفرانس به فرانسه داشتيم از من پرسيد كه هدفم چيست و آيا مي خواهم كمبودهاي مشهود را ناديده بگيرم؟ و ... - اين خبر را از خبرگزاري ايسنا - صفحه علمي انتخاب كردم و در اين زمانه ناخوش احوالي و ميگرني (!)، كلي خوشحال شدم.
در پاسخ به آن دوست كه پرسيد هدفت چيست؟، همانطور كه حضوري توضيح دادم اينجا كتبا مي نويسم كه ضمن اينكه انتقاد مي كنيم، خبر هاي خوش را - آنها كه به معيارهاي جهاني و بين المللي مستند است و صحت انها را مي توان كنترل نمود (و نه خداي ناكرده، خبرهاي خوش الكي و بي خود براي سرخوشيهاي لحظه اي و خداي ناكرده بي پايه) - بايد بيان كرد و به آنها در حد و اندازه معقولش افتخار نمود و به آنها كه در همين شرايط در مللكت دارند كار مي كنند و موجب سريلندي ميهن هستند خسته نباشيد گفت. ضمنا اعتماد به نفس مان بايد - به طور واقع بينانه - بالا برود تاجوانان دانشجوي ما ببينند كه در همين مملكت نيز مي توان كار علمي با استاندارد بالا و بين المللي انجام داد و اگر كسي از همسن و سالان خويش را مي بينند كه به دنياي پيشرفته و صنعتي براي تحصيل و زندگي رفته - و هنوز هم مي روند- در مقابلشان آهنا كه مي مانند و همينجا تحصيل و زندگي و كار مي كنند، سربلند باشند و بتوانند به داشته ها و نكات مثبت و قابل افتخار محيط علمي و دانشگاهي ايران عزيز افتخار كنند. اميد وارم كه ما با همت و تلاش دانشمندان ايران، سريعتر و صحيحتر راه توسعه مملكتمان طي شود و به تدريج جامعه ايران هم از دستاورد ها پژوهشهاي فرزندان خويش بهرمند شود.
حالا پس از اين مقدمه طولاني آن خبر كه ما را خوشحال كرد اين است
با دو پله صعود نسبت به سال 2005 ايران به رتبه سي وهفتم توليد علم جهان ارتقاء يافت
سرويس: پژوهشي 1385/10/20 01-10-2007 13:22:44 8510-10143: كد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: پژوهشي
رتبه علمي ايران از لحاظ ميزان كل توليدات علمي نمايه شده در موسسه اطلاعات علمي(ISI) با دو پله صعود نسبت به سال 2005 به سي و هفتم جهان ارتقا يافت.
دكتر يعقوب فتحاللهي، معاون پژوهشي دانشگاه تربيت مدرس در گفتوگو با خبرنگار «پژوهشي» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با اعلام اين مطلب اظهار كرد: براساس تازهترين آمار و اطلاعات شاخصهاي اساسي علم در پايگاه موسسه اطلاعات علمي شمار توليدات علمي ايران در موسسه اطلاعات علمي در سال 2006 به تعداد شش هزار و 761 مستند رسيد كه شامل پنج هزار و 843 مقاله است. به اين ترتيب ايران از لحاظ ميزان كل توليدات علمي نمايه شده با عبور از كشورهاي آرژانتين و مجارستان در رتبه سي و هفتم جهان قرار گرفت.
وي خاطرنشان كرد: ايران همچنان پس از تركيه با 14 هزار و 598 مقاله در رتبه دوم در بين كشورهاي اسلامي قرار دارد و پس از ايران مصر با سه هزار و 45 مقاله سومين كشور منطقه است.
مالزي با هزار و 863 مقاله، پاكستان با هزار و 485 مقاله، عربستان با هزار و 360 مقاله و لبنان با هزار و 4 مقاله در رتبههاي بعدي قرار دارند.
دكتر فتحاللهي در عين حال از كاهش رشد مقالات علمي ايران از 9/42 درصد در گستره 2005-2004 به 3/22 درصد در گستره 2006-2005 خبر داد.
به گفته وي، اين در حالي است كه نرخ رشد مقالات علمي تركيه نيز از 4/21 درصد در بازه 2005-2004 به 7/1- درصد در گستره 2006-2005 كاهش يافته به طوري كه آمار مقالات آن كشور از 14 هزار و 854 مقاله در سال 2005 به 14 هزار و 598 مقاله در سال 2006 كاهش يافته است.
به گزارش ايسنا، عربستان و كويت از ديگر كشورهاي منطقه هستند كه با رشد منفي در آمار توليدات علميشان مواجه بودهاند و در مقابل پاكستان و عراق كه با فاصله زيادي از ايران در رتبههاي هفتم و يازدهم منطقه قرار دارند به ترتيب رشدي حدود 36 و 68 درصد را در توليدات علمي خود در گستره 2006-2005 تجربه كردهاند.
سرويس: پژوهشي 1385/10/20 01-10-2007 13:22:44 8510-10143: كد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: پژوهشي
رتبه علمي ايران از لحاظ ميزان كل توليدات علمي نمايه شده در موسسه اطلاعات علمي(ISI) با دو پله صعود نسبت به سال 2005 به سي و هفتم جهان ارتقا يافت.
دكتر يعقوب فتحاللهي، معاون پژوهشي دانشگاه تربيت مدرس در گفتوگو با خبرنگار «پژوهشي» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با اعلام اين مطلب اظهار كرد: براساس تازهترين آمار و اطلاعات شاخصهاي اساسي علم در پايگاه موسسه اطلاعات علمي شمار توليدات علمي ايران در موسسه اطلاعات علمي در سال 2006 به تعداد شش هزار و 761 مستند رسيد كه شامل پنج هزار و 843 مقاله است. به اين ترتيب ايران از لحاظ ميزان كل توليدات علمي نمايه شده با عبور از كشورهاي آرژانتين و مجارستان در رتبه سي و هفتم جهان قرار گرفت.
وي خاطرنشان كرد: ايران همچنان پس از تركيه با 14 هزار و 598 مقاله در رتبه دوم در بين كشورهاي اسلامي قرار دارد و پس از ايران مصر با سه هزار و 45 مقاله سومين كشور منطقه است.
مالزي با هزار و 863 مقاله، پاكستان با هزار و 485 مقاله، عربستان با هزار و 360 مقاله و لبنان با هزار و 4 مقاله در رتبههاي بعدي قرار دارند.
دكتر فتحاللهي در عين حال از كاهش رشد مقالات علمي ايران از 9/42 درصد در گستره 2005-2004 به 3/22 درصد در گستره 2006-2005 خبر داد.
به گفته وي، اين در حالي است كه نرخ رشد مقالات علمي تركيه نيز از 4/21 درصد در بازه 2005-2004 به 7/1- درصد در گستره 2006-2005 كاهش يافته به طوري كه آمار مقالات آن كشور از 14 هزار و 854 مقاله در سال 2005 به 14 هزار و 598 مقاله در سال 2006 كاهش يافته است.
به گزارش ايسنا، عربستان و كويت از ديگر كشورهاي منطقه هستند كه با رشد منفي در آمار توليدات علميشان مواجه بودهاند و در مقابل پاكستان و عراق كه با فاصله زيادي از ايران در رتبههاي هفتم و يازدهم منطقه قرار دارند به ترتيب رشدي حدود 36 و 68 درصد را در توليدات علمي خود در گستره 2006-2005 تجربه كردهاند.
خودمان را در آينه ديديم، خوشمان آمد
از اينكه دوستان روي يادداشت قبلي ابراز لطف كردند و كامنت گذاشتند، ممنونم و به قول مظفرالدين شاه قاجار : خودمان را در اينه ديديم (البته ما در آينه وبلاگمان خودمان را ديديم!) خوشمان آمد!!! اتفاقا به دوست عزيزي كه با نام دانشجوي - خداي نكرده - ناخلف (!) كامنت گذاشتند بايد عرض كنم بعضي از سردرد هاي ما از همين دانشجويان كم لطفمان است (كه صد البته ما دانشجويان عزيزمان را ناخلف نمي دانيم). هر چه كه ما انتظاراتي داريم كه در حد معقول كاري كه داريم با دانشجويان عزيزمان جلو مي بريم در زمان مشخص - و باز تاكيد كنم : معقول - به جايي برسد، بعضي از دوستان ظاهرا يا سرشان از خود ما شلوغ تر است و يا اينكه درجه كم لطفي شان گاهي زياد مي شود! گاهي هم هر چه كه ما با تجربه اي كه يك كم از دوستان دانشجويان بيشتر است مي گوئيم، جلو ما مي گويند چشم! ولي بعد مي روند كار خودشان را مي كنند و يا اصلا كاري نمي كنند!!! (البته گاهي!) . اينها كه نوشتم مربوط اقليت و تعداد كمي از دوستان ماست كه هم ما انها را خيلي دوست داريم و هم انها ما را، ولي چه كنيم كه اين دوستي زياد گاهي به سر درد ما ختم مي شود! خلاصه از دوستاني كه ابراز لطف كردند مجددا سپاسگزارم.
Thursday, January 11, 2007
اين روزها كمتر توانسته ام بنويسم
همانطور كه مشهود است، اين روزها كمتر توانسته ام بنويسم كه البته يك مقدارش به دليل آن بود كه مطابق معمول سرم خيلي شلوغ بود و از سوي ديگر اين روزها سر درد ميگرني من - شايد به دليل آلودگي زياد هواي تهران - خيلي من را اذيت مي كند و بنابراين حس نوشتن را هم در آدم خيلي كم مي كند. البته اين تا حدي تفسير خودم است و اطمينان از صحت اين فرضيه ندارم ولي وقتي آدم مي خواند كه در پائيز فقط حدود بيش از 3000 نفر به همين دليل - آلودگي هوا- در تهران درگذشته اند، شك مي كنم كه اين سردرد هاي تقريبا ممتد من نيز شايد به همين دليل حداقل تحريك شده باشد. به هر حال ننوشتن هم مثل نوشتن بهانه مي خواهد، كه من آوردم! اميدوارم كه بتوانم بيشتر و روزانه بنويسم.
Monday, January 08, 2007
عيد سعيد غدير خم مبارك باد
امروز روز كامل شدن دين خدا و اعلام ولايت و جانشيني امام علي اين ابي طالب -ع- از سوي نبي اكرم -ص- است. اين مناسبت فرخنده بر تمام پيروان ولايت امير مومنان علي -ع- مبارك باد.
عملكرد به نسبت مثبت صدا و سيما در مورد مساله اعدام صدام
در روز هاي پس از اعدام صدام، در صدا و سيما حركت نسبتا مثبتي انجام شد كه همانا نمايش و پخش چند برنامه بيشتر مستند در مورد تاريخ عراق، زندگي و جنايات صدام و تاريخ و مراحل جنگ تحميلي بود. اين برنامه ها - تا ان حد كه من توانستم در زمان حضور در منزل به صورت محدود دنبال كنم - امكان ارائه تصويري تقريبا بي واسطه از مساله عراق، صدام و چگونگي جنگ در يك فرصت كوتاه بوجود آمد. اين حركت صدا و سيما كه بيشتر بر مبناي آرشيو برنامه هاي مستند و برنامه هاي تهيه شده ازسوي گروه روايت فتح بود، به باور من مثبت و قابل تقدير است.
Sunday, January 07, 2007
سالروز درگذشت جهان پهلوان تختي
امروز 17 دي سالروز درگذشت روانشاد جهان پهلوان غلامرضا تختي است. مردي كه علاوه بر مدالهاي متعدد جهاني و المپيك در رشته كشتي آزاد و تبحر در كشتي پهلواني و داشتن بازوبند، به دليل صفات اخلاقي نيك به شدت محبوب مردم بود. او قهرمان و پهلواني ملي و دوست داشتني بود، به نحوي كه هنگام مرگ مبهم وي - كه هنوز به طور كامل دليل و نحوه آن معلوم نشده است- مردم هرگز دليل رسمي اعلام شده براي مرگ او - خودكشي - را نپذيرفتند چرا كه او اسطوره مردم و نماد سربلندي ملت بود، و مردم چنين مرگي را براي اسطوره خويش نمي توانستند بپذيرند. جهان پهلوان تختي فقط 37 سال زندگي كرد ولي با همين عمر كوتاه بسيار محبوب مردم شد. در همين صفحه وب لاگ و وب سايتم چند بار - به مناسبت زلزله بوئين زهرا- نوشته ام كه حركت جهان پهلوان تختي براي گردآوري كمك براي زلزله زدگان بوئين زهرا به يك حركت ملي و مردمي تبديل شد. روحش شاد. به باور من در اين زمانه كه در ميدان هاي ورزشي مختلف بعضا حركات ناشايست و غير جوانمردانه ورزشكاران به طور مستقيم براي ميليونها بيننده تلوزيوني پخش مي شود-!- بيش از هر چيز به سمبلهاي هاي ورزشي و رفتار جوانمردانه مثل جهان پهلوان تختي نياز داريم.
Thursday, January 04, 2007
نقشههاي خطر زلزله در ايران نيازمند بازنگري است
سرویس عملی خبرگزاری جمهوری اسلامی - ایرنا- دیروز خبری را از مقاله من در کنفرانس مقابله با سوانح طبيعي در دانشکده
فنی دانشگاه تهران کار کرده است که در جهت اطلاع متن آن را در اینجا - با چند تصحیح کوچک می آورم :
http://www.irna.ir/fa/news/view/menu-152/8510134874125647.htm
تهران،خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۵/۱۰/۱۳
علمي. زمينشناسي. زلزله.
به گفته يك پژوهشگر، نبود نگاه جامع و چند جانبه نگر، عدم شناخت كافي از "نبود-گپ - gapهاي لرزهاي" و عدم توجه به كاربري اراضي كه در نقشههاي كنوني پهنهبندي خطر زلزله در ايران، لزوم تهيه نقشههاي پهنهبندي با ديدي جديد و بازنگري در مطالعات قبلي را مورد تاكيد قرار ميدهد.
مقاله مهدي زارع كه در اولين همايش مقابله با سوانح طبيعي ارايه شد، بر لزوم تهيه نقشههاي جديد پهنهبندي خطر زلزله در ايران تاكيد ميكند.
نقشه پهنهبندي زلزله به معناي نقشه تفكيكي مناطق مختلف بر اساس كم خطر و پر خطر بودن منطقه از نظر لرزهخيزي است و "نبود" يا گپ زلزلهاي اشاره به مناطق لرزهخيزي است كه در آنها خطر زلزله زياد است اما زلزله در آنها - بر اساس داده های موجود - گزارش نشده است.
دانشيار زلزلهشناسي مهندسي پژوهشكده زلزلهشناسي پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله معتقد است "گپهاي" لرزهاي در فلات ايران هنوز به خوبي شناخته نشدهاند و اين نبودها به ويژه در مناطقي مانند شهر تبريز با سابقه زلزله تاريخي و نائين بدون چنين سابقهاي در برآوردهاي خطر زلزله و محاسبه احتمالي پهنه بندي خطر زلزله موجب عدم قطعيتهاي مهمي ميشود.
اين موضوع با وقوع زلزلههاي طبس در سال ،۱۹۷۸منجيل ۱۹۹۰و بم ۲۰۰۳ در محل نبودهاي لرزهاي در ايران اهميت خاصي يافته است.
مهمترين نقص نقشههاي پهنهبندي خطر زلزله در زلزله ۸اكتبر ۲۰۰۵ بالاكوت پاكستان در محل يكي از همين "نبودهاي لرزهاي" و جايي كه روي نقشههاي خطر با درجه متوسط مشخص شده بود نشان داده شد.
نكته مهم ديگر لزوم نگاه جامع و چندجانبه نگر در زمينه پهنهبندي خطرهاي طبيعي است كه امروز به ويژه در كلان شهرهاي كشورهاي در حال توسعه بسيار مطرح است.
اين مسئله نقطه ضعف مهم نقشههاي پهنهبندي خطر است كه صرفا با ديد بيشينهانگاري يك خطر محتمل مثل خطر زلزله تهيه ميشوند. از سوي ديگر در چنين نقشههايي تاكنون توجه ويژه به موقعيت شهرهاي بزرگ مثل شهر تهران امكان پذير نشده است.
مسئله ديگري كه زارع در مقاله خود به آن اشاره كرده است بيتوجهي به كاربري اراضي در نقشههاي پهنه بندي است. وقتي تمام طرحهاي كاربري شهري را شهرسازان و بعضا جغرافيدانان شهري تهيه و سپس اجرا ميكنند و چه بسيار زمينهاي خطرناك از ديد كارشناسان زلزله كه آنها به عنوان كاربري مناسب براي ساخت مسكن تشخيص ميدهند، وضعيت خطرناك كنوني حاصل ميشود كه مدام روي گسلهاي شمال تهران و شمال تبريز بر روي پهنههاي خطرناك برج و آپارتمان ساخته ميشود.
همه اين موارد لزوم تهيه نقشههاي پهنه بندي با ديدي جديد و بازنگري در مطالعات قبلي را نشان ميدهد.
نقشههاي پهنهبندي حداكثر شتاب و شدت زلزله در ايران عمدتا با بهرهگيري از آخرين اطلاعات در دسترس از لرزه خيزي و گسلهاي فعال ايران و بر اساس تعريف چشمههاي لرزهزا مبتني بر لرزه زمينساخت مناطق مختلف فلات ايران در طي ۳۰سال گذشته تهيه شده است.
نقشه پهنه بندي خطر زلزله ايران كه به پيوست آيين نامه استاندارد لرزهاي كشور ارايه شده است با همين ديدگاه و با اعمال نگاهي محافظهكارانه به ويژه در محل شهرهاي بزرگ تهيه و منتشر شده است.
اين پژوهشگر ميافزايد امروزه در دنيا تاكيد بر ديد چند جانبه نگر است. اگر جنبههاي مختلف مسائل بلاياي طبيعي (زلزله، سيل، زمين لغزش، سونامي )، زيست محيطي و توسعه شهري و حتي مسائل اجتماعي و زيستي را با هم نبينيم و از ابزارهايي مثل جيآياس GISيا سامانه اطلاعات جغرافيايي به درستي استفاده نكنيم، هرگز موفق به غلبه بر مسائل پيچيده دنياي امروز به ويژه در شهرهاي بزرگ و باز هم به ويژه در كشورهاي در حال توسعه نخواهيم شد.
اولين همايش مقابله با سوانح طبيعي دي ماه امسال در دانشكده فني دانشگاه تهران برگزار شد.
ارسال خبر: ۱۲:۵۶ چهارشنبه، ۱۳ دی ۱۳۸۵
تهران،خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۵/۱۰/۱۳
علمي. زمينشناسي. زلزله.
به گفته يك پژوهشگر، نبود نگاه جامع و چند جانبه نگر، عدم شناخت كافي از "نبود-گپ - gapهاي لرزهاي" و عدم توجه به كاربري اراضي كه در نقشههاي كنوني پهنهبندي خطر زلزله در ايران، لزوم تهيه نقشههاي پهنهبندي با ديدي جديد و بازنگري در مطالعات قبلي را مورد تاكيد قرار ميدهد.
مقاله مهدي زارع كه در اولين همايش مقابله با سوانح طبيعي ارايه شد، بر لزوم تهيه نقشههاي جديد پهنهبندي خطر زلزله در ايران تاكيد ميكند.
نقشه پهنهبندي زلزله به معناي نقشه تفكيكي مناطق مختلف بر اساس كم خطر و پر خطر بودن منطقه از نظر لرزهخيزي است و "نبود" يا گپ زلزلهاي اشاره به مناطق لرزهخيزي است كه در آنها خطر زلزله زياد است اما زلزله در آنها - بر اساس داده های موجود - گزارش نشده است.
دانشيار زلزلهشناسي مهندسي پژوهشكده زلزلهشناسي پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله معتقد است "گپهاي" لرزهاي در فلات ايران هنوز به خوبي شناخته نشدهاند و اين نبودها به ويژه در مناطقي مانند شهر تبريز با سابقه زلزله تاريخي و نائين بدون چنين سابقهاي در برآوردهاي خطر زلزله و محاسبه احتمالي پهنه بندي خطر زلزله موجب عدم قطعيتهاي مهمي ميشود.
اين موضوع با وقوع زلزلههاي طبس در سال ،۱۹۷۸منجيل ۱۹۹۰و بم ۲۰۰۳ در محل نبودهاي لرزهاي در ايران اهميت خاصي يافته است.
مهمترين نقص نقشههاي پهنهبندي خطر زلزله در زلزله ۸اكتبر ۲۰۰۵ بالاكوت پاكستان در محل يكي از همين "نبودهاي لرزهاي" و جايي كه روي نقشههاي خطر با درجه متوسط مشخص شده بود نشان داده شد.
نكته مهم ديگر لزوم نگاه جامع و چندجانبه نگر در زمينه پهنهبندي خطرهاي طبيعي است كه امروز به ويژه در كلان شهرهاي كشورهاي در حال توسعه بسيار مطرح است.
اين مسئله نقطه ضعف مهم نقشههاي پهنهبندي خطر است كه صرفا با ديد بيشينهانگاري يك خطر محتمل مثل خطر زلزله تهيه ميشوند. از سوي ديگر در چنين نقشههايي تاكنون توجه ويژه به موقعيت شهرهاي بزرگ مثل شهر تهران امكان پذير نشده است.
مسئله ديگري كه زارع در مقاله خود به آن اشاره كرده است بيتوجهي به كاربري اراضي در نقشههاي پهنه بندي است. وقتي تمام طرحهاي كاربري شهري را شهرسازان و بعضا جغرافيدانان شهري تهيه و سپس اجرا ميكنند و چه بسيار زمينهاي خطرناك از ديد كارشناسان زلزله كه آنها به عنوان كاربري مناسب براي ساخت مسكن تشخيص ميدهند، وضعيت خطرناك كنوني حاصل ميشود كه مدام روي گسلهاي شمال تهران و شمال تبريز بر روي پهنههاي خطرناك برج و آپارتمان ساخته ميشود.
همه اين موارد لزوم تهيه نقشههاي پهنه بندي با ديدي جديد و بازنگري در مطالعات قبلي را نشان ميدهد.
نقشههاي پهنهبندي حداكثر شتاب و شدت زلزله در ايران عمدتا با بهرهگيري از آخرين اطلاعات در دسترس از لرزه خيزي و گسلهاي فعال ايران و بر اساس تعريف چشمههاي لرزهزا مبتني بر لرزه زمينساخت مناطق مختلف فلات ايران در طي ۳۰سال گذشته تهيه شده است.
نقشه پهنه بندي خطر زلزله ايران كه به پيوست آيين نامه استاندارد لرزهاي كشور ارايه شده است با همين ديدگاه و با اعمال نگاهي محافظهكارانه به ويژه در محل شهرهاي بزرگ تهيه و منتشر شده است.
اين پژوهشگر ميافزايد امروزه در دنيا تاكيد بر ديد چند جانبه نگر است. اگر جنبههاي مختلف مسائل بلاياي طبيعي (زلزله، سيل، زمين لغزش، سونامي )، زيست محيطي و توسعه شهري و حتي مسائل اجتماعي و زيستي را با هم نبينيم و از ابزارهايي مثل جيآياس GISيا سامانه اطلاعات جغرافيايي به درستي استفاده نكنيم، هرگز موفق به غلبه بر مسائل پيچيده دنياي امروز به ويژه در شهرهاي بزرگ و باز هم به ويژه در كشورهاي در حال توسعه نخواهيم شد.
اولين همايش مقابله با سوانح طبيعي دي ماه امسال در دانشكده فني دانشگاه تهران برگزار شد.
ارسال خبر: ۱۲:۵۶ چهارشنبه، ۱۳ دی ۱۳۸۵
پرسپوليس بالاخره برد
پرسپوليس كه چند هفته مساوي و باخت به راه آهن در جمعه گذشته را به كلسيوني از نتايج بد خود در اين فصل تبديل كرده بود، امروز بعد از ظهر 3-2 ذوب آهن را در اصفهان در پايان نيم فصل برد. ضمن اينكه در تصاوير تلويزيوني دو گلي كه ذوب اهن امروز زد در نتيجه پنالتي هاي اهدائي به اين تيم بود كه به هيچ عناون خطاي پنالتي به نظر نمي آمدند. اميدوارم كه اين برد حسن ختامي براي نيم فصل پرسپوليس و حس آغازي براي نيم فصل دوم باشد. پرسپوليس استحقاق مكاني بالاتر از آنچه تا كنون به آن رسيده دارد كه انشاالله به آن دست خواهد يافت.
پارك ملي لار و جاده گرمابدر به بلده در البرز مركزي
سالهاست كه مردم شهر آبا و اجدادي ما، بلده نور، پيگير ساخته شدن جاده اي هستند كه مستقيما بلده را به تهران از طريق روستاي گرمابدر و سپس فشم وصل ميكند. از آنجا كه در سالهاي اخير جاده بلده به رويان - شهري ساحلي در كنار درياي مازندران و در 5 كيلومتري غرب شهر نور- احداث شده است، بنابراين اگر در فاصله بلده تا گرمابدر جاده اي احداث شود، اين جاده پنجمين جاده تهران به ساحل درياي مازندران خواهد بود و ضمنا كوتاهترين مسير نسبت به چهار جاده ديگر نيز مي تواند باشد. اخيرا در سفر رئيس جمهور به استان مازندران ساخت اين جاده به طور قطعي به مردم نور و بلده قول داده شده است كه البته موجب خوشحالي مردم منطقه نيزشده است، چرا كه با احداث آن به آباداني بيشتر منطقه خويش اميدوار مي شوند. از سوي ديگر ديروز در روزنامه آينده نو نامه 140 نفز از استادان منابع طبيعي و محيط زيست ايران خطاب به رئيس جمهور چاپ شد كه در ان در خواست شده تا ازساخت اين جاده به دليل آسيب به پارك ملي لار - تنها پارك ملي دست نخورده منطقه البرز مركزي- جلوگيري شود.
براي من كه در فصل تابستان تقريبا هر آخر هفته مسير تهران تا بلده را طي مي كنم، طبيعتا احداث جاده اي مستقيم و نزديكتر خبر خوبي خواهد بود. ولي از سوي ديگر احساس نمي كنم كه حتي با ساخته شدن اين جاده استاندارد بالائي را به لحاظ كوهستاني بودن منطقه و وجود ارتفاعات صعب العبور داشته باشد و از سوي ديگر مخالف آسيب به پارك ملي لار هستم. در نهايت فكر مي كنم كه اگر مردم بلده به ساخت آزادراه تهران شمال بيشتر توجه كنند بهتر باشد، چرا كه اگر اين آزاد راه احداث شود، در زماني كمتر از يك ساعت مي توان به پل زنگوله رسيد و از آنجا هم تا بلده حدود يك ساعت جاده آسفالته - از طريق يوش- وجود دارد. شايد از نظر سرعت تردد و ايمني بيشتر، آزادراه تهران شمال - كه البته آن هم مشكلات زيست محيطي خواص خود را دارد!- راه حل بهتري باشد.
Monday, January 01, 2007
آغاز سال 2007 ميلادي
امروز اول ژانويه آغاز سال 2007 ميلادي است. گرچه براي بيشتر ايراني ها كه تعصب ويژه به نوروز باستاني به عنوان آغاز سال نو ايراني داريم، اول ژانويه اتفاق ويژ ه اي به عنوان مناسبت عيد تلقي نمي شود، ولي به تمام هموطنان مسيحي به وِيژه همكاران عضو هيئت علمي و همچنين دانشجويان مسيحي اين مناسبت و به ويژه ميلاد حضرت مسيح -ع- را كه به تقويم هموطنان ارمني ششم ژانويه است تبريك و تهنيت عرض مي نمايم.